جستجوی این وبلاگ

مرداد ۱۴، ۱۴۰۱

عروس خودمان بود، خواستیم بکشیم‌اش؛ جزییات تازه از قتل مبینا سوری

IRANWIRE

همسر مبینا که او را به قتل رسانده از زندان آزاد شده اما خبرنگاری که قتل او را رسانه‌ای کرده به ۲۷ ماه زندان محکوم شده است

یک‌سال قبل خبر قتل دختر نوجوان ۱۴ ساله‌ای به نام مبینا سوری از اهالی روستای رومشکان از بخش سوری استان لرستان در رسانه‌ها منتشر شد. رسانه‌های ایران نوشته بودند که او به دلیل رابطه خارج از ازدواج به دست همسر روحانی خود کشته شده است.

با این همه «امین قاسمی»، همسر مبینا که عضو خانواده‌ای بانفوذ در این منطقه است، پس از آزادی از زندان با رضایت خانواده مقتول در اولین اقدام از «سینا قلندری» خبرنگاری که این قتل را رسانه‌ای کرده بود، شکایت کرده و او را مورد پیگرد و تعقیب قضایی قرار داد.

سینا قلندری روز یکشنبه ۸ مردادماه ۱۴۰۱ در یک اتاق خبرپارتی در کلاب‌هاوس با تایید این محکومیت گفت که با شکایت این روحانی که به قتل همسرش اقرار کرده است، مورد تعقیب قضایی قرار گرفته و به ۲۷ ماه حبس تعزیری و دو سال ممنوعیت از کار رسانه‌ای محکوم شده است. او روز گذشته تصویر دادنامه را در حساب کاربری خود در توییتر منتشر کرد.

روزنامه شرق نیز به نقل از «علی مجتهدزاده»، وکیل پایه یک دادگستری که وکالت سینا قلندری، خبرنگار محکوم شده را برعهده دارد، نوشت دستگاه قضایی ایران سینا قلندری را با توجه به تناقض در اعتراف قاتل و روایت شاهدان، به «نشر اکاذیب» و به خاطر ارائه مدرک برای گزارش خود به «انتشار تصاویر خصوصی» متهم کرده است.

ماجرای قتل مبینا سوری، کودک‌همسر خرم‌آبادی چه بود؟
هشتم شهریور ۱۴۰۰ خبر کشف پیکر مبینا سوری، نوجوان ۱۴ ساله‌ای که به همسری پسرعمه‌اش درآمده بود، به رسانه‌ها رسید. ابتدا پدر مبینا قتل را به عهده گرفت؛ اما کمتر از ده روز بعد، سینا قلندری خبرنگار محلی از ارتکاب قتل توسط همسر روحانی این زن خبر داد و پلیس نیز اعلام کرد که فرد معمم را دستگیر کرده است.

این روحانی در همان ساعات اولیه به قتل مبینا سوری از طریق خفه کردن او با روسری اعتراف کرد.

پیش‌تر علت اقدام به قتل مبینا به‌دست همسرش «رابطه خارج از ازدواج او با خواستگار قبلی و پیدا شدن تصاویری در تایید این ادعا در تلفن همراه مبینا» عنوان شد و رسانه‌های محلی به نقل از منابع آگاه نوشته بودند که همسر مبینا با «همدستی تعدادی از مردان خانواده» او را به کوه‌های اطراف روستای رومشکان برده و به قتل رسانده‌اند.

حالا یک سال پس از این جنایت، ایران‌وایر در گفت‌وگو با چند منبع آگاه و مرتبط با نزدیکان مبینا سوری به حقایق بیشتری درباره این قتل دست یافته است.

یکی از نزدیکان مبینا سوری به ایران‌وایر می‌گوید: «قبل از اینکه مبینا با امین قاسمی پسرعمه‌اش ازدواج کند، پسر یکی از همسایه‌ها که دو سه سالی از او بزرگتر بود، به خواستگاری او آمد. مادر مبینا به دلیل اینکه او کار و سرمایه‌ای نداشت و پدرش هم موادفروش بود و هم‌چنین کم سن و سال بودن مبینا با ازدواج این دو مخالفت کرد. مدتی بعد پسرعمه مبینا که اختلاف سنی فاحشی با او داشت، به خواستگاری آمد. نه مبینا به او علاقه داشت، نه مادرش موافق بود. اتفاقا سرسختانه مخالفت کرد؛ اما پدربزرگ پدری مبینا او را مجبور به ازدواج کرد. بعد هم مبینا همراه امین برای زندگی مشترک به طبقه بالای خانه پدری همسرش نقل مکان کردند.»

به گفته این فرد آگاه، همه چیز از روزی آغاز شد که پدرشوهر مبینا برای انجام کاری به طبقه بالا رفت و متوجه شد، مبینا با تلفن مشغول صحبت با کسی است: «تلفن را از مبینا گرفت و عکس‌هایی از مبینا توی آن دید که به نظرش مناسب نبودند. بعد گفتند، مبینا آن‌ها را برای خواستگار قبلی یعنی کسی که دوستش داشت، فرستاده است. قیامت شد. جر و بحث بالا گرفت و مبینا به خانه پدری‌اش بازگشت.»

«پردیس ربیعی» از فعالان مدنی که در زمینه ثبت روایت‌های افرادی که بر اثر قتل‌های ناموسی یا خشونت‌های مبتنی بر جنسیت کشته یا وادار به خودکشی می‌شوند، یکی از کسانی است که وقت زیادی را برای روشن شدن حقایق قتل مبینا صرف کرده است؛ به ایران‌وایر می‌گوید: «باورتان می‌شود، امین همسر مبینا به خواستگار قبلی او گفته بود، ۳۰۰ میلیون تومان می‌گیرم و طلاقش می‌دهم تا تو با او ازدواج کنی. چند روز بعد خواستگار و پدرش بر سر ۱۰۰ میلیون تومان کمتر با امین چانه می‌زنند؛ انگار نه انگار مبینا یک انسان است. گویی در حال خرید و فروش یک کالا هستند. در هر حال امین توافق نکرد و قرار شد بزرگان برای آشتی دادن زوج جوان پادرمیانی کنند.»

مدتی بعد به سیاق همه اختلافات خانوادگی در مناطقی که همچنان قواعد عشیره راه و رسم زندگی را تعیین می‌کند، شماری از بزرگان هر دو خانواده برای آشتی دادن زوج جوان در خانه مبینا جمع می‌شوند؛ غافل از اینکه امین قصد شومی در سر دارد.

