جستجوی این وبلاگ

آبان ۱۷، ۱۴۰۰

زنان در بازی ایران و کره؛ همه‌چیز دروغ بود؟



 با وجود اعلام رسمی فدراسیون فوتبال و رسانه‌های داخل ایران، مبنی بر قطعی شدن حضور زنان تماشاگر ایرانی، در ورزشگاه آزادی برای دیدار ایران و کره جنوبی، معادله‌های فدراسیون فوتبال به هم خورده است.


پیش از این فدراسیون فوتبال اعلام کرده بود که در جلسه هماهنگی برای برگزاری دیدار تیم‌های ملی ایران و کره‌جنوبی، حضور ده هزار تماشاگر به تصویب رسیده و مقرر شد که زنان نیز در این بازی به عنوان تماشاگر وارد ورزشگاه آزادی شوند.


فدراسیون فوتبال ایران برای ورود زنان به ورزشگاه آزادی، باید از دستورالعمل‌های مورد نظر فیفا پیروی کند. همین موضوع، چالش جدی «شهاب‌الدین عزیزی خادم»، رئیس فدراسیون فوتبال ایران شده است که سعی داشت در کمترین زمان ممکن، بزرگ‌ترین نمایش را پیش چشم رئیس فدراسیون جهانی فوتبال اجرا کند.


***


«جیانی اینفانتینو»، رئیس فدراسیون جهانی فوتبال سه‌شنبه ۱۶ شهریورماه در پایان دیدار تیم‌های ملی ایران و عراق، به شهاب‌الدین عزیزی خادم گفته بود که در دیدار آینده تیم ملی ایران مقابل کره‌جنوبی، منتظر حضور تماشاگران زن در ورزشگاه آزادی است.


ملاقات این دو مقام اول فوتبال جهان و ایران، در شهر دوحه انجام شد. آقای اینفانتینو از رئیس فدراسیون فوتبال ایران درخواست کرده بود، هم ورزشگاه آزادی را به سیستم «کمک‌داور ویدیویی» که از معیارهای فیفا شده، مجهز کند و هم بار دیگر زنان ایرانی را به ورزشگاه راه دهد.


تیم ملی فوتبال ایران در چهارمین دیدار خود از مرحله نهایی انتخابی جام جهانی باید روز سه‌شنبه ۲۰ مهر در ورزشگاه آزادی میزبان تیم ملی فوتبال کره جنوبی باشد.


رئیس فدراسیون جهانی فوتبال در حالی از ایران درخواست حضور زنان در ورزشگاه آزادی را داد که از اسفند ۱۳۹۸ تاکنون درهای ورزشگاه‌های ایران به روی تماشاگران بسته شده است.


 


زنان گزینشی، دغدغه فیفا


فدراسیون جهانی فوتبال، پس از خودسوزی «سحر خدایاری» که به «دختر آبی» در جهان‌ مشهور شد، فوتبال ایران را در دو راهی «باز کردن درهای ورزشگاه به روی زنان» یا «تعلیق» قرار داد.


نتیجه فشار فیفا، باز شدن درهای آزادی به روی زنان ایرانی در روز دهم مهرماه ۱۳۹۸ در جریان دیدار تیم‌های ملی ایران و کامبوج بود.


فدراسیون جهانی فوتبال اما برای اطمینان از روند اجرای پروتکل‌های مورد نظر خود در زمان حضور تماشاگران زن ایرانی در ورزشگاه، تیمی پنج نفره را به سرپرستی «یوری ژورکائف» به عنوان ناظر، راهی ایران کرد.


وظیفه این گروه، نظارت کامل بر چگونگی روند حضور زنان در ورزشگاه آزادی از ابتدای مرحله خرید بلیت تا استقرار روی سکوها بود.


براساس دستورالعمل‌‌هایی که فیفا، ایران را ملزم به رعایت آن‌ها می‌کرد، «هر زن» ایرانی، که تمایل به حضور در ورزشگاه آزادی برای تماشای این مسابقه را داشت، باید می‌توانست «بدون سیر مراحل گزینشی» توسط نهاد یا شخصی، از طریق سامانه بلیت‌فروشی، بلیت مسابقه را تهیه کند و بدون در نظر گرفتن «ظرفیت محدود» برای زنان، وارد ورزشگاه آزادی شود.


