IRANWIRE
حضور پرشمار ماشینهای گشت ارشاد در معابر عمومی شهرهای مختلف و افزایش برخوردها با زنان در خیابانها یکی از موضوعات داغ شبکههای اجتماعی در چند روز گذشته بوده است. کاربران شبکههای اجتماعی از نو شدن ماشینهای گشت ارشاد و افزایش برخوردهای خشن ماموران خبر میدهند و روایتهای خودشان را از برخورد با گشت ارشاد مینویسند. همزمان با این روایتها، اظهارنظرهایی درباره حجاب از سوی مسئولان در گوشه و کنار ایران به صورت خبر منتشر شده است. سخنگوی ستاد امر به معروف و نهی از منکر از اجرای قانون حجاب و عفاف در ادارات خبر داده است. «اعظمالسادات افشینفر»، رییس شورای شهر بجنورد از صبحانه خوردن کارمندان زن و مرد ادارات کنار هم به شدت انتقاد کرده است. معاون دادستان مشهد از فرماندار خواسته است در بانکها، ادارات و حتی مترو به زنان «بدحجاب» خدمات ارائه ندهند و در آخرین مورد «رضا ایاز»، رییس اداره میراث فرهنگی و گردشگری ساوه گفته است: «اماکن گردشگری این شهرستان در صورت ورود افراد بیحجاب و بدحجاب یک هفته تعطیل میشود.»
درباره گشت ارشاد و برخوردهای اخیر با شهروندان ایرانی بر سر حجاب چه میدانیم؟
جریمه نقدی برای رعایت نکردن پوشش مورد تایید حکومت
«مهسا»، ۲۴ ساله در رشت زندگی میکند. او به ایرانوایر میگوید: «تا جایی که به یاد دارم در سالهای گذشته گشت ارشاد در منطقه گلسار رشت کمتر حضور داشت؛ اما امسال در تمام ساعتهای روز چند ون در این منطقه حضور دارد و زنان را بازداشت میکند.» «سیما»، دانشجوی رشته پژوهش هنر، در سمنان زندگی میکند. او به ایرانوایر درباره تجربه بازداشت از سوی ماموران گشت ارشاد در این شهر به ایرانوایر میگوید: «سمنان شهری است که با تاریک شدنها چنان خلوت میشود که تک و توک عابر پیادهای در خیابانهای اصلی آن حضور دارد. اما گشتهای ارشاد در تمام ساعتهای روز و شب در میدان سعدی این شهر ایستادهاند و زنان پیاده و داخل خودروها را به جرم بدحجابی بازداشت میکنند. من یک روز ظهر در حال برداشت پول از داخل دستگاه عابربانک بودم، یک مامور گشت ارشاد با دست روی شانهام زد و گفت باید شالم را که روی شانهام افتاده، روی سرم بیندازم. هوا گرم بود و من دلم میخواست زودتر کارم را انجام دهم و به خانه بروم. شال را روی سرم انداختم؛ اما مامور دوباره تذکر داد که مانتویت هم کوتاه است. از عصبانیت به او و مامورهای مردی که در حال تماشای این صحنهها بودند، گفتم، بروند دزدها و اختلاسگرهایی که شیره جان مردم را میمکند، بازداشت کنند و مشکل مملکت از حجاب من نیست. آنها من را به زور داخل ماشین انداختند و به کلانتری بردند. آنجا ضمن گرفتن تعهد گفتند که باید مبلغ ۷۰۰ هزارتومان جزای نقدی به دلیل درگیری با مامور حکومت پرداخت کنم.»
