جستجوی این وبلاگ

آذر ۰۱، ۱۴۰۰

خودکشی یک دختر نوجوان در تهران

 


 روز یکشنبه ۳۰ آبان ماه، یک دختر نوجوان ۱۴ ساله در تهران با پرتاب کردن خود از روی پشت بام منزل محل سکونت خود دست به خودکشی زد و جان خود را از دست داد. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.


به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، روز یکشنبه ۳۰ آبان ماه ۱۴۰۰، یک دختر نوجوان در تهران دست به خودکشی زده و جان خود را از دست داد.


بر اساس این گزارش، ساعت ۱۶ روز گذشته، دختر ۱۴ ساله ای در شهرک غرب تهران از پشت بام خانه خود را به پایین پرتاب و دست به خودکشی زد.


پس از این حادثه تیمی از ماموران پلیس در محل حاضر و با دستور بازپرس پرونده جسد دختر نوجوان برای بررسی های بیشتر به پزشکی قانونی منتقل شد.


در این گزارش به هویت، دلایل و انگیزه خودکشی این نوجوان اشاره ای نشده است.


سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی‌های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.

ازدواج بیش از ۹ هزار کودک ۱۰ تا ۱۴ ساله در بهار امسال / تولد ۹۶۹ کودک از مادران این رده سنی



تولد ۹۶۹ کودک از مادران ۱۰ تا ۱۴ ساله از ابتدای سال جاری تا کنون


همچنین مطابق با آمار اولیه شمار موالید سال ۱۴۰۰ (بر حسب سن مادر در زمان تولد) که از سوی سازمان ثبت احوال کشور منتشر شده، از شش فروردین سال جاری تا ۲۸ آبان امسال، ۹۶۹ کودک از مادران ۱۰ تا ۱۴ ساله و ۴۴ هزار و ۸۹۶ کودک نیز از مادران ۱۵ تا ۱۹ سال متولد شده‌اند.


به گفته سازمان ثبت احوال کشور این ارقام، آمارهای اولیه هستند و ممکن است در بازبینی‌های آتی تغییر کنند و تا کنون سیستان و بلوچستان با تولد ۲۹۰ کودک از مادران ۱۰ تا ۱۴ ساله و ۶۸۷۸ کودک از مادران ۱۵ تا ۱۹ ساله طی بازه زمانی مذکور ( شش فروردین سال جاری تا ۲۸ آبان امسال) در صدر این آمار قرار دارد.


طلاق ۱۷۲ دختر ۱۰ تا ۱۴ سال در بهار ۱۴۰۰


بخش دیگر آمار منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران نیز، خبر از طلاق ۱۷۲ دختر بچه ۱۰ تا ۱۴ ساله در بهار ۱۴۰۰ و پدیده «کودک مطلقه» می دهد. در واقع مطابق با آمار منتشره از سوی مرکز آمار ایران، در بهار ۱۴۰۰ علاوه بر ۱۷۲ دختر بچه ۱۰ تا ۱۴ ساله، ۳۰۴۴ دختر و ۱۴۷ پسر ۱۵ تا ۱۹ ساله نیز طلاق گرفته اند. این آمار در قیاس با بهار ۹۹ و در همین بازه سنی برای دختران افزایش و برای پسران کاهش داشته است.


سنگینی وزنه عوامل «فرهنگی» در بروز پدیده کودک همسری به نسبت عوامل «اقتصادی»


سمیه رنگین کمان پژوهشگر مقطع دکتری رشته مطالعات حقوق خانواده در پژوهشکده خانواده دانشگاه شهید بهشتی، با تاکید بر لزوم توجه مسئولین به پدیده «کودک همسری»، درباره چرایی بروز این پدیده گفت: بسته به جغرافیا ممکن است عوامل فرهنگی یا اقتصادی در بروز پدیده کودک همسری در رقابت با یکدیگر باشند که عمدتاً وزنه عوامل فرهنگی در این میان سنگین تر است.


رنگین کمان معتقد است که عرف و رسوم محلی، درگیر شدن کودک در روابط با جنس مخالف توام با تعصب خانواده، سر پوش گذاشتن بر روابط خارج از نکاح با فرد خاص، انگیزه های مذهبی مانند جلوگیری از افتادن در ورطه گناه، مسائل فرهنگی مانند ترس از دست دادن موقعیت خوب ازدواج یا بدون همسر ماندن طفل، عدم امکان تامین هزینه های فرزند، فقر خانواده و دریافت وجه در مابه ازای به ازدواج در آوردن دختر، بی سوادی یا اختلالات روانی والدین، ناتنی بودن یکی از والدین، بی سرپرست یا بد سرپرست بودن طفل، دخالت آشنایان خصوصاً برادر یا دیگر بستگان ذکور کودک از عمده عواملی هستند که می‌تواند در بروز پدیده کودک همسری نقش داشته باشند.


وی تاثیر بافت فرهنگی بر فراوانی، منشا و نحوه کودک همسری در برخی مناطق کشور را به سزا دانست و ادامه داد: هرچند که فراوانی کودک همسری در روستاها بیشتر است اما اینگونه نیست که این موارد فقط در روستا رخ دهد. حاشیه شهر، مناطق مهاجرنشین، محله های با توان اقتصادی یا سواد اجتماعی پایین در شهرها نیز از این مقوله مستثنی نیستند.


