IRANWIRE
«سالهای اول معلمی در یک مدرسه پسرانه کار کردم. دفتر خانمها و آقایان در مدارس جداست. دفتر خانمها اتاقی مجاور دفتر مدیر بود. یک اتاق دلگیر و تاریک، با صندلیهای نامناسب و بیکیفیت در حالی که در دفتر آقایان از مبلمان استفاده شده بود.»
روایتی که خواندید، روایت «فریبا»، معلمی با سی سال سابقه است که با «ایرانوایر» گفتگو کرده است. داستان فریبا تنها داستان تبعیضآمیز میان معلمان زن و مرد در مدارس نیست، معلمان پایههای اول تا سوم دبستان در اغلب مدارس پسرانه نیز زنان هستند. معلمانی که در مدارس پسرانه تدریس میکنند با همکاران مرد تعامل بیشتری دارند و البته خاطرات زیادی از تبعیض میان خودشان و همکاران مرد در ذهنشان ثبت شده است. روایتهایی از این تبعیضها را در گزارش زیر میخوانید.
***
فریبا معلم با سابقه آموزش و پرورش که زمانی در دبستانی پسرانه تدریس میکرده به «ایرانوایر» میگوید: «صندلیهای اتاق ما آنقدر بد بود که کمردرد گرفته بودیم. وقتی من به این مساله اعتراض کردم با واکنش منفی آقای مدیر روبرو شدم. در نهایت یک زنگ تفریح رفتم صندلی چرخان آقای مدیر را به دفتر خانمها آوردم و روی آن نشستم. مدیر که آمد اعتراض کند، گفتم هر موقع شما برای ما صندلی مناسب گرفتید، من صندلی شما را پس میدهم.»
او کمی مکث میکند، انگار خاطرات آن روزها را در ذهن مرور میکند و میگوید: «دفتر آقایان معلم، یک جای دیگر بود. دفتر مدیر یک اتاق اختصاصی بود که مجاور دفتر معلمان خانم بود. اتاق ما بسیار تاریک بود. نور اتاق غیرمستقیم و از پنجرهای نزدیک سقف و مشرف به اتاق مدیر تامین میشد. ولی حتی با این اقدام اعتراضی من هم بهانه آوردند و ترتیب اثری ندادند. تنها اثرش برای من این بود که در زمان ارزشیابی من، نمره مرا کسر کردند. یعنی به نسبت بقیه همکاران من نمره کمتری گرفتم. هیچ تغییر دیگری پیدا نشد، همان شرایط ادامه پیدا کرد.»
فریبا در مورد مرخصی همکاران زن در ادامه میگوید: «اگر آقایان نیاز به مرخصی داشتند، به راحتی اجازه داده میشد. نفر جایگزین هم برای تدریس نیاز نداشتند. ولی وقتی ما خانمها نیاز به مرخصی داشتیم، اولین بهانه این بود که باید نیروی جایگزین معرفی میکردیم.»
به گفته او، معلمان زن در ادارات و نواحی، حتی برای گرفتن مرخصی بدون حقوق، دچار دردسرند: «یک همکارم از آن خانمهایی بود که موقع بارداری دچار حالت تهوع شدید میشد، او برای درخواست مرخصی بدون حقوق به اداره رفته بود. مسئول مقطع به او گفته بود: «اینها ادا و اطوار زنانه است.» او هم که آن لحظه هم عصبی بوده و هم حالت تهوع داشته، روی میز مسئول مربوطه بالا آورده بود. در حالی که اگر یک همکار مرد، برای مرخصی بدون حقوق مراجعه میکرد، نسبت به زنان مشکل کمتری پیدا میکرد.»
معلمان زن چه در ادارات و نواحی آموزش و پرورش و چه در مدارس، از نظر نوع پوشش و آرایش ظاهری به شدت در محدودیت هستند. «فریبا» با وجود این که حالا در دبیرستان دخترانه تدریس میکند، میگوید: «در مدارس، اجازه پوشیدن شلوار جین را نداریم. جدا از آن ما نمیتوانیم در مورد خیلی از مسایل برای بچهها حرف بزنیم. زمانی از بچههای کلاسم خواستم تا هر سوالی درباره مسایل مختلف دارند بپرسند، بسیاری از سوالهای دختران، درباره بلوغ رابطه جنسی و این دست مسایل بود. وقتی این موضوع را به طور خیلی مختصر در دفتر دبیران بین همکاران عنوان کردم، با برخورد منفی همکاران مواجه شدم که میگفتند: چرا بچهها را پررو میکنی؟ واکنش مدیر مدرسه از همه آنها بدتر بود.»
فریبا در ادامه میگوید: «بچهها به برخی از مشاوران مدارس اعتماد ندارند. ما نمیتوانیم اگر دانشآموزی مشکل و مسالهای داشت و به ما اعتماد دارد، کمک زیادی به او بکنیم. چرا که اول از همه متهم میشویم چرا مساله را به مشاور ارجاع ندادهایم. ولی وقتی مشکل را ما مطرح کنیم تنها راهحل از دید مدیران، اخراج دانش آموز از مدرسه است. توجه داشته باشید کسانی به سمت مدیر مدارس انتخاب میشوند که نگاه کاملا بسته مذهبی و سنتی دارند. آنها اگر بفهمند دانشآموزی ترنس است، او را اخراج می کنند. معلمی هم که در موضوع مداخله کرده، توبیخ میشود. این محدودیت بسیار آزار دهنده است.»
بیگاری و بیعدالتی جنسیتی
«فاطمه» معلم دیگری که با «ایرانوایر» گفتگو کرده، معتقد است تبعیض و بیعدالتی و بیگاری کشیدن کلا در آموزش و پرورش نسبت به سایر ارگانها و سازمانها فراوان و آزاردهنده است: «خوب نوع برخوردها که فرق میکند، اغلب مدیران ردهبالا مرد هستند. دیدهام آنها کار آقایان را راحتتر راه میاندازند. استدلال سنتی آنها این است که مرد سرپرست خانواده است، خرج زن و بچه را میدهد. آنها با همین تفکر انتخاب شدهاند تا این باور را به زنان منتقل کنند که زنان شاغل، جایگاه برابری با مردان شاغل ندارند.»
«ریحانه» یکی دیگر از معلمانی است که تجربه خود را با «ایرانوایر» در میان گذاشته است. او که در یک دبستان پسرانه تدریس کرده، میگوید: «بهخاطر دانشگاهی که رفته بودم، آقای مدیر آنقدر اطمینان داشت که بچههای خودش را در کلاس من گذاشت. ولی رفتارش با همکاران زن و پرسنل آقا به هیچوجه یکسان نبود. ما معلمان زن و مرد در مدرسه تحت مدیریت او تنشهای بسیاری داشتیم. مدام تذکر میداد آقای فلان! خانم بهمان! چرا این رنگ را پوشیدهای؟ من تا آن جایی که امکان داشت سعی میکردم از مانتو و وسایل رنگی استفاده کنم. منظورم از لباس رنگی این هست که تا مدرسه با آن لباسها میرفتم، آنجا در اتاق همکاران شال یا روسری را عوض میکردم و یک روسری رنگی میپوشیدم. ولی باز تذکر میداد که این را استفاده نکن! از همان مقنعه استفاده کن. خوب بچهها خیلی برایشان جالب بود و دوست داشتند. خودتان میدانید که بچهها رنگها را دوست دارند.»
او در ادامه به این نکته اشاره میکند که در سالهای اخیر مدیران، کمتر به تیپ ظاهری و پوشش گیر میدهند، ولی کماکان مدیرانی هستند که با زنان برخورد سختتری دارند. لباسهای رنگی برای بچههای جوان و نوجوان جذابیت بیشتری دارد: «همکاران متاسفانه اینقدر از پوشش سیاه و تیره استفاده میکنند که بچهها به من میگفتند: خانم! دلمان پوسید از بس معلمهایمان لباس تیره میپوشند. میخواهم بدانید که فضای آموزش و پرورش بهخصوص بین خانمها این وضعیت را دارد. در عین اینکه اگر ما آرایش داشتیم، در مدرسه باید حتما پاک میکردیم. من خیلی اهل آرایش نیستم، ولی همکارانی که به مدرسه میآمدند، اگر خط چشم هم داشتند، پاک میکردند. اگر وارد مدرسه میشدند و هنوز آرایش داشتند، از طرف مدیر و معاون و یا کادر اجرایی تذکر گرفتند.» به باور او نگاه جنس دومی به زنان شاغل در آموزش و پرورش در هیچ دوره و زمانی از بین نرفته، فقط شکل ماجرا تغییر پیدا کرده است.