«شیدا» یکی از زنانی است که محل کارش در خیابان آریاشهر تهران است و خانهاش در خیابان نواب. او به ایرانوایر میگوید: «نزدیک به دو هفته است که هر روز چند ون گشت ارشاد و چندین مامور زن و مرد در اطراف متروی آریاشهر منتظر هستند تا زنانی را که از مترو خارج و یا وارد آن شوند، گیر بیندازند و به داخل ون پرتاب کنند.» او درباره تجربه خودش از بازداشت در گشت ارشاد همین مکان میگوید: «از آنجایی که نوع لباس پوشیدن ما ربطی به بازداشتمان ندارد، آن روز من یک لباس ساده پوشیده بودم و در حال بازگشت از سر کار به خانه بودم. همین که از مترو خارج شدم، مامور زن مقابلم ظاهر شد و گفت چرا شلوار کوتاه پوشیدهای و ناخنهای پایت را لاک زدهای؟ باید با ما بیایی تا دیگر به سرت نزند این طور در خیابان بگردی! نزدیک ون گشت ارشاد در حال چانه زدن با مامور زن بودم که من را رها کنند که ناگهان یک مامور زن دیگر از پشت بازویم را کشید و من را داخل ون پرتاب کرد و در را بست. دو دختر ۱۳ و ۱۴ ساله داخل ون در حال گریه کردن بودند و مامور داخل ون به آنها میگفت، اگر خون هم گریه کنید، من شما را آزاد نمیکنم و امشب باید در بازداشتگاه بخوابید. با این جمله زن، دختربچهها با صدای بلندتری التماس میکردند و مامور زن آنها را تماشا میکرد. زن به من که ساکت بودم، گفت، کارت شناساییات را بده تا از تو تعهد بگیریم و رهایت کنیم. به آنها گفتم کارت ندارم و مامور گفت همه اولش همین را میگویند. ساعت نزدیک به ۹ شب بود و هوا تاریک شده بود. داشتم به این فکر میکردم که کارت شناساییام را بدهم که ناگهان صدای فریاد یک زن از بیرون ون آمد. مامور گشت ارشاد یک زن را از کنار همسرش خفت کرد و کشانکشان به سمت ماشین گشت آورد. مامور داخل ون در را باز کرد و ناگهان دو دختربچه نوجوان داخل ون خود را به بیرون پرتاب کردند و فرار کردند. آن زن هم با فریادهای مردم و همسرش توانست فرار کند. من نتوانستم خودم را از ون بیرون بیندازم. ماموران تا ساعت ۱۰ شب در خیابان آریاشهر چرخیدند و نزدیک به ۸ زن را بازداشت کردند و ما را به کلانتری بردند. مامورهای مرد داخل کلانتری با چشمچرانی و گاهی پراندن الفاظ رکیک زنها را آزار و اذیت میکردند. به من گفتند باید به خانوادهام بگویم که برایم از خانه شلوار بلند و آستن بیاورند تا لاک ناخنهای پایم را پاک کنم و با شلوار بلند به خانه بروم. از آنجا که خانوادهام در شهرستان زندگی میکنند، مجبور شدم به یکی از دوستانم بگویم که این کار را انجام دهد.»
تحقیر، فحاشی و کتک زدن زنان به دلیل قانونی که وجود ندارد
بیشتر زنان ایرانی حداقل یکبار به دلیل آنچه که حکومت آن را مبارزه با بدحجابی مینامد، به زور به کلانتریها برده شدهاند و بعد از دادن تعهد مبنی بر عدم تکرار جرم آزاد شدهاند. در مواردی هم به دلایل مختلف که یکی از آنها اعتراض به سرکوب است، بازداشت شدهاند. آنها در کلانتریها با انواع برخوردهای تحقیرآمیز، فحاشی و کتک زدن ماموران مواجه میشوند. این روزها زنان ایرانی علاوه بر اینکه روایتهای خود را از بازداشت در گشتهای ارشاد و حضور در مراکز گشت ارشاد در شبکههای اجتماعی مینویسند، درباره مکان و تعداد گشتها در خیابانهای شهرهای مختلف همدیگر را آگاه میکنند. نکته قابل توجه این است که سالهاست سرکوب با گشت ارشاد تنها به خیابانها محدود نشده و در بیمارستانها، ادارات و مکانهای عمومی هم ماموران اقدام به آزار و اذیت مراجعهکنندگان میکنند. دامنه این فشارها در شبکههای اجتماعی هم دیده میشود. دوازدهم تیرماه، معاون فرهنگی اجتماعی پلیس فتا فراجا از تشدید طرح عملیاتی «شناسایی و مقابله با لایوهای غیراخلاقی» در پلیس فتا سراسر کشور خبر داد. «رامین پاشایی» گفته است: «در برخی موارد مرتکبان این گونه جرایم، ضمن حضور در اماکن ورزشی خصوص نظیر باشگاههای ورزشی بهویژه استخر به اجرای لایوهای غیراخلاقی اقدام میکنند که ضمن شناسایی و دستگیری مجرمان با صاحبان سالنهای ورزشی متخلف نیز برخورد قضایی صورت گرفته و همچنین صاحبان کلیه اماکن ورزشی نیز باید نظارت بیشتری بر مجموعه خود داشته باشند.»