منبع نزدیک به خانواده مبینا می‌گوید: «وقتی صحبت‌های جمع تمام شد، امین اجازه خواست با مبینا تنها صحبت کند. چون احتمال می‌دادند هنوز خشمگین باشد، جیب‌هایش را گشتند. مقدار زیادی تریاک به همراه داشت، همراه یک اسلحه. آن‌ها را از او گرفتند و راهی‌ حیاط خانه‌شان کردند. نیم ساعتی گذشت و خبری نشد به همین سبب برادر کوچکتر مبینا را دنبالشان فرستادند. وقتی که بازگشت گفت، مبینا روی زمین خوابیده. وقتی همه به حیاط رفتند، دیدند که امین با غرور بالای سر مبینا ایستاده و با خنده به آن‌ها می‌گوید، تمام شد. مبینا به قدری تقلا کرده و زمین را چنگ زده بود که دست و پایش زخمی و کبود بود.»

پردیس ربیعی در جریان تحقیق درباره این قتل به مساله مهمی رسیده است: «باورتان می‌شود امین زنی را که چهار ماه باردار بود، با جنین توی شکمش کشته است؟ امین در تمام مدتی که مبینا در خانه پدرش بود، می‌تواسنت برای سکس به خانه دایی‌اش برود.» یعنی امین با وجود اختلاف با مبینا برای رابطه جنسی به خانه پدر مبینا می‌رفته و او باردار شده بوده است. پردیس ربیعی می‌گوید: «چون تجاوز در بستر زناشویی در جایی مثل رومشکان هیچ تعریفی ندارد.»

رومشکان روستایی کوچک در استان لرستان است. شهری محروم که زنان در آن از هیچ حقی برخوردار نیستند.

به گفته پردیس ربیعی تنها در یک‌سال گذشته شش زن در روستای رومشکان به دلایل ناموسی کشته شده‌اند: «زنانی که هیچ نام و نشانی ندارند. امین فقط یکی از مردان این روستاست که به تحریک پدرش همسرش را به قتل رساند. اما صدها نفر مثل او هستند که به محض اینکه کوچکترین مشکلی با زنانشان پیدا می‌کنند، آن‌ها را به قتل تهدید می‌کنند و هیچ هراسی از عملی کردن این تهدید ندارند.»

چگونه قاتل مبینا آزاد شد؟
علی مجتهدزاده، وکیل سینا قلندری خبرنگاری که این قتل را رسانه‌ای کرده است، در گفت‌وگو با شرق تایید کرده، آن روحانی که همسرش را کشته، از زندان آزاد شده است: «او با قرار کفالت به‌راحتی در بیرون از زندان به زندگی خودش ادامه می‌دهد. اصلا انگار نه انگار که اتفاقی رخ داده است. اصلا انگار نه انگار که در‌این‌میان یک دختر جوان جانش را از دست داده است. انگار نه انگار که در‌این‌میان یک خانواده عزادار شده‌اند.»

منبعی که با ایران‌وایر گفت‌وگو کرده است، ضمن تایید این خبر می‌گوید: «نه تنها آزاد شده که حتی از خانواده مبینا رضایت گرفته و به تازگی هم به خواستگاری دختربچه دیگری که به تازگی کلاس ششم دبستان را به پایان رسانده رفته و قصد ازدواج با او را دارد.»

به گفته این منبع آگاه امین قاسمی و پدرش در دادگاه محاکمه آقای قلندری حاضر شده و در حضور وکیل به خبرنگار گفته بودند: «عروس خودمان بود، خواستیم بکشیم‌اش. به شما چه ارتباطی داشت که در یک بحث خانوادگی دخالت کردید؟ خانواده مبینا هم در دادگاه با ترس و لرز وقتی می‌خواهند حرف بزنند، چشمشان به دهان خانواده قاتل است.»

علی مجتهدزاده، وکیل سینا قلندری نیز با اشاره به اینکه رسم و رسوم عشیره‌ای عموما زن‌ستیزانه و خشونت‌بار هستند، گفته است:‌ «این پرونده اصلا وارد روند معکوسی شده است. دختری به دست همسرش به طرز وحشیانه‌ای به قتل رسیده است. آن وقت پدر قاتل با سر افراشته در دادگاه حاضر می‌شود و مقابل قاضی بدون هیچ ابایی می‌گوید که پسرش رسم عشیره‌ای را اجرا کرده و هیچ خطایی مرتکب نشده است. می‌گوید اینجا عرف است. در مقابل، این خانواده مقتول هستند که با ترس و لرز در دادگاه حاضر می‌شوند و به‌سختی می‌توانند حتی یک کلمه از خود دفاع کنند.»

در پرونده‌هایی که به قتل‌های ناموسی ارتباط دارند، عموما سنت و فرهنگ دست بالاتری نسبت به قانون دارند؛ پردیس ربیعی می‌گوید: «بر اساس بررسی‌های من اغلب اهالی روستا، نه خانواده قاسمی بلکه خواستگار قبلی مبینا را مقصر اصلی قتل او می‌دانند. بعد از اقدام به قتل همه با هم برای پنهان کردن قتل و وانمود کردن اینکه این اتفاق خودکشی بوده، هم‌دست شدند. بعد از اقرار صریح امین قاسمی، یک معلم کفالت و ضمانت او را کرد تا از زندان آزاد شود و قاضی هم بدون هیچ تاملی پذیرفته است. نزدیکان مبینا می‌گویند، امین با گردنی افراشته و شادمان در جمع‌های فامیلی و مراسم‌های عروسی و عزا حاضر می‌شود و اثری از غم یا پشیمانی در چهره‌اش نیست. به مبینا اتهام زنا زدند؛ در حالی که او قربانی کودک‌همسری، تجاوز زناشویی و مصلحت و خواست بزرگ‌تر، ریش‌سفید ‌و پدربزرگش شد.»

چرا سینا قلندری که خبر قتل را رسانه‌ای کرد، در این پرونده محکوم شد؟
وکیل سینا قلندری در گفت‌وگو با روزنامه شرق اتهامات وارد شده به موکل خود را این‌گونه تشریح کرده است: «نوشته شده، ایشان (خبرنگاری که قتل رخ‌داده را افشا کرد) مدعی قتل به دست شوهرش شده است. شوهر مقتول خود به قتل اقرار کرده است. به گواه بسیاری از مردم و اعضای خانواده‌ها، قاتل در این کار همدست هم داشته؛ اما ادعا کرده که فقط خودش در این کار دست داشته است. در متن خبر موکل من هم این موارد ذکر شده است و حالا آن را به حساب نشر اکاذیب گذاشته‌اند. از سوی دیگر، اتهام دیگر که انتشار تصاویر خصوصی است هم جای صحبت دارد؛ نخست اینکه شغل یک خبرنگار ایجاب می‌کند که برای نوشته‌هایش مدارک ارائه دهد. از سوی دیگر، تصویری که منتشر شده، نه یک عکس خصوصی و در فضای خصوصی و نه بدون حجاب است که مشکلی ایجاد کند.»

