جستجوی این وبلاگ

خرداد ۰۳، ۱۴۰۰

صدور ۱۴۰۱ شناسنامه برای فرزندان با مادر ایرانی و پدر خارجی

 


سخنگوی سازمان ثبت احوال کشور گفت: تاکنون برای یک هزار و ۴۰۱ نفر از فرزندان حاصل از ازدواج مادر ایرانی با پدر خارجی در کشور شناسنامه صادر و تحویل داده شد.


سیف‌الله ابوترابی اظهار کرد: متقاضیان دریافت تابعیت ایرانی حاصل از ازدواج مادر ایرانی و پدر خارجی برای جلوگیری از هرگونه سوءاستفاده در داخل کشور به استانداری‌ها و در خارج از کشور به کنسولگری‌های ایران مراجعه کنند.


وی خاطرنشان کرد: هرگونه ثبت نام برای ارائه اطلاعات مشمولان قانون اعطای تابعیت به فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی برای دریافت شناسنامه، فقط از طریق استانداری‌ها و کنسولگری‌ها خواهد بود، بنابراین سایر اقدامات از طریق جایگاه‌های غیر تعریف شده مثل کافی‌نت‌ها و غیره مورد تأیید نیست.


وی با بیان اینکه سازمان ثبت احوال کشور در فرآیند اجرای قانون اعطای تابعیت به فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی در پایان راه قرار دارد، گفت: متقاضیان دریافت تابعیت ایرانی زیر ۱۸ سال، بر اساس قانون اعطای تابعیت به فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی، توسط مادر و متقاضیان بالای ۱۸ سال خودشان می‌توانند اقدام کنند.


سخنگوی سازمان ثبت احوال تصریح کرد: در ثبت احوال سند هویتی مادر بررسی و احراز می‌شود و بعد از تأیید و تصویب کمیسیون اتباع که به ما اعلام می‌شود، برای صدور تابعیت مراحل انجام خواهد شد.


ابوترابی افزود: مصوبه «اعطای تابعیت به فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی» ۱۳ خرداد سال ۱۳۹۹ ابلاغ شد و لازم‌الاجر است.


بحث اولیه در مورد اعطای تابعیت به فرزندان دارای مادر ایرانی و پدر غیر ایرانی به سال ۸۵ و مجلس هفتم باز می‌گردد. این طرح در دوره‌های هشتم و نهم مجلس تغییراتی پیدا کرد و در نهایت توسط شورای نگهبان رد شد.


در سال ۹۷ دولت دوازدهم لایحه‌ای را به مجلس فرستاد تا به موجب آن فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان غیرایرانی بتوانند شناسنامه ایرانی دریافت کنند.


این لایحه موافقان و مخالفانی داشت و هر کدام استدلال‌های خاص خود را داشتند تا آنکه سرانجام شورای نگهبان آن را در مهر ماه سال ۹۸ تصویب کرد و هم اکنون نیز وارد فاز اجرایی شده است.


معاون اول رئیس‌جمهوری ۱۳ خرداد ماه سال گذشته آئین‌نامه اعطای تابعیت ایران به فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی را برای اجرا به وزارتخانه‌های کشور، اطلاعات و امورخارجه و معاونت حقوقی رئیس‌جمهوری ابلاغ کرد و بعد از آن هیأت وزیران در اجرای قانون اصلاح قانون تعیین تکلیف تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی، آئین‌نامه اجرایی نحوه اعطای تابعیت به افراد مشمول این قانون را تصویب کرد.


بر اساس این آئین‌نامه، هر زن ایرانی که با مرد غیرایرانی ازدواج کرده و در نتیجه این ازدواج، دارای فرزند زیر ۱۸ سال باشد و هر فردی که از مادر ایرانی و پدر غیرایرانی متولد شده و بیش از ۱۸ سال تمام داشته باشد می‌تواند متقاضی اعطای تابعیت برای فرزندش باشد.

خرداد ۰۲، ۱۴۰۰

خودکشی یک دختر نوجوان در تهران



شنبه ۱ خردادماه ، یک دختر نوجوان ۱۶ ساله در تهران با پریدن از طبقه دوم ساختمان محل سکونت خود را به خودکشی زد و به زندگی خود پایان داد داد. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ اعلام شده است.


روز شنبه ۱ خرداد ۱۴۰۰ ، یک دختر نوجوان در تهران با پریدن از طبقه دوم ساختمان خانه شان ، دست به خودکشی زد و جانش را از دست داد.


بر اساس این گزارش ، این حادثه در منطقه تهرانپارس اتفاق افتاده و به دنبال آن تیمی از ماموران برای تحقیق در محل حاضر شده است.