نبود آمار دقیق از پدیده «کودک همسری»


رنگین کمان با بیان اینکه بسیاری از موارد کودک همسری در بستر عدم ثبت رسمی رخ می‌دهد و در جرگه جامعه آماری ملحوظ نمی‌شوند، خاطر نشان کرد: هم ایران و هم تعداد زیادی از سایر کشورها از جمله کشورهای آفریقایی درگیر مواردی از کودک همسری‌اند که در بستر عدم ثبت رسمی رخ می‌دهند. البته فراگیری این موضوع در سایر کشورها یا حداقل کشورهای دارای وضعیت مشابه ما، نمی تواند دلیل ساده انگاری یا مسامحه در رفع این مشکل باشد.


به گفته این پژوهشگر اگرچه کنوانسیون حقوق کودک که ایران نیز به آن ملحق شده است، مقرره صریحی درباره حداقل سن ازدواج کودکان ندارد اما مطابق با آن هر رفتاری که (به اراده کودک یا فرد دیگری) موجب اخلال در رشد طبیعی کودک شود، قابل قبول نبوده و ممنوع است. از سوی دیگر طبق اسناد بین المللی تعیین حداقل سن ازدواج باید به گونه ای باشد که فرد بتواند در آن سن رضایت موثر و انتخاب آگاهانه داشته باشد.

ایران رتبه دوم حداقل سن ازدواج را دارد


وی درباره حداقل سن ازدواج در کشورهای مختلف گفت: ایران پس از کشور گینه که حداقل سن ازدواج در آن ۱۲ سال است، با حداقل سن ۱۳ سال شمسی برای ازدواج، رتبه دوم را دارد.


از تبعات روحی روانی کودک همسری تا بارداری و ‌مادری‌های ناخواسته


رنگین کمان طی نشدن به هنگام مراحل رشد عاطفی، احساس قربانی شدن در کودک، افسردگی، رشد ناکافی بدن از لحاظ جنسی و جسمی خصوصاً لگن و اندام زنانه، منظم نشدن هورمون‌های مترشحه غدد جنسی و مرتب نبودن عادت ماهیانه، بازماندن از تحصیل، عدم کسب مهارتهای اجتماعی مقتضی در زمان مناسب و عدم استقلال مالی را از جمله تبعات کودک همسری دانست و این را هم گفت که ممکن است این کودکان در بزرگسالی تبدیل به شهروندان ایده آلی نشده وحتی در ازدواجهای احتمالی بعدی خود نیز با مشکلاتی مواجه شوند.


به گفته این پژوهشگر، عدم آشنایی یا تسلط به رفتار جنسی همسر و راه های پیشگیری از بارداری، در کودکانی که ازدواج می‌کنند، خود باعث بارداری و مادری ناخواسته شده که روی دیگر آن ضعف بدن مادر و رشد ناکافی جنین و عدم آمادگی و پذیرش تربیت و نگهداری کودک خواهد بود.


وی افزود: از سوی دیگر عدم تطابق سنی و خواست‌های عاطفی، روانی و جنسی، موجب طلاق عاطفی و فاصله گیری بیشتر زوجین شده و حتی برآورده نشدن نیازها ممکن است هر کدام از زوجین را به رابطه های خارج از زناشویی بکشاند که در نهایت جامعه نیز متضرر خواهد شد. در این میان پدیده کودک بیوه یا کودک مطلقه نیز دور از ذهن نخواهد بود که در عین حال ممکن است موجب افزایش بی بند و باری یا عقده انتقام در این کودکان شود.


این پژوهشگر در پاسخ به این سوال که بعضا مطرح می‌شود رسانه‌ها با انتشار آمار مربوط به کودک همسری سعی در بزرگ نمایی ازدواج کودکان دارند، حال آنکه ازدواج کودکان در برخی مناطق کشور پدیده‌ای فرهنگی و بومی است و باید اجازه داد مسائل این چنینی توسط بومی‌ها رفع و رجوع شود، گفت: از آنجایی که این موضوع یکی از دایره های مشترک میان مسائل زنان و کودکان است، فعالیت رسانه ای انجام شده در این زمینه کاملاً به‌جا و در راستای هدف بازتاب واقعیات جامعه است، چراکه ازدواج اجباری ظلم به زنان و ازدواج اجباری دخترکان، ظلم مضاعفی به آنها است.


اختلاف فاحش قانون حداقل سن ازدواج با میانگین سن ازدواج در کشور


این پژوهشگر حوزه خانواده با تاکید بر لزوم بازنگری فقهی در قوانین مربوط به ازدواج کودکان درباره تعیین حداقل سن برای ازدواج آنها تصریح کرد: کودکان امروز از نظر پختگی اجتماعی در سطح پایین‌تری از همسالان خود در دهه های پیش هستند . از طرف دیگر زیبنده نیست حد اقل سن ازدواج از لحاظ قانون با میانگین سن ازدواج در جامعه اختلاف فاحشی داشته باشد و این موضوع جاماندگی حقوق از شتاب تغییرات فرهنگی جامعه را می رساند. در مجموع باید افزایش حداقل سن ازدواج را مطابق با واقعیات جامعه و هم سو با رویکردهای بین المللی و مطالبات داخلی داشته باشیم. همچنین افزایش رفاه و حمایت های اجتماعی و تقویت بنیانهای اقتصادی خانواده ها از ناحیه دولت در کنار فرهنگ سازی از ناحیه مسئولین و افراد دغدغه مند، کاهنده مواردی چون دورزدنهای قانون یا فرار از آن خواهد بود.


این فعال حوزه خانواده در خصوص دستگاه‌هایی که باید برای مقابله با پدیده «کودک همسری» تلاش کنند، گفت: مثلث کودک، سرپرست و دولت و نقش فعالانه و هم افزایی هر سه آنها را شاید بتوان فرمول خوبی در این راستا دانست. رسانه ها، آموزش و پرورش، بهزیستی و مراجع قضایی و سایر نهاد های موثر در افزایش سطح فرهنگ و رفاه اقتصادی مراجعی هستند که می توانند در کمتر شدن موارد کودک همسری راه گشا باشند.

عسل محمدی از زندان اوین آزاد شد



 آزادی خانم محمدی با تودیع قرار کفالت صورت گرفته و هیراد پیربداقی علیرغم سپری شدن ۱۶ روز از زمان بازداشت، کماکان در یکی از سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین بسر می‌برد.

عسل محمدی و هیراد پیربداقی در تاریخ ۱۵ آبان‌ماه همراه با خشونت بازداشت شده و منزل آن ها نیز مورد تفتیش نیروهای امنیتی قرار گرفته بود. یک منبع مطلع در خصوص نحوه بازداشت این شهروندان به هرانا گفت: “نیروهای امنیتی در زمان بازداشت خود را یکی از همسایه ها معرفی کرده و به زور وارد خانه شدند. آقای پیربداقی را مورد ضرب و شتم قرار داده و در حالی که تنها حکم بازداشت وی را داشتند اقدام به دستگیری عسل محمدی نیز کرده‌اند.”


به گفته این منبع مطلع “آقای پیربداقی از زمان بازداشت تاکنون در سلول انفرادی بسر می‌برد و با وجود سرد شدن هوا تنها یک دست لباس به او داده شده که باید همان را شسته و خیس به تن کند، همچنین اجازه خرید مایحتاج نیز به او داده نمی‌شود.”


خانم محمدی روز پنج‌شنبه ۲۰ آبان‌ماه به یکی از سلول‌های جمعی بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده بود.


روز یکشنبه ۱۶ آبان‌ماه، آقای پیربداقی در خصوص اتهام اجتماع و تبانی مورد تفهیم اتهام قرار گرفت.


در تاریخ ۱۴ آبان‌ماه این شهروندان به همراه ۷ تن از فعالین مدنی دیگر با حضور در دفتر قضایی نسبت به نگهداری متهمان در سلول‌های انفرادی اعلام شکایت کردند.


تا زمان تنظیم این گزارش از دلایل بازداشت این فعالین اطلاعی در دست نیست.


عسل محمدی و هیراد پیربداغی پیشتر نیز به دلیل فعالیت‌های مسالمت‌آمیز خود و دفاع از حقوق کارگران سابقه بازداشت و محکومیت داشته‌اند.

آبان ۲۲، ۱۴۰۰

بازداشت دو متهم به تجاوز به زنان در تهران

 


براساس این گزارش، سال‌ ۹۸ زن جوانی در حالی‌که پریشان بود به اداره پلیس تهران رفت و از دو راکب موتور‌سیکلت به اتهام تعرض شکایت کرد. او گفت: در یکی از بزرگراه‌ها رانندگی می‌کردم و در ماشین تنها بودم. ناگهان دو مرد موتورسوار نزدیک خودروی من شدند و گفتند از کاپوت ماشین دود بلند شده و خواستند مرا کمک کنند. اعتماد کردم و در حاشیه بزرگراه ایستادم. آن‌ها گفتند ممکن است ماشینم آتش بگیرد به همین خاطر مرا به طرف فضای سبز اتوبان هدایت کردند که ناگهان به طرفم حمله کردند و مرا مورد تعرض قرار دادند.


بعد از شکایت زن جوان تحقیقات پلیسی به جریان افتاد تا اینکه تلاش‌های پلیس بعد از طرح چند فقره شکایت‌های مشابه و فرضیه تجاوز سریالی به زنان و دختران جوان از سوی دو موتور سوار با پلاک مخدوش قوت گرفت.


با به دست آمدن اطلاعات، مأموران پلیس برای شناسایی متهمان مشغول گشت‌زنی در محل‌های حادثه به خصوص بزرگراه همت بودند تا اینکه چندی قبل پلیس دریافت راکب یک موتور‌سیکلت در حاشیه یکی از بزرگراه‌ها در حالی‌که قصد تعرض به یک راننده زن را داشت از سوی راننده‌های دیگر دستگیر شده است.


با اعلام این خبر مأموران پلیس بلافاصله به محل اعزام شدند و فرد دستگیر شده را به دادسرا منتقل کردند، اما همدست وی متواری شده بود که او نیز چند روز بعد شناسایی و بازداشت شد. با دستگیری دومین متهم و تحقیق از آن‌ها مشخص شد دو مرد جوان به همین شیوه هفت‌راننده زن را مورد تعرض قرار داده‌اند.


به این ترتیب هفت‌شاکی پرنده به دادسرا احضار شدند و بعد از مواجهه حضوری با متهمان و شناسایی آن‌ها پرونده با موضوع تجاوز به عنف برای تحقیقات بیشتر به شعبه ششم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.


روز گذشته جلسه تحقیق از یکی از متهمان در شعبه ششم برگزار شد.


در این جلسه، پس از اظهارات یکی از شاکیان پرونده، یکی از متهمین که متولد‌ ۶۸ بود را مورد تحقیق قرار دادند. او تعرض به این زن جوان را انکار کرد و گفت: اعترافاتم درباره شش‌زن بود و این زن را نمی‌شناسم. در جواب قضات دادگاه که به او گفتند شاکی را شناسایی کرده‌بودی و تعرض به او را هم قبول کرده‌بودی گفت: من چهره زنانی راکه مورد آزار قرار داده‌بودم به یاد ندارم و این زن را نمی‌شناسم.