بدن زن عرصهای برای قدرتنمایی حکومت
«فرنگیس بیات»، دکترای علوم سیاسی و فعال حقوق زنان به ایران وایر میگوید: «در ۴۲ سال گذشته مساله کنترل بدن زن و حجاب اجباری همواره در جمهوری اسلامی وجود داشته است، اما ورود شبکههای اجتماعی به آگاه شدن مردم و مبارزه با این سرکوب کمک کرد.» او حضور پرتعداد گشتهای ارشاد را در شهرهای مختلف ایران مربوط به یک مقطع زمانی خاص نمیداند و علت کم و زیاد شدن آن را به سیاست یادآوری ارعاب و ترس حکومتی مرتبط میداند. اینکه جمهوری اسلامی میخواهد با سرکوب زنان به طور دائم قدرتنمایی کند. او میگوید: «در واقع حکومت میخواهد این پیام را بدهد که مساله حجاب اجباری تحت کنترل ما است.» بیات نیز سیاست بازداشت و سرکوب زنان با گشت ارشاد را از سوی جمهوری اسلامی ناموفق میداند و ادامه میدهد: «حکومتی که از انجام کوچکترین کارها در مدیریت کشور ناتوان است، میخواهد پوسته ظاهری قدرتش را حفظ کند و این طور القا کند که من هنوز هستم و سرکوب میکنم. این سرکوب به سیاست وجودی رژیم تبدیل شده به طوری که وقتی گشت ارشاد و حجاب اجباری برود، جمهوری اسلامی نیز رفته است.»
بازداشت برای پوشش از سوی گشت ارشاد سلیقهای است
بارها برای زنان پیش آمده که با مانتوی بلند، موی پوشیده و حتی بدون آرایش از گشت ارشاد تذکر گرفتهاند و وقتی علت را پرسیدهاند و پیگیر شدهاند، آنها را با خشونت بازداشت کردهاند. «محیا استوار»، فعال حقوق زنان که بخش زیادی از فعالیتهایش در حوزه مبارزه با حجاب اجباری بوده است، در گفتوگو با ایران وایر درباره تجربه شخصیاش از گشت ارشاد میگوید: «شاید هفت یا هشت سال پیش بود که من همراه با دوستانم بعد از دیدن فیلم در یکی از سینماهای تهران در حال خروج از سینما بودیم که ماموران گشت ارشاد جلوی ما را گرفتند. ماموران از من خواستند که سوار ون شوم؛ چون به نظرشان فقط من پوشش مناسبی نداشتم. در حالی که آن روز بعد از دانشگاه به سینما رفته بودم و پوششم مانتو و مقنعه بود. با این حال من را به داخل ون بردند تا تعهد بدهم که دیگر بدحجابی نمیکنم. به آنها گفتم که کارت شناسایی ندارم و میخواستم اسمم را چیز دیگری بگویم که یکی از ماموران زن سرش را از پنجره ون به داخل آورد و اسم و فامیلم را گفت. فهمیدم که دوستانم اسم و فامیل من را به او گفتهاند و مامور را از هویت من آگاه کرده بودند تا رهایم کند.» این فعال حقوق زنان با اشاره به اینکه در جمهوری اسلامی یک زن نمیداند باید چه بپوشد و یا چه نپوشد که مورد آزار و اذیت و بازداشت گشت ارشاد قرار نگیرد، میگوید: «نه تنها قانونی برای نوع پوشش وجود ندارد که همهچیز برای برخورد و بازداشت زنان سلیقهای است. جمهوری اسلامی به طور عامدانه این کار را انجام میدهد؛ چون در انتهای ماجرا میتواند زن را با چندین جرم که در هیچ قانونی مستند نیست، محاکمه کند.» استوار، موضوع حجاب اجباری را برای جمهوری اسلامی پاشنه آشیل میداند و میگوید: «این موضوعی است که حکومت به هیچ عنوان از آن کوتاه نمیآید، چون نمیخواهد روی آن به مردم باج بدهد.» او همچنین به سیر حضور گشت ارشاد و مقاومت مردم و زنان با آن اشاره میکند و میگوید: «حالا مردم یاد گرفتهاند که چطور گشت ارشاد را از راههای مختلف دور بزنند. روایت مسئولان حکومتی هم این موضوع را تایید میکند که گشت ارشاد حتی نتوانسته بخش کوچکی از خواستههایشان را درباره حجاب اجباری در ایران تامین کند. در واقع گشت ارشاد بیشتر نوعی قدرتنمایی حکومت است. میخواهد این را القا کند که زور ما برای سرکوب ما زورمان بیشتر است.» استوار مقاومت مردم در برابر بازداشت زنان از سوی ماموران گشت ارشاد را در سالهای اخیر امیدوارکننده میداند و میگوید: «این روزها شاهد این هستیم که از تعداد تماشاگرانی که شاهد بازداشت زنان هستند، کم میشود و بر تعداد مردمی که در بازداشت از سوی ماموران زنان مداخله میکنند، بیشتر میشود. مردم با دیدن فیلمهای مقاومت در برابر ماموران این شجاعت را پیدا میکنند که خودشان هم در چنین مواقعی حامی زنان شوند.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر