جستجوی این وبلاگ

آذر ۰۶، ۱۴۰۰

روایتی از قتل سونیا آریاپور (دهقان) در گفتگو با مادرش: اجازه ندادم فامیلی جد پدری را روی سنگ قبر سونیا بنویسند/ بهار عباسی



سونیا آریاپور (دهقان) در شهر سردشت قربانی قتل ناموسی شد و به دست برادر و پسرعمویش کشته شد و در شهرک نلاس دفن شد. برادرش، سامان دهقان نوزده‌ساله و پسرعمویش، هیدی دهقان بیست‌ویک ساله او را به قتل رساندند. پدر و مادر سونیا از هم جدا شدند و تجربه‌ای از ازدواج ناموفق در کودکی داشتند و حضانت پسر خردسالش هم برای درمان‌اش بود. سردشت یک شهر مرزی با بافت سنتی است و هیچ امکانات تفریحی ندارد و زنان در آن با جنسیتی بسیاری از روبه‌رویند. آن‌ها فقر و مشکلات اقتصادی بسیاری را تجربه می‌کنند و این فضای سنتی بسیاری از هنجارهای مردانه را در خود درونی کرده و زنان در مخالفت با قتل ناموسی و زن‌کشی روبه‌رو می‌شوند.


سونیا با مشکلات اقتصادی تعداد زیادی دست‌وپنجه نرم می‌کند و با وجود آن‌که تحت پوشش بهزیستی بود، اما این پول به مقداری نیست که هزینه‌های مایحتاج زندگی خود را تامین کند. او در آرایشگاه کار پیدا می کند تا از نظر اقتصادی مستقل باشد. ولی با مخالفت خانواده و فامیل‌هایش می‌شود و او را با تلفنی به مرگ می‌برند و در روز ۲۳ دی ماه سال ۱۳۹۹ و پسرعمویش او را به خارج از شهر می‌برند، شکنجه می‌کنند و به قتل می‌رسانند. آن ها جست سونیا را در یک چاه دفن می کنند. درنهایت و پس از تحقیقات پلیس، برادر و پسرعموی‌ سونیا در شهر سردشت می‌شوند و در بازجویی به قتل سونیا اعتراف می‌کنند. در گزارش پزشکی قانونی ضرب‌وشتم روی بدن سونیا و مرگ از طریق خفگی بررسی شده است. مادر سونیا روی سنگ قبرش به جای فامیلی پدرش از فامیلی خودش استفاده می کند و روی سنگ قبرش نام سونیا آریاپور را حکاکی کرده است.


گفتگوی «خط صلح» با سنور آریاپور، مادر سونیا را می‌خوانید.


شما دلیل وقوع این قتل را چه می‌دانید؟

سونیا هیچ مشکلی نداشت، تنها به دلیل این که من و پدرش از هم جدا شده بودیم، که سونیا را به قتل رساندند فکر می‌کردند با قتل سونیا تنها پدر او می‌تواند از این افراد شکایت کند. چون پدرش هم زندان است خیالشان از این بابت راحت تر بود. از این موضوع اطلاعی نداشتند که فرزند سونیا یا من هم می‌توانیم از این افراد شکایت کنیم. پسر من را اغفال کردند و از او خواستند که سونیا را با بهانه‌ای به محل قتل بیاورد و او را به قتل رساندند. 

درخواستی شما از مراجع قضایی چیست؟


در حال حاضر من می‌خواهم این دو فرد تاوان قتل سونیا را پس بدهند. من اعلام می کنم از رضایتی که برای پسرم به اسرار پدرم و سایر اعضای خانواده داده ام، پشیمانم. چراکه این افراد تحت هیچ شرایطی حق نداشتند سونیا را به قتل برسانند و از همه مهم‌تر قصد دارند جسد او را پنهانی دور بیندازند تا کسی که او را پیدا کند. این افراد باید پاسخگو باشند و تاوان قتل سونیا را بدهند.


در حال حاضر رابطه ای شما با پسرتان چگونه است؟


فرد قاتل هیچ‌وقت پشیمان نیست و حتی اعتراف هم نمی‌کنند و منکر این قتلند. چند بار از پسرم سوال کردم چه کسی تو را غفال کرد؟ جوابی نداد. می‌کنم او را تهدید کرده است. پسرعمو و عموهای سونیا با پسرم در این قتل دست دارند، اما پسر خودم منکر این موضوع است و دروغ می‌گوید و من در حال حاضر با پسرم قطع ارتباط کرده‌ام و حاضر به دیدن او و حتی رفتن به ملاقاتش در زندان هم نیستم. اوایل به ملاقات او می‌رفتم و می‌خواستم بدانم چه کسی او را اغفال کرده است، اما پسرم حرفی نمی‌زند، اگر پسرم با ادعای چند نفر حاضر به قتل خواهر خود می‌شود، با من چه رفتاری خواهد داشت؟ و من با او در ارتباط نیستم…