در پایان هیئت قضایی جلسه را به تاریخ دیگری موکول کردند تا از دیگر متهم پرونده نیز تحقیق شود.


لازم به ذکر است در ادبیات عرفی رسانه های دارای مجوز از کلمه آزار و اذیت برای اشاره به تجاوز و اشکال مختلف آسیب های جنسی استفاده می شود.

آبان ۱۷، ۱۴۰۰

زنان در بازی ایران و کره؛ همه‌چیز دروغ بود؟



 با وجود اعلام رسمی فدراسیون فوتبال و رسانه‌های داخل ایران، مبنی بر قطعی شدن حضور زنان تماشاگر ایرانی، در ورزشگاه آزادی برای دیدار ایران و کره جنوبی، معادله‌های فدراسیون فوتبال به هم خورده است.


پیش از این فدراسیون فوتبال اعلام کرده بود که در جلسه هماهنگی برای برگزاری دیدار تیم‌های ملی ایران و کره‌جنوبی، حضور ده هزار تماشاگر به تصویب رسیده و مقرر شد که زنان نیز در این بازی به عنوان تماشاگر وارد ورزشگاه آزادی شوند.


فدراسیون فوتبال ایران برای ورود زنان به ورزشگاه آزادی، باید از دستورالعمل‌های مورد نظر فیفا پیروی کند. همین موضوع، چالش جدی «شهاب‌الدین عزیزی خادم»، رئیس فدراسیون فوتبال ایران شده است که سعی داشت در کمترین زمان ممکن، بزرگ‌ترین نمایش را پیش چشم رئیس فدراسیون جهانی فوتبال اجرا کند.


***


«جیانی اینفانتینو»، رئیس فدراسیون جهانی فوتبال سه‌شنبه ۱۶ شهریورماه در پایان دیدار تیم‌های ملی ایران و عراق، به شهاب‌الدین عزیزی خادم گفته بود که در دیدار آینده تیم ملی ایران مقابل کره‌جنوبی، منتظر حضور تماشاگران زن در ورزشگاه آزادی است.


ملاقات این دو مقام اول فوتبال جهان و ایران، در شهر دوحه انجام شد. آقای اینفانتینو از رئیس فدراسیون فوتبال ایران درخواست کرده بود، هم ورزشگاه آزادی را به سیستم «کمک‌داور ویدیویی» که از معیارهای فیفا شده، مجهز کند و هم بار دیگر زنان ایرانی را به ورزشگاه راه دهد.


تیم ملی فوتبال ایران در چهارمین دیدار خود از مرحله نهایی انتخابی جام جهانی باید روز سه‌شنبه ۲۰ مهر در ورزشگاه آزادی میزبان تیم ملی فوتبال کره جنوبی باشد.


رئیس فدراسیون جهانی فوتبال در حالی از ایران درخواست حضور زنان در ورزشگاه آزادی را داد که از اسفند ۱۳۹۸ تاکنون درهای ورزشگاه‌های ایران به روی تماشاگران بسته شده است.


 


زنان گزینشی، دغدغه فیفا


فدراسیون جهانی فوتبال، پس از خودسوزی «سحر خدایاری» که به «دختر آبی» در جهان‌ مشهور شد، فوتبال ایران را در دو راهی «باز کردن درهای ورزشگاه به روی زنان» یا «تعلیق» قرار داد.


نتیجه فشار فیفا، باز شدن درهای آزادی به روی زنان ایرانی در روز دهم مهرماه ۱۳۹۸ در جریان دیدار تیم‌های ملی ایران و کامبوج بود.


فدراسیون جهانی فوتبال اما برای اطمینان از روند اجرای پروتکل‌های مورد نظر خود در زمان حضور تماشاگران زن ایرانی در ورزشگاه، تیمی پنج نفره را به سرپرستی «یوری ژورکائف» به عنوان ناظر، راهی ایران کرد.


وظیفه این گروه، نظارت کامل بر چگونگی روند حضور زنان در ورزشگاه آزادی از ابتدای مرحله خرید بلیت تا استقرار روی سکوها بود.


براساس دستورالعمل‌‌هایی که فیفا، ایران را ملزم به رعایت آن‌ها می‌کرد، «هر زن» ایرانی، که تمایل به حضور در ورزشگاه آزادی برای تماشای این مسابقه را داشت، باید می‌توانست «بدون سیر مراحل گزینشی» توسط نهاد یا شخصی، از طریق سامانه بلیت‌فروشی، بلیت مسابقه را تهیه کند و بدون در نظر گرفتن «ظرفیت محدود» برای زنان، وارد ورزشگاه آزادی شود.


با وجود حضور ناظران فیفا و ورود زنان به ورزشگاه، مشکلاتی هم وجود داشت. یک روز پیش از مسابقه ایران و کامبوج، زنان ایرانی با راه‌اندازی کارزارهایی در فضای مجازی و استفاده از هشتگ‌های #WakeUpFifa و #WeWantMoreTickets به فدراسیون جهانی فوتبال گفتند که نه بلیت کافی برای حضور آن‌ها وجود دارد و نه فضایی مناسب برای زنان در نظر گرفته شده است.


یک هفته پیش از این مسابقه، بخشی از ورزشگاه آزادی با فنس‌های آهنین از سایر سکوها جدا شد؛ زنان این رفتار را «قفس‌سازی» ناظران فیفا یک شب پیش از مسابقه اعلام کردند، زنان ایرانی باید تا وقتی که صندلی خالی در ورزشگاه آزادی هست بتوانند با آزادی کامل و بدون هیچ محدودیتی بلیت تهیه کنند.


با وجود کاستی‌ها، گزارشی که ناظران فیفا در مورد عملکرد فدراسیون فوتبال در آزادسازی سکوها برای زنان نوشتند، جنبه‌های مثبت بیشتری داش


آن‌چه بیش از همه مورد توجه فیفا قرار گرفت، روند بلیت فروشی و خارج شدن حضور زنان از سیستم «گزینشی» بود. جمهوری اسلامی پیش از آن در‌ دیدار ایران و بولیوی از برخی کارکنان زن نیروی انتظامی یا حراست فدراسیون‌ها، وزارت ورزش و برخی نهادهای دولتی و حکومتی، برای حضور در ورزشگاه گزینش کرده بود. فدراسیون جهانی فوتبال با فهم این موضوع، از ایران خواسته بود، این نمایش را پایان ده



بلیت فروشی پرخطر، با ریسک حساسیت فیفا


آن‌چه فیفا پیش روی ایران قرار می‌دهد، ساده است؛ زنانی که برای تماشای بازی ایران و کره‌جنوبی وارد ورزشگاه آزادی می‌شوند، باید خودخواسته و آزادانه بلیت بازی را بر اساس روند همیشگی از طریق سامانه بلیت‌فروشی تهیه کرده باشن


سامانه بلیت‌فروشی مسابقات فوتبال در ایران، از اسفند سال ۱۳۹۸ تاکنون، به دلیل همه‌گیری کرونا و ممنوعیت ورود تماشاگران به ورزشگاه‌ها از دسترس خارج شده است. طی تمام ماه‌های گذشته شما هیچ گزینه‌ای برای انتخاب و خرید نداشتید و باید صبر می‌کردید. این اتفاق هم‌چنان تداوم دارد. سامانه بلیت‌فروشی برای دیدار تیم‌های ملی ایران و کره‌جنوبی هم گزینه‌ای به تماشاگران نمی‌دهد


اما پیش از این قرار بود طبق دستورالعملی که از جلسه هماهنگی دیدار ایران و کره‌جنوبی بیرون آمد، زنان و مردان ایرانی، مطابق با شرایطی خاص وارد ورزشگاه آزادی شون


اول مهرماه «علی‌رضا رئیسی»، سخنگوی ستاد مقابله با کرونا از قطعی شدن حضور ده هزار تماشاگر در بازی ایران و کره‌جنوبی خبر داد. او به تسنیم گفته بود: «شرط حضور تماشاگران، تزریق دو دوز واکسن، همراه داشتن ماسک و رعایت فاصله‌گذاری‌های اجتماعی است


در حقیقت نخستین چالش برای فدراسیون فوتبال اینجا شکل می‌گیرد که تماشاگران «مرد» و «زن» باید در زمان ثبت‌نام در سامانه بلیت‌فروشی، واکسینه شدن خود با هر دو دوز واکسن را ثابت کنند. اتفاقی که تا امروز در ورزشگاه‌های ایران و در این سامانه نیفتاده بو


آن‌چه می‌تواند این شرط را برای فدراسیون فوتبال ایران دشوارتر کند، ضعف‌های سیستم بلیت‌فروشی ایران در سال‌های گذشته اس


پیش از همه‌گیری کرونا، زمانی که تماشاگران برای تهیه بلیت اقدام می‌کردند نیز گاهی به دلیل اختلال در سایت رسمی، تهیه بلیت به حضور در ورزشگاه و همراه داشتن کارت ملی ختم می‌ش


یک منبع آگاه ایران‌وایر در فدراسیون فوتبال می‌گوید که در روزهای اخیر، برخی از اعضای هیات رئیسه فدراسیون فوتبال به شهاب‌الدین عزیزی خادم هشدار داده‌اند که در صورت قطعی کردن حضور تماشاگران در ورزشگاه و ایجاد موانعی در نحوه بلیت‌فروشی که مورد تایید فدراسیون جهانی فوتبال است، ایران وارد چالش‌هایی جدی با فیفا خواهد ش


فیفا قطعا به نحوه بلیت‌فروشی آنلاین در ایران و حضور تماشاگران زن در ورزشگاه آزادی نظارت خواهد کر


از سوی دیگر همین منبع به ایران‌وایر اطلاع داده است که اعضای همان ستاد هماهنگ‌کننده دیدار ایران و کره‌جنوبی، به مدیران فدراسیون فوتبال گفته بودند که فقط با حضور زنانی که مورد تایید آن‌ها باشد موافقت خواهند کرد.

استفاده از کادر درمان یا بستن دوباره درهای آزادی


جلسات هماهنگی برای یک دیدار ملی از چه کسانی و چه نهادهایی تشکیل می‌شوند؟ در این جلسات، نماینده یا رئیس فدراسیون فوتبال، نماینده یا رییس سازمان لیگ برتر فوتبال، نمایندگان دستگاه‌های امنیتی و انتظامی، دادستانی کشور، نماینده اورژانس تهران و نماینده آتش‌نشانی حضور دارند.


گاهی، تصمیم‌گیری‌ها در مورد مصوبات این جلسه باید به تایید شورای عالی امنیت ملی برسد و گاهی خود این شورا نماینده‌ای در جلسه هماهنگی پیش از دیدارهای ملی یا باشگاهی خاص (مانند دربی تهران در شرایط ویژه) خواهد داشت.


در مورد دیدار ایران و کره‌جنوبی، آن‌چه در جلسه هماهنگی گذشته است، با آن‌چه به زنان ایرانی خبر داده شد، کمی تفاوت می‌کند.


