شهرآرانیوز
مرد جوانی که بهخاطر سوء ظن به رفتارهای همسرش در اقدامی جنونآمیز وی را از بالکن طبقه سوم به پایین انداخته بود، با پای خود به اداره پلیس رفت.
به گزارش شهرآرانیوز، چند روز قبل ساکنان یک مجتمع مسکونی در شهریار در تماس با پلیس از سقوط مرگبار زن جوانی از بالکن خانهاش خبر دادند. وقتی مأموران پلیس برای بررسی حادثه به محل رفتند یکی از همسایهها گفت: من در خانه نشسته بودم که ناگهان صدای فریادهای زن همسایه را شنیدم. وقتی به حیاط رفتم متوجه شدم زن جوان که ساکن طبقه سوم بود با شوهرش روی بالکن در حال دعوا هستند. زن فریاد میکشید و کمک میخواست و مرد جوان سعی داشت همسرش را به پایین پرت کند. زن از ترس دستانش را به نردهها گرفته بود، اما شوهرش با مشت به دستان او میکوبید و بعد هم پاهایش را گرفت و او را به داخل حیاط پرت کرد.
پس از این اظهارات، کارشناسان پزشکی قانونی با مشاهده آثار چاقو روی بدن زن جوان دریافتند که وی قبل از سقوط با ضربههای چاقو مجروح شده بود. در حالی که دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی صادر و تحقیقات برای دستگیری شوهر مقتول آغاز شده بود، مرد جوان با پای خود به کلانتری رفت و تسلیم شد.
مرد ۴۰ ساله وقتی مقابل افسر پرونده نشست در بیان جزئیات ماجرا گفت: حدود ۱۰ سال پیش به واسطه خواهرم با همسرم آشنا شدم. ازدواج ما بهشکل سنتی انجام شد و رابطه خوبی را باهم شروع کردیم. دورههای نامزدی و عروسی هم طی شد و بعد از حدود سه سال صاحب فرزند شدیم زندگی خوبی داشتیم، اما به مرور زمان دیگر آن حس و علاقه قبل را بههمدیگر نداشتیم. من خودم را با کار و همسرم نیز با بچه و کارهای خانه سرگرم کرده بود و زیاد با من کاری نداشت تا چند وقت پیش که متوجه رفتارهای مشکوک وی شدم. مدام با تلفن خود سرگرم بود و وقتی من میرسیدم تلفن را خاموش میکرد. گاهی بینمان درگیری رخ میداد، اما شدید نبود. تا اینکه متوجه تماسهای مشکوکش با فردی ناشناس شدم، ولی همسرم انکار کرد و گفت فقط با آن فرد درد دل کرده است. با شنیدن این حرفش آنقدر عصبانی شدم که گفتم یعنی زندگی ما آنقدر نابود شده است که تو با دیگران درد دل کنی؟ وقتی بحث با همسرم بالا گرفت از ناراحتی تابلو را روی سرم کوبیدم و خودم را زدم، اما ناگهان همسرم بهسمت اتاق خواب رفت و در کمال تعجب دیدم با چاقو دو ضربه به خودش زد به سمتش رفتم تا چاقو را از او بگیرم، اما بهسمت بالکن رفت من سعی کردم او را نجات دهم و پایش را بگیرم، اما پای خودم لیز خورد و همسرم به پایین افتاد، همسایهها فریاد میزدند که کشتیش! چکار میکنی! من هم از ترس فرار کردم، اما خیلی زود پشیمان شدم و به کلانتری رفتم.
سرهنگ مهدی سرپناه، معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی ویژه غرب تهران گفت: وقتی یکی از زوجها بیش از حد درگیر شبکههای اجتماعی و روابط مجازی باشد، مجبور است برخی مسائل را پنهان کند. این مسأله موجب بروز بیاعتمادی بین زوج شده و زمینه سوءظن و شک را بهوجود آورده و در نهایت به فروپاشی روابط خانوادگی میانجامد.
برخی زوجها از زندگی خود راضی هستند، اما بهخاطر ماهیت فضای مجازی و اینکه این فضا فرصت تعامل با جنس مخالف را فراهم میکند، به حوزه روابط خارج از خانواده کشیده و دچار سردی عاطفی با همسر میشوند. فضای مجازی اعتماد بین زوجین را از بین میبرد و موجب برانگیختن واکنشهای اعتراضی و حتی منجر به مسائلی مانند خشونت زیاد و قتل میشود. خشم و عصبانیت از آن دسته احساسات انسانی است که در صورت کنترل نکردن میتواند بسیار مخرب باشد. احساس خشم مثل یک طوفان است و این طوفان هرچیزی را که در اطرافش باشد خراب میکند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر