جستجوی این وبلاگ

خرداد ۱۳، ۱۴۰۰

عدم آنتن دهی و فقدان امکانات؛ جان باختن دختر جوان بر اثر عقرب گزیدگی در دزفول

 


یک دختر ۲۲ ساله در روستای سزار از توابع شهرستان دزفول، به دلیل عقرب گزیدگی جان باخت.


بر اساس این گزارش، این شهروند ساعت ۴ صبح دچار عقرب گزیدگی شده که به دلیل عدم آنتن دهی خطوط تلفن، خانواده او ساعت ۱۱ صبح موفق به برقراری تماس با مرکز بهداشت باغچه بان می‌شوند.


عموی این دختر در خصوص ماجرا گفت: ساعت ۱۱ موضوع را به اطلاع مرکز بهداشت رساندیم ولی ساعت ۱۷ آمبولانس به روستای لیوس رسید؛ با توجه به مسیر ناهموار آمبولانس اعلام کرد تحویل بیمار از مقابل منزل در روستای سزار ممکن نیست، به ناچار اهالی دختر ۲۲ ساله را به آمبولانس در ۹ کیلومتری روستا تحویل دادند.


او با بیان اینکه آمبولانس اقدام درمانی لازم را حین حرکت به سمت بهداشت باغچه بان انجام نداده است، افزود: وقتی به بهداشت باغچه بان رسیدیم هیچ اقدامی انجام نشد، زیرا بیمار باید به بیمارستان بزرگ دزفول منتقل میشد.


 طبق گفته عموی این دختر، بیمار عقرب گزیده توسط بردار ۱۸ ساله‌اش با موتورسیکلت از بهداشت باغچه‌بان به بیمارستان بزرگ دزفول منتقل شد ولی به دلیل تاخیر زیاد در رسیدن به بیمارستان، زهر در تمام بدن او پخش می‌شود.


عموی این شهروند در پایان گفت: این موضوع از طریق مراجع قضایی توسط خانواده‌اش در حال پیگیری است.


عوامل اورژانس شهرستان دزفول می‌گویند هیچ گونه کوتاهی درخصوص این ماموریت صورت نگرفته، با این وجود پرونده این بیمار توسط کمیسیون پزشکی بیمارستان بزرگ دزفول در حال بررسی‌ است و به دستور رئیس دانشگاه علوم پزشکی این شهر، تمام زوایای ماموریت بررسی خواهند شد.


رضا پورآیین رییس مرکز بهداشت دزفول نیز درخصوص نحوه عملکرد بهداشت در این مورد با بیان اینکه تزریق پادزهر عقرب طبق دستورالعمل وظیفه بهداشت نیست، می‌گوید: گزش‌ها یک موضوع اورژانسی هستند و بیماران باید در کمترین زمان ممکن به مراکز درمانی منتقل شوند.


بنا به گفته او هنگام گزش‌ها، باید قبل از گذشت ۶ ساعت نسبت به تزریق پادزهر اقدام شود؛ خبردهی و اطلاع رسانی درخصوص این مورد دیر انجام شده و کاری از پرسنل بهداشت هم برنمی‌آمد.


توسعه نیافتگی بسیاری از مناطق در ایران خصوصا نواحی روستایی دور افتاده در استانهای خوزستان، سیستان و بلوچستان، کرمان و هرمزگان تبعات تلخی چون مرگ کودکان را به دنبال داشته است. کودکانی که در روستاهای دورافتاده زندگی می کنند و به راحتی می توانند مورد گزش مار یا عقرب قرار بگیرند. آمارهای چند سال اخیر نشان می دهد در این مناطق کودکان زیادی به علت اینکه در بازه زمانی مورد نیاز برای رسیدگی درمانی به پزشک و دارو دسترسی نداشته اند جان خود را از دست داده اند. از معضلات زیرساختی این مناطق می توان به نبود جاده، عدم دسترسی به آنتن های مخابراتی و نبود پزشکان متخصص و تجهیزات لازم بیمارستانی در کنار فقر افسار گسیخته ساکنان اشاره کرد.

اعتصاب غذای ویان محمدی دانشجوی مریوانی در بازداشتگاه اطلاعات سپاه ارومیه



 ویان محمدی، دانشجوی بازداشت شده اهل مریوان از روز یک‌شنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ (۳۰ می ۲۰۲۱)، به نشانه اعتراض به تمدید قرار بازداشتش در بازداشتگاه اطلاعات سپاه ارومیه دست به اعتصاب غذا زده است.