رئیس فدراسیون فوتبال ایران درخواست کرده بود بین ۳۰ تا ۵۰ درصد از کل جمعیتی را که وارد ورزشگاه می‌شود، زنان تشکیل دهند. اما نمایندگان استانداری تهران و نیروی انتظامی به او اعلام می‌کنند که در شرایط کنونی، امکان حضور زنان وجود ندارد و در صورت لزوم حضور تعدادی از زنان در این بازی، این جمعیت به صورت گزینشی انتخاب خواهد شد.


تلاش فدراسیون فوتبال فعلا متمرکز بر شکستن این رای است. در صورتی که فیفا از حضور زنان ایران گزینشی به قطعیت برسد، پیش‌بینی جرایم احتمالی برای فوتبال ایران دور از ذهن نخواهد بود. فیفا بر اساس بند ۴ اساسنامه خود، در صورت هر نوع تبعیض می‌تواند اقدام به اخراج یا تعلیق اعضای خود کند.


فدراسیون فوتبال فعلا یک بسته پیشنهادی روی میز نهادهای تصمیم‌گیرنده جمهوری اسلامی برای حضور زنان در بازی ایران و کره‌جنوبی قرار داده است؛ استفاده از زنان و مردان کادر درمان، به عنوان تماشاگران بازی در اولین دیدار پس از همه‌گیری کرونا.


هدف، خارج کردن زنان از محدودیت حضور گزینشی و گسترش آن به کل جمعیتی است که می‌خواهند وارد ورزشگاه شوند. شاید در کوتاه مدت به کمک فوتبال سیاست‌زده ایران بیاید.


منابع ایران‌وایر در فدراسیون فوتبال گفته‌اند احتمال لغو حضور تماشاگران و برگزار شدن بازی در ورزشگاه خالی از تماشاگر در فدراسیون فوتبال قوت گرفته است، اما هنوز رئیس فدراسیون فوتبال، به بازگشایی درهای آزادی برای دیدار ایران و کره‌جنوبی اصرار می‌ورزد.

فرانک پرتوآذر، قهرمان دوچرخه‌سواری زنان ایران: غیرممکن وجود ندارد



«دوچرخه‌سواری به من آموخت که انعطاف‌پذیر باشم و با موانع راحت‌تر کنار بیایم. از سوی دیگر، دوچرخه‌سواری کاری قانونی برای زنان در ایران نبود. مبارزه من با ذهن و فرهنگ محافظه‌کار، سخت‌ترین‌ کاری بود که تاکنون در زندگی با آن روبه‌رو شده‌ام.»


این جملاتی است که «فرانک پرتوآذر»، موفق‌ترین زن دوچرخه‌سوار تاریخ ایران در صفحه بیوگرافی سایت رسمی‌ خود نوشته است.


نام او با وجود افتخاراتش، برای مردان و زنانی که شخصیت‌ها و سلبریتی‌های ورزشی را تعقیب می‌کنند، به حد سایر مدال‌آوران یا حتی شخصیت‌های درجه سوم فوتبال ایران هم شناخته شده نیست.


فرانک پرتوآذر سال ۱۳۹۶ به روزنامه «شرق» گفته بود اگر حمایتش کنند، قهرمان جهان هم خواهد شد.


او که متولد آذر ۱۳۶۷ در شیراز و دانش‌آموخته کارشناسی رشته عمران است، به «ایران‌وایر» می‌گوید: «دوچرخه‌سواری را مثل هر کس دیگری، از کودکی شروع کردم ولی به خاطر شرایط اجتماعی، از ۹ سالگی مجبور شدم دوچرخه‌ام را کنار بگذارم و سراغ رشته‌های سالنی بروم.»


***


فرانک پرتوآذر می‌گوید بسیاری از رشته‌های سالنی در ایران را تجربه کرده است؛ از بسکتبال و والیبال و شطرنج گرفته تا تمامی رشته‌های رزمی که برای دختران در سال‌های کودکی و نوجوانی‌ مجاز بوده است: «واقعیت این است که هیچ‌کدام از این رشته‌ها من را از نظر روحی و در زمینه حس رقابت ارضا نمی‌کرد. من در مورد دوچرخه‌سواری، رویاهای کودکانه‌ای داشتم. وقتی بچه بودم، می‌شنیدم که مردان یا زنانی هستند که با دوچرخه، دور دنیا را می‌چرخند. فکر می‌کردم اگر روزی دوچرخه‌سوار شوم، می‌توانم دور دنیا را با دوچرخه ببینم. این حس جهان‌گردی و آشنایی با ملل و فرهنگ‌ها همیشه وسوسه‌ام می‌کرد. برای همین نمی‌توانستم دوچرخه را به صورت کامل فراموش کنم.»


فرانک پرتوآذر چند سال بعد، در ۲۰ سالگی دوچرخه برادرش را قرض می‌گرفت: «سخت بود و توام با ترس و نگرانی اما می‌خواستم با دوچرخه‌اش خودم را آماده کنم.»


رکاب‌ زدن در خیابان‌ها و کوچه‌ها، منهای ترس، لذت‌هایی هم برایش داشته است؛ مثل چنگ زدن به همان رویای کودکی: «ترس از طرد شدن و قضاوت شدن، همیشه دنبال آدم‌ها است. من نمی‌توانم بگویم از این‌ که مردم مرا برانند یا در موردم قضاوت غلطی داشته باشند، ناراحت نمی‌شوم. اما لذت دوچرخه آن قدر برایم فوق‌العاده بود که قید سختی‌ها و ترس‌هایش را می‌زدم. می‌خواستم روی آینده‌ام تاثیر مستقیم داشته باشم.»