با وجود حضور ناظران فیفا و ورود زنان به ورزشگاه، مشکلاتی هم وجود داشت. یک روز پیش از مسابقه ایران و کامبوج، زنان ایرانی با راه‌اندازی کارزارهایی در فضای مجازی و استفاده از هشتگ‌های #WakeUpFifa و #WeWantMoreTickets به فدراسیون جهانی فوتبال گفتند که نه بلیت کافی برای حضور آن‌ها وجود دارد و نه فضایی مناسب برای زنان در نظر گرفته شده است.


یک هفته پیش از این مسابقه، بخشی از ورزشگاه آزادی با فنس‌های آهنین از سایر سکوها جدا شد؛ زنان این رفتار را «قفس‌سازی» ناظران فیفا یک شب پیش از مسابقه اعلام کردند، زنان ایرانی باید تا وقتی که صندلی خالی در ورزشگاه آزادی هست بتوانند با آزادی کامل و بدون هیچ محدودیتی بلیت تهیه کنند.


با وجود کاستی‌ها، گزارشی که ناظران فیفا در مورد عملکرد فدراسیون فوتبال در آزادسازی سکوها برای زنان نوشتند، جنبه‌های مثبت بیشتری داش


آن‌چه بیش از همه مورد توجه فیفا قرار گرفت، روند بلیت فروشی و خارج شدن حضور زنان از سیستم «گزینشی» بود. جمهوری اسلامی پیش از آن در‌ دیدار ایران و بولیوی از برخی کارکنان زن نیروی انتظامی یا حراست فدراسیون‌ها، وزارت ورزش و برخی نهادهای دولتی و حکومتی، برای حضور در ورزشگاه گزینش کرده بود. فدراسیون جهانی فوتبال با فهم این موضوع، از ایران خواسته بود، این نمایش را پایان ده



بلیت فروشی پرخطر، با ریسک حساسیت فیفا


آن‌چه فیفا پیش روی ایران قرار می‌دهد، ساده است؛ زنانی که برای تماشای بازی ایران و کره‌جنوبی وارد ورزشگاه آزادی می‌شوند، باید خودخواسته و آزادانه بلیت بازی را بر اساس روند همیشگی از طریق سامانه بلیت‌فروشی تهیه کرده باشن


سامانه بلیت‌فروشی مسابقات فوتبال در ایران، از اسفند سال ۱۳۹۸ تاکنون، به دلیل همه‌گیری کرونا و ممنوعیت ورود تماشاگران به ورزشگاه‌ها از دسترس خارج شده است. طی تمام ماه‌های گذشته شما هیچ گزینه‌ای برای انتخاب و خرید نداشتید و باید صبر می‌کردید. این اتفاق هم‌چنان تداوم دارد. سامانه بلیت‌فروشی برای دیدار تیم‌های ملی ایران و کره‌جنوبی هم گزینه‌ای به تماشاگران نمی‌دهد


اما پیش از این قرار بود طبق دستورالعملی که از جلسه هماهنگی دیدار ایران و کره‌جنوبی بیرون آمد، زنان و مردان ایرانی، مطابق با شرایطی خاص وارد ورزشگاه آزادی شون


اول مهرماه «علی‌رضا رئیسی»، سخنگوی ستاد مقابله با کرونا از قطعی شدن حضور ده هزار تماشاگر در بازی ایران و کره‌جنوبی خبر داد. او به تسنیم گفته بود: «شرط حضور تماشاگران، تزریق دو دوز واکسن، همراه داشتن ماسک و رعایت فاصله‌گذاری‌های اجتماعی است


در حقیقت نخستین چالش برای فدراسیون فوتبال اینجا شکل می‌گیرد که تماشاگران «مرد» و «زن» باید در زمان ثبت‌نام در سامانه بلیت‌فروشی، واکسینه شدن خود با هر دو دوز واکسن را ثابت کنند. اتفاقی که تا امروز در ورزشگاه‌های ایران و در این سامانه نیفتاده بو


آن‌چه می‌تواند این شرط را برای فدراسیون فوتبال ایران دشوارتر کند، ضعف‌های سیستم بلیت‌فروشی ایران در سال‌های گذشته اس


پیش از همه‌گیری کرونا، زمانی که تماشاگران برای تهیه بلیت اقدام می‌کردند نیز گاهی به دلیل اختلال در سایت رسمی، تهیه بلیت به حضور در ورزشگاه و همراه داشتن کارت ملی ختم می‌ش


یک منبع آگاه ایران‌وایر در فدراسیون فوتبال می‌گوید که در روزهای اخیر، برخی از اعضای هیات رئیسه فدراسیون فوتبال به شهاب‌الدین عزیزی خادم هشدار داده‌اند که در صورت قطعی کردن حضور تماشاگران در ورزشگاه و ایجاد موانعی در نحوه بلیت‌فروشی که مورد تایید فدراسیون جهانی فوتبال است، ایران وارد چالش‌هایی جدی با فیفا خواهد ش


فیفا قطعا به نحوه بلیت‌فروشی آنلاین در ایران و حضور تماشاگران زن در ورزشگاه آزادی نظارت خواهد کر


از سوی دیگر همین منبع به ایران‌وایر اطلاع داده است که اعضای همان ستاد هماهنگ‌کننده دیدار ایران و کره‌جنوبی، به مدیران فدراسیون فوتبال گفته بودند که فقط با حضور زنانی که مورد تایید آن‌ها باشد موافقت خواهند کرد.

استفاده از کادر درمان یا بستن دوباره درهای آزادی


جلسات هماهنگی برای یک دیدار ملی از چه کسانی و چه نهادهایی تشکیل می‌شوند؟ در این جلسات، نماینده یا رئیس فدراسیون فوتبال، نماینده یا رییس سازمان لیگ برتر فوتبال، نمایندگان دستگاه‌های امنیتی و انتظامی، دادستانی کشور، نماینده اورژانس تهران و نماینده آتش‌نشانی حضور دارند.


گاهی، تصمیم‌گیری‌ها در مورد مصوبات این جلسه باید به تایید شورای عالی امنیت ملی برسد و گاهی خود این شورا نماینده‌ای در جلسه هماهنگی پیش از دیدارهای ملی یا باشگاهی خاص (مانند دربی تهران در شرایط ویژه) خواهد داشت.


در مورد دیدار ایران و کره‌جنوبی، آن‌چه در جلسه هماهنگی گذشته است، با آن‌چه به زنان ایرانی خبر داده شد، کمی تفاوت می‌کند.


رئیس فدراسیون فوتبال ایران درخواست کرده بود بین ۳۰ تا ۵۰ درصد از کل جمعیتی را که وارد ورزشگاه می‌شود، زنان تشکیل دهند. اما نمایندگان استانداری تهران و نیروی انتظامی به او اعلام می‌کنند که در شرایط کنونی، امکان حضور زنان وجود ندارد و در صورت لزوم حضور تعدادی از زنان در این بازی، این جمعیت به صورت گزینشی انتخاب خواهد شد.


تلاش فدراسیون فوتبال فعلا متمرکز بر شکستن این رای است. در صورتی که فیفا از حضور زنان ایران گزینشی به قطعیت برسد، پیش‌بینی جرایم احتمالی برای فوتبال ایران دور از ذهن نخواهد بود. فیفا بر اساس بند ۴ اساسنامه خود، در صورت هر نوع تبعیض می‌تواند اقدام به اخراج یا تعلیق اعضای خود کند.


فدراسیون فوتبال فعلا یک بسته پیشنهادی روی میز نهادهای تصمیم‌گیرنده جمهوری اسلامی برای حضور زنان در بازی ایران و کره‌جنوبی قرار داده است؛ استفاده از زنان و مردان کادر درمان، به عنوان تماشاگران بازی در اولین دیدار پس از همه‌گیری کرونا.


هدف، خارج کردن زنان از محدودیت حضور گزینشی و گسترش آن به کل جمعیتی است که می‌خواهند وارد ورزشگاه شوند. شاید در کوتاه مدت به کمک فوتبال سیاست‌زده ایران بیاید.


منابع ایران‌وایر در فدراسیون فوتبال گفته‌اند احتمال لغو حضور تماشاگران و برگزار شدن بازی در ورزشگاه خالی از تماشاگر در فدراسیون فوتبال قوت گرفته است، اما هنوز رئیس فدراسیون فوتبال، به بازگشایی درهای آزادی برای دیدار ایران و کره‌جنوبی اصرار می‌ورزد.

فرانک پرتوآذر، قهرمان دوچرخه‌سواری زنان ایران: غیرممکن وجود ندارد



«دوچرخه‌سواری به من آموخت که انعطاف‌پذیر باشم و با موانع راحت‌تر کنار بیایم. از سوی دیگر، دوچرخه‌سواری کاری قانونی برای زنان در ایران نبود. مبارزه من با ذهن و فرهنگ محافظه‌کار، سخت‌ترین‌ کاری بود که تاکنون در زندگی با آن روبه‌رو شده‌ام.»


این جملاتی است که «فرانک پرتوآذر»، موفق‌ترین زن دوچرخه‌سوار تاریخ ایران در صفحه بیوگرافی سایت رسمی‌ خود نوشته است.


نام او با وجود افتخاراتش، برای مردان و زنانی که شخصیت‌ها و سلبریتی‌های ورزشی را تعقیب می‌کنند، به حد سایر مدال‌آوران یا حتی شخصیت‌های درجه سوم فوتبال ایران هم شناخته شده نیست.


فرانک پرتوآذر سال ۱۳۹۶ به روزنامه «شرق» گفته بود اگر حمایتش کنند، قهرمان جهان هم خواهد شد.


او که متولد آذر ۱۳۶۷ در شیراز و دانش‌آموخته کارشناسی رشته عمران است، به «ایران‌وایر» می‌گوید: «دوچرخه‌سواری را مثل هر کس دیگری، از کودکی شروع کردم ولی به خاطر شرایط اجتماعی، از ۹ سالگی مجبور شدم دوچرخه‌ام را کنار بگذارم و سراغ رشته‌های سالنی بروم.»


***


فرانک پرتوآذر می‌گوید بسیاری از رشته‌های سالنی در ایران را تجربه کرده است؛ از بسکتبال و والیبال و شطرنج گرفته تا تمامی رشته‌های رزمی که برای دختران در سال‌های کودکی و نوجوانی‌ مجاز بوده است: «واقعیت این است که هیچ‌کدام از این رشته‌ها من را از نظر روحی و در زمینه حس رقابت ارضا نمی‌کرد. من در مورد دوچرخه‌سواری، رویاهای کودکانه‌ای داشتم. وقتی بچه بودم، می‌شنیدم که مردان یا زنانی هستند که با دوچرخه، دور دنیا را می‌چرخند. فکر می‌کردم اگر روزی دوچرخه‌سوار شوم، می‌توانم دور دنیا را با دوچرخه ببینم. این حس جهان‌گردی و آشنایی با ملل و فرهنگ‌ها همیشه وسوسه‌ام می‌کرد. برای همین نمی‌توانستم دوچرخه را به صورت کامل فراموش کنم.»


فرانک پرتوآذر چند سال بعد، در ۲۰ سالگی دوچرخه برادرش را قرض می‌گرفت: «سخت بود و توام با ترس و نگرانی اما می‌خواستم با دوچرخه‌اش خودم را آماده کنم.»


رکاب‌ زدن در خیابان‌ها و کوچه‌ها، منهای ترس، لذت‌هایی هم برایش داشته است؛ مثل چنگ زدن به همان رویای کودکی: «ترس از طرد شدن و قضاوت شدن، همیشه دنبال آدم‌ها است. من نمی‌توانم بگویم از این‌ که مردم مرا برانند یا در موردم قضاوت غلطی داشته باشند، ناراحت نمی‌شوم. اما لذت دوچرخه آن قدر برایم فوق‌العاده بود که قید سختی‌ها و ترس‌هایش را می‌زدم. می‌خواستم روی آینده‌ام تاثیر مستقیم داشته باشم.»


دختری که از ۹ سالگی دوچرخه را کنار گذاشت و در آغاز جوانی سوار بر دوچرخه برادرش می‌شد، با یک خبر زندگی‌اش تغییر کرد: «مثل بسیاری از روزها، در خیابان مشغول دوچرخه‌سواری بودم. آقایی سوار بر دوچرخه کنارم ایستاد و گفت قرار است مسابقات دوچرخه‌سواری استانی در شیراز برگزار شود و از من دعوت کرد که برای این مسابقات نام‌نویسی کنم.»