چرا سینا قلندری علی‌رغم شناخت سنت‌ها این خبر را رسانه‌ای کرد؟
در روزهای نخست انتشار خبر قتل مبینا سوری در رسانه‌های ایران گفته شده بود، علاوه بر خانواده قاتل، خانواده مقتول نیز علیه سینا قلندری شکایت کرده بودند. او در همان روزها با شرایط دشوار یازده روز بازداشت بود؛ اما با پس گرفتن شکایت خانواده مقتول و اعتراف صریح قاتل به قتل آزاد شد. در حال حاضر سینا قلندری به اتهام انتشار تصاویر خصوصی مقتول به تحمل ۱۳ ماه‌ و ۱۶ روز حبس و به اتهام نشر اکاذیب رایانه‌ای به تحمل ۱۳ ‌ماه‌ و ۱۶ روز حبس تعزیری و همچنین محرومیت از شغل خبرنگاری و توقیف کانال تلگرامی به مدت دو سال محکوم کرده است.

این خبرنگار محلی در مصاحبه‌ای به روزنامه همدلی از تهدید علنی دادستان به دادیار پرونده‌اش سخن گفته است: «جوری تنبیه‌اش کنید که دیگر چنین اخباری را منتشر نکند.»

سینا قلندری در این گفت‌وگو در پاسخ به اینکه چرا علی‌رغم شناخت از فرهنگ منطقه این خبر را رسانه‌ای کرده است، گفت:‌ «خبر را به سه دلیل منتشر کردم؛ اول اینکه نمی‌خواستم قاتل واقعی قسر در برود. این فرد روحانی بر سر مزار همسرش به دروغ گریه می‌کرد و می‌گفت خانم سوری را دوست داشته و نمی‌داند چه کسی او را کشته. دوم اینکه با کودک‌همسری مخالفم و معتقدم که ازدواج اجباری کودکان در سنین پایین اصلا کار درستی نیست و منجر به تباه شدن زندگی‌های زیادی می‌شود. سوم هم قصدم ریشه‌کن شدن قتل‌های ناموسی است. وقتی قانون و قاضی و دادگاه وجود دارند، ما حق نداریم که خودمان به دلیل وجود شک و ظن، حکم را اجرا کنیم و ترویج‌کننده قتل و خشونت باشیم. هیچ قسمتی از این حکم عادلانه نیست.»

مرداد ۱۳، ۱۴۰۱

ارسال پرونده حکم کور کردن چشم یک زن و دو مرد به تهران برای اجرای حکم

کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام

ارسال پرونده حکم کور کردن چشم یک زن و دو مرد به تهران برای اجرای حکم

پس از اجرای حکم قطع انگشتان دو زندانی، اکنون یک زن و دو مرد در انتظار اجرای حکم کور کردن چشم بسر می برند.
دیوانعالی کشور حکم کور کردن چشم یک زن و دو مرد را تایید کرده و هر سه پرونده جهت تعیین تکلیف در نحوه اجرا به تهران ارسال شده است.

کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام، ۱۱ مرداد ۱۴۰۱؛ خبرگزاریهای حکومتی اعلام کردند پرونده دو مرد و یک زن که در دادگاههای کیفری کرمانشاه، قم و فارس به کورکردن چشم محکوم شده اند برای تعیین تکلیف در نحوه اجرای حکم به تهران ارسال شد.

بر اساس گزارش رسانه های حکومتی، هر سه پرونده در مرحله اجرای حکم قرار گرفته بود اما امکانات و شرایط لازم برای اجرای حکم در این سه استان وجود نداشت، بنابراین هر سه پرونده برای تعیین تکلیف در نحوه اجرای حکم به استان تهران فرستاده شد تا در این باره تصمیم گیری شود.

این سه پرونده عبارتند از:
پرونده یک زن در نتیجه درگیری دو زن جوان در یکی از شهرهای استان کرمانشاه که در سال ۹۰ رخ داده و یکی از زنان به روی دیگری اسید پاشیده است. بنابراین قضات حکم قصاص به کور کردن چشم متهم دادند و این حکم در دیوانعالی تایید شد.

دومین محکوم مرد جوانی است که سال ۹۶ در جریان درگیری باعث کورشدن چشم راست مرد دیگری شده و قضات دادگاه استان فارس در این مورد نیز حکم قصاص به کور کردن چشم وی داده اند و این حکم در دیوانعالی تایید شده است.

سومین محکوم مرد جوانی است که در سال ۹۷ با اسلحه شکاری در قم با شلیک به یک شهروند دیگر باعث کور شدن چشم چپ او شد. دادگاه در این پرونده نیز حکم قصاص به کور کردن چشم متهم را صادر کرده است.

شایان ذکر است سازمان عفو بین الملل روز دوشنبه ۱۰ مرداد ۴۰۱، در بیانیه ای در خصوص احکام قطع عضو اعلام کرد:
«این قطع عضوها به ویژه نمایش وحشت‌انگیزی از هجمه‌ی مقامات ایرانی نسبت به حقوق بشر و کرامت انسانی است. مجازات قطع عضو شکنجه‌ با مهر قضایی و بنابراین یک جرم بین‌المللی است و همه کسانی که در دستور یا اجرای این نوع مجازات‌های بدنی نقش داشته‌اند باید به صورت منصفانه محاکمه شوند.»

این سازمان گفت: «عفو بین الملل از همه کشورهای عضو سازمان ملل خواست که به شدت این مجازات را محکوم کنند و هر کاری که در توان دارند برای تحت فشار قرار دادن مقامات ایرانی برای لغو فوری مجازات های بدنی انجام دهند.

عفو بین الملل همچنین از همه کشورها خواست که با اعمال اصل صلاحیت قضایی جهانی، مقامات ایرانی را که بر اساس قوانین بین المللی مسئول چنین جنایاتی هستند، مورد تحقیقات کیفری و پیگیر قضایی قرار دهند.
عفو بین الملل همچنن از مقامات ایرانی خواست فورا تمام انواع مجازات بدنی را در عمل متوقف و قانونا لغو کنند. آنها باید همه برنامه ریزی های صورت گرفته برای اجرای احکام قطع عضو را متوقف کنند.

