رکنا
حوادث رکنا: پسر جوان وقتی فهمید دختر مورد علاقه اش دست به خیانت زده به روی خودرو وی ردیاب وصل کرد و پس از تعقیب دختر جوان وی را در جنایتی هولناک کشت.این متهم در دادگاه مدعی شد بیمار روانی است.
وی که در خانه مرد پولداری در دربند میهمان بود از سوی یک مرد ناشناس کشته شد و خبر جنایت به ماموران پلیس رسید. به این ترتیب ماموران برای ردیابی عامل جنایت به تکاپو افتادند.
صاحبخانه که مرد پولداری به نام فرهاد بود گفت :مدتی قبل با آرشیدا آشنا شدم. من به او علاقهمند شده بودم و حتی یک ماشین برایش خرید بودم و میخواستم با او ازدواج کنم. تا اینکه مدتی قبل او به اشتباه به جای اسم من، اسم دیگری را صدا زد. من که به این موضوع مشکوک شده بودم از او در این باره سوال پرسیدم و آرشیدا گفت احسان نام خواستگار سابقش است.
وی ادامه داد: چون گذشته او برای من اهمیتی نداشت پیگیر ماجرا نشدم و دیگر چیزی در این باره از او نپرسیدم. تا اینکه آنروز بار دیگر آرشیدا به خانه ام آمد. ما مشغول صحبت بودیم که یک نفر در خانه ام را زد. وقتی در را باز کردم با مرد جوانی روبرو شدم که احسان نام داشت. آنجا بود که فهمیدم آرشیدا هنوز رابطه اش را با احسان تمام نکرده است. احسان به سمت من حمله ور شد و مرا کتک زد. سپس به سمت آشپزخانه رفت و دو کارد آشپزخانه را برداشت و به جان آرشیدا افتاد و خانه را ترک کرد. و من آرشیدا را به بیمارستان رساندم اما کار از کار گذشته بود .
نصب ردیاب روی ماشین دختر جوان
به دنبال اظهارات این مرد ماموران به ردیابی احسان پرداختند و وی را بازداشت کردند .
وی به قتل دختر جوان اعتراف کرد و گفت: مدتی بود به آرشیدا علاقمند شده و به خواستگاری او رفته بودم. اما مدتی بود به رفتارهای او مشکوک شده بودم.من پس از مدتی فهمیدم او با یک مرد غریبه در ارتباط است .به همین خاطر یک ردیاب ماهواره ای روی ماشینی که به تازگی خریده بود نصب کردم تا متوجه شوم به کجا میرود. آخرین بار فهمیدم او به خانه ای در دربند رفته است. من او را تعقیب کردم و مقابل در خانه رفتم و هر چه با موبایلش تماس گرفتم پاسخ نداد. به همین خاطر در را زدم و وارد شدم.من با چاقوی آشپزخانه ۲۴ ضربه به آرشیدا زدم و فرار کردم.
در دادگاه
وی در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
در ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و برای احسان درخواست اشد مجازات را مطرح کرد. سپس اولیای دم روبه روی قضات ایستادند و برای احسان حکم قصاص خواستند.
وقتی نوبت دفاع به متهم رسید، اتهامش را قبول کرد و گفت: من سالهاست از بیماری اعصاب و روان رنج می برم.آن روز هم حالم خوب نبود و تحت نظر پزشک قرار داشتم. به همین خاطر چیز زیادی از ماجرا به خاطر ندارم.اما قبول دارم آرشیدا را کشته ام.من پرونده ای در بیمارستان روانی دارم که نشان میدهد مدت ها آنجا بستری بوده ام.
سپس وکیل وی به دفاع پرداخت و گفت :موکلم اتهامش را قبول دارد اما او به اختلال شخصیت دوقطبی مبتلا است و در بیمارستان روانی رازی نیز پرونده دارد.از این رو تقاضا دارم تا این موضوع در دادگاه مورد بررسی قرار گیرد .
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر