جستجوی این وبلاگ

تیر ۱۸، ۱۴۰۱

آماده سازی اجرای طرح جامع عفاف و حجاب در کلان شهرها

صدای مردم

 

مطابق طرح جامع عفاف و حجاب در پارک‌ها، باغ‌ها و اماکن عمومی اقداماتی مانند امر به معروف و نهی از منکر و حمایت از آمرین به معروف؛ فعالیت‌ برای افزایش افراد محجبه در جامعه با حضور گشت ارشاد و واحد های بسیج سازماندهی می‌شود.

هویت‌سازی جعلی با اعمال فشار و تهدید!

ایسنا: عضو شورای شهر شیراز، از آماده سازی طرح جامع عفاف و حجاب خبر داد و گفت: طرح ریحانه برای چهارشنبه‌های طلایی مدنظر است.

افسانه خواست خدایی در دومین جلسه از سلسله نشست‌های «گفت و شنود» که به همت بخش خواهران مدیریت گفتمان سازی و مطالبه گری بسیج دانشجویی فارس برگزار شد، گفت: برای ایجاد تحول در هر کاری باید ساختار، نرم افزار، خوراک فکری و بعضی از مدیران تغییر پیدا کنند.به نقل از بسیج دانشجویی، خواست خدایی با بیان اینکه در شورای شهر برنامه‌هایی ویژه بانوان داریم، افزود: به دنبال طراحی مدل‌های برنامه ریزی در مورد عفاف و حجاب هستیم که تلفیقی از هنر باشد و باید در بحث هویت‌سازی دخترها و پسرها بیشتر کار کنیم.خواست خدایی اضافه کرد: در بحث عفاف و حجاب شادپیمایی طراحی کردیم …مسئول خواهران بسیج دانشجویی دانشگاه علوم قرآنی شیراز از مسئله کشف حجاب در شیراز در چند روز اخیر گلایه کرد…برای کلان شهر شیراز باید تدابیری اتخاذ شود که فروشگاه‌های البسه حجاب در مکان‌های پر رفت و آمد شهر باشد…

همچنین امام جمعه موقت تهران از بانوان مجاهد خواست در زمینه “جهاد تبیین” پای کار بیایند.محمدجواد حاج‌علی‌اکبری در یادواره ملی شهدای دانش‌آموز دختر- لشگر فرشتگان- که با حضور ۸۰۰ دانش ‎آموز عضو اتحادیه انجمن‌های اسلامی سراسر کشور در کرمانشاه برگزار شد، از دانش‌آموزان به عنوان نسل نجات بخش انقلاب یاد و ابراز امیدواری کرد: برگزاری این نوع یادواره‌های شهدا بتواند در ایجاد ثبات قدم در دانش‌آموزان به عنوان آینده سازان فردای کشور در دفاع از آرمان‌های اسلام و انقلاب تاثیرگذار واقع شود. رواج حجاب و مقابله با بد حجابی یک امر الهی است… تاکنون کارهای زیادی در حوزه جهاد تبیین انجام گرفته، با این وجود خیلی کار هم باقی مانده که برای انجام آنها همه به ویژه بانوان باید پای کار بیایند.

دادستان کل کشور ممنوعیت ارائه خدمات به افراد «فاقد حجاب شرعی» را «قانونی» دانست

VOAPNN

دادستان کل کشور می‌گوید که نامه هفته گذشته معاون دادستان انقلاب مشهد که خواستار عدم ارائه خدمات عمومی به افراد «بدحجاب» قانونی است.

مقامات جمهوری اسلامی کسانی را که از استانداردهای مورد نظرشان در مورد حجاب تبعیت نمی‌کنند «بدحجاب» می‌خوانند. حدود و ثغور این تعبیر طی چهار دهه جمهوری‌اسلامی، دستخوش تغییرات زیادی بوده‌است.

محمدجعفر منتظری در گفتگو با «باشگاه خبرنگاران» وابسته به صداوسیمای جمهوری اسلامی، نامه معاون دادستان مشهد به فرماندار و شهردار مشهد درباره «ممنوعیت خدمات مترو» به افراد «فاقد حجاب شرعی» را «در چارچوب قانون» دانسته و گفته است که اما باید در این زمینه «تدبیر لازم اندیشیده می‌شد.»

محمدجعفر منتظری پیشتر و در سال ۹۸ خط قرمز نظام را بی‌حجابی و بدحجابی اعلام کرده بود و گفته بود که در مقابله با آن تمام تلاش خود را خواهد کرد.

‏علی مجتهدزاده، وکیل دادگستری در همین ارتباط طی توییتی با بیان اینکه این نامه در حکم «اعلام عزای عمومی» برای ‎«حاکمیت قانون» است زیرا عبدالله ارجایی، شهردار ‎مشهد نوشته «دستور منع ورود» بدحجاب‌ها به مترو «قانونی نیست» اما به دلیل «اصرار مقام قضایی» اجرا می‌شود، آورده است: «با سکوت حاکمان و متولیان قانون» در برابر این کار، «هیچ حقی» برای آنها در خطابه خواندن در مدح قانونگرایی نمی‌ماند.

همزمان با این اقدامات در شهر مشهد و استان خراسان رضوی، در بسیاری از دیگر مناطق ایران نیز میزان برخورد حاکمیت با آزادی‌های حداقلی موجود در کشور نیز افزایش چشمگیری یافته تا آنجا که برخی از مقامات جمهوری بارها به صراحت اعلام کرده‌اند باید از ارائه خدمات دولتی و بانکی به شهروندانی که پوششان مطابق میل آنها نیست، خودداری و کارمندان نیز تفکیک جنسیتی شوند.

در تازه‌ترین این موارد، محمدهادی ایمانیه، استاندار فارس، دوازدهم تیرماه خطاب به کارمندان شاغل در این استان، گفته بود «مسائل مرتبط با حجاب» باید تا پایان تیرماه حل شود وگرنه «کسانی که نمی‌توانند در چارچوب حرکت کنند، بروند مرخصی بدون حقوق بگیرند.»

در این حال، چهره‌های نزدیک به حاکمیت نیز هجمه هماهنگی علیه مخالفان با «حجاب اجباری» را راه‌انداخته‌اند که از جمله آنها سخنان حساسیت برانگیز روز گذشته چهاردهم تیرماه حسن عباسی است که گفته بود «کسی که زنش چادری و دین داشته باشد، اصلا دنبال فوتبال نمی‌رود!»

این سخنان با واکنش‌های بسیاری میان ورزشکاران به ویژه فوتبالیست‌ها مواجه شد. علی کریمی با استفاده از هشتگ «#دوزاری» که مورد توجه کاربران نیز قرار گرفته، خطاب به این چهره سیاسی مورد حمایت نهادهای نظامی جمهوری اسلامی، در شبکه اجتماعی اینستاگرام نوشته است: حداقل ما دل چند نفر رو شاد کردیم، تو چیکار کردی آدم دوزاری؟؟؟؟»

علی کریمی همچنین با اشاره به پرسش ماه گذشته یک دانشجو از این فرد مدعی دارای دانش اقتصادی، مبنی بر نام بردن از چند اقتصاددان برتر دنیا و عدم پاسخگویی حسن عباسی که مورد توجه کاربران بسیاری در شبکه‌های اجتماعی نیز قرار گرفت، آورده است: «تو نام ۵ تا اقتصاددان رو یاد بگیر، نمیخواد درباره فوتبال نظر بدی.»

افزایش نیروهای نظامی برخورد کننده با زنانی که خواهان «آزادی حق انتخاب نوع پوشش» هستند در خیابان‌ها، معابر و اعلام اینکه این گشت‌ها به زودی شامل مردان نیز خواهد شد، به همراه گسترش برخورد با اماکن عمومی به ویژه کافه‌ها و رستوران‌ها، سبب اعتراضات فراوانی میان کاربران شبکه‌های اجتماعی شده است.

این درحالی است که براساس آماری که توسط مؤسسه گَمان دو سال پیش منتشر شده‌است، ۷۲ درصد مردم ایران مخالف حجاب اجباری هستند.

عدم تحمل حبس افزون بر افزایش فشار بر زندانی سیاسی معصومه عسگری در زندان فردیس کرج

کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام

عدم تحمل حبس افزون بر افزایش فشار بر زندانی سیاسی معصومه عسگری در زندان فردیس کرج

معلم بازنشسته و زندانی سیاسی معصومه عسگری در شرایط جسمی نامناسب در زندان فردیس کرج تحت آزار و اذیت عوامل زندان
زندانی سیاسی معصومه عسگری از دیماه ۱۴۰۰ به زندان فردیس کرج منتقل شده و تحت شرایط سخت بیماری و فشارهای روحی و جسمی توسط عوامل این زندان قرار دارد.

کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام ۱۵تیر ۱۴۰۱؛؛ زندانی سیاسی و فرهنگی بازنشسته خانم معصومه عسگری محبوس در زندان فردیس کرج، به دلیل بیماری های مختلف قدرت تحمل حبس را ندارد. اما به جای آزاد کردن وی، توسط عوامل زندان ضرب و شتم شده و روزانه با انواع آزار و اذیت و شکنجه روحی و جسمی توسط مسئولان و عوامل زندان مواجه است.

زندانی سیاسی معصومه عسگری پس از تبعید به زندان فردیس کرج با آزار و اذیت روحی و جسمی و ضرب و شتم از طرف مسئولان زندان و عوامل زندانی وابسته به حکومت مواجه بوده و در ماه گذشته بارها مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.

او تاکنون در زندان های اوین، قرچک ورامین و فردیس کرج محبوس بوده و هم اکنون در زندان فردیس کرج در تبعید به سر می برد.

زندانی سیاسی معصومه عسگری دارای یک فرزند و سرپرست خانواده است. پسر او هم اکنون بدون مادرش زندگی می کند.

خانم عسگری به بیماری های مختلف از جمله دیابت، ناراحتی کلیوی و کبد، و بیماری اعصاب و روان مبتلاست. با وجود بیماری های متعدد، مسئولان زندان فردیس کرج به او اجازه استفاده از حق قانونی مرخصی نمی دهند.

از سوی دیگر پای وی از چند نقطه شکسته و مورد جراحی قرار گرفته و این عامل نیز مزید بر بیماری های وی شده است.

این معلم زندانی سیاسی در تاریخ ۱۱ مرداد ماه ۱۳۹۷، در جریان تجمعات اعتراضی معلمان توسط ماموران امنیتی بازداشت و پس از انتقال به بند زنان زندان قرچک ورامین چند روز بعد آزاد شد.

معصومه عسگری در آذرماه سال ۹۷ مجددا بازداشت و به مدت یک ماه در بند ۲۰۹ زندان اوین تحت بازجویی قرار داشت.

خانم عسگری در تاریخ ۲۹ بهمن ۹۸ ، در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» به ۵ سال محکوم شد.

روز چهارشنبه اول دی ماه ۱۴۰۰، مسئولان زندان اوین خانم عسگری را برای ملاقات با سرپرست دادسرای اوین احضار کردند ولی به جای ملاقات او را به زندانی فردیس کرج (کچویی) منتقل کردند.

تیر ۱۷، ۱۴۰۱

بند ۲۰۹ زندان اوین؛ تداوم بازجویی و بلاتکلیفی ریحانه انصاری علیرغم گذشت 55 روز بازداشت

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی

ریحانه انصاری نژاد

ریحانه انصاری، فعال کارگری علیرغم گذشت 55 روز از زمان دستگیری، کماکان در بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین، در بازداشت و بلاتکلیفی به سر می برد. هنوز از اتهام‌های وارده با این فعال کارگری اطلاعی در دست نیست.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی؛ ریحانه انصاری، فعال کارگری در بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین، در بازداشت و بلاتکلیفی به سر می برد.

پیش‌تر وزارت اطلاعات علیرغم تودیع قرار وثیقه یک میلیارد تومانی از آزادی خانم انصاری ممانعت به عمل آورده بود.

یک منبع مطلع در این خصوص گفت: «ریحانه مادر و تنها سرپرست یک فرزند دختر است، حال با تداوم بازداشت دخترش در شرایط اقتصادی بسیار نامناسبی قرار گرفته و به دلیل مشکلات مالی نمیتواند به صورت مرتب به ملاقات مادرش هم برود.»

این فعال کارگری روز پنج شنبه ۲۲ اردیبهشت ماه امسال، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. ماموران در زمان بازداشت ضمن تفتیش منزل، شماری از وسایل شخصی او را ضبط کرده و با خود بردند.

تا لحظه تنظیم این گزارش، از دلایل بازداشت و اتهامات مطروحه علیه خانم انصاری اطلاعی در دست نیست.

ریحانه انصاری پیش از این نیز از بابت فعالیت های خود سابقه بازداشت داشته است.

قتل خونین زن و مادر زن در بنگاه

خبر فوری

قتل خونین زن و مادر زن در بنگاه

مرد جنایتکاری که در یک اقدام بی رحمانه، همسر و مادرزنش را پای معامله یک ملک در بنگاه املاک با ضربات متعدد قمه به قتل رسانده بود، پس از ۲۰ ساعت فرار، در چنگ قانون گرفتار شد.

شب سه شنبه گذشته زن ۲۴ ساله ای به همراه مادرش وارد بنگاه املاک در بولوار رسالت مشهد شدند تا قولنامه فروش یک خانه نقلی را ثبت کنند. قرار بود «مهدیه» (زن ۲۴ ساله) ملکی را به نام مادرش قولنامه کند که مدتی قبل همسرش به نام او سند زده بود.