همین خبر، او را در مسیر جدیدی قرار داد: «من دوچرخه حرفه‌ای که نداشتم و هدفم هم هیچ مسابقه دادن نبود که این رشته را با تکنیک‌هایش یاد بگیرم. با یک دوچرخه بسیار ساده و مدل پایین شرکت کردم و در شیراز سوم شدم. مسوولین هیات دوچرخه‌سواری استان وقتی امکاناتم را دیدند، تشویقم کردند که به صورت حرفه‌ای این رشته را دنبال کنم. اما حقیقتش، هم به خاطر درس و بعد دانشگاه، مدتی مجبور شدم قید دوچرخه را بزنم.»


یک سال بعد از او دعوت می‌کنند که در مسابقات کشوری شرکت کند: «باز هم با دوچرخه قرضی رفتم. این بار مدال برنز مسابقات کشوری را گرفتم. همه می‌گفتند شگفت‌زده شدیم. اما شرایط واقعا سخت یا شاید بهتر است بگویم، غیرممکن بود. مربی نداشتم، درس  داشتم، هزینه‌ها بالا بودند و فقط جسته و گریخته تمرین می‌کردم.»


سال ۱۳۹۳ فدراسیون دوچرخه‌سواری ایران با «هری هندریکس» هلندی قرارداد همکاری امضا کرد. او به عنوان سرمربی تیم ملی دوچرخه‌سواری ایران درخواست تشکیل دو تیم زنان و مردان را به صورت هم‌زمان داد: «هم مردان و هم زنان دوچرخه‌سوار را دعوت کردند. یک اردوی کوتاه مدت داشتیم و بعد به مسابقات ترکیه اعزام شدیم. خود مدیران فدراسیون و مربی می‌گفتند که عملکرد دختران در مدت کوتاه فوق‌العاده بود.»


فرانک پرتوآذر از روزهایی می‌گوید که تیم ملی زنان دوچرخه‌سواری ایران آرام آرام شکل گرفت: «ما جنگیدیم. همه ما جنگیدیم چون نمی‌خواستیم آن‌چه به سختی به دست آمده بود را به راحتی از دست بدهیم؛ از فدراسیون تا سرمربی و تک تک بازیکنان. می‌دانستیم با نتیجه گرفتن، می‌توانیم این رشته را زنده نگه‌ داریم.»


نخستین مقام فرانک پرتوآذر، در سال ۱۳۹۳، در رقابت‌های قهرمانی آسیا ثبت شد. او به مقام پنجم رسید و همان سال بهترین رکا‌ب‌زن مردان ایران نیز مقام پنجم آسیا را در بخش آقایان کسب کرد: «می‌توانم بگویم همان سال حضور زنان در رشته دوچرخه‌سواری تثبیت شد. تا آن سال دختران ایران اصلا در رده کوهستان شرکت داده نمی‌شدند. جسته و گریخته در رقابت‌های جاده شرکت می‌کردند اما در رشته‌های دیگر نه.»


نخستین مقام او در رشته کوهستان، نگاه مدیریت فدراسیون دوچرخه‌سواری به دختران را تا حدودی تغییر داد.


فرانک پرتوآذر می‌گوید از سال ۱۳۹۳ تاکنون، هر سال روند نتیجه‌گیری دختران دوچرخه‌سوار ایران در رشته کوهستان سیری صعودی داشته است: «همیشه بهتر شدیم و بهتر نتیجه گرفتیم. عملکردمان مثبت بود. یادم نمی‌رود که من سال اول، دوچرخه قرض می‌کردم. اسپانسر هم آن زمان معنایی نداشت.»


می‌گوید در مسابقات سال ۱۳۹۳ اندونزی، فاصله‌اش با نفر اول چشم‌گیر بوده و حالا این فاصله را به حداقل رسانده است: «این حرف من را کسی می‌فهمد که این رشته را بشناسد. کم کردن فاصله‌های یک یا دو دقیقه در دوچرخه‌سواری واقعا ساده نیست.»