یکی از نزدیکان خانواده محمدی در این رابطه اعلام کرد که پس از آنکه ویان محمدی اعتصاب غذای خود را آغاز کرده است، از حق تماس تلفنی با خانواده‌اش نیز محروم شده شده است.


ویان محمدی، دانشجوی رشته مدیریت دانشگاه تهران و اهل مریوان، روز جمعه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ (۳۰ آوریل ۲۰۲۱) توسط نیروهای اطلاعات سپاه در تهران بازداشت شد.


پیشتر هه‌نگاو گزارش داده بود که، ۱۸ نفر از نیروهای وابسته به اطلاعات سپاه به منزل ویان محمدی در تهران هجوم برده و علاوه‌ بر اذیت و آزار خانواده وی اقدام به بازداشت خانم محمدی، تفیش منزل و ضبط وسایل شخصی نظیر کامپیوتر، مبایل و کتاب‌‌هایش کرده‌اند.


گفتنیست که، فرامرز محمدی، همسر ویان محمدی نیز روز شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹ (۹ ژانویه ۲۰۲۱) در جریان بازداشت‌های گسترده شهروندان کُرد در دی ماه سال گذشته بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات سپاه سنندج منتقل شده بود. وی پس از نزدیک به ٤٠ روز بازداشت با وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی و موقتاً از زندان‌آزاد شده بود.

خرداد ۰۹، ۱۴۰۰

بازداشت متهم به آزار جنسی زنان در رباط کریم

 


یک متهم به آزار جنسی چند زن در رباط کریم توسط نیروهای پلیس بازداشت شد. این فرد متهم است که به بهانه مسافربری، زنان و دختران را ربوده و آنها را مورد تجاوز قرار داده است.

مردی در رباط کریم که متهم است چند زن و دختر را مورد تجاوز قرار داده توسط نیروهای پلیس بازداشت شد.


بر اساس این گزارش، متهم که راننده یک خودروی تیبا است، در آبشناسان دختران جوان را به عنوان مسافر سوار می کرد و با تغییر مسیر و ورود به جاده های خاکی، آنها را مورد تجاوز قرار می داد.


بدنبال دستگیری متهم و انجام بازجویی ها، مشخص شد که وی پیش از این نیز با یک پراید آلبالویی در چند نوبت زنان و دختران را مورد آزار و اذیت قرار داده است.


لازم به ذکر است در ادبیات عرفی رسانه های دارای مجوز از کلمه آزار و اذیت برای اشاره به تجاوز و اشکال مختلف آسیب های جنسی استفاده می شود.

محاکمه دو متهم به تجاوز در تهران



 دو متهم به آدم ربایی و آزار جنسی زنان در تهران در دادگاه کیفری این استان محاکمه شدند. دو متهم مذکور پیشتر به ادعای سه زن مبنی بر آزار جنسی و آدم ربایی بازداشت و از بابت آدم ربایی و ارتباط خارج از ازدواج، مجرم شناخته شدند که پرونده با اعتراض متهمان به دیوان عالی کشور ارسال و حکم دادگاه بدوی نقض شد. این پرونده در نهایت برای رسیدگی مجدد به شعبه هم عرض ارجاع داده شد. این متهمان در دفاعیات خود ادعای اتهام آدم ربایی و تجاوز را رد کردند.

بر اساس این گزارش، رسیدگی به این پرونده از سال ۹۳ با شکایت هم زمان سه زن آغاز شد. زن جوان به نام سحر با مراجعه به پلیس گفت: مدتی قبل یکی از دوستانم از من خواست همراه او برای ملاقات مردی که خواستگار اوست بروم. من هم قبول کردم همراه او باشم. شاهین با یک خودرو به دنبال ما آمد و قرار بود به رستورانی در سعادت برویم. اما در میان راه شاهین از مسیر خارج شد و ما را به ویلایی در شهریار برد و در آنجا چند ساعتی ما را حبس و به همراه دوستش به نام پویان به من و دوستم، شادی تجاوز کردند.


در حالی که شادی اظهارات سحر را تائید کرده و از شاهین و پویان شکایت کرد، پرونده شکایت دیگری توسط یک دختر جوان به نام مرجان علیه دو جوان تهرانی روی میز پلیس قرار گرفت. مرجان نیز در طرح شکایت خود گفته بود: با شاهین دوست شده بودم و قرار بود با هم به گردش برویم که یکدفعه تغییر مسیر داد و در ویلای شهریار من را مورد تجاوز جنسی قرار داد.


با طرح شکایت از سوی سه شاکی،رسیدگی به پرونده در جریان قضایی قرار گرفت و متهمان پرونده به اتهام آدم ربایی و “ارتباط نامشروع” محکوم شدند. اما حکم صادر شده با اعتراض متهمان و نقض از سوی دیوانعالی کشور مواجه شد.


متهمان پرونده بار دیگر در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه رفتند. در ابتدای جلسه رسیدگی دو شاکی پرونده بار دیگر شکایت خود را مطرح کردند.


مرجان در طرح شکایت خود گفت: زمانی که من از شاهین شکایت کردم نمی دانستم این پرونده شاکیان دیگری هم دارد و شکایتی مشابه من مطرح کرده اند. من و شاکیان دیگر، همدیگر را نمی شناختیم و وقتی دو غریبه موضوع مشابهی مطرح می کنند، همین می تواند دلیل بر صحت حرف آنها باشد.


سپس سحر پشت تریبون قرار گرفت و گفت: شاهین و دوستش با گذشت چند سال از شکایت، توانستند با ترفند از شادی رضایت بگیرند اما من از شکایت خودم کوتاه نمی آیم چون این ماجرا باعث شد همسرم من را طلاق دهد و زندگی ام خراب شد و الان چند سال است از دیدن تنها دخترم محروم شده ام.


سپس شاهین در جایگاه قرار گرفت و در برابر اتهام آدم ربایی و تجاوز در دفاع از خود مدعی شد: اتهاماتم را قبول ندارم. من با شادی و مرجان دوست بودم و آنها به خواست خود با من رابطه برقرار کردند. شبی که سحر به همراه شادی به خانه ما آمدند گپ زدیم و خندیدیم و با خوبی و خوشی آنها را به خانه شان رساندم. اما نمیدانم چه شد که آنها بعد از آن شب اقدام به شکایت از من کردند. حتی قبل از رسیدن به ویلا در کنار یک جگرکی توقف کردم و چند سیخ جگر سفارش دادم. اگر من آنها را ربوده بودم همان موقع که توقف کردم می توانستند پا به فرار بگذارند.


سپس دوست شاهین در دفاع از خود گفت: ویلای من در همسایگی ویلای شاهین است. یک شب دیدم که با دو خانم وارد ویلا شد و من با آنها سلام و احوالپرسی کردم اما دیگر هیچ ارتباطی با آنها نداشتم. نمی دانم چرا چنین تهمتی به من زده اند.


قضات شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران بعد از شنیدن اظهارات متهمان و شکایت شاکیان برای صدور رای وارد شور شدند.

» چهار متهم به اسیدپاشی در تهران محاکمه شدند

 


سه مرد متهم به اسید پاشی و یک زن به اتهام معاونت در اسیدپاشی توسط دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شدند. این شهروندان متهم هستند که در تیرماه سال ۹۸ یک وکیل دادگستری را در محل کارش واقع در تهران، از ناحیه شکم مورد اسیدپاشی قرار داده اند. اسید، یکی از معدود محصولاتی است که بازار خرید و فروش آن در کشور هرگز از رونق نیفتاده است. علاوه بر سهولت دسترسی و تهیه اسید در بازارهای ایران، نبود قوانین پیشگیرانه کافی نیز بر تداوم جرمی تحت عنوان “اسیدپاشی” موید شده است.


بر اساس این گزارش، سوم تیرماه ۱۳۹۸، به مأموران کلانتری ۶۴ یوسف آباد وقوع یک مورد اسیدپاشی در دفتر یکی از وکلای دادگستری اطلاع داده می‌شود. بعد از حضور مأموران در محل، شواهد اولیه نشان می‌دهد ۴ مرد و یک زن با ورود به دفتر وکیل جوانی به نام وحید بعد از درگیری با او و پاشیدن اسید روی وی، از محل متواری شده‌اند. وکیل جوان که در آن حادثه از ناحیه شکم به شدت سوخته بود راهی بیمارستان شد.


مأموران تحقیقات خود را در این زمینه آغاز کردند و در بررسی فیلم ضبط شده دوربین مداربسته مشخص شد، متهمان بعد از پاشیدن اسید با خودروی سواری پراید و یک تاکسی از محل گریخته‌اند.


در ادامه شاکی در شرح ماجرا گفت: مدتی قبل یکی از موکلانم که خانم دکتری بود سراغم آمد و از من خواست تا وکالت خواهرش را قبول کنم. او می‌گفت خواهرش در یک آرایشگاه زنانه با زنی رمال آشنا شده که آن زن با گرفتن ۱۲۰ میلیون تومان قول داده بود برای حل مشکلات کاری شوهرخواهرش “نسخه سحرآمیزی” بنویسد.


این وکیل دادگستری ادامه داد: موکلم می‌گفت خواهرش وضع مالی خوبی دارد به همین خاطر زن رمال وقتی فهمید با خانواده ثروتمندی روبروست از خواهرم بار دیگر ۷۰۰ میلیون تومان پول درخواست کرده و او را به “جادو و طلسم” در صورت عدم پرداخت مبلغ مذکور تهدید کرده بود. خواهرم بعد از این ماجرا به دادسرای ناحیه ۴ رفت و از آن زن رمال شکایت کرد. این شد که موکلم آن روز از من خواست تا وکالت خواهرش را قبول کنم و این پیشنهاد را قبول کردم تا اینکه بعد از پیگیری‌های لازم توانستم دستور جلب زن رمال را بگیرم.


این قربانی اسیدپاشی خاطرنشان کرد: آن روز در دفترم بودم که زن جوانی همراه یک مرد وارد دفتر شد. آن زن چند روز قبل برای انجام کاری به دفترم آمده بود و او را دیده بودم. بعد از آمدن آنها سه مرد دیگر نیز به دفترم آمدند و مشغول صحبت بودیم که یکباره یکی از آنها به بهانه نوشیدن آب به آشپزخانه رفت. وقتی برگشت پرچمی که روی میز بود را برداشت و به سرم کوبید. دیگری گلویم را گرفت و قصد داشت تا مرا خفه کند، در همین حین بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم سوزش شدیدی روی بدنم احساس کردم و فهمیدم آنها روی شکمم اسید پاشیده و گریخته‌اند. بعد از چند روز هم متوجه شدم پرونده خواهر خانم دکتر سرقت شده است.


این وکیل دادگستری افزود: به زن رمال شک دارم و احتمالا این واقعه نقشه او بوده است.


با توضیحات شاکی، تحقیقات پلیس وارد مرحله تازه‌ای شد و چهار مرد و زن جوانی که عامل اسیدپاشی بودند شناسایی و بازداشت شدند. متهمان به پلیس آگاهی منتقل و در بازجویی‌ها به جرمشان به دستور زن رمال به نام سهیلا اعتراف کردند.


با اعتراف متهمان سهیلا نیز بازداشت شد. او تحت بازجویی قرار گرفت و با اقرار به جرمش گفت: بعد از اینکه متوجه شدم علیه من شکایت شده است و وحید وکالت پرونده را قبول کرده به فکر سرقت پرونده افتادم. به همین خاطر نقشه اسیدپاشی کشیدم و برای انجام نقشه از مرد جوانی که به عنوان پیک موتوری برایم کار می‌کرد کمک گرفتم. او نیز از دیگر دوستانش کمک گرفت.


با اقرار متهمان، سه مرد جوان به اتهام اسیدپاشی و زن رمال نیز به اتهام معاونت در اسیدپاشی راهی زندان شدند و پرونده نیز بعد از کامل شدن تحقیقات به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال و در یکی از شعبات آن بررسی شد.


در جلسه دادگاه شاکی در جایگاه قرار گرفت و برای متهمان درخواست اشد مجازات کرد.


در ادامه مرد ۵۴ ساله که به عنوان پیک موتوری برای زن رمال کار می‌کرد در جایگاه قرار گرفت و بعد از اقرار به جرمش گفت: «چهار سال قبل از طریق خواهرم با سهیلا آشنا شدم و قرار شد برای او کار کنم. می‌دانستم رمال است و در مدتی که با او آشنا شده بودم نسخه‌های “سحر آمیز” را با موتور به مشتریانش می‌رساندم. آخرین بار سهیلا از من خواست سراغ یک وکیل دادگستری بروم و به ازای پرداخت ۲۰ میلیون تومان از او انتقام بگیرم. او ‌گفته بود مشکل او ناموسی است و قصد تنبیه دارد. این شد که قبول کردم و برای انجام نقشه از چند مرد و یک زن جوان کمک گرفتم.


