جستجوی این وبلاگ
تیر ۲۴، ۱۴۰۳
بازداشت و انتقال متین یزدانی به زندان لاکان رشت
امروز شنبه۲۳تیرماه، متین یزدانی، فعال حقوق زنان و فعال مدنی که به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور» و «عضویت در گروه غیرقانونی» به ۶ سال و سه ماه و ١٧ روز حبس تعزیری محکوم شده است، بازداشت و به زندان لاکان رشت منتقل شد.متین یزدانی به همراه سه تن دیگر از فعالان حقوق زنان ساکن رشت به نامهای زهرا دادرس، زهره دادر و جلوه جواهری در تاریخ ۲۵ مرداد ماه ۱۴۰۲، توسط مأموران اداره اطلاعات استان گیلان، بازداشت و پس از تفتیش منازل و توقیف برخی لوازم شخصی این شهروندان از قبیل گوشی تلفن همراه، لپ تاپ و غیره، برای تشکیل پرونده قضایی و انجام تحقیقات به بازداشتگاه آن نهاد امنیتی منتقل و در تاریخ ۲۶ شهریور ماه ۱۴۰۲، با تودیع قرار وثیقه آزاد شد. روز پنجشنبه دهم اسفندماه ۱۴۰۲، جلسهی دادگاه رسیدگی به اتهامات متین یزدانی به همراه ۱۰ تن دیگر از فعالان حقوق زنان به نامهای نگین رضایی، آزاده چاوشیان، فروغ سمیعنیا، شیوا شاهسیاه، جلوه جواهری سارا جهانی، یاسمین حشدری، هومن طاهری، زهره دادرس و زهره دادرس در پروندهای مشترک در شعبهی سوم دادگاه انقلاب رشت برگزار شد. در نهایت شعبهی ٣ دادگاه انقلاب رشت مرکز استان گیلان، متین یزدانی، فروغ سمیعنیا، سارا جهانی، یاسمین حشدری، شیوا شاه سیاه، نگین رضایی، آزاده چاوشیان و زهرا دادرس را به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور» و «عضویت در گروه غیرقانونی» هر کدام به ۶ سال و سه ماه و ١٧ روز جبس تعزیری و جلوه جواهری و هومن طاهری را نیز به اتهام «تبلیغ علیه نظام» هر یک به ۱سال حبس تعزیری و زهره دادرس را به اتهام «تشکیل گروه با هدف بر هم زدن امنیت ملی» و «اجتماع و تبانی» به ٩ سال و شش ماه و دو روز حبس، محکوم کرد. این حکم در نهایت توسط شعبهی ١١ دادگاه تجدیدنظر استان گیلان تأیید و ٨ خردادماه سال جاری به این فعالان ابلاغ شد. زهره دادرس و زهرا دادرس روز چهارشنبه ۲۰ تیرماه و نگین رضایی، آزاده چاوشیان، فروغ سمیعنیا، شیوا شاهسیاه و جلوه جواهری نیز امروز شنبه ۲۳تیرماه بازداشت و جهت اجرای حکم حبس به زندان لاکان رشت منتقل شدند
بر اساس اطلاع «ایرانوایر»، «زینب جلالیان»، زندانی سیاسی کُرد محکوم به حبس ابد در پیامی از زندان مرکزی یزد، درباره وضعیت نامساعد سلامتی خود اطلاعرسانی کرده و گفته که تحت فشار است تا «توبهنامه» امضا کند. در این پیام که توسط «قاسم بُعِدی»، حقوقدان و وکیل دادگستری در اختیار ایرانوایر قرار گرفته، خانم جلالیان گفته است که ۳ ماه است درگیر بیماری و دردی است که «خودش هم نمیداند چیست» و کادر درمان زندان هم بهجز تجویز مُسکن برای بهبود حال او، تاکنون هیچ اقدامی انجام ندادهاند. بر اساس این پیام، ماموران اطلاعات و مسوولان زندان یزد، هر از گاهی او را تحت فشار قرار میدهند که چنانچه توبه نامه امضا کند، به او مرخصی داده خواهد شد و به او گفته میشود که اگر اعتراف کند عضو «گروهک تروریستی» بوده و «پشیمان» است، آزاد خواهد شد. در بخشی از این پیام که بهصورت مکتوب و با لحن محاورهای به دست ایرانوایر رسیده و بهمنظور فصاحت بیشتر، تغییرات اندکی در آن صورت گرفته، خانم جلالیان گفته است: «دلیلی ندارد بعد از این همه سال چیزی که شما میخواهید را انجام بدهم. من به شما اعتماد ندارم. شما دروغگویید و ناصادق. او تاکید کرده که مسوولان سازمان زندانها از سال ۱۳۸۸ بهدنبال گرفتن توبه از او هستند و بارها تهدید شده که در زندان، «زنده بهگور» خواهد شد. زینب جلالیان که از سال ۱۳۸۶، بدون حتی یک روز مرخصی در زندان به سر میبرد، تاکید کرده است که در زندان «آزادتر» است اگر «قرار است بیرون از زندان حقیرانه زندگی کند.» او افزوده که امضای این توبهنامه، «از مرگ برایش سختتر» است و چنانچه آن را امضا کند، «اسیرتر» خواهد بود. بنا بر این پیام که هفته پیش از زندان یزد با واسطه به آقای بعدی، وکیل حقوقبشری رسیده و به طور اختصاصی در اختیار ایرانوایر قرار گرفته، زینب جلالیان گفته است که اگر «اصول انسانی» را زیر پا بگذارد، دیگر نمیتواند «در روی خودش نگاه کند.» او تاکید کرده است: «الان میتوانم خودم را در آینه نگاه کنم و بگویم درود بر تو دختر، ولی اون زمان فقط خودم را لعنت خواهم کرد.» خانم جلالیان که تنها زندانی سیاسی زن محکوم به حبس ابد است، خطاب به مسوولان قوه قضاییه و نهادهای امنیتی افزوده است: «من با امضای آن توبهنامهای که شما میخواهید دیگر چطور میتوانم در روی پدران و مادرانی که پارهتنشان ر از ایشان گرفتید نگاه کنم…من هرگز اسیر نیستم. تا پای جانم ایستادم تا شما را به اسارت خودم درآوردم.» این زندانی سیاسی همچنین تاکید کرده است: «اکنون سخت به آرامش رسیدهام. این اصلا آسان نبوده ولی ارزشمند است که آزادی من برایشان (مسوولان حکومت) خطر است. اسارت من برایشان خطر است. مرگ من برایشان خطر است و این برایم کافیست.» خانم جلالیان در پایان نیز گفته است: «به امید روزهای روشن! ای زمان یا تو را نخواهم زیست، یا تو را به زیبایی خواهم آراست…» زینب جلالیان، قدیمیترین زندانی سیاسی زن در ایران است که در هفدهمین سال از حکم حبس ابد خود بدون رعایت اصل تفکیک جرایم در زندان یزد بهسر میبرد. پیشتر سایت حقوق بشری هرانا اعلام کرده بود که با وجود مشکلات جسمانی متعدد از رسیدگی پزشکی مناسب و حق اعزام به بیمارستان محروم مانده است. در گزارش هرانا آمده که جلالیان به بیماری ناخنک چشم و بیماریهای کلیوی و گوارشی مبتلاست و چندی پیش به دلیل درد در ناحیه پهلوی سمت راست به بهداری زندان منتقل شده، اما پس از معاینه از سوی پزشک زندان، بدون دریافت درمان تخصصی، دوباره به بند بازگردانده شد. او پس از بازداشت برای ماهها در سلول انفرادی و تحت شکنجه قرار داشت تا علیه خود اعتراف کند. در اثر این شکنجهها او که فقط ۴۲ سال دارد، با مشکلات عدیده جسمی روبرو است
.ژوئیه .۲۰۲۴ کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی
فاطمه (مژگان) تدریسی، زندانی سیاسی محبوس در زندان کچویی کرج، در اعتراض به شرایط زندان و عدم امکان استفاده از مرخصی، دست به اعتصاب غذا زده است.به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، فاطمه تدریسی توسط دادگاه انقلاب کرج به اتهامات متعددی از جمله “اغوا و تحریک مردم به جنگ و کشتار با یکدیگر به قصد برهم زدن امنیت کشور”، “تبلیغ علیه نظام”، “توهین به رهبری” و “تشکیل گروه با هدف برهم زدن امنیت کشور” در مجموع به ۶ سال حبس و مجازاتهای تکمیلی محکوم شده است.تدریسی به همراه مریم جلال حسینی، دیگر زندانی سیاسی محبوس در زندان کچویی، توسط شعبه اول دادگاه انقلاب کرج هر یک به ۶ سال حبس و ۲ سال تبعید محکوم شده بودند. حکم صادره توسط شعبه اول دادگاه انقلاب کرج به ریاست قاضی سید موسی آصف الحسینی صادر شده است. بر اساس این حکم، فاطمه تدریسی به ۶ سال حبس و ۲ سال تبعید به شهرستان زنجان و مریم جلال حسینی به ۶ سال زندان و ۲ سال تبعید به شهرستان ایلام محکوم شدهاند. جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات این دو متهم سیاسی در تاریخ ۱۳ دی ۱۴۰۲ برگزار شده بود. فاطمه تدریسی و مریم جلال حسینی اوایل شهریورماه ۱۴۰۲ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و در تاریخ ۶ شهریورماه به زندان کچویی کرج منتقل شدند. مریم جلال حسینی و فاطمه تدریسی پیش از این نیز سابقه بازداشت و برخوردهای قضایی را داشتهاند. اعتصاب غذای فاطمه تدریسی، وضعیت وخیم زندانیان سیاسی در ایران، به ویژه زنان زندانی، را برجسته میکند
زینب جلالیان: از ۸۸ تهدید میشوم که اگر توبه نکنم زندهبهگورم میکنند
بر اساس اطلاع «ایرانوایر»، «زینب جلالیان»، زندانی سیاسی کُرد محکوم به حبس ابد در پیامی از زندان مرکزی یزد، درباره وضعیت نامساعد سلامتی خود اطلاعرسانی کرده و گفته که تحت فشار است تا «توبهنامه» امضا کند. در این پیام که توسط «قاسم بُعِدی»، حقوقدان و وکیل دادگستری در اختیار ایرانوایر قرار گرفته، خانم جلالیان گفته است که ۳ ماه است درگیر بیماری و دردی است که «خودش هم نمیداند چیست» و کادر درمان زندان هم بهجز تجویز مُسکن برای بهبود حال او، تاکنون هیچ اقدامی انجام ندادهاند. بر اساس این پیام، ماموران اطلاعات و مسوولان زندان یزد، هر از گاهی او را تحت فشار قرار میدهند که چنانچه توبه نامه امضا کند، به او مرخصی داده خواهد شد و به او گفته میشود که اگر اعتراف کند عضو «گروهک تروریستی» بوده و «پشیمان» است، آزاد خواهد شد. در بخشی از این پیام که بهصورت مکتوب و با لحن محاورهای به دست ایرانوایر رسیده و بهمنظور فصاحت بیشتر، تغییرات اندکی در آن صورت گرفته، خانم جلالیان گفته است: «دلیلی ندارد بعد از این همه سال چیزی که شما میخواهید را انجام بدهم. من به شما اعتماد ندارم. شما دروغگویید و ناصادق. او تاکید کرده که مسوولان سازمان زندانها از سال ۱۳۸۸ بهدنبال گرفتن توبه از او هستند و بارها تهدید شده که در زندان، «زنده بهگور» خواهد شد. زینب جلالیان که از سال ۱۳۸۶، بدون حتی یک روز مرخصی در زندان به سر میبرد، تاکید کرده است که در زندان «آزادتر» است اگر «قرار است بیرون از زندان حقیرانه زندگی کند.» او افزوده که امضای این توبهنامه، «از مرگ برایش سختتر» است و چنانچه آن را امضا کند، «اسیرتر» خواهد بود. بنا بر این پیام که هفته پیش از زندان یزد با واسطه به آقای بعدی، وکیل حقوقبشری رسیده و به طور اختصاصی در اختیار ایرانوایر قرار گرفته، زینب جلالیان گفته است که اگر «اصول انسانی» را زیر پا بگذارد، دیگر نمیتواند «در روی خودش نگاه