جستجوی این وبلاگ

فروردین ۰۴، ۱۴۰۲

حکم ۱۸ سال حبس فاطمه سپهری تأیید شد

صدای آمریکا

فاطمه سپهری

برادر فاطمه سپهری از تأیید حکم ۱۸ سال حبس برای این زندانی سیاسی خبر داد و به نقل از وکیل او نوشت این حکم از ۲۱ اسفند سال ۱۴۰۱ «لازم‌الاجرا» است.

اصغر سپهری، برادر فاطمه سپهری، روز پنج‌شنبه سوم فروردین در توییتی اعلام کرد: «حکم ۱۸ سال حبس خواهرم تأیید شد.»

او به نقل از غلامحسین دوست‌علی مکی، وکیل خانم سپهری، نوشت: «پرونده خانم فاطمه سپهری، مطروحه در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی مشهد، که به تحمل ۱۸ سال حبس محکوم شده بود، متأسفانه به دلیل عدم قبول و تایید وکالت من، حکم صادره مورد اعتراض قرار نگرفته و از تاریخ ۲۱ اسفند ماه ۱۴۰۱ قطعی و مجازات اشد لازم‌الاجرا است.»

فاطمه سپهری، فعال سیاسی و از امضاکنندگان «بیانیه ۱۴» اوایل ماه اسفند توسط دادگاه انقلاب اسلامی به ۱۸ سال زندان محکوم شد که ۱۰ سال از این حکم «برای تبلیغ علیه نظام، پنج سال برای همکاری با دول متخاصم، دو سال برای توهین به خمینی و خامنه‌ای، و یک سال برای یک اتهام دیگر» صادر شده است.

این حکم توسط «شعبه یک دادگاه انقلاب» به ریاست «قاضی منصوری» صادر شده است.

پیش از این فاطمه سپهری گفته بود حاضر نیست برای بخشش از خامنه‌ای درخواستی کند.

خانم سپهری ۳۰ شهریور در آغاز موج جدید اعتراضات ایران بازداشت شد.

فروردین ۰۳، ۱۴۰۲

مسمومیت با گاز ناشناخته در عروسی؛ ۱۰ زن با «بدحالی تنفسی» به بیمارستان منتقل شدند

صدای آمریکا

اورژانس بیمارستان غدیر سیاهکل، مسمومیت زنان با گازهای ناشناخته در مجلس عروسی، شامگاه سه‌شنبه یکم فروردین ۱۴۰۲

پس از وقوع ده‌ها مورد مسمومیت با گازهای ناشناخته در مدرسه‌های ایران، این بار میهمانان یک مجلس عروسی در استان گیلان بر اثر مسمومیت ناشی از استنشاق گاز به بیمارستان انتقال یافتند.

به گزارش خبرگزاری مهر در روز دوم فروردین، امین بابایی فرماندار سیاهکل، اعلام کرد که شامگاه سه‌شنبه در نخستین روز سال نو ۱۰ تن از میهمانان یک مجلس عروسی در این شهر «با استنشاق گاز دچار سرفه و بدحالی شده و راهی بیمارستان شدند.»

علت انتقال این زنان به بیمارستان «بدحالی تنفسی» اعلام شده است؛ کلیدواژه‌ای که سخنگوی قوه قضاییه استفاده از آن را به جای عبارت «مسمومیت» در مورد مسمومیت‌های سریالی مدرسه‌ها پیشنهاد کرده بود.

بنا بر این گزارش، این زنان آسیب‌دیده در «بخش اورژانس بیمارستان غدیر سیاهکل» مداوا شدند و هشت تن از آنان مرخص شدند.

فرماندار سیاهکل با بیان این که «علت دقیق حادثه و صحت انتشار گاز در مجلس عروسی از سوی مقامات انتظامی و امنیتی در دست بررسی است»، گفته که «حال همه مصدومان حادثه مساعد گزارش شده است.»

مسمومیت‌های سریالی در مدرسه‌های اغلب دخترانه در ایران از نهم آذر ۱۴۰۱ در قم آغاز شد و تا ماه اسفند به اغلب استان‌های کشور تسری یافت. بسیاری این مسمومیت‌ها را حملات شیمیایی با گازهای ناشناخته توصیف کرده‌اند.

بنا بر گزارش‌های رسمی، دست‌کم ۱۳ هزار دانش‌آموز بر اثر این حملات که هنوز علت و عوامل آن اعلام نشده است، آسیب دیدند.

زندان ارومیه؛ یک زن و چهار مرد به اتهام جاسوسی برای اسرائیل به اعدام محکوم شدند

هه نگاو

زندان ارومیه؛ یک زن و چهار مرد به اتهام جاسوسی برای اسرائیل به اعدام محکوم شدند

بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، اواخر بهمن‌ ماه ١٤٠١، شعبه سوم دادگاه انقلاب ارومیه به ریاست قاضی نجف‌زاده، ۵ شهروند اهل ارومیه به نام‌های نسیم نمازی، وفا هناره، آرام عمری بردیانی، رحمان پرحازو و منصور رسولی را به اتهام “مشارکت در همکاری اطلاعاتی و جاسوسی به نفع اسرائیل” به اعدام محکوم کرده است.

همچنین، این دادگاه از بابت اتهامات مشابه، کامران هناره، فخر‌الدین دودکانلوی میلان، اشکان عثمان‌نژاد گندوک، حسن عمرپور و امیر مشتاق گنگچین، پنج زندانی دیگر اهل ارومیه را هر کدام به ده سال حبس محکوم کرد.

در این میان، نام منصور رسولی، از پنج زندانی محکوم به اعدام شناخته‌شده‌تر است. پیشتر تصاویر و ویدئوهایی مبنی بر “بازجویی” از وی توسط “گروه‌های منتسب به اسرائیل” منتشر شده بود.

این ده زندانی اهل ارومیه، طی سال‌های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱، توسط نیروهای اداره اطلاعات ربوده شدند. این شهروندان هرکدام چند ماه را در سلول انفرادی اداره اطلاعات ارومیه توام با شکنجه جسمی و فیزیکی سپری کرده‌اند.

به تازگی، آرام عمری، رحمان پرحازو، امیر مشتاق‌ گنگچین، فخرالدین دودکانلوی میلان و اشکان عثمان‌نژاد در اعتراض به صدور حکم اعدام و حبس علیه خود به مدت چند روز دست به اعتصاب غذا زده و متعاقب آن به سلول انفرادی منتقل شدند.

این پنج زندانی، روز گذشته پس از انجام ملاقات حضوری با خانواده‌های خود به صورت موقت اعتصاب غذای خود را متوقف کرده و به بند زندانیان سیاسی بازگردانده شدند.

نسیم نمازی از زندانیانی بود که همزمان با محی‌الدین ابراهیمی، زندانی سیاسی اعدام‌شده در زندان ارومیه، به سلول انفرادی جهت اجرای حکم منتقل یافت و امکان اجرای حکم وی، کماکان جدی است.

 

فروردین ۰۲، ۱۴۰۲

تفهیم اتهام و تعیین وثیقه جدید برای ژینا مدرس‌گرجی، فعال حقوق زنان

حقوق بشر کردستان

ژینا مدرس‌گرجی روزنامه‌نگار و فعال حقوق زنان هفته گذشته با حضور در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی سنندج مورد تفهیم اتهام جدید قرار گرفت و بازپرس پرونده میزان وثیقه‌ او برای تبدیل قرار بازداشت را به یک میلیارد تومان افزایش داد.

بنا به اطلاع شبکه حقوق بشر کردستان، اتهام جدید ژینا مدرس‌گرجی «اقدام علیه امنیت ملی» از طریق تشکیل گروه غیرقانونی و عضویت در آن اعلام شده است. این در حالی است که پیشتر اتهام او «تبلیغ علیه نظام» عنوان شده بود.

ژینا مدرس گرجی، روزنامه‌نگار و از فعالان باسابقه و شناخته‌شده حقوق زنان است. او در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ توسط ماموران امنیتی اداره اطلاعات در خیابان صفری سنندج به شیوه‌ایی خشونت آمیز بازداشت و پس از ۴۰ روز بازداشت در بند زنان زندان سنندج در تاریخ ۸ آبان با قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت آزاد شد.

این روزنامه‌نگار و فعال حقوق زنان پیش از بازداشت نیز بارها از سوی نهادهای امنیتی تهدید به بازداشت شده بود. ماموران امنیتی با تماس‌های تلفنی و مراجعه به کتاب‌فروشی محل کار خانم مدرس گرجی به او گفته بودند در صورت حضور در اعتراضات و ادامه فعالیت‌هایش بازداشت خواهد شد.

ژینا مدرس گرجی در تاریخ ۲۵ بهمن ماه پس از حضور در اولین جلسه دادگاه خود در حساب شخصی اینستاگرام خود نوشته بود: «دادگاه‌ام یک‌شنبه ۲۳ بهمن برگزار شد. پنج‌شنبه که وکیل‌ام، آقای عبداللهی، برای آخرین مرور پرونده به دادگاه رفته بودند، متوجه شدند که قاضی‌ام را از آقای سعیدی شعبه‌ی یک انقلاب سنندج به رئیس دادگستری سنندج، آقای اکبری، با دستور تهران تغییر داده‌اند. جلسه برگزار شد؛ آقای قاضی اکبری پرونده‌ی من را نخوانده بود و تازه داشت تورّق می‌کرد. بیش‌تر از این که یک جلسه‌ی دادگاهی باشد، جلسه‌ی نصیحت و تحلیل وقایع، البته از دید ایشان، بود. درنهایت، گفت: «پرونده‌ات را بعداً می‌خوانم، ولی تو دفاعیه‌ات برای «تبلیغ علیه نظام» را بنویس». من و وکیل‌ام دفاعیه را نوشتیم. آخرسر، فرم عفو را به من دادند که در آن نوشته بود: «این‌جانب…فرزند…با شماره‌ی پرونده‌ی…از جرمی که مرتکب شده‌ام نادم و پشیمان‌ام. تعهد می‌دهم که تکرار نشود و در راستای اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران باشم (شاید با تغییراتی جزئی چون دقیق جمله‌بندی را به‌یاد ندارم) من فرم را امضاء نکردم چون به قاضی گفتم که خودم را مجرم نمی‌دانم که بابت‌اش نادم و پشیمان باشم و طبق قانون هم در حالت کنونی در پرونده‌ام فعلاً متهم هستم نه محکوم. چندبار اصرار کردند که امضاء کنم چون به‌نفع پرونده‌ام است، ولی همچنان اصرار داشتم که مجرم نیستم. به من گفت من سیاه‌نمایی کرده‌ام. با گزارشات، نوشته‌های‌ام، اکت و کارهایم، عکس‌های‌ام در نمایشگاه‌ها و حتا عنوان کتاب‌هایی که پیش‌نهاد خرید و مطالعه‌شان را در کتاب‌فروشی‌ام می‌دهم. همه در پرونده‌ام بودند. گفت می‌دانیم مردم در سختی و مشقت هستند به‌خصوص ازلحاظ اقتصادی ولی راه‌حل این نبود که اتفاق افتاد و اگر قضیه را جمع‌وجور نمی‌کردیم الان به سوریه‌ی دوم تبدیل شده بودیم.» گفت که پرونده را می‌خواند و باتوجه به دفاعیه‌ی من حکم صادر می‌کند. قضیه‌ی امضاء‌کردن فرم عفو این روزها خیلی مطرح می‌شود. پس از توضیحات وکیل‌ام متوجه شدم که عفو برای محکومیتی که مدتی مشخص از حبس‌شان گذشته جبرست و انتخابی نیست. آن‌ها هیچ فرمی امضاء نکرده‌اند و از زندان آزاد شده‌اند ولی برای متهمین انتخاب است. من فکر می‌کنم ما نمی‌توانیم بازداشتی‌ها را با توجه به امضاء کردن یا نکردن قضاوت کنیم. خیلی‌ها را دیده‌ام که زندگی‌شان طوری بوده و هست که دیگر تحمل هیچ فشار و هزینه‌ای را ندارند. مادرانی که بچه‌ی کوچک دارند. کسانی که دچار تروماهای حادی شده‌اند. پس هم‌جنس‌گرایی که ترس از رفتن به زندان مردان را دارد که مورد اذیت و آزار (حتا روانی) قرار گیرد. کسانی که بیماری جسمی، یا افسردگی و… داشته‌اند ووو؛ نه کسی که امضاء می‌کند شکست‌خورده و مخبر و خائن است! نه کسی که امضاء نمی‌کند قهرمان! مراقب تفرقه‌ها باشیم».

فروردین ۰۱، ۱۴۰۲

شانزدهمین نوروز زینب جلالیان در زندان

شبکه حقوق بشر کردستان

با نزدیک شدن به نوروز و آغاز سال ۱۴۰۲ سال‌های حبس زینب جلالیان از ۱۵ سال می‌گذرد و وارد شانزدهمین سال می‌شود. این زن کُرد قدیمی‌ترین و تنها زندانی سیاسی زن با حکم حبس ابد در ایران است. او در تمامی این سال‌ها علاوه بر شکنجه‌های متعددی که تحمل کرده از حق مرخصی حتی برای درمان پزشکی محروم بوده است. وی از زمان بازداشت در کرمانشاه تا امروز که در زندان یزد به سر می‌برد، بارها به شکل غیرقانونی و خشونت‌آمیز بین زندان‌های مختلف کشور جابه‌جا شده است.

در این گزارش همزمان با شانزدهمین سالگرد بازداشت و حبس زینب جلالیان به آخرین وضعیت او در زندان یزد پرداخته خواهد شد. بررسی مفصل روند بازداشت خودسرانه، پروسه دادرسی ناعادلانه، شکنجه‌های شدید و… این زندانی سیاسی را می‌توانید در این گزارش که سال پیش منتشر شد، مطالعه کنید.

زینب جلالیان که در تاریخ ۷ اسفند ۱۳۸۶ در کرمانشاه بازداشت شد، هم‌اکنون در زندان یزد نگهداری می‌شود. او در تاریخ ۱۹ آبان ۱۳۹۹ بدون هیچ دلیل قانونی به این زندان انتقال یافت. حدود ۶ ماه پیش از انتقال وی به زندان یزد، ابتدا در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ به طور ناگهانی و بدون ارا‌ئه هیچ حکم و دلیلی توسط ماموران امنیتی از زندان خوی که محل نگهداری وی و نزدیک‌ترین زندان به محل سکونت خانواده‌اش در ماکو بود به زندان قرچک ورامین منتقل شد و پس از ۲ ماه در حالی که به کویید-۱۹ مبتلا و با درخواست بازگشت به زندان خوی در اعتصاب غذا به سر می‌برد، مجددا به شکلی مشابه به زندان کرمان انتقال یافت و برای مدتی نیز در سلول انفرادی این زندان نگاه داشته شد. این زندانی سیاسی مجددا در تاریخ ۱ مهر ۱۳۹۹ توسط ماموران امنیتی از زندان کرمان خارج و پس از دو روز مشخص شد که به زندان کرمانشاه منتقل شده است. این در حالی است که به دلیل بستن دست‌بند و پابند به این زندانی سیاسی در تمام طول مسیر و کشیدن او روی زمین توسط ماموران امنیتی در حال انتقال به خودرو، مچ دست و پای وی به شدت مصدوم شده بود و به دلیل وضعیت وخیم سلامتی‌اش، مسئولین زندان زنان کرمانشاه ابتدا از تحویل وی خودداری کرده بودند.

زینب جلالیان برای دومین بار در زندان یزد به کویید-۱۹ مبتلا شد و با وجود وخامت حال جسمی‌اش برای مدت طولانی در یک اتاق عمومی مخصوص افراد دارای اعتیاد با شرایط بسیار بد بهداشتی و بدون مراقبت‌های لازم پزشکی نگهداری شد. او پس از دو بار ابتلا به کویید-۱۹ به دلیل عدم رسیدگی پزشکی و طی دوران نقاهت به مشکل ریوی و آسم دچار شده است. این بیماری‌ها که به تایید پزشک زندان هم رسیده است به علاوه بیماری‌های قبلی او از جمله ناراحتی کلیوی و گوارشی، برفک دهان، ناخنک چشم، ضعف بینایی، عفونت دندان و… که در طی دوران حبس و به دلیل شکنجه‌ها متعدد و شرایط سخت زندان به آنها دچار شده، باعث وخامت وضعیت جسمی و سلامتی زینب شده است.

زینب جلالیان طی دو سال و نیم اخیر به دلیل جابه‌جا شدن بین زندان‌ها مختلف و دوری مسافت یزد با شهر محل سکونت خانواده‌اش در ماکو و همچنین محدودیت‌های اعمال شده از طرف نهادهای امنیتی نه تنها موفق به ملاقات با خانواده‌اش نشده، بلکه تماس‌های تلفنی او نیز به یک بار در هفته و تنها با پدر و مادرش محدود شده است. ماموران اداره اطلاعات در زندان یزد با این زندانی سیاسی ملاقات‌هایی داشته و به او هشدار داده‌اند هرگونه اطلاع‌رسانی در مورد وضعیت او که از طریق وی و خانواده در رسانه‌ها صورت گیرد، باعث تشدید فشارها و انتقال دوباره او به زندانی دیگر خواهد شد.

ماموران امنیتی در ماکو اسفند ماه سال گذشته در واکنش به یک پیام ویدیویی گوزل حاجی‌زاده، مادر زینب جلالیان در مورد وضعیت فرزندش، اقدام به بازداشت وی و همچنین علی جلالیان، پدر و سه برادر زینب به نام‌های پاشا، ابراهیم و یوسف در ماکو کردند. هر چند اعضای خانواده پس از یک شبانه روز و به دلیل بیهوشی مادر زینب در بازداشتگاه آزاد شدند، اما اداره اطلاعات در مورد هرگونه اطلاع رسانی و مصاحبه با سازمان‌های حقوق بشری و رسانه‌ها در مورد وضعیت زینب به آنها هشدار داده بود. ماموران امنیتی همچین از خانواده زینب خواسته بودند در مصاحبه‌ایی ویدیویی علیه فعالیت‌های او و احزاب اپوزیسیون کُرد صحبت کنند که این درخواست با واکنش شدید آنها روبرو و رد شده بود.

