جستجوی این وبلاگ

آبان ۱۷، ۱۴۰۰

فرانک پرتوآذر، قهرمان دوچرخه‌سواری زنان ایران: غیرممکن وجود ندارد



«دوچرخه‌سواری به من آموخت که انعطاف‌پذیر باشم و با موانع راحت‌تر کنار بیایم. از سوی دیگر، دوچرخه‌سواری کاری قانونی برای زنان در ایران نبود. مبارزه من با ذهن و فرهنگ محافظه‌کار، سخت‌ترین‌ کاری بود که تاکنون در زندگی با آن روبه‌رو شده‌ام.»


این جملاتی است که «فرانک پرتوآذر»، موفق‌ترین زن دوچرخه‌سوار تاریخ ایران در صفحه بیوگرافی سایت رسمی‌ خود نوشته است.


نام او با وجود افتخاراتش، برای مردان و زنانی که شخصیت‌ها و سلبریتی‌های ورزشی را تعقیب می‌کنند، به حد سایر مدال‌آوران یا حتی شخصیت‌های درجه سوم فوتبال ایران هم شناخته شده نیست.


فرانک پرتوآذر سال ۱۳۹۶ به روزنامه «شرق» گفته بود اگر حمایتش کنند، قهرمان جهان هم خواهد شد.


او که متولد آذر ۱۳۶۷ در شیراز و دانش‌آموخته کارشناسی رشته عمران است، به «ایران‌وایر» می‌گوید: «دوچرخه‌سواری را مثل هر کس دیگری، از کودکی شروع کردم ولی به خاطر شرایط اجتماعی، از ۹ سالگی مجبور شدم دوچرخه‌ام را کنار بگذارم و سراغ رشته‌های سالنی بروم.»


***


فرانک پرتوآذر می‌گوید بسیاری از رشته‌های سالنی در ایران را تجربه کرده است؛ از بسکتبال و والیبال و شطرنج گرفته تا تمامی رشته‌های رزمی که برای دختران در سال‌های کودکی و نوجوانی‌ مجاز بوده است: «واقعیت این است که هیچ‌کدام از این رشته‌ها من را از نظر روحی و در زمینه حس رقابت ارضا نمی‌کرد. من در مورد دوچرخه‌سواری، رویاهای کودکانه‌ای داشتم. وقتی بچه بودم، می‌شنیدم که مردان یا زنانی هستند که با دوچرخه، دور دنیا را می‌چرخند. فکر می‌کردم اگر روزی دوچرخه‌سوار شوم، می‌توانم دور دنیا را با دوچرخه ببینم. این حس جهان‌گردی و آشنایی با ملل و فرهنگ‌ها همیشه وسوسه‌ام می‌کرد. برای همین نمی‌توانستم دوچرخه را به صورت کامل فراموش کنم.»


فرانک پرتوآذر چند سال بعد، در ۲۰ سالگی دوچرخه برادرش را قرض می‌گرفت: «سخت بود و توام با ترس و نگرانی اما می‌خواستم با دوچرخه‌اش خودم را آماده کنم.»


رکاب‌ زدن در خیابان‌ها و کوچه‌ها، منهای ترس، لذت‌هایی هم برایش داشته است؛ مثل چنگ زدن به همان رویای کودکی: «ترس از طرد شدن و قضاوت شدن، همیشه دنبال آدم‌ها است. من نمی‌توانم بگویم از این‌ که مردم مرا برانند یا در موردم قضاوت غلطی داشته باشند، ناراحت نمی‌شوم. اما لذت دوچرخه آن قدر برایم فوق‌العاده بود که قید سختی‌ها و ترس‌هایش را می‌زدم. می‌خواستم روی آینده‌ام تاثیر مستقیم داشته باشم.»


دختری که از ۹ سالگی دوچرخه را کنار گذاشت و در آغاز جوانی سوار بر دوچرخه برادرش می‌شد، با یک خبر زندگی‌اش تغییر کرد: «مثل بسیاری از روزها، در خیابان مشغول دوچرخه‌سواری بودم. آقایی سوار بر دوچرخه کنارم ایستاد و گفت قرار است مسابقات دوچرخه‌سواری استانی در شیراز برگزار شود و از من دعوت کرد که برای این مسابقات نام‌نویسی کنم.»


همین خبر، او را در مسیر جدیدی قرار داد: «من دوچرخه حرفه‌ای که نداشتم و هدفم هم هیچ مسابقه دادن نبود که این رشته را با تکنیک‌هایش یاد بگیرم. با یک دوچرخه بسیار ساده و مدل پایین شرکت کردم و در شیراز سوم شدم. مسوولین هیات دوچرخه‌سواری استان وقتی امکاناتم را دیدند، تشویقم کردند که به صورت حرفه‌ای این رشته را دنبال کنم. اما حقیقتش، هم به خاطر درس و بعد دانشگاه، مدتی مجبور شدم قید دوچرخه را بزنم.»


یک سال بعد از او دعوت می‌کنند که در مسابقات کشوری شرکت کند: «باز هم با دوچرخه قرضی رفتم. این بار مدال برنز مسابقات کشوری را گرفتم. همه می‌گفتند شگفت‌زده شدیم. اما شرایط واقعا سخت یا شاید بهتر است بگویم، غیرممکن بود. مربی نداشتم، درس  داشتم، هزینه‌ها بالا بودند و فقط جسته و گریخته تمرین می‌کردم.»


سال ۱۳۹۳ فدراسیون دوچرخه‌سواری ایران با «هری هندریکس» هلندی قرارداد همکاری امضا کرد. او به عنوان سرمربی تیم ملی دوچرخه‌سواری ایران درخواست تشکیل دو تیم زنان و مردان را به صورت هم‌زمان داد: «هم مردان و هم زنان دوچرخه‌سوار را دعوت کردند. یک اردوی کوتاه مدت داشتیم و بعد به مسابقات ترکیه اعزام شدیم. خود مدیران فدراسیون و مربی می‌گفتند که عملکرد دختران در مدت کوتاه فوق‌العاده بود.»


فرانک پرتوآذر از روزهایی می‌گوید که تیم ملی زنان دوچرخه‌سواری ایران آرام آرام شکل گرفت: «ما جنگیدیم. همه ما جنگیدیم چون نمی‌خواستیم آن‌چه به سختی به دست آمده بود را به راحتی از دست بدهیم؛ از فدراسیون تا سرمربی و تک تک بازیکنان. می‌دانستیم با نتیجه گرفتن، می‌توانیم این رشته را زنده نگه‌ داریم.»


نخستین مقام فرانک پرتوآذر، در سال ۱۳۹۳، در رقابت‌های قهرمانی آسیا ثبت شد. او به مقام پنجم رسید و همان سال بهترین رکا‌ب‌زن مردان ایران نیز مقام پنجم آسیا را در بخش آقایان کسب کرد: «می‌توانم بگویم همان سال حضور زنان در رشته دوچرخه‌سواری تثبیت شد. تا آن سال دختران ایران اصلا در رده کوهستان شرکت داده نمی‌شدند. جسته و گریخته در رقابت‌های جاده شرکت می‌کردند اما در رشته‌های دیگر نه.»


نخستین مقام او در رشته کوهستان، نگاه مدیریت فدراسیون دوچرخه‌سواری به دختران را تا حدودی تغییر داد.


فرانک پرتوآذر می‌گوید از سال ۱۳۹۳ تاکنون، هر سال روند نتیجه‌گیری دختران دوچرخه‌سوار ایران در رشته کوهستان سیری صعودی داشته است: «همیشه بهتر شدیم و بهتر نتیجه گرفتیم. عملکردمان مثبت بود. یادم نمی‌رود که من سال اول، دوچرخه قرض می‌کردم. اسپانسر هم آن زمان معنایی نداشت.»


می‌گوید در مسابقات سال ۱۳۹۳ اندونزی، فاصله‌اش با نفر اول چشم‌گیر بوده و حالا این فاصله را به حداقل رسانده است: «این حرف من را کسی می‌فهمد که این رشته را بشناسد. کم کردن فاصله‌های یک یا دو دقیقه در دوچرخه‌سواری واقعا ساده نیست.»


فرانک پرتوآذر سال ۲۰۱۵ در تیم زنان کوهستان ایران وارد رقابت‌های بین‌المللی کوهستان شد: «سال ۲۰۱۷ من اولین مدال تیم ریلی (امدادی) را در تیمی که متشکل از چهار دوچرخه‌سوار مرد و من به عنوان تنها دوچرخه‌سوار زن بودم، به دست آوردم. مدال برنز گرفتم. یک سال بعد در رشته تخصصی خودم، کرانس کانتری که یکی از رشته‌های المپیک هم هست، اولین مدال تاریخ دوچرخه‌سواری زنان در تمام ادوار به دست آوردم که آن هم مدال برنز آسیا بود. قطعا این مدال آن‌ قدر که باید، در ایران دیده نشد اما مهم این است که یک غیرممکن همیشگی را ممکن کردم.»


او سال ۲۰۱۹ هم به همراه تیم متشکل از آقایان و خانم‌ها در تیم ریلی لبنان، مدال برنز قهرمانی آسیا را گرفت. سال ۲۰۲۰ نیز تنها مدال‌آور کوهستان برنز ایران در آسیا شد: «من در مجموع پرمدال‌ترین زن آسیایی ایران هستم.»


اما پرمدال‌ترین زن دوچرخه‌سوار تاریخ ایران چه‌قدر حمایت مالی می‌شود: «از سال اولی که به صورت جدی دوچرخه‌سواری را در تیم ملی آغاز کردم، با شرکت فوجی قرارداد بستم. از یک سال بعد، یعنی سال ۱۳۹۴ به مدت سه سال با شرکت فستوس قرارداد داشتم. اما از آن سال تا امروز، اسپانسری ندارم. قیمت یورو و دلار سرسام‌آور بالا رفت و قطعات هم بالطبع گران شده‌اند. وقتی اسپانسر بود، آرامش خاطر بیشتری وجود داشت اما متاسفانه چهار سال است باید با این شرایط بسازیم.»


او ممنوعیت‌های واردات و سخت‌ شدن شرایط اقتصادی و هم‌چنین دیده نشدن رشته دوچرخه‌سواری در ایران و محدود شدن رشته‌های ورزشی به فوتبال، والیبال، بسکتبال و کشتی برای اسپانسرها را مهم‌ترین دلیل کنار رفتن اسپانسرها می‌داند: «خیلی از شرکت‌ها از قرارداد بستن با ما کنار می‌کشند. اسپانسر من زمانی اسپانسر تیم ملی بود اما حالا حامی مالی وجود ندارد. شرکت‌های خصوصی هم نمی‌خواهند وارد بازی اسپانسر و ورزشکارها شوند.»

فرانک پرتوآذر در مورد نقش مالی فدراسیون دوچرخه‌سواری می‌گوید: «قانون مشخصی نداریم، همه چیز به اوضاع مالی فدراسیون برمی‌گردد. فدراسیون هرگز دوچرخه ما را تامین نمی‌کند. اگر وضعیت مالی‌ آن مناسب باشد، بعضی از قطعات که فرسایش داشته‌اند را تعویض می‌کند یا هزینه‌اش را می‌دهد. وقتی در تنگنای مالی باشند هم لوازم و قطعات را خودمان باید بخریم.»


می‌گوید: «هدفم بزرگ است و باید بهای رسیدن به اهدافم را بپردازم. در این سال‌های اخیر، هم خودم زیر فشار مالی بوده‌ام و هم خانواده‌‌ام. اما می‌خواهم آن غیرممکن‌هایی که در رشته من به عنوان یک زن ایرانی هنوز وجود دارد را ممکن کنم.»


فرانک پرتوآذر در مورد ممنوعیت دوچرخه‌سواری زنان در ایران می‌گوید: «آن‌چه من و دوستانم در این سال‌ها فهمیده‌ایم، این است که موضوع به طرز فکر افراد در شهرستان‌ها و شهرها برمی‌گردد. این موضوع به نظر من جنبه فرهنگی دارد تا قانونی. بسیاری از مواقع وقتی سوار دوچرخه هستم، مردمی که از کنارم عبور می‌کنند، به من می‌فهمانند چه دیدگاه و فرهنگی دارند. من بین رشته دوچرخه‌سواری و سایر رشته‌های ورزشی که زنان در آن فعالیت می‌کنند، هیچ تفاوتی نمی‌بینم. وقتی من با پوشش عرف جامعه بیرون می‌آیم، چه فرقی می‌کند با چه سخت‌افزاری در خیابان عبور و مرور کنم؟ یکی از مواردی که به ما کمک می‌کند دوچرخه‌سواری زنان میان مردم پذیرفته شود، اِلمان‌ها و شخصیت‌هایی هستند که از آن شهر می‌توانند در این رشته برای مردم شناخته و معرفی شوند.»

هیچ نظری موجود نیست:

نگهداری نوزاد هفت‌ماهه در اوین؛ بیش از ۴۵۰ روز بلاتکلیفی والدین

 نسیمه اسلام زهی و ارسلان شیخی، متهمان امنیتی سنی‌ مذهب، بیش از ۱۵ ماه است که بازداشت شدند و در بلاتکلیفی بسر میبرند. خانم اسلام زهی به همرا...