فرانک پرتوآذر سال ۲۰۱۵ در تیم زنان کوهستان ایران وارد رقابت‌های بین‌المللی کوهستان شد: «سال ۲۰۱۷ من اولین مدال تیم ریلی (امدادی) را در تیمی که متشکل از چهار دوچرخه‌سوار مرد و من به عنوان تنها دوچرخه‌سوار زن بودم، به دست آوردم. مدال برنز گرفتم. یک سال بعد در رشته تخصصی خودم، کرانس کانتری که یکی از رشته‌های المپیک هم هست، اولین مدال تاریخ دوچرخه‌سواری زنان در تمام ادوار به دست آوردم که آن هم مدال برنز آسیا بود. قطعا این مدال آن‌ قدر که باید، در ایران دیده نشد اما مهم این است که یک غیرممکن همیشگی را ممکن کردم.»


او سال ۲۰۱۹ هم به همراه تیم متشکل از آقایان و خانم‌ها در تیم ریلی لبنان، مدال برنز قهرمانی آسیا را گرفت. سال ۲۰۲۰ نیز تنها مدال‌آور کوهستان برنز ایران در آسیا شد: «من در مجموع پرمدال‌ترین زن آسیایی ایران هستم.»


اما پرمدال‌ترین زن دوچرخه‌سوار تاریخ ایران چه‌قدر حمایت مالی می‌شود: «از سال اولی که به صورت جدی دوچرخه‌سواری را در تیم ملی آغاز کردم، با شرکت فوجی قرارداد بستم. از یک سال بعد، یعنی سال ۱۳۹۴ به مدت سه سال با شرکت فستوس قرارداد داشتم. اما از آن سال تا امروز، اسپانسری ندارم. قیمت یورو و دلار سرسام‌آور بالا رفت و قطعات هم بالطبع گران شده‌اند. وقتی اسپانسر بود، آرامش خاطر بیشتری وجود داشت اما متاسفانه چهار سال است باید با این شرایط بسازیم.»


او ممنوعیت‌های واردات و سخت‌ شدن شرایط اقتصادی و هم‌چنین دیده نشدن رشته دوچرخه‌سواری در ایران و محدود شدن رشته‌های ورزشی به فوتبال، والیبال، بسکتبال و کشتی برای اسپانسرها را مهم‌ترین دلیل کنار رفتن اسپانسرها می‌داند: «خیلی از شرکت‌ها از قرارداد بستن با ما کنار می‌کشند. اسپانسر من زمانی اسپانسر تیم ملی بود اما حالا حامی مالی وجود ندارد. شرکت‌های خصوصی هم نمی‌خواهند وارد بازی اسپانسر و ورزشکارها شوند.»

فرانک پرتوآذر در مورد نقش مالی فدراسیون دوچرخه‌سواری می‌گوید: «قانون مشخصی نداریم، همه چیز به اوضاع مالی فدراسیون برمی‌گردد. فدراسیون هرگز دوچرخه ما را تامین نمی‌کند. اگر وضعیت مالی‌ آن مناسب باشد، بعضی از قطعات که فرسایش داشته‌اند را تعویض می‌کند یا هزینه‌اش را می‌دهد. وقتی در تنگنای مالی باشند هم لوازم و قطعات را خودمان باید بخریم.»


می‌گوید: «هدفم بزرگ است و باید بهای رسیدن به اهدافم را بپردازم. در این سال‌های اخیر، هم خودم زیر فشار مالی بوده‌ام و هم خانواده‌‌ام. اما می‌خواهم آن غیرممکن‌هایی که در رشته من به عنوان یک زن ایرانی هنوز وجود دارد را ممکن کنم.»


فرانک پرتوآذر در مورد ممنوعیت دوچرخه‌سواری زنان در ایران می‌گوید: «آن‌چه من و دوستانم در این سال‌ها فهمیده‌ایم، این است که موضوع به طرز فکر افراد در شهرستان‌ها و شهرها برمی‌گردد. این موضوع به نظر من جنبه فرهنگی دارد تا قانونی. بسیاری از مواقع وقتی سوار دوچرخه هستم، مردمی که از کنارم عبور می‌کنند، به من می‌فهمانند چه دیدگاه و فرهنگی دارند. من بین رشته دوچرخه‌سواری و سایر رشته‌های ورزشی که زنان در آن فعالیت می‌کنند، هیچ تفاوتی نمی‌بینم. وقتی من با پوشش عرف جامعه بیرون می‌آیم، چه فرقی می‌کند با چه سخت‌افزاری در خیابان عبور و مرور کنم؟ یکی از مواردی که به ما کمک می‌کند دوچرخه‌سواری زنان میان مردم پذیرفته شود، اِلمان‌ها و شخصیت‌هایی هستند که از آن شهر می‌توانند در این رشته برای مردم شناخته و معرفی شوند.»

قتل دو زن در پی رد درخواست ازدواج در کرمانشاه و همدان



 یک زن جوان در حوالی شهرک آناهیتا کرمانشاه با ضرب گلوله توسط خواستگارش به قتل رسید.


بر اساس این گزارش، هویت وی آرزو لطفی، ساکن و اهل کرمانشاه عنوان شده است.


در این گزارش به نقل از یک منبع مطلع آمده است؛ متهم به قتل با هویت “س.ک”، زن جوان را به‌ خیابان کشانده است. به دنبال یک تصادف ساختگی از خودرو پیاده شده و سپس با ضرب گلوله او را به قتل رسانده و متواری شده است.


تا لحظه تنظیم این گزارش، متهم بازداشت نشده است.


همچنین در تاریخ ۱۴ آبان ماه، یک زن جوان در اسدآباد همدان، پس از رد درخواست ازدواج توسط خواستگار به قتل رسیده است.


هویت وی نگار احمدی، ٢٧ ساله، اهل کرمانشاه، دانشجوی کارشناسی ارشد و ساکن ساری عنوان شده است.


در این گزارش به نقل از یک منبع مطلع آمده است؛ متهم به قتل که از همکلاسی‌های سابق دوران دانشگاه نگار بوده است، در روز واقعه با کمک دو تن از دوستانش نگار را ربوده و سپس در جاده اسد‌آباد همدان با شلیک چند گلوله او را به قتل می‌رساند و خود را به پلیس معرفی می‌کند.

آبان ۱۲، ۱۴۰۰

خودکشی یک دختر نوجوان در خرمشهر



  یک دختر ۱۶ ساله قربانی کودک همسری در خرمشهر از طریق حلق آویز کردن دست به خودکشی زد و جان خود را از دست داد. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.

در این گزارش به نقل از یک منبع مطلع آمده است: “این دختر نوجوان که متأهل بود به دلیل نامعلومی با طناب دار اقدام به خودکشی کرده است”.


وی افزود: “علت خودکشی این دختر ۱۶ساله هنوز به طور دقیق مشخص نیست اما در معاینات پزشکی قانونی خودکشی به طور ۱۰۰ درصد تایید شده است”.


سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.

زخمی شدن زن عشایر در پی انفجار مین در قصرشیرین



 فرمانده انتظامی قصرشیرین از مصدومیت یک شهروند زن در پی انفجار یک مین برجای مانده از جنگ ایران و عراق در این شهرستان، خبر داد.


محمد محمدی اظهار کرد: یک زن ۵۰ ساله عشایر در مراتع منطقه گندم بان قصرشیرین، زمانی که حین پخت نان در خارج از چادر بوده، بر اثر انفجار یک قبضه مین به جا مانده از از جنگ ایران و عراق، دچار مصدومیت شد.


به گفته محمدی، وی جهت مداوا به بیمارستان منتقل شده و هم اکنون تحت درمان قرار دارد.


در این گزارش اشاره ای به هویت این شهروند نشده است.


مین‌های برجای‌ مانده از دوران جنگ همه ساله موجب مرگ و مصدومیت تعدادی از هموطنان در مناطق مرزی می‌شود.

در حدود ۴۲۰۰۰ کیلومتر مربع از اراضی ایران آلوده به مین های به جا مانده و عمل نکرده جنگ ایران و عراق است.


دولت ایران نیز همچنان به تولید و کاشت مین های ضد نفر ادامه می‌دهد و برخلاف مقاوله نامه های بین‌المللی، معتقد است استفاده از این مین‌ها تنها راه مؤثر برای تأمین امنیت مرزهای طولانی این کشور است.


بر همین اساس بخش‌هایی از مرزهای ایران با افغانستان، پاکستان و عراق مین‌گذاری شده است؛ در جریان درگیری‌های دهه ۱۳۶۰ در کردستان هم بسیاری از اراضی این منطقه مین‌گذاری شدند.

دادگاه تجدیدنظر؛ منیژه اعظمیان، شهروند بهائی به ۱ سال حبس محکوم شد

 


دادگاه تجدیدنظر استان مازندران محکومیت منیژه اعظمیان، شهروند بهائی ساکن بابل را عینا تایید کرد.