گزارش تکمیلی: ابتلای زندانی سیاسی پرستو معینی به کرونا پس از انتقال به زندان اوین

کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام

ابتلای زندانی سیاسی پرستو معینی به کرونا پس از انتقال به زندان اوین

با ابتلای زندانی سیاسی پرستو معینی به کرونا شمار زنان مبتلا به این بیماری در بند زنان زندانی سیاسی در زندان اوین افزایش یافت
خبرهای رسیده حاکی از ابتلای زندانی سیاسی پرستو معینی به کرونا پس از انتقال جمعی زنان زندانی سیاسی از زندان قرچک به اوین است.

کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام، ۱۰ مرداد ۱۴۰۱، با گذشت ده روز از انتقال زنان زندانی سیاسی از زندان قرچک ورامین به اوین، زندانی سیاسی پرستو معینی به کرونا مبتلا شده است.

ابتلای پرستو معینی به کرونا، با سردرد ـ تب شدید و گلودرد مواجه بوده است، اما برغم مراجعه به پزشک و نیاز به سرم، به او سرم وصل نمیکنند. همچنین دکتر نسخه دارو به وی میدهد ولی تا چند روز داروها را به او داده نمی شود.

محل نگهداری زنان زندانی سیاسی که از زندان قرچک به اوین منتقل شده اند، یک اتاق در بند ۲ زنان است که بسیار کثیف می‌باشد. این اتاق یک تلویزیون کوچک و یک یخچال فرسوده با یک موکت خیلی کثیف دارد.

از سوی دیگر فضای این اتاق به قدری کثیف و غیر قابل تحمل است که زندانیان از روزی که وارد شده اند مشغول نظافت و مرتب کردن آن هستند ولی هنوز تمیز و قابل سکونت نشده است.

سایت جوانه ها پیشتر در گزارشی پیرامون وضعیت نگهداری ۱۴ زن زندانی سیاسی که در تاریخ ۲ مرداد ۱۴۰۱ از زندان قرچک ورامین به اوین منتقل شده بودند نوشته بود:

«وضعیت زنان زندانی سیاسی که روز چهارشنبه ۲۹ تیر ۱۴۰۱ بصورت جمعی از زندان قرچک ورامین به زندان اوین منتقل شدند غیرقابل تحمل است. این زندانیان که تعداد آنها ۱۴ نفر می‌باشد، اینک در زندان اوین در شرایط بسیار سخت‌تری نسبت به زندان قرچک قرار گرفته‌اند.

محلی که در زندان اوین به زندانیان سیاسی اختصاص یافته، یک اتاق بدون هیچگونه امکانات اولیه زیستی است. در این اتاق از موکت، یخچال، جارو و تلویزیون خبری نیست. زندانیان مجبور شده‌اند وسایل خود را روی تخت‌هایشان بگذارند. دستشویی و سرویس بهداشتی بسیار کثیف و آلوده و شیرهای آنها شکسته و خراب است.

زمان تماس تلفنی این زندانیان با خانواده‌هایشان نیز بسیار محدود و حداکثر ۱۰ دقیقه و ۵ روز در هفته است. روزهای پنجشنبه و جمعه هم اجازه تلفن زدن ندارند.»

شایان ذکر است، زندانی سیاسی فاطمه مثنی نیز در بند زنان زندان اوین به کرونا مبتلا شده است.

مرداد ۱۲، ۱۴۰۱

شیوع کرونا در بند زنان زندان اوین؛ نبود مدیریت و رسیدگی پزشکی

خبرگزاری هرانا

طی روزهای اخیر شماری از زندانیان سیاسی در بند زنان زندان اوین با علائم مشابه به ویروس کرونا مواجه شده اند. با این حال مسئولان زندان از گرفتن تست کرونا خودداری میکنند و فضایی برای قرنطینه زندانیان مبتلا نیز در نظر گرفته نشده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طی روزهای اخیر شماری از زندانیان سیاسی در بند زنان زندان اوین با علائم مشابه به ویروس کرونا مواجه شده اند.

شماری از زندانیان سیاسی همچون فاطمه مثنی، نرگس محمدی، پرستو معینی، سپیده قلیان و راحله احمدی با علائمی مشابه ویروس کرونا مواجه شده اند. علیرغم شیوع این ویروس در بین زندانیان بند زنان زندان اوین و مراجعه زندانیان دارای علائم به بهداری زندان، مسئولان بهداری تنها از نفرات ابتدایی مبتلا به بیماری تست کرونا گرفتند و در خصوص دیگر زندانیان اعلام کردند به علت تشابه علائم به ویروس کرونا، از انجام تست کرونا برای دیگر زندانیان خودداری می‌کنند. همچنین پروتکل‌های بهداشتی از جمله قرنطینه و جداسازی به منظور جلوگیری از شیوع کرونا صورت نگرفته و این بیماران از رسیدگی پزشکی مناسب نیز محروم مانده اند.
فاطمه مثنی که چندی پیش به علت بیماری های گوارشی و خونریزی روده از اعزام به بیمارستان محروم مانده بود، هم اکنون با بروز علائم کرونا مشکلاتش دو چندان شده است. همچنین نرگس محمدی باوجود بیماری قلبی و ریوی به ویروس کرونا مبتلا شده و از دسترسی به داروهای خود محروم است. زندان نیز از اعزام خانم محمدی به بیمارستان ممانعت میکند.

برخی دیگر از زندانیان همچون بهاره سلیمانی نیز به بیماری های زمینه ای مبتلا هستند که در صورت ابتلا سلامت جانی آنان با خطر جدی مواجه میشود. اخیرا کمیسیون پزشکی قانونی، علیرغم تایید ابتلای خانم سلیمانی به بیماری آسم و تاکید بر انجام مراقبت ها و معاینات تخصصی، عدم ناتوانی وی در تحمل حبس را تایید نکرد.

هرچند انتقال زندانیان سیاسی از زندان قرچک ورامین به زندان اوین، این امیدواری را ایجاد کرده بود که این زندانیان شرایط بهتری را پیش رو خواهند داشت، با این حال با مدیریت ضعیف مسئولان زندان و در نظر نگرفتن مکانی مجزا به منظور قرنطینه، نگرانی هایی در خصوص سلامت آنان ایجاد شده است.
در تاریخ ۲۹ تیرماه امسال یکباره تمام زندانیان سیاسی زن زندان قرچک ورامین به دستور مدیر کل زندانهای استان تهران به سالن دو بند زنان زندان اوین منتقل شدند، سالنی که تا پیش از ورود این زندانیان به عنوان بند قرنطینه مخصوص مبتلایان به کرونا در نظر گرفته شده بود. گفتنی است با ورود زندانیان جدید، مکانی برای قرنطینه وجود ندارد و آن افراد نیز بدون قرنطینه مستقیما به بندهای عمومی فرستاده شده اند.

لازم به ذکر است انتقال زندانیان سیاسی قرچک ورامین زمانی صورت گرفت که بیماری سل در زندان قرچک ورامین شیوع پیدا کرده بود و مبتلایان این بیماری بدون رعایت و پیشگیری در کنار سایر زندانیان نگهداری میشدند. همچنین هرانا پیشتر طی گزارشی از نگرانی خانواده زندانیان در پی ابتلای چند زندانی به سل خبر داده بود. همچنین پس از ابتلای ۴ زندانی محبوس در زندان قرچک ورامین به بیماری سل و عدم اقداماتی برای جلوگیری از شیوع این بیماری در زندان، در تاریخ ۱۱ تیرماه، حدود ۴۰ زندانی با علائم ابتلا به بیماری مورد تست قرار گرفته اند.

دبیر ستاد نهی از منکر : جداسازی دانشجویان دختر و پسر در برخی دانشگاه های دنیا ، یک و نیم نمره میانگین معدل کل را افزایش داد

ایلنا

دبیر ستاد نهی از منکر : جداسازی دانشجویان دختر و پسر در برخی دانشگاه های دنیا ، یک و نیم نمره میانگین معدل کل را افزایش داد

ایلنا نوشت: هاشمی گلپایگانی گفت : امروز بدحجاب و با حجاب باید از مسئولان و به ویژه مجلس بخواهند که تکلیف را روشن کنید نمی شود مردم به جان هم بیفتند و مسئولان صرفا رهنمود دهند رهنمود برای خطبه مسجد و نماز جمعه است. بحث حجاب خلاهای قانونی جدی دارد و عدم ضمانت اجرایی برای اجرای قانون داریم قانونی که نشود اجرا شود قانون نیست و این ‌کار مجلس شورای اسلامی است.

سید محمد صالح هاشمی گلپایگانی، دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر با اشاره به عملکرد ستاد امر به معروف و نهی از منکر در سال گذشته گفت: ستاد نقش احیای امر به معروف و نهی از منکر را دارد یعنی نقش اقدام برای احیا و ایجاد ارتباطات سالم در احراز وظایف و ایجاد شبکه های مردمی در مطالبه گری معقول را دارد.

وی با بیان اینکه نباید امر به معروف را در عفاف و حجاب خلاصه کنیم، ادامه داد: حیا یک بعد از اخلاق است عفت در گفتار، عفت در اخلاق و… داریم حتی عفت در مسائل اقتصادی داریم. یک بعد از عفت، عفت در پوشش است که می شود حدود پوشش و حجاب.

وی ادامه داد: مجموعه باید سالم باشد جایی که عفاف و حجاب نباشد محیط رشد اقتصادی پیدا نمی کند. اگر در کشورهای دیگر برای محیط های آموزشی و کار قوانین سختگیرانه دارند برای این است که می‌خواهند رشد اقتصادی اتفاق بیفتد. در اداره ای که از صبح تا شب کارمندان باهم‌ بگو و بخند دارند ساعت مفید کار در اداره نیم ساعت است البته در برخی ادارات هم به صورت جدی کار دنبال می شود. اما در برخی ادارات دور هم چای می‌خورند و کار مردم را انجام نمی دهند.

وی ادامه داد: در برخی از دانشگاههای دنیا که گران هم است اختلاط بین دختر و پسر را جدا کرده اند این جداسازی باعث شده یک و نیم نمره به میانگین معدل کل اضافه شده است آنها به دنبال علم هستند.چرا ما می‌خواهیم ۸۰ سال پیش اروپا را تجربه کنیم همین فرهنگ وارداتی؛ جایگزینی سگ و گربه به جای فرزند در اروپا و آمریکا هم این چنین نیست چرا ما از غرب، غربزده تر و گرفتارتر شده ایم این ها مسائلی است که اگر به آن نپردازیم مشکلات بیشتر می شود باعث بروز تنش اجتماعی می شودامروز جامعه ما دو قطبی و ملتهب است و این بدلیل کمبود و خلا قانون است.

هاشمی گلپایگانی گفت: در کشورهای پیشرفته قانون مانند وحی منزل است. کسی که در اروپا زندگی می کند وقتی به ایران می آیند راحت تر زندگی می کند چراکه در آنجا فرهنگ قانون پذیری بیشتر اجرا شده است. ما به دنبال عدالت اجتماعی هستیم. امروز بدحجاب و با حجاب باید از مسئولان و به ویژه مجلس بخواهند که تکلیف را روشن کنید نمی شود مردم به جان هم بیفتند و مسئولان صرفا رهنمود دهند رهنمود برای خطبه مسجد و نماز جمعه است. بحث حجاب خلاهای قانونی جدی دارد و عدم ضمانت اجرایی برای اجرای قانون داریم قانونی که نشود اجرا شود قانون نیست و این ‌کار مجلس شورای اسلامی است.

وی ادامه داد: اگر مباحث عفاف و حجاب وارد مسئله سیاسی شود کاملا لطمه می خورد ستاد اعلام می کند این مسئله کاملا اجتماعی و اعتقادی است اما در سال آینده یکی از عرصه هایی که سوءاستفاده می شود همین موضوع عفاف و حجاب است. و باید مجلس قبل از انتخابات فکری برای آن کند.

وی ادامه داد: همه ادارات و سازمان‌ها باید شورای امر به معروف داشته باشند ودو عضو این شورا باید از تشکل های مردمی باشد تا ارتباطات مردمی با نهادهای دولتی برقرار شود. بسیاری از دستگاهها و نهادها شورا دارند اما اصرار ما این است که این شورا نمایشی نباشد برخی از دستگاهها هم از راه اندازی این دستگاه استنکاف دارند و نمی خواهند امر به معروف در دستگاه آنها رواج پیدا کند من جمله وزارت گردشگری.

وی تصریح کرد: وزارت گردشگری تورهایی را به مناطق گردشگری می برند و آنجا را به ابتذال می کشند و پاسخگو هم نیستند. دانشگاه آزاد نیز از دستگاههایی است که‌ استنکاف دارد. دانشگاه آزاد بدون زیرساخت افراد را از شهرهای بزرگ به شهرهای کوچک برد و در آنجا فرهنگ اشتباه را رواج داد و ابتذال را نهادینه کرد. وزارت ورزش و جوانان و وزارت صمت در اولویت های بعدی استنکاف هستند.

او خاطرنشان کرد: وزرات راه و شهرسازی وزرات اقتصاد و بانک مرکزی و بانک‌های تابعه نیز از دستگاههایی هستند که بسیار عالی ورود کرده اند.

هاشمی گلپایگانی گفت: براساس شاخصهایی که تعیین شده مشخص شده برای کدام مدیر باید گشت ارشاد مسئولان قرارداده شود و ما اعلام کردیم گشت ارشاد مسئولان از وزرات ارشاد آغاز شود. فیلم دینامیت و گشت ارشاد سنمبل تخریب عاملان به معروف است بزرگترین لطمه را این دو فیلم‌ به آمران به معروف وارد کرده اند.

وی با بیان اینکه ستاد باید از عاملان به معروف حمایت کند ادامه داد: گشت ارشاد مسئولان یعنی مسئول وظیفه خود را در جلوگیری از دو قطبی شدن جامعه اجرا می کند یا خیر.

او بخش دیگری از صحبت‌های خود گفت: بحث اقتصادی بسیار مهم است. دلیل ندارد وقتی این همه کودک کار داریم روزی دو تن غذای سگ های ولگرد می شود. هر بار که به‌ مسئولان اعتراض می کنیم می گویند این اتفاق در دولت قبل بوده اگر کسی مسئولیت گرفته یعنی به همه مشکلات از دولت های قبل آگاه است.

درگیری تازه بر سر حجاب ، این بار در قطار / تعقیب قضایی چند زن ، رئیس قطار هم احضار و تعلیق شد

عصرایران

درگیری تازه بر سر حجاب ، این بار در قطار / تعقیب قضایی چند زن ، رئیس قطار هم احضار و تعلیق شد

عصرایران نوشت:درگیری جدیدی بر سر حجاب این بار در قطار تهران – یزد اتفاق افتاده است.

در قطار تهران – یزد، میان دو خانم بر سر حجاب درگیری فیزیکی رخ داده است. یکی از این خانم ها، زن چادری به نام زینب جعفری معلم در یزد است که بعد از رسیدن به یزد، شکایت کرده است.
این اتفاق شنبه گذشته روی داده است.او در مصاحبه با خبرگزاری حوزه نیوز گفته است در سالن قطار از خود و یک خانم دیگر که به ادعای او، بی حجاب بوده، عکس سلفی گرفته است. براساس خبر خبرگزاری حوزه، بعد از آن بحث و جدل و درگیری شروع می شود.این خانم گفته است: متأسفانه هیچ یک از مسافران مرد و زن که شاهد این ماجرا بودند به کمک ما نیامدند.

وی همچنین در مصاحبه با خبرگزاری حوزه، ادعاهایی را علیه چند زن در قطار، مهمانداران و رئیس قطار مطرح کرده است. او حتی مدعی شده در ایستگاه کاشان قصد داشتند او را بازداشت کنند اما این کار انجام نشده است.

او ادامه داد: بعد از رسیدن به یزد با مراجعه به نیروی انتظامی از رفتار پلیس ایستگاه قطار کاشان شکایت کردم و حتی مسئولین نظامی و انتظامی از جمله سپاه اصفهان، و فراجا اصفهان پیگیر ماجرا شدند و با توجه به شواهد و قرائن و سوابق قبلی بانوی بدحجاب، مأمور پلیس ایستگاه کاشان به همراه مسئولین قطار مقصر شناخته شدند.

در واکنش به این خبر، خبرگزاری حوزه گفته دادسرای یزد اطلاعیه ای صادر کرده است.

دادسرای یزد با صدور اطلاعیه ای و ارسال به رسانه ها از تشکیل پرونده و تعقیب متهمین توهین و درگیری در قطار تهران- یزد خبر داد.

در این اطلاعیه آمده است: “در پی گزارش توهین و درگیری چند نفر نسبت به یکی از بانوان محجبه در قطار تهران- یزد و دهن کجی نامبردگان و رئیس قطار به موضوع حجاب، دادسرای یزد نسبت به احضار رئیس قطار و دستور شناسایی متهمان اقدام کرد”.

دادسری یزد اضافه کرد: “با پیگیری صورت گرفته در حال حاضر رئیس قطار توسط راه آهن از خدمت تعلیق شد و پرونده در حال رسیدگی است”.

قبل از این هم درگیری چند خانم بر سر حجاب در اتوبوس شهری در تهران، منجر به بازداشت یکی از زنان و تقدیر رئیس سازمان تبلیغات اسلامی از خانم چادری شد. اعترافات تلویزیونی سپیده رشنو که در این حادثه بازداشت شد نیز به تازگی از صداوسیما پخش شد.

ارتباط قیمت چادر مشکی و مخالفت با حجاب اجباری؛ داستان‌های تخیلی حکومت

IRANWIRE

روزنامه رسالت:‌«حجاب اسلامی در حکومتی که به اسم اسلام برسر کار آمده است، گرانترین نوع پوشش و دشوارترین آنها از حیث دسترسی و امکان تهیه است

فستیوال خشونت تابستانی علیه زنان به دلیل نوع پوشش آن‌ها برخلاف چهار دهه گذشته، این‌بار حکومت را غافلگیر کرد. شماری از زنان محجبه به حمایت از مخالفان حجاب اجباری و گشت ارشاد برخاستند؛ ولی رسانه‌های وابسته حکومت توجیه چند سال اخیر را دارند. آن‌ها دلیل عدم تمایل زنان به حجاب اجباری را به گران بودن پوشش اسلامی ربط می‌دهند.

آیا گرانی چادر مشکی دلیل عدم تمایل زنان جامعه به پوشش اسلامی و حجاب اجباری است؟ قیمت چادر مشکی چند است و آیا از پوشش‌های دیگر گران‌تر است؟ دلیل حکومت برای استفاده از این توجیه چیست؟

***

یک جست‌وجوی کوتاه در خبرگزاری‌های وابسته به حکومت نشان می‌دهد که در چند سال اخیر همزمان با شروع فصل تابستان و برخوردهای گشت ارشاد موضوع گران بودن چادر مشکی و عدم انتخاب این پوشش از سوی مردم به خاطر گرانی مطرح می‌شود. امسال نیز خبرگزاری فارس روز ۲۵ تیر ماه در بحبوحه کمپین علیه حجاب اجباری که توسط منتقدان حجاب اسلامی راه افتاد، گزارشی با عنوان «چرا چادر مشکی به نرخ دولتی توزیع نمی‌شود» منتشر کرد و بار دیگر این موضوع را مطرح کرد که عده‌ای از زنان با وجود این که دوست دارند چادر سر کنند، توان خرید چادر مشکی ندارند. این خبرگزاری روز ۱۸ تیر نیز از «گلایه بانوان چادری از قیمت‌های میلیونی چادر مشکی» خبر داده بود. روزنامه رسالت نیز در سرمقاله روز ۳۱ تیرماه با عنوان «به ریشه‌ها بنگریم» نوشته است:‌ «حجاب اسلامی در حکومتی که به اسم اسلام بر سر کار آمده است، گرانترین نوع پوشش و دشوارترین آنها از حیث دسترسی و امکان تهیه است. نه تنها ما مصرف جامعه را مهندسی نکردیم و زمینه‌سازی مناسب نداشتیم بلکه رقیب تمدنی، برای این امر، برنامه‌ریزی کرده و صنعت و بازار پوشاک را به سمت و سویی متناسب با خواسته‌های خودش برده است.»