دختری که از ۹ سالگی دوچرخه را کنار گذاشت و در آغاز جوانی سوار بر دوچرخه برادرش می‌شد، با یک خبر زندگی‌اش تغییر کرد: «مثل بسیاری از روزها، در خیابان مشغول دوچرخه‌سواری بودم. آقایی سوار بر دوچرخه کنارم ایستاد و گفت قرار است مسابقات دوچرخه‌سواری استانی در شیراز برگزار شود و از من دعوت کرد که برای این مسابقات نام‌نویسی کنم.»


همین خبر، او را در مسیر جدیدی قرار داد: «من دوچرخه حرفه‌ای که نداشتم و هدفم هم هیچ مسابقه دادن نبود که این رشته را با تکنیک‌هایش یاد بگیرم. با یک دوچرخه بسیار ساده و مدل پایین شرکت کردم و در شیراز سوم شدم. مسوولین هیات دوچرخه‌سواری استان وقتی امکاناتم را دیدند، تشویقم کردند که به صورت حرفه‌ای این رشته را دنبال کنم. اما حقیقتش، هم به خاطر درس و بعد دانشگاه، مدتی مجبور شدم قید دوچرخه را بزنم.»


یک سال بعد از او دعوت می‌کنند که در مسابقات کشوری شرکت کند: «باز هم با دوچرخه قرضی رفتم. این بار مدال برنز مسابقات کشوری را گرفتم. همه می‌گفتند شگفت‌زده شدیم. اما شرایط واقعا سخت یا شاید بهتر است بگویم، غیرممکن بود. مربی نداشتم، درس  داشتم، هزینه‌ها بالا بودند و فقط جسته و گریخته تمرین می‌کردم.»


سال ۱۳۹۳ فدراسیون دوچرخه‌سواری ایران با «هری هندریکس» هلندی قرارداد همکاری امضا کرد. او به عنوان سرمربی تیم ملی دوچرخه‌سواری ایران درخواست تشکیل دو تیم زنان و مردان را به صورت هم‌زمان داد: «هم مردان و هم زنان دوچرخه‌سوار را دعوت کردند. یک اردوی کوتاه مدت داشتیم و بعد به مسابقات ترکیه اعزام شدیم. خود مدیران فدراسیون و مربی می‌گفتند که عملکرد دختران در مدت کوتاه فوق‌العاده بود.»


فرانک پرتوآذر از روزهایی می‌گوید که تیم ملی زنان دوچرخه‌سواری ایران آرام آرام شکل گرفت: «ما جنگیدیم. همه ما جنگیدیم چون نمی‌خواستیم آن‌چه به سختی به دست آمده بود را به راحتی از دست بدهیم؛ از فدراسیون تا سرمربی و تک تک بازیکنان. می‌دانستیم با نتیجه گرفتن، می‌توانیم این رشته را زنده نگه‌ داریم.»


نخستین مقام فرانک پرتوآذر، در سال ۱۳۹۳، در رقابت‌های قهرمانی آسیا ثبت شد. او به مقام پنجم رسید و همان سال بهترین رکا‌ب‌زن مردان ایران نیز مقام پنجم آسیا را در بخش آقایان کسب کرد: «می‌توانم بگویم همان سال حضور زنان در رشته دوچرخه‌سواری تثبیت شد. تا آن سال دختران ایران اصلا در رده کوهستان شرکت داده نمی‌شدند. جسته و گریخته در رقابت‌های جاده شرکت می‌کردند اما در رشته‌های دیگر نه.»


نخستین مقام او در رشته کوهستان، نگاه مدیریت فدراسیون دوچرخه‌سواری به دختران را تا حدودی تغییر داد.


فرانک پرتوآذر می‌گوید از سال ۱۳۹۳ تاکنون، هر سال روند نتیجه‌گیری دختران دوچرخه‌سوار ایران در رشته کوهستان سیری صعودی داشته است: «همیشه بهتر شدیم و بهتر نتیجه گرفتیم. عملکردمان مثبت بود. یادم نمی‌رود که من سال اول، دوچرخه قرض می‌کردم. اسپانسر هم آن زمان معنایی نداشت.»


می‌گوید در مسابقات سال ۱۳۹۳ اندونزی، فاصله‌اش با نفر اول چشم‌گیر بوده و حالا این فاصله را به حداقل رسانده است: «این حرف من را کسی می‌فهمد که این رشته را بشناسد. کم کردن فاصله‌های یک یا دو دقیقه در دوچرخه‌سواری واقعا ساده نیست.»


فرانک پرتوآذر سال ۲۰۱۵ در تیم زنان کوهستان ایران وارد رقابت‌های بین‌المللی کوهستان شد: «سال ۲۰۱۷ من اولین مدال تیم ریلی (امدادی) را در تیمی که متشکل از چهار دوچرخه‌سوار مرد و من به عنوان تنها دوچرخه‌سوار زن بودم، به دست آوردم. مدال برنز گرفتم. یک سال بعد در رشته تخصصی خودم، کرانس کانتری که یکی از رشته‌های المپیک هم هست، اولین مدال تاریخ دوچرخه‌سواری زنان در تمام ادوار به دست آوردم که آن هم مدال برنز آسیا بود. قطعا این مدال آن‌ قدر که باید، در ایران دیده نشد اما مهم این است که یک غیرممکن همیشگی را ممکن کردم.»


او سال ۲۰۱۹ هم به همراه تیم متشکل از آقایان و خانم‌ها در تیم ریلی لبنان، مدال برنز قهرمانی آسیا را گرفت. سال ۲۰۲۰ نیز تنها مدال‌آور کوهستان برنز ایران در آسیا شد: «من در مجموع پرمدال‌ترین زن آسیایی ایران هستم.»