بر اساس این حکم که توسط شعبه ۲ دادگاه تجدیدنظر استان مازندران صادر و ابلاغ شده است، منیژه اعظمیان از بابت اتهام “تبلیغ علیه نظام” به ۱ سال حبس تعزیری محکوم شده است.

خانم اعظمیان پیشتر توسط شعبه ۱ دادگاه انقلاب بابل به ۱ سال حبس تعزیری محکوم شده بود.


منیژه اعظمیان در تاریخ ۲۴ فروردین‌ماه امسال توسط ماموران اداره اطلاعات این شهرستان بازداشت و پس از یک روز با تودیع قرار وثیقه ۵۰ میلیون تومانی از زندان بابل آزاد شد. نیروهای امنیتی چند روز پیش از بازداشت در تاریخ ۲۱ فروردین ماه، ضمن تفتیش منزل خانم اعظمیان (ایقانی)، برخی از لوازم شخصی او از جمله تلفن های همراه، هارد کامپیوتر، فلش ها و همچنین تصاویر، کتب و آثار مربوط به آئین بهائی را ضبط کرده و با خود برده بودند.


ماموران پس از تفتیش منزل خانم اعظمیان از او خواستند بعد از ظهر همان روز جهت بازجویی به اداره اطلاعات بابل مراجعه کند. این شهروند بهایی پس از تفتیش منزل و تا روز بازداشت در چند مرحله توسط ماموران اداره اطلاعات تحت بازجویی چند ساعته قرار گرفته است. یک منبع نزدیک به خانواده خانم اعظمیان در این خصوص به گزارشگر هرانا گفته بود: “ماموران اداره اطلاعات پس از ضبط تلفن همراه خانم اعظمیان، با تعدادی از شماره های موجود در تلفن همراه وی تماس گرفته و از این میان دستکم ۳ خانواده غیربهائی را که از دوستان و همسایگان او بودند احضار کرده و در خصوص ارتباط با این شهروند تحت بازجویی قرار دادند”.


منیژه اعظمیان، شهروند بهائی ساکن بابل و ۵۲ ساله است.


شهروندان بهائی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.

بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار شهروند بهائی وجود دارد اما قانون اساسی ایران فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهائیان را به رسمیت نمی‌شناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.

قتل یک زن در سنقر توسط همسرش به دلیل مشکلات مالی


 یک زن جوان اهل شهرستان سنقر و کلیائی از توابع استان کرمانشاه با هویت آسیه اکبری ۳۵ ساله توسط همسرش با هویت سیدنبی حسینی ۴۰ ساله به قتل رسید.


به گفته یک منبع مطلع، همسر آسیه اکبری با چوب ضربه محکمی به سر وی وارد نموده و در دم جانش را از دست داده است. فرد قاتل ساعاتی پس از وقوع قتل توسط نیروهای انتظامی بازداشت شده است.


با پیگیریهایی که  انجام داده است معلوم شده که این زن و مرد اهل روستای "یوسفجرد" از توابع بخش باوله شهرستان سنقر بوده و به دلیل عدم توانایی این خانواده برای پرداخت پول بیمه سالانه جهت ثبت نام دو فرزندشان در مدرسه روستا، با هم مشاجره لفظی پیداه کردهاند که نهایتاً منجر به مرگ آسیه اکبری شده است.


یکی از ساکنین روستا در اینباره  گفت: " سیدنبی حسینی از بیماری صرع رنج میبرد و طی دو سال گذشته بیماری وی عودت کرده بود و به خاطر این بیماری هیچ نهاد یا ادارهای استخدام نشده و مشغول کارگری بوده است. وی طی دو سال گذشته و پس از شیوع ویروس کرونا نتوانسته کارگری هم بکند و به همین دلیل حتی از تامین مایحتاج روزانه زندگیش هم عاجز بوده است".


گفتنیست که آسیه اکبری مادر دو فرزند ۱۳ و ١١ بوده است.

سروناز احمدی از زندان اوین به مرخصی اعزام شد

 دقایقی پیش سروناز احمدی، فعال حقوق کودکان محبوس در زندان اوین به مرخصی درمانی اعزام شد. به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان ح...