مرد بنگاه دار که مقدمات انتقال ملک مذکور را فراهم دید، قولنامه فروش را نوشت تا مادر و دختر آن را امضا کنند اما هنوز این نقل و انتقال به سرانجام نرسیده بود که ناگهان مرد ۳۱ ساله ای از نیسان آبی پیاده شد و در حالی که قمه ای ترسناک را در دست داشت، پا به درون بنگاه کوچک گذاشت که بیشتر از چند متر فضای خالی داخل آن دیده نمی شد.

مرد جوان که خشم و نفرت را در هم آمیخته بود و چهره اش رنگ ترسناکی داشت، به طرف «مهدیه» هجوم برد و او را هدف ضربات هولناک قمه قرار داد.
ترس و وحشت عجیبی داخل بنگاه املاک به راه افتاد و صدای جیغ و فریادهای دلخراش به هوا برخاست اما مرد خشمگین در مقابل چشمان وحشت زده مشتریان دیگر و متصدی بنگاه، همچنان تیغه قمه را بالا می برد و بر پیکر خون آلود زن جوان فرود می آورد. هیچ کس را یارای دخالت نبود و همه از شدت ترس فقط حیرت زده، جیغ می کشیدند.

در این هنگام مادر مهدیه که بیش از این نمی توانست نظاره گر صحنه دلخراش فواره خون از پیکر دخترش باشد خود را میان ضارب و فرزندش قرار داد تا با جسم خود از اصابت بیشتر ضربات قمه به دخترش حفاظت کند ولی مرد بی رحم درحالی او را نیز هدف تیغه مرگبار قمه قرار داد که دیگر زن جوان آخرین نفس هایش را می کشید.

مرد ۳۱ ساله که گویی چشم هایش را بسته بود، همچنان زیر نور لامپ های بنگاه املاک، قمه را بالا می برد و تیغه آن را بر پیکر زن ۴۴ ساله فرو می کرد.
طولی نکشید که جریان خون سنگ فرش های درون بنگاه را پوشاند و اجساد دو قربانی این جنایت کنار مبل های راحتی افتادند.

قاتل ۳۱ ساله که دیگر از مرگ دو زن مذکور مطمئن شده بود، از بنگاه بیرون آمد و با قرارگرفتن پشت فرمان خودروی نیسان آبی، پدال گاز را فشرد و به طرف جاده کلات به راه افتاد.

لحظاتی بعد وقتی شاهدان عینی این حادثه ترسناک، از شوک خارج شدند با پلیس ۱۱۰ تماس گرفتند و ماجرای جنایت درون بنگاه را اطلاع دادند.

دقایقی بعد با تایید قتل دو زن در یک جنایت وحشتناک شبانگاهی، بلافاصله قاضی ویژه قتل عمد مشهد به همراه گروه ورزیده ای از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی عازم خیابان قائم (عج) در بولوار رسالت شدند.

با حضور قاضی در محل وقوع جنایت، تحقیقات مقدماتی آغاز شد اما تجمع رهگذران و اهالی در کنار بنگاه املاک فرصت هرگونه اقدام سریع اطلاعاتی و عملیاتی را از کارآگاهان گرفته بود.

در این هنگام و با دستور قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد پرده ای روی شیشه بنگاه املاک نصب شد تا بررسی های پلیسی و قضایی در فضایی خارج از هیاهو صورت گیرد ولی حضور برخی از نزدیکان مقتولان در محل حادثه نیز بر سختی کار افزود چرا که گریه های تکان دهنده آنان و جیغ و فریادهایی که به آسمان برخاسته بود، موجب کندی تحقیقات می شد.

با وجود این، صحنه جنایت به کنترل نیروهای انتظامی درآمد و بررسی های دقیق مشخص کرد که قاتل ۳۱ ساله، همسر «مهدیه» (زن ۲۴ ساله) است که با ورود به بنگاه املاک جملات کوتاهی بین او و همسرش نیز رد و بدل شده است.

دقایقی بعد هویت اصلی متهم به قتل لو رفت و گروه ویژه کارآگاهان با کسب دستورات محرمانه ای از قاضی، عملیات ردزنی نیسان آبی را آغاز کردند، و به شناسایی نزدیکان و فرزندان مقتولان پرداختند چرا که قاتل تهدید کرده بود پسرش را هم می کشد به همین دلیل ۳ فرزند متهم بلافاصله در پناه قانون قرار گرفتند و حمایت های پلیسی از آنان در دستور کار قرار گرفت.

پس از بررسی های مقدماتی در محل وقوع جنایت که تا نیمه شب طول کشید گروهی از کارآگاهان با همکاری اداره اطلاعات جنایی پلیس آگاهی به محل های اختفای احتمالی متهم عزیمت کردند اما حتی برخی از نزدیکان متهم نیز در منازل خود حضور نداشتند.

در همین حال دامنه تحقیقات گسترده تر شد و متهم فراری زیر چتر اطلاعاتی قرار گرفت چرا که خودروی نیسان آبی او درجاده خارج از شهر شناسایی شده بود. تلاش های شبانه برای دستگیری «حمید- ص» همچنان ادامه داشت به گونه ای که دیگر رصدهای اطلاعاتی به صبح روز گذشته رسیده بود. در این هنگام خبری در بی سیم های پلیس پیچید که رمزگشایی آن حکایت از بازگشت متهم فراری به مشهد داشت. او که تا شهرستان سبزوار تحت تعقیب و زیر چتر اطلاعاتی کارآگاهان بود، تصمیم خود را تغییر داده بود و به سوی مشهد حرکت می کرد. به همین دلیل گروهی از کارآگاهان در ورودی مشهد و به طور نامحسوس در کمین قاتل فراری نشستند و به محض این که وارد کمینگاه شد، در محاصره قرار گرفت و حلقه های قانون بر دستانش گره خورد. این متهم ۳۱ ساله که بی درنگ به مقر انتظامی انتقال یافته بود، انگیزه خود از ارتکاب این جنایت وحشتناک را اختلافات خانوادگی ذکر کرد و گفت: همسرم با من سر ناسازگاری داشت در حالی که من او را خیلی دوست داشتم و نمی خواستم از زندگی ام بیرون برود!

اظهارات این مرد قاتل در حالی بیان می شد که بررسی های غیرمحسوس کارآگاهان نشان می داد: متهم به قتل برای آن که همسرش را راضی نگه دارد و از اختلافات بیشتر در زندگی جلوگیری کند منزلی را به نام او ثبت کرده بود ولی «مهدیه» که باز هم با شوهرش اختلاف داشت تصمیم گرفت این ملک را به نام مادرش سند بزند که همین موضوع یکی از دلایل خشم «حمید – ص» (قاتل) شده است.

تعقیب، گریز، فحاشی، تحقیر و جریمه نقدی؛ ماجراهای زنان و گشت ارشاد

IRANWIRE

حضور پرشمار ماشین‌های گشت ارشاد در معابر عمومی شهرهای مختلف و افزایش برخوردها با زنان در خیابان‌ها یکی از موضوعات داغ شبکه‌های اجتماعی در چند روز گذشته بوده است

حضور پرشمار ماشین‌های گشت ارشاد در معابر عمومی شهرهای مختلف و افزایش برخوردها با زنان در خیابان‌ها یکی از موضوعات داغ شبکه‌های اجتماعی در چند روز گذشته بوده است. کاربران شبکه‌های اجتماعی از نو شدن ماشین‌های گشت ارشاد و افزایش برخوردهای خشن ماموران خبر می‌دهند و روایت‌های خودشان را از برخورد با گشت ارشاد می‌نویسند. همزمان با این روایت‌ها، اظهارنظرهایی درباره حجاب از سوی مسئولان در گوشه و کنار ایران به صورت خبر منتشر شده است. سخنگوی ستاد امر به معروف و نهی از منکر از اجرای قانون حجاب و عفاف در ادارات خبر داده است. «اعظم‌السادات افشین‌فر»، رییس شورای شهر بجنورد از صبحانه خوردن کارمندان زن و مرد ادارات کنار هم به شدت انتقاد کرده است. معاون دادستان مشهد از فرماندار خواسته است در بانک‌ها، ادارات و حتی مترو به زنان «بدحجاب» خدمات ارائه ندهند و در آخرین مورد «رضا ایاز»، رییس اداره میراث فرهنگی و گردشگری ساوه گفته است: «اماکن گردشگری این شهرستان در صورت ورود افراد بی‌حجاب و بدحجاب یک هفته تعطیل می‌شود.»

