جستجوی این وبلاگ

شهریور ۰۱، ۱۴۰۳

اعتصاب غذای سولماز حسن‌زاده در سلول انفرادی زندان مرکزی ارومیه و احضار و تهدید خانواده


 سولماز حسن‌زاده خواهر محمد حسن‌زاده از جان‌باختگان خیزش ژن ژیان ئازادی/ زن زندگی آزادی که در سالروز تولد برادرش در تاریخ ۹ مرداد ۱۴۰۳ توسط نیروهای امنیتی در منزل خانوادگی‌اش بازداشت شد .در هفتمین روز اعتصاب غذای خود در سلول انفرادی زندان مرکزی ارومیه به سر می‌برد. همزمان روز یکشنبه ۲۱ مرداد، دایه عظیمه و احمد حسن‌زاده ، مادر و پدر محمد حسن‌زاده به ستاد خبری اداره اطلاعات بوکان احضار و مورد بازجویی و تهدید قرار گرفته‌اند.بنا به اطلاع شبکه حقوق بشر کردستان، سولماز حسن‌زاده از تاریخ ۱۶ مرداد در اعتراض به ادامه بازداشت خود در سلول انفرادی زندان مرکزی ارومیه دست به اعتصاب غذا زده است. او در این مدت از حق دسترسی به وکیل و ملاقات با خانواده محروم بوده است. در ادامه فشار بر این خانواده دادخواه، روز یکشنبه ۲۱ مرداد، دایه عظیمه و احمد حسن‌زاده، مادر و پدر محمد و سولماز حسن‌زاده به صورت تلفنی به ستاد خبری اداره اطلاعات بوکان احضار و برای چند ساعت مورد بازجویی و تهدید ماموران امنیتی قرار گرفته‌اند. در تاریخ ۹ مرداد ۱۴۰۳، خانواده حسن‌زاده در تدارک برگزاری مراسم سالروز تولد محمد حسن‌زاده بودند که نیروهای امنیتی بدون ارائه حکم قضایی به منزل آنان یورش برده و ضمن ضرب و شتم اعضای خانواده، احمد حسن‌زاده و فرزندش سولماز حسن‌زاده را بازداشت کردند. دایه عظیمه، مادر محمد حسن‌زاده، نیز در جریان یورش نیروهای امنیتی مورد ضرب و شتم قرار گرفت و به بیمارستان قلی‌پور بوکان اعزام شد. نیروهای امنیتی همچنین ضمن بازرسی منزل، وسایل شخصی این خانواده از جمله تلفن و لپ‌تاپ با با خود بردند. روز ۱۰ مرداد، احمد حسن‌زاده با قرار وثیقه ۴ میلیارد تومانی به صورت موقت از زندان این شهر آزاد شد، اما سولماز حسن‌زاده به سلول انفرادی زندان مرکزی ارومیه انتقال یافت. محمد حسن‌زاده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۱ در جریان خیزش ژن ژیان ئازادی / زن زندگی آزادی در بوکان در اثر ضربات چاقو کشته شد. نهادهای امنیتی از بازداشت فردی به اتهام قتل محمد حسن‌‌زاده خبر دادند اما خانواده وی، آن را سناریو نهادهای امنیتی دانسته و حکومت را مسئول کشته شدن فرزندشان می‌دانند. در یک سال گذشته بارها این خانواده دادخواه از سوی نهادهای امنیتی احضار و بازداشت شده‌اند.

عاطفه رنگریز از زندان شاهرود به مرخصی اعزام شد

 

عاطفه رنگریز، فعال حقوق زنان، از زندان شاهرود به مرخصی درمانی اعزام شد. به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز سه شنبه سی مرداد ۱۴۰۳، عاطفه رنگریز از زندان شاهرود به مرخصی اعزام شد. خانم رنگریز ضمن انتشار این خبر اعلام کرد که به مدت دو روز به مرخصی درمانی اعزام شده است. عاطفه رنگریز، در تاریخ نوزدهم شهریور ۱۴۰۲، توسط نیروهای امنیتی در دامغان بازداشت و نهایتاً در تاریخ بیست و نهم مهر ۱۴۰۲، با تودیع وثیقه از زندان شاهرود آزاد شد. این فعال حقوق زنان پس از چندی توسط دادگاه انقلاب شاهرود از بابت اتهام همکاری و عضویت در گروه‌های مخالف نظام به دو سال و هفت ماه و شانزده روز حبس و به اتهام تبلیغ علیه نظام به هفت ماه و شانزده روز زندان محکوم شد. عاطفه رنگریز در تاریخ نهم تیرماه امسال، پس از برگزاری جلسه دادگاه رسیدگی به اتهاماتش در پرونده‌ای دیگر در شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب دامغان بازداشت و به زندان شاهرود منتقل شد. خانم رنگریز پیش از این نیز به واسطه فعالیت های خود سابقه بازداشت و محکومیت را داشته است.

ممنوعیت تماس و ملاقات؛ گزارشی از آخرین وضعیت آنیشا اسداللهی در زندان اوین


 آنیشا اسداللهی، فعال کارگری که دوران محکومیت خود را در زندان اوین سپری می کند، به دستور مقامات ذیربط از برقراری تماس تلفنی و ملاقات با خانواده محروم مانده است. به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، آنیشا اسداللهی، فعال کارگری محبوس در زندان اوین از برقراری تماس تلفنی و ملاقات با خانواده محروم مانده است. علی اسداللهی، برادر این زندانی سیاسی ضمن انتشار این خبر اعلام کرد که آنیشا اسداللهی از تاریخ شانزدهم مردادماه، از برقراری تماس تلفنی با خانواده محروم مانده است. همچنین، از شش هفته پیش تاکنون از ملاقات با خانواده و کیوان مهتدی، همسر او که در زندان اوین محبوس است، منع شده است. به گفته آقای اسداللهی، این محرومیتها به دلیل اعتراض آنیشا اسداللهی به صدور حکم اعدام علیه شریفه محمدی و پخشان عزیزی و اجرای حکم اعدام رضا رسایی صورت گرفته است. آنیشا اسداللهی در مرداد سال گذشته، جهت تحمل دوران محکومیت خود راهی زندان اوین شد. خانم اسداللهی پیشتر توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری از بابت اتهام “اجتماع و تبانی” به پنج سال حبس تعزیری و به اتهام “تبلیغ علیه نظام” به هشت ماه حبس تعزیری، مجموعا به پنج سال و هشت ماه زندان محکوم شد. این حکم نهایتا توسط دادگاه تجدیدنظر استان تهران تایید و به شعبه یک اجرای احکام زندان اوین ارجاع داده شد. با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی پنج سال حبس در خصوص وی قابل اجرا خواهد بود. وی سپس مورخ هشتم اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲، در آستانه روز جهانی کارگر به همراه شماری از فعالین صنفی و کارگری توسط ماموران امنیتی در منزل محمد حبیبی، فعال صنفی معلمان، بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. خانم اسداللهی نهایتا در تاریخ هجدهم اردیبهشت ماه همان سال، با تودیع وثیقه یک میلیارد تومانی از زندان اوین آزاد شده بود. آنیشا اسدالهی، فعال کارگری، معلم و مترجم رسمی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی پیش از این نیز از بابت فعالیت های خود سابقه بازداشت و برخورد قضایی را داشته است.

مادر نفس حاجی‌‏شریف: ماموران جلوی بینی و دهان دخترم را گرفته بودند


 مریم عباسی»، مادر «نفس حاجی‌‏شریف» دختر ۱۴ساله‌ای که به‌همراه دوستش توسط ماموران گشت ارشاد مورد ضرب‌وشتم قرار گرفت، می‌گوید: «ماموران جلوی دهان و بینی دخترم را گرفته و نفس او بند آمده بود. یکی از عابران خیابان داد می‌زند خانم تو را به خدا ولش کنید، او بچه است، مامور دستش را برداشته و نفس دخترم بیرون آمده است.»


خانم عباسی تاکید کرده: «نمی‌خواستم بچه من نسبت به آدم‌های دورو‌برش انقدر بی‌اعتماد شود. من چطور از این به‌بعد می‌توانم بگویم که حجابش را رعایت کند؟ با این حجم از خشمی که دارد؟»


مادر نفس حاجی‌شریف همچنین می‌گوید که چندروز پیش متوجه شده پرونده از دادسرای نظامی خارج و به بازرسی فاتب رفته است. او اعلام کرد: «مسوولان فراجا هم به من گفته‌اند که پیگیرند، اما هنوز اتفاقی نیفتاده است.»


به نوشته روزنامه «هم‌میهن»، مادر نفس حاجی‌‏شریف درباره ترس و اضطراب دخترش بعد از روز حادثه و اتفاقاتی که آن روز برای دخترش افتاد، گفته است: «او مدام آن‌ روز را در ذهنش مرور می‌کند، وقتی آمدیم خانه، دیدم وضع بدنش چطور است. یکی از خانم‌ها روی زانوی نفس نشسته بود لبه جدول و این خیلی به بدنش آسیب زده بود.

یکی از شاهدان به من گفت که دیده یکی از ماموران، جلوی دهان و بینی دخترم را گرفته و نفس او بند آمده بود و بعد که او داد می‌زند خانم تو را به خدا ولش کنید، او بچه است، دستش را برداشته و نفس دخترم بیرون آمده. یکی از ماموران با زانو، روی گردن او نشسته بود که باعث شده بود کبود شود. همه بدنش کبود بود. دو، سه شب اول که اصلا نمی‌خوابید و فکر می‌کرد ماموران می‌آیند که او را با خود ببرند. همین الان که با شما حرف می‌زنم، دوربین پشت در آپارتمان را روشن کرده است.

صبح که از خواب بیدار می‌شود، دوربین را روشن می‌کند و فکر می‌کند ماموران آمده‌اند. ماموران به او گفته بودند، زندانی‌ات می‌کنیم و…، ترس در وجودش مانده است. گزارش پزشکی قانونی، مهر‌و‌موم بود و نتوانستیم ببینیم. آن عکس‌هایی که منتشر کردم، یک‌ ماه بعد از آن اتفاق بود. هنوز هم جای بعضی زخم‌ها روی صورت و گردنش هست.»


خانم عباسی ادامه داده: «من می‌خواهم این را از آن ماموران بپرسم که چطور دلشان آمد؟ من هنوز باورم نمی‌شود که چنین رفتاری با بچه بکنند؟ از مویش بکشند و ببرند؟ کی ما مردم اینقدر نسبت به هم بی‌رحم شدیم؟ من نمی‌خواستم بچه من نسبت به آدم‌های دور‌و‌برش انقدر بی‌اعتماد شود. من چطور از این به‌ بعد می‌توانم بگویم که حجابش را رعایت کند؟ با این حجم از خشمی که دارد؟»


براساس این گزارش، باوجود همه این اتفاقات، علیه نفس حاجی‌‏شریف، دختری که مورد ضرب و شتم ماموران گشت ارشاد قرار گرفت، پرونده‏‌ای در دادسرای اطفال با شکایت یکی از ماموران زن طرح نور تشکیل شده است. آن مامور دلیل شکایت را، «در رفتن یکی از انگشت‌‏های دست» خود اعلام کرده است.


روز سه‌شنبه ۱۶مرداد۱۴۰۳، سایت «انصاف نیوز» ویدیویی از یک دوربین‌ مدار بسته را منتشر کرده که بازداشت و ضرب‌و‌شتم یک دختر نوجوان ۱۴ ساله‌ به دست ماموران حجاب جمهوری اسلامی را نشان می‌داد.


مریم عباسی، مادر این دختر به انصاف نیوز گفته بود که دخترش در ۱تیر۱۴۰۳ در خیابان وطن‌پور شمالی در تهران مورد ضرب‌و‌شتم قرار گرفته است. پس از آن «محسن کرمی»، دادستان نظامی استان تهران گفت که کار شناسایی و معرفی ماموران حاضر در صحنه انجام شده و آن‌ها به نحو قانونی احضار شده‌اند.


با‌وجود اینکه او گفته بود گزارش و شکواییه‌ای به دادسرای نظامی تهران واصل شده و تحقیقات در دادسرای نظامی آغاز شده است، اما خانم عباسی، مادر نفس حاجی‌شریف می‌گوید که چندروز پیش متوجه شده که پرونده از دادسرای نظامی خارج و به بازرسی فاتب رفته است.


او می‌گوید مسوولان فراجا هم به من گفته‌اند که پیگیرند، اما هنوز اتفاقی نیفتاده است.

پریوش مسلمی به حبس محکوم شد


 پریوش مسلمی، متهم سیاسی محبوس در زندان اوین، توسط دادگاه انقلاب تهران به سه سال و هشت ماه حبس محکوم شد. به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، پریوش مسلمی به حبس محکوم شد. بر اساس حکمی که اخیرا توسط دادگاه انقلاب تهران صادر و روز گذشته به خانم مسلمی در زندان ابلاغ شده، وی از بابت اتهام اجتماع و تبانی به دو سال حبس، از بابت اتهام اهانت به رهبری به یک سال حبس و از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به هشت ماه حبس محکوم شده است. یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این متهم سیاسی ضمن تایید این خبر به هرانا گفت: “پریوش در هیچ کدام از جلسات رسیدگی به اتهاماتش اعم از بازپرسی و دادگاه شرکت نکرده بود. او پیشتر به صورت کتبی و شفاهی اعلام کرده بود که این جلسات را به رسمیت نمیشناست و شرکت نخواهد کرد.” این متهم سیاسی در تاریخ هفدهم تیرماه، پس از مراجعه به دادسرای اوین بازداشت و سپس به بند زنان زندان اوین منتقل شده است. پریوش مسلمی در دادسرای اوین از بابت اتهاماتی همچون تبلیغ علیه نظام، اهانت به بنیانگذار و رهبری و اجتماع و تبانی مورد تفهیم اتهام قرار گرفته است. خانم مسلمی، متولد ۱۳۵۷ در فروردین ماه سال جاری، توسط نیروهای امنیتی در شهر نور بازداشت شد. او پس از سه روز از یکی از بازداشتگاه های امنیتی این شهر آزاد شد. پریوش مسلمی پیشتر در شهریورماه ۱۴۰۲، همزمان با سالگرد وفات مهسا امینی، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. وی نهایتا یک ماه بعد با تامین قرار کیفری از زندان قرچک ورامین آزاد شده بود.

مرداد ۰۲، ۱۴۰۳

پانته‌آ بهرام توسط وزارت ارشاد از تدریس و فعالیت منع شد


 پانته‌آ بهرام، بازیگر سینما و تئاتر، در اینستاگرام اعلام کرد حراست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی او را از فعالیت و تدریس منع کرده است. خانم بهرام در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در حمایت از معترضان و در اعتراض به کشته شدن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد حجاب اجباری از سر برداشت و در پی آن با پرونده‌سازی قضایی مواجه شد. پانته‌آ بهرام که قرار بود یک دوره آموزشی برای کودکان برگزار کند، اعلام کرد که پیامی از دست‌اندرکاران برگزاری این دوره دریافت کرده مبنی بر این که «متأسفانه زورمان نرسید» و گفته «روی گوشی» این پیام را دریافت کرده که «شما ممنوع‌الفعالیتی، حتی تدریس هم نه!» او با تأکید بر این که کارمند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیست و اشاره به «داغان» بودن قوانین، پرسیده «بر اساس کدام قانون، حراست وزارت ارشاد می‌تواند کسی را» از فعالیت و تدریس منع کند؟

خودکشی و خودسوزی یک دختر ۱۴ ساله و یک زن در سقز و مهاباد


یک دختر نوجوان ۱۴ساله به ‌نام «سوما فیروزی» در سقز و همچنین مورخه ۱۸ تیر ۱۴۰۳ یک زن مهابادی به ‌نام «بیری مصطفی‌زاده» در مهاباد از طریق خودکشی و خودسوزی به زندگی خود پایان دادند. به گفته یک منبع مطلع به ‌کُردپا؛ سوما فیروزی، خود را از بالای آپارتمان‌های «جاقل» به پایین پرت کرده و جان باخته است. از دلایل خودکشی این نوجوان ۱۴ ساله زندگی سخت بعد از مرگ پدرش و زندگی تنهایی عنوان شده است. همچنین خانم بیری مصطفی‌زاده، پس از چند روز خودسوزی و بستری شدن در بیمارستان مهاباد در نتیجه شدت جراحات جان خود را از دست داد. علت خودسوزی این زن خودسرپرست که به ‌عنوان کارگر در یک مسجد کار می‌کرده است، اخراج از کارش عنوان شده است. لازم است اشاره شود، خانم مصطفی‌زاده ناشنوا بوده و زندگی سختی پشت سر گذاشته است. براساس آمار به‌ثبت رسیده در کُردپا، از ابتدای سال ۱۴۰۳ مجموع ۲۸ زن کُرد خودکشی کرده‌اند که ۷ تن از آنان زیر ۱۸ سال سن داشته‌اند. به‌ گفته اوین مصطفی زاده، سخنگوی کُردپا؛ خودکشی در کردستان یک پدیده بسیار درهم‌تنیده با شرایط اجتماعی-اقتصادی-سیاسی است که به دلیل در حاشیه قراردادن و در عقب مانده نگه داشته شدن از سوی حکومت، فرصت‌ها و رشد و پویایی اجتماعی و فردی از انسان‌ها سلب می‌شود و در این شرایط انسان‌ها آموزش و آگهی لازم برای برخورد با آسیب و مشکلات اجتماعی را پیدا نخواهند کرد. از دیگر سو، حکومت در راستای نگاه امنیتی و دیگری به کردستان تلاش می‌کند آسیب‌های اجتماعی را در جامعه کردستان فرهنگی ذاتی درونی کند و نشان دهد مشکل از فرهنگ کُردها است، درحالیکه فرهنگ یک مسئله کاملا سیال است و در کشورهای نرمال بودجه فراوانی برای ارتقا آن در نظر گرفته می‌شود. این خوانش نه به معنای انکار سنت‌های غلط در جامعه کردستان است و چه بسا در سال‌های اخیر فعالین زن و فعالان برابری جنسی/جنسیتی با دستان خالی بیشترین نقش را در مبارزه با زن کشی و خودکشی در جامعه کردستان داشته‌اند و در راستای دغدغه‌مند کردن جامعه و پسزدن سنت‌های غلط و مردسالار برآمده‌اند‌؛ باوجود اینکه در این راه بازداشت شده و تمامی انجمن‌های مربوط به زنان لغو مجوز شده‌اند یا دیگر مجوزهایشان تمدید نشده است. فعالین، رسانه و نهادهای حقوق بشری نیز نه تنها اخبار زن‌کشی و خودکشی‌ها را انکار و پنهان نکرده بلکه با هدف آگهی بخشی به جامعه و دغدغه‌مند کردن افکار عمومی، تلاش کرده‌اند روی آسیب اجتماعی دست گذاشته و آن را به مسئله همگانی تبدیل کنند. مسئله مهم دیگر این است که خود قربانیان زنکشی و خودکشی قربانیان منغعلی نیستند، بلکه ما در سال‌های اخیر شاهد خودکشی و زن‌های کشته شده‌ای بوده‌ایم که درپی اعتراض به سنت‌ها و تبعیضات جان خود را از دست داده‌اند. لازم به ذکر است، این نوشتار برای مطرح کردن پیچیدگی‌ آسیب‌های اجتماعی در کردستان و درهم‌تنیدگی ساختارها با آن است، چرا که خوانش تک بعدی از مسئله کاملا غلط است 

خشونت خانگی؛ یک زن در مراغه توسط همسرش به قتل رسید

 یک زن در مراغه به وسیله سلاح گرم توسط همسرش به قتل رسید. متهم پس از بازداشت، انگیزه خود از این اقدام را اختلافات خانوادگی عنوان کرد. به گزا...