اما پرمدال‌ترین زن دوچرخه‌سوار تاریخ ایران چه‌قدر حمایت مالی می‌شود: «از سال اولی که به صورت جدی دوچرخه‌سواری را در تیم ملی آغاز کردم، با شرکت فوجی قرارداد بستم. از یک سال بعد، یعنی سال ۱۳۹۴ به مدت سه سال با شرکت فستوس قرارداد داشتم. اما از آن سال تا امروز، اسپانسری ندارم. قیمت یورو و دلار سرسام‌آور بالا رفت و قطعات هم بالطبع گران شده‌اند. وقتی اسپانسر بود، آرامش خاطر بیشتری وجود داشت اما متاسفانه چهار سال است باید با این شرایط بسازیم.»


او ممنوعیت‌های واردات و سخت‌ شدن شرایط اقتصادی و هم‌چنین دیده نشدن رشته دوچرخه‌سواری در ایران و محدود شدن رشته‌های ورزشی به فوتبال، والیبال، بسکتبال و کشتی برای اسپانسرها را مهم‌ترین دلیل کنار رفتن اسپانسرها می‌داند: «خیلی از شرکت‌ها از قرارداد بستن با ما کنار می‌کشند. اسپانسر من زمانی اسپانسر تیم ملی بود اما حالا حامی مالی وجود ندارد. شرکت‌های خصوصی هم نمی‌خواهند وارد بازی اسپانسر و ورزشکارها شوند.»

فرانک پرتوآذر در مورد نقش مالی فدراسیون دوچرخه‌سواری می‌گوید: «قانون مشخصی نداریم، همه چیز به اوضاع مالی فدراسیون برمی‌گردد. فدراسیون هرگز دوچرخه ما را تامین نمی‌کند. اگر وضعیت مالی‌ آن مناسب باشد، بعضی از قطعات که فرسایش داشته‌اند را تعویض می‌کند یا هزینه‌اش را می‌دهد. وقتی در تنگنای مالی باشند هم لوازم و قطعات را خودمان باید بخریم.»


می‌گوید: «هدفم بزرگ است و باید بهای رسیدن به اهدافم را بپردازم. در این سال‌های اخیر، هم خودم زیر فشار مالی بوده‌ام و هم خانواده‌‌ام. اما می‌خواهم آن غیرممکن‌هایی که در رشته من به عنوان یک زن ایرانی هنوز وجود دارد را ممکن کنم.»


فرانک پرتوآذر در مورد ممنوعیت دوچرخه‌سواری زنان در ایران می‌گوید: «آن‌چه من و دوستانم در این سال‌ها فهمیده‌ایم، این است که موضوع به طرز فکر افراد در شهرستان‌ها و شهرها برمی‌گردد. این موضوع به نظر من جنبه فرهنگی دارد تا قانونی. بسیاری از مواقع وقتی سوار دوچرخه هستم، مردمی که از کنارم عبور می‌کنند، به من می‌فهمانند چه دیدگاه و فرهنگی دارند. من بین رشته دوچرخه‌سواری و سایر رشته‌های ورزشی که زنان در آن فعالیت می‌کنند، هیچ تفاوتی نمی‌بینم. وقتی من با پوشش عرف جامعه بیرون می‌آیم، چه فرقی می‌کند با چه سخت‌افزاری در خیابان عبور و مرور کنم؟ یکی از مواردی که به ما کمک می‌کند دوچرخه‌سواری زنان میان مردم پذیرفته شود، اِلمان‌ها و شخصیت‌هایی هستند که از آن شهر می‌توانند در این رشته برای مردم شناخته و معرفی شوند.»

قتل دو زن در پی رد درخواست ازدواج در کرمانشاه و همدان



 یک زن جوان در حوالی شهرک آناهیتا کرمانشاه با ضرب گلوله توسط خواستگارش به قتل رسید.


بر اساس این گزارش، هویت وی آرزو لطفی، ساکن و اهل کرمانشاه عنوان شده است.


در این گزارش به نقل از یک منبع مطلع آمده است؛ متهم به قتل با هویت “س.ک”، زن جوان را به‌ خیابان کشانده است. به دنبال یک تصادف ساختگی از خودرو پیاده شده و سپس با ضرب گلوله او را به قتل رسانده و متواری شده است.


تا لحظه تنظیم این گزارش، متهم بازداشت نشده است.


همچنین در تاریخ ۱۴ آبان ماه، یک زن جوان در اسدآباد همدان، پس از رد درخواست ازدواج توسط خواستگار به قتل رسیده است.


هویت وی نگار احمدی، ٢٧ ساله، اهل کرمانشاه، دانشجوی کارشناسی ارشد و ساکن ساری عنوان شده است.


در این گزارش به نقل از یک منبع مطلع آمده است؛ متهم به قتل که از همکلاسی‌های سابق دوران دانشگاه نگار بوده است، در روز واقعه با کمک دو تن از دوستانش نگار را ربوده و سپس در جاده اسد‌آباد همدان با شلیک چند گلوله او را به قتل می‌رساند و خود را به پلیس معرفی می‌کند.

نگهداری نوزاد هفت‌ماهه در اوین؛ بیش از ۴۵۰ روز بلاتکلیفی والدین

 نسیمه اسلام زهی و ارسلان شیخی، متهمان امنیتی سنی‌ مذهب، بیش از ۱۵ ماه است که بازداشت شدند و در بلاتکلیفی بسر میبرند. خانم اسلام زهی به همرا...