آیا اگر چادر مشکی ارزان شود، انتخاب زنان ایرانی است؟
آیا اگر چادر مشکی ارزان شود، انتخاب زنان ایرانی برای پوشش است؟ واقعا شعار «چادر حجاب برتر» که بیش از چهار دهه نظام جمهوری اسلامی بر آن تاکید کرده است، توانسته نقش غالب بر نوع پوشش زنان و دختران ایرانی ایجاد کند؟

«نیره توحیدی»،‌ استاد مطالعات زنان می‌گوید:‌ «واقعیت این است که تاریخ نشان داده، دوره اجبار پوشش یا دخالت دولت و حکومت در نوع پوشش گذشته است.» به گفته این فعال حقوق زنان: «وسواس جنسی که دغدغه اولیه شماری از مسئولان و روحانیون در ایران است، موجب شده زنان مجبور باشند، هرگونه زور و فشاری در مورد حجاب تحمل کنند.»

این استاد مطالعات زنان همچنین اضافه می‌کند:‌ «حتی در چین کمونیسم پوشیدن یونیفورم خاص برای چند سال پیگیری شد؛ ولی میان مردم جواب نداد و کنار گذاشته شد. چون متوجه شدند، جز فشار و نفرت و عصبانیت و نارضایتی چیزی ایجاد نمی‌کند و مخالف با طبیعت بشر است. انسان‌ها متفاوت بوده و سلیقه‌های متفاوت دارند. باید اجازه داد سیلقه‌ها و زیبایی‌شناسی‌های متفاوت در جامعه جلوه کند. انسان در ذات خود دوست دارد با رنگ‌ها و لباس‌های متنوع زندگی کند.»

درباره بازار چادر مشکی در ایران چه می‌دانیم؟
«خ»،‌ کارشناس و روزنامه‌نگار حوزه اقتصادی، با اشاره به رکود صنعت چادر در ایران به «ایران وایر» می‌گوید: «تخصص کاسبان حجاب این است که حساسیت‌های حکومت را به فرصت کسب و کار تبدیل کنند.»

سالانه حدود ۶۰ تا ۷۰ میلیون متر مربع چادر مشکی در ایران مورد مصرف قرار می‌گیرد؛ یعنی چیزی حدود ۱۰ تا ۱۲ میلیون قواره.

سال ۱۳۹۸ عضو هیات مدیره جامعه متخصصین نساجی ایران از واردات سالانه ۱۰۰ تا ۱۲۰ میلیون دلار چادر مشکی به کشور خبر داد و گفت: «با هزینه ۲۰ تا ۲۵ میلیون دلار می‌توانیم یک خط تولید ۱۰ میلیون متری چادر مشکی راه‌اندازی کنیم.»

بر اساس گزارش‌های رسمی انجمن نساجی ایران، پس از انقلاب، ایران اصلی‌ترین مصرف‌کننده چادر مشکی در دنیا شده است.

به گفته یک روزنامه‌نگار حوزه اقتصادی، به ظاهر فقط بخش خصوصی اجازه واردات چادر مشکی دارد؛ ولی گمرک فقط به بعضی‌ها مجوز می‌دهد.

او با توجه به کم شدن علاقه زنان جامعه به استفاده از چادر می‌گوید:‌ «این‌ها خبرسازی عده‌ای است که می‌خواهند وام ارزان‌قیمت به بهانه ساخت کارخانه بگیرند یا این که تسهیلات وارداتی در اختیار داشته باشند.»

در حال حاضر فقط یک شرکت در شهرکرد که سال ۱۳۹۸ راه‌اندازی شده است، با ظرفیت تولید ۱۰ میلیون متر در سال چادر مشکی تولید می‌کند. عمده بازار چادر مشکی دست واردکنندگان پارچه این محصول و بیشتر از کشور چین است.

مدیرکل دفتر صنایع نساجی و پوشاک وزارت صنعت، معدن و تجارت سال ۱۳۹۸ اعلام کرد:‌ «واردکنندگان چادر مشکی، سود ۵۰۰ درصدی دارند.»

آرزوی محال حکومت
نیره توحیدی می‌گوید:‌ «طبعا چار مشکی حجاب برتر از دید حکومت ولایت فقیه و بسیاری از روحانیون است. واقعیت نشان می‌دهد، با هدف محدود کردن و محصور کردن زن در اندرونی بوده است که به مرور، به دلیل علاقه کمتر زنان به آن نوع پوشش کم شده است و خیلی از همان چادرمشکی‌پوش‌ها هم چادر مشکی را کنار گذاشته‌اند و به حجاب بسیار متحرک‌تر یا حجابی که کمتر حرکت زن را محدود و محصور می‌کند، یعنی مانتو و روسری یا به شکلی که دست و پاگیری‌اش کمتر باشد، روی آورده‌اند.»

به گفته نیره توحیدی، مسئولانی که برای پوشش زنان تعیین تکلیف می‌کنند، انگیزه‌های پدرسالارانه و هدف خود از پوشش زن را ترویج می‌دهند. برخی از آن‌ها تمام بدن زن را به عورت تقلیل می‌دهند و برخی هم فقط صورت و دست‌های زن را غیر عورت می‌دانند؛ هدف اصلی و نهادی این گروه از روحانیون این است که زنان را اندرونی و فقط محصور در محیط خانه و در حیطه خصوصی در خدمت زایش و پایش کودکان و همسری مردان، خدمت‌گزاری جنسی و غیرجنسی برای مردها تبدیل کنند.

خانم توحیدی می‌گوید:‌ «خوشبختانه میان روحانیون و دینداران اختلاف نظر در این خصوص زیاد است و تعداد افرادی که واقع‌بین‌تر شده‌اند، افزایش یافته و بیماری جنسی آن‌ها التیام پیدا کرده است.»