درباره گشت ارشاد و برخوردهای اخیر با شهروندان ایرانی بر سر حجاب چه می‌دانیم؟

جریمه نقدی برای رعایت نکردن پوشش مورد تایید حکومت

«مهسا»، ۲۴ ساله در رشت زندگی می‌کند. او به ایران‌وایر می‌گوید: «تا جایی که به یاد دارم در سال‌های گذشته گشت ارشاد در منطقه گلسار رشت کمتر حضور داشت؛ اما امسال در تمام ساعت‌های روز چند ون در این منطقه حضور دارد و زنان را بازداشت می‌کند.» «سیما»، دانشجوی رشته پژوهش هنر، در سمنان زندگی می‌کند. او به ایران‌وایر درباره تجربه بازداشت از سوی ماموران گشت ارشاد در این شهر به ایران‌وایر می‌گوید: «سمنان شهری است که با تاریک شدن‌ها چنان خلوت می‌شود که تک و توک عابر پیاده‌ای در خیابان‌های اصلی آن حضور دارد. اما گشت‌های ارشاد در تمام ساعت‌های روز و شب در میدان سعدی این شهر ایستاده‌اند و زنان پیاده و داخل خودروها را به جرم بدحجابی بازداشت می‌کنند. من یک روز ظهر در حال برداشت پول از داخل دستگاه عابربانک بودم، یک مامور گشت ارشاد با دست روی شانه‌ام زد و گفت باید شالم را که روی شانه‌ام افتاده، روی سرم بیندازم. هوا گرم بود و من دلم می‌خواست زودتر کارم را انجام دهم و به خانه بروم. شال را روی سرم انداختم؛ اما مامور دوباره تذکر داد که مانتویت هم کوتاه است. از عصبانیت به او و مامورهای مردی که در حال تماشای این صحنه‌ها بودند، گفتم، بروند دزدها و اختلاس‌گرهایی که شیره جان مردم را می‌مکند، بازداشت کنند و مشکل مملکت از حجاب من نیست. آنها من را به زور داخل ماشین انداختند و به کلانتری بردند. آنجا ضمن گرفتن تعهد گفتند که باید مبلغ ۷۰۰ هزارتومان جزای نقدی به دلیل درگیری با مامور حکومت پرداخت کنم.»

«شیدا» یکی از زنانی است که محل کارش در خیابان آریاشهر تهران است و خانه‌اش در خیابان نواب. او به ایران‌وایر می‌گوید: «نزدیک به دو هفته است که هر روز چند ون گشت ارشاد و چندین مامور زن و مرد در اطراف متروی آریاشهر منتظر هستند تا زنانی را که از مترو خارج و یا وارد آن شوند، گیر بیندازند و به داخل ون پرتاب کنند.» او درباره تجربه خودش از بازداشت در گشت ارشاد همین مکان می‌گوید: «از آنجایی که نوع لباس پوشیدن ما ربطی به بازداشت‌مان ندارد، آن روز من یک لباس ساده پوشیده بودم و در حال بازگشت از سر کار به خانه بودم. همین که از مترو خارج شدم، مامور زن مقابلم ظاهر شد و گفت چرا شلوار کوتاه پوشیده‌ای و ناخن‌های پایت را لاک زده‌ای؟ باید با ما بیایی تا دیگر به سرت نزند این طور در خیابان بگردی! نزدیک ون گشت ارشاد در حال چانه زدن با مامور زن بودم که من را رها کنند که ناگهان یک مامور زن دیگر از پشت بازویم را کشید و من را داخل ون پرتاب کرد و در را بست. دو دختر ۱۳ و ۱۴ ساله داخل ون در حال گریه کردن بودند و مامور داخل ون به آنها می‌گفت، اگر خون هم گریه کنید، من شما را آزاد نمی‌کنم و امشب باید در بازداشتگاه بخوابید. با این جمله زن، دختربچه‌ها با صدای بلندتری التماس می‌کردند و مامور زن آنها را تماشا می‌کرد. زن به من که ساکت بودم، گفت، کارت شناسایی‌ات را بده تا از تو تعهد بگیریم و رهایت کنیم. به آنها گفتم کارت ندارم و مامور گفت همه اولش همین را می‌گویند. ساعت نزدیک به ۹ شب بود و هوا تاریک شده بود. داشتم به این فکر می‌کردم که کارت شناسایی‌ام را بدهم که ناگهان صدای فریاد یک زن از بیرون ون آمد. مامور گشت ارشاد یک زن را از کنار همسرش خفت کرد و کشان‌کشان به سمت ماشین گشت آورد. مامور داخل ون در را باز کرد و ناگهان دو دختربچه نوجوان داخل ون خود را به بیرون پرتاب کردند و فرار کردند. آن زن هم با فریادهای مردم و همسرش توانست فرار کند. من نتوانستم خودم را از ون بیرون بیندازم. ماموران تا ساعت ۱۰ شب در خیابان آریاشهر چرخیدند و نزدیک به ۸ زن را بازداشت کردند و ما را به کلانتری بردند. مامورهای مرد داخل کلانتری با چشم‌چرانی و گاهی پراندن الفاظ رکیک زن‌ها را آزار و اذیت می‌کردند. به من گفتند باید به خانواده‌ام بگویم که برایم از خانه شلوار بلند و آستن بیاورند تا لاک‌‌ ناخن‌های پایم را پاک کنم و با شلوار بلند به خانه بروم. از آنجا که خانواده‌ام در شهرستان زندگی می‌کنند، مجبور شدم به یکی از دوستانم بگویم که این کار را انجام دهد.»

تحقیر، فحاشی و کتک زدن زنان به دلیل قانونی که وجود ندارد

بیشتر زنان ایرانی حداقل یک‌بار به دلیل آنچه که حکومت آن را مبارزه با بدحجابی می‌نامد، به زور به کلانتری‌ها برده شده‌اند و بعد از دادن تعهد مبنی بر عدم تکرار جرم آزاد شده‌اند. در مواردی هم به دلایل مختلف که یکی از آنها اعتراض به سرکوب است، بازداشت شده‌اند. آنها در کلانتری‌ها با انواع برخوردهای تحقیرآمیز، فحاشی و کتک زدن ماموران مواجه می‌شوند. این روزها زنان ایرانی علاوه بر اینکه روایت‌های خود را از بازداشت در گشت‌های ارشاد و حضور در مراکز گشت ارشاد در شبکه‌های اجتماعی می‌نویسند، درباره مکان و تعداد گشت‌ها در خیابان‌های شهرهای مختلف همدیگر را آگاه می‌کنند. نکته قابل توجه این است که سالهاست سرکوب با گشت ارشاد تنها به خیابان‌ها محدود نشده و در بیمارستان‌ها، ادارات و مکان‌های عمومی هم ماموران اقدام به آزار و اذیت مراجعه‌کنندگان می‌کنند. دامنه این فشارها در شبکه‌های اجتماعی هم دیده می‌شود. دوازدهم تیرماه، معاون فرهنگی اجتماعی پلیس فتا فراجا از تشدید طرح عملیاتی «شناسایی و مقابله با لایوهای غیراخلاقی» در پلیس فتا سراسر کشور خبر داد. «رامین پاشایی» گفته است: «در برخی موارد مرتکبان این گونه جرایم، ضمن حضور در اماکن ورزشی خصوص نظیر باشگاه‌های ورزشی به‌ویژه استخر به اجرای لایوهای غیراخلاقی اقدام می‌کنند که ضمن شناسایی و دستگیری مجرمان با صاحبان سالن‌های ورزشی متخلف نیز برخورد قضایی صورت گرفته و همچنین صاحبان کلیه اماکن ورزشی نیز باید نظارت بیش‌تری بر مجموعه خود داشته باشند.»

بدن زن عرصه‌ای برای قدرت‌نمایی حکومت

«فرنگیس بیات»، دکترای علوم سیاسی و فعال حقوق زنان به ایران وایر می‌گوید: «در ۴۲ سال گذشته مساله کنترل بدن زن و حجاب اجباری همواره در جمهوری اسلامی وجود داشته است، اما ورود شبکه‌های اجتماعی به آگاه شدن مردم و مبارزه با این سرکوب کمک کرد.» او حضور پرتعداد گشت‌های ارشاد را در شهرهای مختلف ایران مربوط به یک مقطع زمانی خاص نمی‌داند و علت کم و زیاد شدن آن را به سیاست یادآوری ارعاب و ترس حکومتی مرتبط می‌داند. اینکه جمهوری اسلامی می‌خواهد با سرکوب زنان به طور دائم قدرت‌نمایی کند. او می‌گوید: «در واقع حکومت می‌خواهد این پیام را بدهد که مساله حجاب اجباری تحت کنترل ما است.» بیات نیز سیاست بازداشت و سرکوب زنان با گشت ارشاد را از سوی جمهوری اسلامی ناموفق می‌داند و ادامه می‌دهد: «حکومتی که از انجام کوچک‌ترین کارها در مدیریت کشور ناتوان است، می‌خواهد پوسته ظاهری قدرتش را حفظ کند و این طور القا کند که من هنوز هستم و سرکوب می‌کنم. این سرکوب به سیاست وجودی رژیم تبدیل شده به طوری که وقتی گشت ارشاد و حجاب اجباری برود، جمهوری اسلامی نیز رفته است.»

بازداشت برای پوشش از سوی گشت ارشاد سلیقه‌ای است

بارها برای زنان پیش آمده که با مانتوی بلند، موی پوشیده و حتی بدون آرایش از گشت ارشاد تذکر گرفته‌اند و وقتی علت را پرسیده‌اند و پیگیر شده‌اند، آنها را با خشونت بازداشت کرده‌اند. «محیا استوار»، فعال حقوق زنان که بخش زیادی از فعالیت‌هایش در حوزه مبارزه با حجاب اجباری بوده است، در گفت‌وگو با ایران وایر درباره تجربه شخصی‌اش از گشت ارشاد می‌گوید: «شاید هفت یا هشت سال پیش بود که من همراه با دوستانم بعد از دیدن فیلم در یکی از سینماهای تهران در حال خروج از سینما بودیم که ماموران گشت ارشاد جلوی ما را گرفتند. ماموران از من خواستند که سوار ون شوم؛ چون به نظرشان فقط من پوشش مناسبی نداشتم. در حالی که آن روز بعد از دانشگاه به سینما رفته بودم و پوششم مانتو و مقنعه بود. با این حال من را به داخل ون بردند تا تعهد بدهم که دیگر بدحجابی نمی‌کنم. به آنها گفتم که کارت شناسایی ندارم و می‌خواستم اسمم را چیز دیگری بگویم که یکی از ماموران زن سرش را از پنجره ون به داخل آورد و اسم و فامیلم را گفت. فهمیدم که دوستانم اسم و فامیل من را به او گفته‌اند و مامور را از هویت من آگاه کرده بودند تا رهایم کند.» این فعال حقوق زنان با اشاره به اینکه در جمهوری اسلامی یک زن نمی‌داند باید چه بپوشد و یا چه نپوشد که مورد آزار و اذیت و بازداشت گشت ارشاد قرار نگیرد، می‌گوید: «نه تنها قانونی برای نوع پوشش وجود ندارد که همه‌چیز برای برخورد و بازداشت زنان سلیقه‌ای است. جمهوری اسلامی به طور عامدانه این کار را انجام می‌دهد؛ چون در انتهای ماجرا می‌تواند زن را با چندین جرم که در هیچ قانونی مستند نیست، محاکمه کند.» استوار، موضوع حجاب اجباری را برای جمهوری اسلامی پاشنه آشیل می‌داند و می‌گوید: «این موضوعی است که حکومت به هیچ عنوان از آن کوتاه نمی‌آید، چون نمی‌خواهد روی آن به مردم باج بدهد.» او همچنین به سیر حضور گشت ارشاد و مقاومت مردم و زنان با آن اشاره می‌کند و می‌گوید: «حالا مردم یاد گرفته‌اند که چطور گشت ارشاد را از راه‌های مختلف دور بزنند. روایت مسئولان حکومتی هم این موضوع را تایید می‌کند که گشت ارشاد حتی نتوانسته بخش کوچکی از خواسته‌هایشان را درباره حجاب اجباری در ایران تامین کند. در واقع گشت ارشاد بیشتر نوعی قدرت‌نمایی حکومت است. می‌خواهد این را القا کند که زور ما برای سرکوب ما زورمان بیشتر است.» استوار مقاومت مردم در برابر بازداشت زنان از سوی ماموران گشت ارشاد را در سال‌های اخیر امیدوارکننده می‌داند و می‌گوید: «این روزها شاهد این هستیم که از تعداد تماشاگرانی که شاهد بازداشت زنان هستند، کم می‌شود و بر تعداد مردمی که در بازداشت از سوی ماموران‌ زنان مداخله می‌کنند، بیشتر می‌شود. مردم با دیدن فیلم‌های مقاومت در برابر ماموران‌ این شجاعت را پیدا می‌کنند که خودشان هم در چنین مواقعی حامی زنان شوند.»

قتل یک زن در میدان پلیس قم

ایرنا

قتل یک زن در میدان پلیس قم

ایرنا نوشت: معاون عملیات فرمانده انتظامی قم با اشاره به وقوع حادثه تیراندازی در میدان پلیس قم گفت: ضارب این حادثه پس از خودکشی به بیمارستان نکویی قم منتقل شده است.

سرهنگ ولی‌الله ترابی افزود: حدود ساعت ۱۵:۲۵ امروز یک مرد ۳۰ ساله با شلیک به همسر ۲۴ ساله خود، او را به قتل رساند.

این مقام انتظامی با بیان اینکه این مَرد پس از کشتن همسر، اقدام به خودکشی کرد گفت: او بلافاصله به بیمارستان نکویی قم منتقل شد و تحت معالجه قرار گرفت.

وی محل دقیق این حادثه را در خیابان آذر بالاتر از میدان پلیس عنوان کرد و افزود: علت این قتل، اختلاف خانوادگی بوده است.

ترابی با بیان اینکه این قتل به وسیله سلاح کمری صورت گرفته است گفت: تحقیق‌ها در خصوص چگونگی تهیه این اسلحه توسط ضارب، در حال انجام است، و نتایج به اطلاع عموم خواهد رسید.

سروناز احمدی از زندان اوین به مرخصی اعزام شد

 دقایقی پیش سروناز احمدی، فعال حقوق کودکان محبوس در زندان اوین به مرخصی درمانی اعزام شد. به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان ح...