چرا بعد از مرگ سونیا تصمیم گرفتید نام خانوادگی مادری را به جای نام خانوادگی پدری روی سنگ قبرش حکاکی کنید؟

سونیا قربانی مردسالاری شد و او را به بهانه‌ای رفت و آمد و کارن کشتند. آن‌ها دائماً رفت‌وآمد سونیا با دوستانش را کنترل می‌کردند. من تصمیم گرفتم روی آگهی ترحیم و سنگ قبرش به جای سونیا دهقان از نام سونیا آریاپور استفاده کنم. تصمیم گرفتم کمتر از مرگش از نام خانوادگی آن‌ها استفاده شود چون باور دارم که سونیا قربانی دست مردان خانواده شد.


شما بر چه اساسی پسرعمو و خانواده پدری سونیا را مظنونان این جنایت می‌دانید؟

سونیا ده روز قبل از مرگش با من تماس گرفت و گفت مادر من می‌خواهم به مهاباد بیایم، مزاحم زندگی تو نمی‌شوم. تنها زندگی میکنم و خودم کار میکنم فقط تو از من حمایت کن. من به سونیا گفتم به مهاباد نیا. خانواده‌ای عمویت انسان‌های درست زندگی من را از هم می‌پاشند، من الان دوباره ازدواج کرده‌ام و دو فرزند دارم. نمی‌خواهم زندگی من را از هم بپاشند. سونیا گفت: صدای ضبط شده این افراد را دارم که من را به مرگ می‌برند. از سونیا پرسیدم چه کسی تو را تهدید به مرگ می کند؟ گفت پسرعموهایم. صدای ضبط شده آن ها را دارم. خانواده‌ی پدری سونیا او را به خانه‌شان می‌برند و سونیا و کیف او را می‌برند. حتی من در زمان شکایت اعلام کردم که وسایل سونیا را می‌خواهم، چون شواهد قاتل‌بودن خانواده‌ای پدری سونیا در گوشی سونیا وجود دارد که او را تهدید به مرگ کرده است. آن‌ها و وسایل سونیا را گوشی می‌گرفتند. سونیا را طوری به قتل رساندند که کسی نفهمید و مشخص کرد چه کسی این کار را انجام داد. قتل سونیا به تنهایی کار پسرم نبود. پسرم سنش کم است و به تنهایی نمی‌توانم این قتل را به این خوبی برنامه‌ریزی کنم و همه‌ی جوان را در نظر بگیرم. اگر بزرگ‌ترها (سایر افراد خانواده‌ای پدری سونیا) در این قتل دست نداشتند، این بچه‌ها نمی‌توانند سونیا را به قتل برسانند.

وضعیت روحی شما بعد از مرگ سونیا چگونه است؟

من از روزی که سونیا را از دست داده ام، زندگی ام نابود شده است. واقعاً ناراحتم و دچار مشکلات اعصاب و روان شده ام. مشکلات خانوادگی بسیاری از گریبانگیر زندگی‌ام شده و به هیچ وجه نمی‌توانم سونیا را فراموش کنم و تا روزی که می‌میرم، هیچ وقت سونیا و مرگ او را فراموش نکنم.


شما که دخترتان قربانی قتل ناموسی است، چه درخواستی دارید؟

این افراد باید تاوان قتل سونیا را بدهند؛ حتی اگر پسر خودم باشد و صد‌درصد مطمئنم که خانواده‌ی پدر سونیا همگی در قتل سونیا دست داشته‌اند، خانواده‌ی پدری سونیا با هم‌دستی هم نقشه‌ی قتل سونیا را کشیدند و پسر من را اغفال کردند و به او گفتند مادر و پدرت رضایت می‌دهند و به این شیوه او را فریب دادند و اکنون او را قاتل سونیا می‌دانند. هم‌اکنون که پسر من زندانی است، خانواده‌ی پدری سونیا پاسخ‌گو نیستند؛ در حالی که عموها و پسرعموهایش در قتل سونیا دست داشتند، اما الان پسرم را قاتل سونیا می‌دانند. چرا این قتل‌ها به این راحتی در سردشت انجام می‌شود؟ چرا کسی سزای کار خود را نمی‌بیند؟ به راحتی افراد را به قتل می‌رسانند. خانواده‌ی مقتول رضایت می‌دهند و این افراد آزاد می‌شوند. قتل به همین راحتی انجام می‌شود.


با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.

هیچ نظری موجود نیست:

نگهداری نوزاد هفت‌ماهه در اوین؛ بیش از ۴۵۰ روز بلاتکلیفی والدین

 نسیمه اسلام زهی و ارسلان شیخی، متهمان امنیتی سنی‌ مذهب، بیش از ۱۵ ماه است که بازداشت شدند و در بلاتکلیفی بسر میبرند. خانم اسلام زهی به همرا...