او مساله اصلی را بدن و جنسیت زن از دید این افراد می‌داند و توضیح می‌‌دهد:‌ «این افراد هیچ‌گاه از اینکه زنان فقیر و گرسنه باشند، میان زباله‌ها دنبال غذا بگردند، نگران اسلام نمی‌شوند؛ ولی به محض مخالفت با حجاب، نگران اسلام می‌شوند.»

به گفته خانم توحیدی: «این آرزو که اگر پارچه ارزان‌تر شود، خیلی‌ها با حجاب خواهند شد، تنها نمودی از خمودگی‌های ذهنی این افراد است. این بازی قدرت در ایران روزها یا سال‌های آخر خود را طی می‌کند؛ به این معنا که حتی اکثر زنان محجبه، زنانی که خود حجاب اسلامی و شرعی را انتخاب کرده‌اند، نوع برخورد حکومت با زنان مخالف حجاب را توهین به انتخاب خود می‌دانند.»

«نسترن»، زنی محجبه و ساکن تهران است. او عکس خود را با حجاب کامل در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده و نوشته است: «من محجبه‌ام اما با حجاب اجباری مخالفم.» او حرف خانم توحیدی را تایید می‌کند و می‌گوید: «با این که هیچ‌گاه از کمپین‌های اینترنتی حمایت نمی‌کنم؛ اما این بار حس کردم باید مرز خودم را با افرادی که زنان را به خاطر انتخاب‌شان تحقیر می‌کنند، روشن کنم. برخوردها با زنان به خاطر مساله حجاب که کاملا شخصی است واقعا توهین‌آمیز است و باعث شده عده‌ای من را هم به خاطر نوع حجابم قضاوت کنند و فکر کنند با ماموران گشت ارشاد همراه و همنظرم. برای همین در این کمپین شرکت کردم که بگویم مخالف حجاب اجباری‌هستم و از آن‌ها نیستم.»

خرید چادر مشکی چقدر آب می‌خورد؟
یک تولیدکننده خانگی چادر مشکی و چادر نماز به ایران‌وایر می‌گوید:‌ «چادر مشکی مرغوب از متری ۸۰ هزار تومان شروع می‌شود (بدون طرح) و تا ١٣٠هزار تومان طرح‌دار آن موجود است. كيفيت بهترش هم متری ٣٠٠ هزار تومان است كه یک قواره چادری حدود یک میلیون و هشتصد هزار تومان می‌شود. شش متر برای آدم قد متوسط مصرف می‌شود.»

او همچنین می‌گوید:‌ «چادر عربی آماده ۴۰۰هزار تومان با دوخت است. چادر کودری که بیشتر زنان در شهرستان‌ها استفاده می‌کنند، از ۸۰۰هزار تومان شروع می‌شود تا یک ميليون تومان كه بیشتر از كشورهای اندونزی و مالزی وارد می‌شوند.»

این تولیدکننده خانگی توضیح می‌دهد‌:«با توجه به این که طول عمر متوسط یک چادر، سه برابر مانتو است، هزینه تمام شده آن با ارزان‌ترین مانتوهای بازار برابری می‌کند.»

یک فروشنده مانتو در خیابان هفت تیر تهران که مرکز فروش مانتو است، می‌گوید:‌ «مانتو با پارچه بسیار معمولی از ۴٠٠هزار تومان به بالا است. مانتوهای مجلسی همه از یک میلیون تومان شروع می‌شود.»

به گفته یک خبرنگار اقتصادی:‌ «نکته این است که چادر به تنهایی استفاده نمی‌شود و در جامعه شهری، به دلیل استفاده آن همراه با مانتو هزینه را دو برابر می‌کند.»

به گفته او در حال حاضر، عمده مصرف‌کننده چادر مشکی کارکنان نهادهایی هستند که پوشش چادر در آنها اجباری است؛ از جمله قوه قضاییه، نیروی انتظامی، بسیج و سپاه خواهران و البته حوزه‌های علمیه.

این خبرنگار، ادعای برخی جریان‌های داخلی مبنی بر گران بودن پوشش اسلامی و پس زدن زنان در استفاده به خاطر مسائل اقتصادی را با سایر مخارج زنان مقایسه کرده و می‌گوید:‌ «قیمت آرایشگاه‌های زنانه برای اصلاح و رنگ مو حدود ۳ میلیون تومان است. در مقایسه، قیمت چادر مشکی معمولی کمتر از یک میلیون تومان، این نشان می‌دهد که قیمت عامل تغییر رفتار نیست.»

الگان سرت می‌کنی یا میتسوبیشی؟
به گفته یک فروشنده پارچه در تهران پارچه چادری گران متری یک میلیون تومان هم هست، ولی برای متقاضی مخصوص خود؛ کسبه معمولی آن پارچه‌ها را ندارند. الگان و میتسوبیشی از جمله پرطرفدارترین پارچه‌های چادری هستند.

«میم»، طراح لباس و مانتو به ایران‌وایر می‌گوید کسانی که در جاهایی مثل بسیج فعال هستند، بن خرید چادر یا پارچه چادری دریافت می‌کنند. بسیاری از پارچه‌های چادری برای مانتو هم مورد استفاده قرار می‌گیرد.

به گفته این طراح لباس و مانتو مساله این نیست که چون پارچه چادری گران و پارچه مانتویی ارزان است، زنان و دختران حجاب خود را انتخاب می‌کنند. حقیقت این است که چادر انتخاب زن ایرانی نیست. به خصوص نسل جدید که اصلا برنمی‌تابد؛ مگر اینکه رگ و ریشه مذهبی در خانواده‌اش باشد یا متعلق به گروه خاصی باشد؛ وگرنه در حال حاضر مانتو هم بسیار گران است. مانتوی ارزان با جنس پارچه خوب نمی‌توان پیدا کرد.

او توضیح می دهد:‌ «چادر از ۲۲۰ هزار تومان برای خرید موجود است تا بالای ۲ میلیون تومان. ولی مانتوی خوب با این قیمت نیست.»

این طراح لباس می‌گوید، اگر کسی داشتن حجاب برایش در اولویت باشد، مانتوهای عبایی یا لبنانی بسیار شیک و زیبایی در بازار با قیمت‌های مناسب موجود است که کاملا مطابق با حجاب مورد نظر حکومت است.

نگهداری نوزاد هفت‌ماهه در اوین؛ بیش از ۴۵۰ روز بلاتکلیفی والدین

 نسیمه اسلام زهی و ارسلان شیخی، متهمان امنیتی سنی‌ مذهب، بیش از ۱۵ ماه است که بازداشت شدند و در بلاتکلیفی بسر میبرند. خانم اسلام زهی به همرا...