زینب جلالیان در حالی وارد شانزدهمین سال حبس خود می‌شود که به گفته وکلای او بر اساس قانون جدید مجازات اسلامی که در سال ۱۳۹۲ تصویب شد، ادامه حبس موکل‌شان خلاف قانون است و او باید آزاد شود.

اسفند ۲۹، ۱۴۰۱

بهاره هدایت از زندان اوین: بقای جمهوری اسلامی نافی بقای ایران است

صدای آمریکا

بهاره هدایت. آرشیو

بهاره هدایت در آستانه نوروز در نامه‌ای از زندان اوین تأکید کرد که «براندازی مشروعیت خود را از ضرورتش می‌گیرد» و «منطق ایجاب براندازی کماکان برقرار است.»

بهاره هدایت، زندانی سیاسی در زندان اوین، روز یک‌شنبه ۲۸ اسفند در نامه‌ای ابراز امیدواری کرد: «در این هشتمین بهار در اسارت، آرزویم این است که این پاره‌های عمرم، چیزی به التیام زخم‌ها و نجات نهایی ملت ایران علاوه کند.»

این کنشگر سیاسی زندانی تأکید کرد: «منطق ایجاب براندازی کماکان برقرار است. براندازی یک ایده از روی تفنن در پی پایه‌گذاری یک هویت سیاسی جدید درون منجلاب مناسبات فعلی نیست، اگر به ضرورت خود قائل باشد. برعکس، براندازی مشروعیت خود را از ضرورتش می‌گیرد.»

خانم هدایت با اشاره به این که هشت بهار زندگی‌اش را در زندان گذرانده، گفت: «اگر این عمر، سهم من است از دنیا، حاضرم آن را یک‌جا بدرقه راه تحقق اراده ملت کنم؛ بی‌هیچ ملال و شکایتی.»

این زندانی سیاسی، با تأکید بر این که «جمهوری اسلامی بدل به غیراخلاقی‌ترین عنصر حیات روزمره ایرانیان شده»، اضافه کرد که «بقای» جمهوری اسلامی «نافی بقای ما، فرزندان ما و سرزمین‌مان است» و «آن‌چه در ید اختیار ما است، عزم ما برای آزادی و بازپس‌گیری ایران‌مان است.»بهاره هدایت پیش از این در آذر ماه در نامه‌ای از زندان اوین، مسیر جنبش اعتراضی ۱۴۰۱ را از جریان اصلاح‌طلبی جدا دانسته و با قطعی دانستن «انقلاب» گفته بود که جمهوری اسلامی «باید برود» و همگرایی گروه‌های سیاسی حول محورهایی از جمله «یکپارچگی ایران»، روند «براندازی» تسهیل می‌شود.

اسفند ۲۸، ۱۴۰۱

روز جهانی زبان مادری، آموزش فراگیر، دریچه ای رو به آگاهی

موضوع برنامه: زبان مادری ۱- آموزش فراگیر یا inclusive education چیست؟ ۲- کنوانسیون های جهانی ۳- نقش زبان مادری در این سیستم آموزشی چیست؟ ۴- آیا زبان اشاره هم به عنوان زبان مادری شناخته می شود؟ کاری از کمیته پژوهش کانون دفاع از حقوق بشر در ایران. میهمانان برنامه: بانو صفورا مشایخی، پژوهشگر و فعال حقوق بشر،آقای منوچهر شفایی، پژوهشگر و فعال حقوق بشر، مجری و برنامه ریز: بانو سمانه بیرجندی، تدوینگر ویدیو: آقای اسفندیار سنگری #حق #بشر #اعلاميه_جهانى_حقوق_بشر آگاهی از حقوق ذاتی و حقوق شهروندی راه رسیدن به عدالت اجتماعی، آزادی و استقلال است. به احترام آزادی بیان و آگاهی رسانی کلیه کلیپ ها و تحقیقات حقوق بشری و آماری تنظیم شده توسط کانون دفاع از حقوق بشر در ایران قابل استفاده برای همکان است حتی بدون ذکر نام کانون.

نگهداری نوزاد هفت‌ماهه در اوین؛ بیش از ۴۵۰ روز بلاتکلیفی والدین

 نسیمه اسلام زهی و ارسلان شیخی، متهمان امنیتی سنی‌ مذهب، بیش از ۱۵ ماه است که بازداشت شدند و در بلاتکلیفی بسر میبرند. خانم اسلام زهی به همرا...