او در ادامه توضیحاتش گفت: «روز حادثه با دوستانم به نام‌های سعید، جواد و بهروز که هر سه راننده آژانس بودند به همراه دختر جوانی به نام نازنین که از قبل به دفتر وکیل رفته بود و آنجا را بررسی کرده بود قرار گذاشتم و با هم وارد دفتر شدیم. ابتدا من و مهدی و جواد به شاکی حمله کردیم. سهیلا از من خواسته بود تا اسید را روی صورت شاکی بپاشم اما دلم برایش سوخت به همین خاطر اسید را روی شکم او ریختم و فرار کردیم.»


آن مرد در حالیکه سرش را پایین انداخته بود، گفت: از کاری که کردم پشیمانم. سهیلا مرا فریب داد و گفت به خاطر مسائل ناموسی با وحید مشکل دارد به همین خاطر پیشنهادش را قبول کردم. بعد از این ماجرا سهیلا مبلغ ۲۰ میلیون تومانی که قول داده بود را به من داد و قرار شد آن مبلغ را بین همدستانم تقسیم کنم.


در ادامه روند بررسی این پرونده در دادگاه، متهمان یک به یک در جایگاه ایستادند و با اقرار به جرمشان توضیحات همدستشان را تأیید کردند و گفتند آنها هم فریب خورده‌اند و زن رمال به آنها دروغ گفته بود.


سهیلا که با قرار وثیقه آزاد بود در این جلسه دادگاه در جایگاه قرار گرفت و با رد اظهاراتش ادعای جدیدی مطرح کرد و مدعی شد: «زمانی که بچه بودم پیش رمالی می‌رفتم و کار رمالی را از او یاد گرفتم. همچنان با آن رمال بزرگ ارتباط داشتم تا اینکه روزی از طرف او اجیر شدم تا از خواهر خانم دکتر مبلغ ۷۰۰ میلیون تومان اخاذی کنم. او وقتی فهمید از من شکایت شده نقشه اسیدپاشی را مطرح کرد. حالا که این حادثه اتفاق افتاده است آن رمال بزرگ به طور مرموزی کشته شده و از او نشانی ندارم.»


با طرح این ادعا هئیت قضایی با تشدید قرار وثیقه زن رمال، وی را بازداشت کرد. سپس پرونده برای ادامه تحقیقات به دادسرا فرستاده شد تا بعد از کامل شدن تحقیقات متهمان بار دیگر محاکمه و از خودشان دفاع کنند.


اسید، یکی از معدود محصولاتی است که بازار خرید و فروش آن در کشور هرگز از رونق نیفتاده است. علاوه بر سهولت دسترسی و تهیه اسید در بازارهای ایران، نبود قوانین پیشگیرانه کافی نیز بر تداوم جرمی تحت عنوان “اسیدپاشی” موید شده است.

هرچند در سال ۱۳۳۷ قانونی با موضوع مجازات بزه اسیدپاشی تصویب شده است و علاوه بر آن از عمومات قانون مجازات اسلامی هم می توان در جرم انگاری این عمل غیر انسانی بهره گرفت، اما شواهد و قرائن حکایت از ناکارآمدی قوانین موجود در پیشگیری از آن دارد.


اواخر اردیبهشت ماه ۹۸ پنج ماده از ۷ ماده طرح تشدید مجازات اسیدپاشی و حمایت از بزه دیدگان در جلسه علنی مجلس مورد موافقت نمایندگان قرار گرفت. پس از اعمال اصلاحات در مواد این طرح نهایتا در تاریخ ۲۱ مهرماه ۹۸، نمایندگان مجلس شورای اسلامی در یک جلسه علنی، طرح تشدید مجازات اسید پاشی و حمایت از بزه دیدگان ناشی از آن را که از شورای نگهبان اعاده شده بود بررسی و اصلاح کردند. در آبان ماه ۹۸ این قانون پس از تایید در شورای نگهبان، جهت اجرا به وزارت دادگستری ابلاغ شد.

پایان اعتصاب غذای مژگان کاوسی در زندان اوین



 مژگان کاوسی، زندانی سیاسی در زندان اوین، شب سه‌شنبه ۴ خردادماه، به اعتصاب غذای خود پایان داد. خانم کاوسی از تاریخ ۲۶ اردیبهشت ماه و در اعتراض به برخورد سلیقه‌ای مسئولان در خصوص اجرای بخشنامه اعزام به مرخصی زندانیان در جریان شیوع ویروس کرونا، دست به اعتصاب غذا زده بود.

شب سه‌شنبه ۴ خردادماه ۱۴۰۰، مژگان کاوسی، زندانی سیاسی در زندان اوین، به اعتصاب غذای خود پایان داد.


خانم کاوسی از تاریخ ۲۶ اردیبهشت‌ماه امسال و در اعتراض به برخورد سلیقه‌ای مسئولان در خصوص اجرای بخشنامه اعزام به مرخصی زندانیان در جریان شیوع ویروس کرونا، دست به اعتصاب غذا زده بود.

وی بیش از یک سال گذشته را بدون مرخصی در حال تحمل حبس است علیرغم اینکه خانواده وی از شهرستانی دیگر جهت ملاقات مراجعه می کنند از ملاقات حضوری نیز محروم مانده و صرفا به صورت کابینی امکان ملاقات دارد.


خانم کاووسی که به بیماری گوارشی، هموروئید و همچنین آریتمی قلبی مبتلا است پیشتر نیز به دلیل عدم دسترسی به رسیدگی پزشکی مناسب دست به اعتصاب غذا زد و در نهایت صبح روز چهارشنبه ۲۶ شهریورماه ۱۳۹۹، از زندان اوین به بیمارستان طالقانی تهران اعزام شد. اعزام خانم کاوسی به بیمارستان جهت انجام عمل جراحی هموروئید صورت گرفت.


مژگان کاوسی در تاریخ ۲۹ آبان ماه ۹۸، در جریان اعتراضات سراسری موسوم به “اعتراضات آبان ماه” توسط نیروهای امنیتی در منزل خود در نوشهر بازداشت و پس از سه هفته از بازداشتگاه یکی از نهادهای امنیتی در ساری به بند زنان زندان نوشهر منتقل شد. خانم کاوسی نهایتا در تاریخ ۲۸ آذرماه ۹۸ با تودیع قرار وثیقه آزاد شد.


خانم کاوسی در مرحله بدوی توسط دادگاه انقلاب نوشهر از بابت اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” به شش ماه حبس تعزیری، به اتهام “عضویت در گروه‌های مخالف نظام” ۳۳ ماه حبس و برای اتهام “تحریک مردم جهت بر هم زدن نظم و امنیت کشور” به تحمل ۳۰ ماه حبس تعزیری محکوم شد.


مژگان کاوسی در مرحله تجدیدنظر و با اعتراض دادستان با افزایش میزان محکومیت مواجه شد. وی از بابت اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” به ۷ ماه و ۱۵ روز حبس و برای اتهام “تحریک مردم جهت بر هم زدن نظم و امنیت کشور” به ۳۶ ماه حبس تعزیری و به اتهام “عضویت در گروه‌های مخالف نظام” به ۳۳ ماه حبس محکوم شد.


نهایتا محکومیت وی از بابت اتهام “تحریک مردم جهت بر هم زدن نظم و امنیت کشور” پس از مرحله تجدیدنظر و با اعمال قانون کاهش مجازات به ۲ سال حبس تعزیری کاهش پیدا کرد. با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۲ سال حبس تعزیری از بابت اتهام “تحریک مردم جهت بر هم زدن نظم و امنیت کشور” برای وی قابل اجرا است.

خانم کاوسی از تاریخ ۲۲ شهریور ۹۸ به ادعای اداره اطلاعات شهرستان نوشهر به اتهام “تبلیغ علیه نظام و تبلیغ علیه دین” با ممنوعیت خروج از کشور مواجه شد. این در حالی است که این محرومیت هرگز به او ابلاغ نشده بود.


مژگان کاوسی نهایتا در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۹۹، بازداشت و جهت تحمل حبس به بند زنان زندان اوین منتقل شد.


مژگان کاوسی، فرزند اکبر، ۴۵ ساله و مادر دو دختر ۲۱ و ۲۵ ساله است. وی محقق، مترجم و از باورمندان به آیین یارسان است. کتاب “انفال و سرگذشت تیمور، تنها بازمانده از گورهای جمعی زنان و کودکان انفال شده” در سال ۹۸ با ترجمه مژگان کاوسی در انتشارات توکلی تهران چاپ شده است.

دادگاه انقلاب برازجان؛ ۶ شهروند بهائی مجموعا به ۷۳ سال و ۶ ماه حبس محکوم شدند



 برهان اسماعیلی، مریم بشیر، فرانک شیخی، هایده رام، مینو بشیر و درنا اسماعیلی، شش شهروند بهائی ساکن شیراز و برازجان توسط دادگاه انقلاب شهرستان دشتستان (برازجان) به مجموعا ۷۳ سال و ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شدند. در صورت تایید این حکم در مرحله تجدیدنظر، با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی ۱۰ سال حبس تعزیری برای هر یک قابل اجرا خواهد بود.


برهان اسماعیلی، مریم بشیر، فرانک شیخی، هایده رام، مینو بشیر و درنا اسماعیلی، شش شهروند بهائی ساکن شیراز و برازجان توسط دادگاه انقلاب شهرستان دشتستان (برازجان) به مجموعا ۷۳ سال و ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شدند.


بر اساس دادنامه ای که توسط دادگاه انقلاب شهرستان دشتستان (برازجان) در تاریخ ۲۹ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۰ به مستشاری علیرضا کیانی صادر و طی روزهای اخیر به این شهروندان ابلاغ شده است، برهان اسماعیلی به عنوان متهم ردیف اول از بابت اتهامات “فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق گسترش عقاید فرقه بهائیت و اقدام علیه امنیت کشور از طریق نشر و تبلیغ افکار فرقه بهائیت” به ۱۱ سال حبس تعزیری و مریم بشیر، فرانک شیخی، هایده رام، مینو بشیر و درنا اسماعیلی از بابت اتهامات “معاونت در فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق گسترش عقاید فرقه بهائیت، تولید و انتشار تصاویر مبتذل در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی و اقدام علیه امنیت کشور از طریق نشر و تبلیغ افکار فرقه بهائیت” هر یک به تحمل ۱۲ سال و ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شده‌اند.

همچنین به موجب این دادنامه کلیه اسناد، مدارک، جزوات، کتب، تصاویر، فیلم و سی دی‌های مرتبط با آئین بهائی که در زمان تفتیش منزل توسط نیروهای اطلاعات سپاه استان بوشهر همراه ماموران برده شده بود، ضبط خواهد شد.


دادگاه در خصوص صدور این احکام به فعالیت این شهروندان با موضوعات تربیتی و آموزشی کودکان و همچنین آنچه که “عضویت در سایت معاند و ضدانقلاب فیسبوک” خوانده شده، استناد کرده است.

در صورت تایید این حکم در مرحله تجدیدنظر، با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی برای هر یک ۱۰ سال حبس تعزیری از بابت اتهام “اقدام علیه امنیت کشور از طریق نشر و تبلیغ افکار فرقه بهائیت” برای هر یک قابل اجرا خواهد بود.


برهان اسماعیلی فرزند غلامحسین و متولد ۱۳۴۷، مریم بشیر فرزند روح الله و متولد ۱۳۷۰، فرانک شیخی فرزند غلامحسین متولد ۱۳۵۲، هایده رام فرزند طاهر و متولد ۱۳۵۱، مینو بشیر فرزند روح الله متولد ۱۳۶۷ و درنا اسماعیلی فرزند برهان متولد ۱۳۷۳، شهروندان بهائی ساکن شیراز و برازجان هستند.


این ۶ شهروند بهائی در تاریخ ۱۳ بهمن ماه ۱۳۹۵ توسط ماموران اطلاعات سپاه استان بوشهر بازداشت و مدتی بعد با تودیع قرار وثیقه و به صورت موقت آزاد شدند.


شهروندان بهائی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.


بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار شهروند بهائی وجود دارد اما قانون اساسی ایران فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهائیان را به رسمیت نمی‌شناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.




نگهداری نوزاد هفت‌ماهه در اوین؛ بیش از ۴۵۰ روز بلاتکلیفی والدین

 نسیمه اسلام زهی و ارسلان شیخی، متهمان امنیتی سنی‌ مذهب، بیش از ۱۵ ماه است که بازداشت شدند و در بلاتکلیفی بسر میبرند. خانم اسلام زهی به همرا...