در این گزارش اشاره ای به هویت این نوجوان نشده است ، اما انگیزه خودكشی او اختلافاتی كه با پسر مورد علاقه شما ذکر شده است.


جسد این نوجوان برای بررسی بیشتر پزشکی قانونی منتقل شده است.


سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ اعلام شده است.


در سایه نبود مراکز درمانی و راه جاده ای مناسب؛ مرگ یک دختر نوجوان بر اثر مارگزیدگی در بندر جاسک



یک دختر ۱۷ ساله اهل یکی از روستاهای بندر جاسک، در پی مارگزیدگی و به دلیل نبود مراکز درمانی و راه جاده ای مناسب، جان خود را از دست داد.

 یک دختر ۱۷ ساله اهل روستای جگین بالا واقع در بندر جاسک، در پی مارگزیدگی جان خود را از دست داد.


در این گزارش آمده است، این واقعه به دلیل فقدان مراکز درمانی و راه جاده ای مناسب، روی داده است.


در این گزارش به نقل از یک منبع مطلع آمده است: فاصله بین راه فرعی روستا جگین بالا تا جاده اصلی آن ۱۸ کیلومتر است که پیمایش آن سه ساعت زمان می‌برد. بعلاوه اهالی روستا از حداقل امکانات درمانی از جمله یک خانه بهداشت و یا حضور یک پرستار و بهیار در روستا محروم هستند.


به گفته او، در مواقع اینچنینی در سایه محرومیت های مذکور، شاهد تبعات تلخی چون مرگ اهالی و ساکنین علی الخصوص کودکانمان هستیم.

پایان مرخصی؛ عالیه مطلب زاده به زندان اوین بازگشت

 


عالیه مطلب‌زاده، عکاس خبری و نایب رئیس انجمن دفاع از آزادی مطبوعات پس از پایان ایام مرخصی جهت تحمل ادامه دوران محکومیت حبس به زندان اوین بازگشت.

 عالیه مطلب زاده عکاس خبرنگار و کنشگر حوزه زنان که از زندان اوین به مرخصی ۵ روزه اعزام شده بود، روز جمعه ۳۱ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۰، با پایان ایام مرخصی جهت تحمل ادامه دوران محکومیت حبس به زندان اوین بازگشته است.


خانم مطلب زاده، پیشتر در روز یکشنبه ۲۶ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۰، به مرخصی ۵ روزه اعزام شده بود.


شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ماشاالله احمدزاده از بابت اتهام‌های «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» و «تبلیغ علیه نظام» این فعال حقوق زنان را در مجموع به ۳ سال حبس تعزیری محکوم کرد.


شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست قاضی زرگر، حکم ۳ سال حبس خانم مطلب زاده را عینا تایید کرده بود.


با توجه به تایید این حکم در دادگاه تجدیدنظر و با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی ۲ سال از دوران محکومیت در خصوص این شهروند قابل اجراست.


این حکم جهت اجرا به دادیاری شعبه اول اجرای احکام دادسرای اوین ارجاع شده‌ و دادیاری اجرای احکام طی ابلاغیه ای به عالیه مطلب‌زاده پنج روز فرصت داده بود تا جهت اجرای حکم به شعبه مذکور مراجعه کند.


عالیه مطلب زاده عکاس خبرنگار و کنشگر حوزه زنان، روز ۲۰ مهرماه ۱۳۹۹، خود را به زندان اوین معرفی کرد

اعتراف تلخ ماساژور زن / با پیشنهاد وسوسه انگیز به خانه مرد 50 ساله رفتم !



 این ها بخشی از اظهارات زن 40 ساله ای است که به دنبال پیشنهاد مالی اغوا کننده به مسیر تباهی قدم گذاشته بود.او درباره چگونگی این ماجرا به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سجاد مشهد گفت: چهار سال قبل از همسرم طلاق گرفتم ،هیچ تفاهم اخلاقی و رفتاری بین من و همسرم وجود نداشت، این موضوع با مشاجره ها و بدرفتاری های اخلاقی در زندگی مشترک ما هر روز شدت می گرفت تا جایی که دیگر ادامه این زندگی برای من و فرزندانم امکان پذیر نبود. به همین دلیل فرزندانم نیز حاضر نشدند مرا ترک کنند و بعد از طلاق نزد من ماندند.


در این شرایط تامین هزینه های دخترانم برایم بسیار سخت بود با آن که مدرک کارشناسی در یکی از رشته های علوم اجتماعی را داشتم اما نمی توانستم شغل مناسبی پیدا کنم تا این که در یکی از مراکز مشاوره ای کاری پیدا کردم و مدتی را در آن جا مشغول شدم ولی بعد از شیوع کرونا افراد کمتری به آن مرکز مراجعه می کردند و به همین دلیل آن جا تعطیل شد من هم بعد از این ماجرا به یک بیماری مبتلا شدم و نتوانستم در بیرون از منزل کار کنم اگرچه گاهی نزدیکانم مبالغی را به من کمک می کردند ولی هزینه‌های بالای آن بیماری صعب العلاج موجب شد تا دوباره در جست وجوی شغلی مناسب باشم.


بالاخره مدیر یکی از مراکز مشاوره مرا راهنمایی کرد که اگر دوره کارآموزی چهار ماهه را در اداره فنی و حرفه ای بگذرانم و مدرک مربوط به ماساژ را دریافت کنم مرا در همان مرکز به عنوان ماساژور استخدام می کند.


با این پیشنهاد به دنبال دریافت مدرک رفتم و به هر ترتیبی بود این دوره آموزشی را پشت سر گذاشتم و در همان مرکز مشاوره مشغول کار شدم و امور مربوط به ماساژ درمانی بانوان را انجام می دادم چرا که گاهی ماساژ از نظر روانی نیز اثر مطلوبی روی سیستم عصبی می گذاشت.


در این میان روزی مردی حدود 50 ساله برای ماساژ دست به من معرفی شد و در طول 10 جلسه از کار من اظهار رضایت و به همین دلیل از من تقاضا کرد تا ماساژ شانه و کتف نیز برای او انجام بدهم اما به دلیل این که از نظر شرعی و عرفی اجازه این کار را در مرکز مشاوره نداشتم ابتدا پیشنهادش را نپذیرفتم ولی او با اصرار زیاد پیشنهاد وسوسه انگیز 500 هزار تومانی را مطرح کرد.


این گونه بود که قانع شدم برای انجام ماساژ درمانی به منزلش بروم این کار دو بار دیگر درحالی تکرار شد که آن مرد میان‌سال از من خواست برای راحتی کار و همچنین دوری از آلودگی و گناه صیغه محرمیت بین ما جاری شود.


بالاخره من هم به این کار رضایت دادم و روابط من و او ادامه یافت ولی او دیگر پولی به من نمی داد به همین دلیل تصمیم گرفتم از این کار خودداری کنم چرا که دچار عذاب وجدان شدیدی شده بودم و احساس می‌کردم بار گناهانم را بیشتر می کنم و برای فرار از مجازات کلاه شرعی درست کرده ام این بود که به کلانتری آمده ام تا بیان سرگذشت من، درس عبرتی برای دیگر همکارانم باشد که به خاطر شرایط، قربانی چنین رفتاری می شوند و با پیشنهادهای وسوسه انگیز در مسیر تباهی قدم می گذارند، می خواهم به دیگران بگویم خسارت‌های روحی و روانی این گونه پیشنهادها به مراتب بیشتر از بهره مالی آن است و ...


شایان ذکر است با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ احمد مجدی (رئیس کلانتری سجاد) انجام مشاوره های روان شناختی و حمایتی از این زن جوان در دستور کار مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی کلانتری قرار گرفت.

کارمند پست زن و مادر زنش را سلاخی کرد



بامداد چهاردهم مرداد ماه سال 96 به مأموران کلانتری ۱۳۳ شهر زیبا خبر رسید مرد جوانی درخانه پدرزنش خون به پا کرده است.


ماموران پلیس بلافاصله به خانه سه طبقه قدیمی در بلوار تعاون رفتند و با جسد های خونین مهسا 39ساله و مادر 65 ساله اش به نام گوهر رو به رو شدند که روی زمین افتاده بودند.


پدر مهسا نیز زخمی بود که با آمبولانس به بیمارستان منتقل شد.


اسماعیل 40 ساله در حالی که چاقوی خونین را در دست داشت روی مبل نشسته بود که به عنوان عامل جنایت خانوادگی بازداشت شد. پرس و جو از همسایه ها نشان می داد اسماعیل و همسرش از مدتها قبل با هم اختلاف داشتند و آخرین بار داماد خشن در خانه پدرزنش دست به جنایت خونین زد.


اسماعیل در بازجویی ها گفت: همیشه با همسرم اختلاف داشتم و دخالت های خانواده همسرم اوضاع را بدتر می کرد. آخرین بار همسرم همراه خانواده‌اش به عروسی یکی از بستگانش رفت، اما من در خانه مان که در همین نزدیکی است تنها ماندم. همسرم پس از پایان عروسی به خانه‌مان نیامد و در خانه پدرش ماند . صبح به خانه پدرزنم رفتم و پس از خوردن صبحانه سر همین موضوع با همسرم درگیر شدم. من که عصبانی بودم همراه پسر پنج ساله‌ام به خانه خواهرم رفتم. اما دقایقی بعد بار دیگر به خانه پدرزنم برگشتم و با آنها درگیر شدم.


وی ادامه داد: وقتی دعوا میان من و همسرم بالا گرفت مادرزنم بار دیگر دخالت کرد که با چاقو چند ضربه به او زدم. می خواستم همسرم را بکشم که به سمت موتورخانه رفت تا در آنجا پنهان شود. اما چون در بسته بود بازگشت و منم او را کشتم. پدرزنم می خواست مانع من شود که به او هم چند ضربه چاقو زدم.


این مرد گفت: من چندسالی است که به بیماری اسکیزوفرنی مبتلا هستم و در لحظه هایی کنترل اعصابم را از دست می دهم. من در زمان درگیری دچار جنون شده بودم که دست به قتل زدم. با این ادعا وی به پزشکی قانونی معرفی شد.


مرد خشن در پزشکی قانونی

کمیسیون پنج نفره پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد اسماعیل دچار جنون است و هنگام ارتکاب جرم اختیاری نداشته است. اما با اعتراض اولیای دم به این اظهار نظر ،وی این بار به کمیسیون هفت نفره پزشکی قانونی معرفی شد.


وقتی کمیسیون هفت نفره پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد اگر چه وی با مشکل روانی مبتلا است اما هنگام ارتکاب جرم مسئول اعمال خود بوده و اختیار داشته است برای اسماعیل کیفرخواست صادر و پرونده اش برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.


در ابتدای جلسه وکیل اولیا ی دم به دفاع پرداخت و درخواست قصاص را مطرح کرد .


سپس اسماعیل در جایگاه ویژه‌ایستاد و گفت: قتل همسر و مادر زنم را قبول دارم اما از اینکه پدر زنم را نکشتم پشیمان هستم . من باید اول سراغ پدرزنم می رفتم و او را می‌کشتم . بعد سراغ همسر و مادر همسرم می رفتم .


وی درباره علت درگیری گفت: 14 سال بود با مهسا زندگی می کردم. ما هر دو در اداره پست کار می کردیم و من گاهی اوقات شب کار بودم و تلاش می کردم تا برای همسر و فرزندم زندگی خوبی مهیا کنم .اما مدتی بود به بیماری روانی مبتلا شده بودم و شبها نمی توانستم بخوابم . همین موضوع باعث شده بود همیشه عصبانی باشم. من همه افراد را مثل گرگ می دیدم .تا اینکه به پزشک مراجعه کردم و پزشک گفت اگر دیرتر مراجعه کرده بودم به خاطر بی خوابی می مردم .


وی ادامه داد: دکتر داروهایی به من داد تا مصرف کنم اما دارو ها اثر نکرد .اوضاع من بدتر شده و همین موضوع باعث اختلاف میان من و همسرم شده بود .تا اینکه زنم تصمیم گرفت از من جدا شود . به همسرم گفتم مهریه اش را ببخشد و از من جدا شود . می خواستم فرزندم را به خانواده ام در شمال کشور بسپارم تا از او نگهداری کنند . اما همسرم این موضوع را نپذیرفت. اختلاف میان من و همسرم ادامه داشت تا اینکه آخرین بار همسرم بعد از بازگشت از جشن عروسی به خانه پدرش رفت و شب را آنجا ماند. من به آنجا رفتم و سر همین موضوع با همسرم درگیر شدم.


وی گفت: بار دیگر دخالت‌های پدر و مادر زن باعث شد دعوا میان ما بالا بگیرد و من که کنترل اعصابم را از دست داده بودم به روی آنها چاقو کشیدم. من قتل همسر و مادر همسرم و زخمی کردن پدرزنم را قبول دارم .


با پایان دفاعیات متهم قضات وارد شور شدند تا برای وی حکم صادر کنند

پیرزن بی‌گناه در دام مسافرکش‌نما


 دستگیری زورگیر مسافرکش نما که به شیوه ای عجیب از مسافران زورگیری می کرد و باعث آزار و اذیت مسافران به دام افتاده می شد.

چرا زنان ایرانی روزبه‌روز فقیرتر می‌شوند؟

  فقر در ایران بیش از پیش چهره‌ای زنانه به خود گرفته است. زنان برای یافتن شغل، کسب درآمد و حتی تأمین هزینه‌های زندگی، نسبت به مردان با چالش‌...