کند.» او تاکید کرده است: «الان میتوانم خودم را در آینه نگاه کنم و بگویم درود بر تو دختر، ولی اون زمان فقط خودم را لعنت خواهم کرد.» خانم جلالیان که تنها زندانی سیاسی زن محکوم به حبس ابد است، خطاب به مسوولان قوه قضاییه و نهادهای امنیتی افزوده است: «من با امضای آن توبهنامهای که شما میخواهید دیگر چطور میتوانم در روی پدران و مادرانی که پارهتنشان ر از ایشان گرفتید نگاه کنم…من هرگز اسیر نیستم. تا پای جانم ایستادم تا شما را به اسارت خودم درآوردم.» این زندانی سیاسی همچنین تاکید کرده است: «اکنون سخت به آرامش رسیدهام. این اصلا آسان نبوده ولی ارزشمند است که آزادی من برایشان (مسوولان حکومت) خطر است. اسارت من برایشان خطر است. مرگ من برایشان خطر است و این برایم کافیست.» خانم جلالیان در پایان نیز گفته است: «به امید روزهای روشن! ای زمان یا تو را نخواهم زیست، یا تو را به زیبایی خواهم آراست…» زینب جلالیان، قدیمیترین زندانی سیاسی زن در ایران است که در هفدهمین سال از حکم حبس ابد خود بدون رعایت اصل تفکیک جرایم در زندان یزد بهسر میبرد. پیشتر سایت حقوق بشری هرانا اعلام کرده بود که با وجود مشکلات جسمانی متعدد از رسیدگی پزشکی مناسب و حق اعزام به بیمارستان محروم مانده است. در گزارش هرانا آمده که جلالیان به بیماری ناخنک چشم و بیماریهای کلیوی و گوارشی مبتلاست و چندی پیش به دلیل درد در ناحیه پهلوی سمت راست به بهداری زندان منتقل شده، اما پس از معاینه از سوی پزشک زندان، بدون دریافت درمان تخصصی، دوباره به بند بازگردانده شد. او پس از بازداشت برای ماهها در سلول انفرادی و تحت شکنجه قرار داشت تا علیه خود اعتراف کند. در اثر این شکنجهها او که فقط ۴۲ سال دارد، با مشکلات عدیده جسمی روبرو است
تیر ۲۰، ۱۴۰۳
جان رویا ثابت، شهروند بهایی، «در زندان در خطر است»
یک منبع نزدیک به رویا ثابت، شهروند بهایی، میگوید جان این زندانی در ایران در خطر است و او در تماس تلفنی روز یکشنبه «با حضور مأموران گفت که حالش خیلی وخیم است». این منبع مطلع که نخواست نامش فاش شود، روز دوشنبه ۱۸ تیرماه به رادیوفردا گفت که فشار خون خانم ثابت «به ۱۸ رسیده و همچنان در بلاتکلیفی در بازداشت به سر میبرد». رویا ثابت که ساکن امارات متحده عربی است و به ایران سفر کرده بود، ۲۶ بهمن پارسال پس از احضار توسط اطلاعات سپاه شیراز بازداشت شد. مأموران اطلاعات سپاه دو روز پیش از آن با ورود به منزل پدر و مادر این شهروند بهایی تمام وسائل و مدارک شخصی او را ضبط کرده بودند. اتهام این شهروند بهایی اعلام نشده ولی محمدعلی روحانیون، همسر خانم ثابت، میگوید بازداشت همسرش ارتباطی با مسائل سیاسی ندارد و او تنها «به دلیل اعتقادش به دیانت بهایی» دستگیر شده است. به گفته او، خانم ثابت برای مراقبت از پدر و مادرش که آلزایمر دارند به شیراز سفر کرده بود. جمهوری اسلامی ایران آیین بهایی را به رسمیت نمیشناسد و مقامات قضایی بارها بهائیان را «جاسوس و دشمن» خوانده و احکام اعدام، بازداشت، زندان و محرومیت از تحصیل و کسبوکار علیه آنها صادر کردهاند. برخورد با پیروان این آیین از زمان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ تشدید شده است.
حکم اعدام شریفه محمدی؛ وریشه مرادی و پخشان عزیزی هم در خطرند
صدور حکم اعدام برای «شریفه محمدی»، فعال کارگری از سوی دادگاه انقلاب اسلامی رشت انتقادهای شدید تشکلهای کارگری و صنفی در ایران را به همراه داشته است. علاوه بر این، شماری از چهرههای شناخته شده در میان جامعه مدنی ایران صدور چنین حکمی را ناروا و حاصل پروندهسازی آشکار نهادهای امنیتی علیه فعالان زن در حوزههای مختلف میدانند. «ایرانوایر» در برنامه پنجشنبه مرور اخبار استانهای غربی ایران که هر هفته ساعت هفت بعدازظهر در اینستاگرام به میزبانی «مریم دهکردی» برگزار میشود، درباره این حکم، تبعات آن بر جامعه مدنی زنان، وضعیت دیگر زنان فعال زندانی و حمایت جامعه مدنی کردستان از شریفه محمدی و دیگر زنان زندانی متهم به «بغی» پرداخت. «یحیی سرخانی»، فعال محیطزیست و از آسیبدیدگان جنبش «زن، زندگی، آزادی» و «لاله محمدی»، از نزدیکان شریفه محمدی نیز میهمانان این برنامه بودند. «چنین حکمی از کوچکترین وجاهت انسانی و قانونی برخوردار نیست. این حکم غیرانسانی برای منکوب کردن فعالان صنفی، مدنی و سیاسی است.» این بخشی از جملاتی است که در بیانیه «کمپین دفاع از شریفه محمدی» منتشر شد. این کمپین روز پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ اعلام کرد که شریفه محمدی، فعال کارگری زندانی در زندان «لاکان» رشت در یک رای «قرون وسطایی» و «جنایتکارانه»، از سوی دادگاه انقلاب اسلامی این شهر به اعدام محکوم شده است. این کمپین همچنین تاکید کرد که صدور حکم اعدام علیه محمدی، اعلام جنگ و صدور حکم مرگ علیه همه فعالان اجتماعی و مدنی خواهد بود و در ادامه خواهان لغو این حکم و آزادی بیقید و شرط او شد. «یحیی سرخانی»، فعال محیطزیست و از آسیبدیدگان جنبش «زن، زندگی، آزادی» که در زمان گفتوگو، از تبعات شلیک ساچمه به چشمش رنج میبرد اما با این وجود در این برنامه حضور پیدا کرده بود، صدور چنین حکمی با هدف تضعیف مقاومت مدنی از سوی زنان، به ویژه در کردستان را تایید کرد و گفت: «خانم شریفه محمدی زنی آگاه، صلحطلب، همسر و مادری پیشرو، الگوی شماری از زنان نزدیک خود بوده است. او سالها قبل، حتی پیش از ازدواج خود، یکی از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری بود. اعضای این کمیته همواره و قویا بر استقلال کمیته از کلیه گروههای سیاسی تاکید داشتهاند، حالا دادگاه انقلاب فعالیتهای این کمیته را به یک گروه مخالف جمهوری اسلامی با سابقه فعالیت مسلحانه نسبت داده است؛ ادعایی که از اساس نادرست است و فقط با هدف ارعاب جامعه مدنی مطرح شده است.» دادگاه شریفه محمدی روز ۱۹ خرداد ۱۴۰۳ در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی رشت برگزار شد. کانال تلگرامی «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» روز پنجشنبه خبر داد که «سیروس فتحی»، همسر این فعال کارگری زندانی خبر صدور حکم اعدام را به محمدی اطلاع داده و او محکم و استوار با این خبر دهشتناک برخورد کرده است. «لاله محمدی»، از نزدیکان شریفه محمدی در حضور کوتاهی در این برنامه زنده اینستاگرامی به «ایرانوایر» گفت: «من پنج صبح خبر را خواندم و هنوز در شوک هستم. میدانم که شریفه تماس کوتاهی با مادر و پسر ۱۳ سالهاش داشته است. خانوادهاش هم مبهوت هستند. متاسفانه از وضعیت خودش اطلاعی نداریم و نمیدانیم چه طور با این خبر قرار است کنار بیاید. اما شریفه بر اساس اصول خودش بر صلح و آشتی با جهان مقید است. این اتهام به شدت ناروا، غیرواقعی و غیرمنصفانه است و ما همه اعضای خانواده شریفه برای شکستن این حکم ناعادلانه تمام تلاشمان را میکنیم تا جان او را از این حکومت ستمگر باز پس بگیریم.» لاله محمدی با اشاره به عضویت شریفه محمدی در کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری میگوید: «شریفه خودش کارگر بوده، در یک خانواده کارگری به دنیا آمده، همیشه دغدغه اقشار آسیبپذیر را داشته و در کمیتهای عضو بوده که در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی کار و فعالیت میکرده است. شریفه را در زمانی که به زندان سنندج برده، آنقدر تحت شکنجه و آزار قرار داده بودند که به اتهامات بیاساسی که به او زدند، اعتراف اجباری کند. اما او تن به این کار نداد و مقاومت کرد تا جایی که مسوولان دادگاه انقلاب و زندان ترسیدند که بر اثر آزارهای جسمی و روحی، بلایی سرش بیاید و شریفه را دوباره به رشت منتقل کردند.» به گفته لاله محمدی، مصداق چنین اتهامات سنگینی به شریفه محمدی، صرفا ایمیلهایی است که در ارتباط با همکاری با کمیته در سالهای گذشته پیدا شده است: «شریفه در مراحل اول بازجویی، وکیل تسخیری داشت اما الان وکیل انتخابی دارد. ما متاسفیم که با این همه، چنین حکمی صادر شده است اما مصادیق صدور حکم آنقدر کودکانه و ناکافی هستند که فقط همان نام پروندهسازی را میشود روی آن گذاشت. من از همه کسانی که این برنامه را میبینند، میخواهم از کمپین دفاع از آزادی شریفه محمدی حمایت کنند. دوستان دغدغهمند شریفه این صفحه را برای تلاش در راستای آزادی او به راه انداختهاند و دیده شدنش میتواند در این راه کمک کننده باشد.» فعالان زن کُرد زندانی که با اتهام بغی مواجهاند. شریفه محمدی کُرد نیست و اصالتا ترک است اما با جامعه مدنی کردستان بسیار در تماس بوده است. کمیته کمک به تشکیل تشکلهای کارگری اعضای شناخته شدهای همچون «محمد صالحی» دارد و اعضای آن بارها بر استقلال این کمیته از کلیه احزاب و گروههای داخل و خارج از ایران تاکید کردهاند. شریفه اما تنها زنی نیست که به واسطه فعالیتهای مدنی و اجتماعی خود، آنهم در گذشته، به «بغی» متهم شده است. اتهام سنگین بغی برای دو فعال سیاسی زن کُرد بهنامهای «وریشه مرادی» و «پخشان عزیزی» نیز پیشتر نگرانیهایی را در میان فعالان و نهادهای حقوقبشری ایجاد کرده بود. این دو فعال سیاسی و مدنی در مردادماه ۱۴۰۲ در کردستان بازداشت شده بودند. وریشه مرادی با نام سازمانی «جوانا سنه»، عضو سازمان «کژار» یا «جامعه زنان آزاد شرق کردستان» است که وبسایت آن میگوید یک سازمان فعال در زمینه زنان، محیطزیست، دموکراسی و آزادیخواهی است. این سازمان نزدیک به حزب کارگران کردستان ترکیه است. یحیی سرخانی با اشاره به بازداشت وریشه مرادی همراه با ضرب و شتم و خشونت میگوید: «وریشه مرادی مددکار اجتماعی است و در مورد مشکلات زنان کردستان تحقیق میکند. مطالب زیادی نوشته و هدفش گسترش آگاهی است. خانم مرادی پنج ماه از مدت شش ماه بازداشت خود را در سلولهای انفرادی بازداشتگاههای اداره اطلاعات سنندج و ۲۰۹ اوین در تهران بود و باوجود پیگیریهای مداوم خانواده از نهادهای امنیتی، از سرنوشت او اطلاعی در دست نبود. در دادگاهی هم که پس از مدتها در روز یکشنبه ۲۷خرداد۱۴۰۳ در شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی برگزار شد، به هیچ یک از وکلای وریشه مرادی اجازه دفاع داده نشد. اینها در کنار هم این پیام را میرسانند که جمهوری اسلامی از حضور پررنگ زنان در کردستان و مناطقی که به عمد از نظر آگاهی و توسعهیافتگی محروم نگه داشته شدهاند، هراس دارد. افرادی مانند شریفه، وریشه، پخشان، سپیده قلیان، آتنا دائمی و همه زنانی که فعالیت مدنی میکنند، توان و قدرت ایجاد تغییرات مثبت در جهت اصلاح قوانین مردسالارانه، مطالبهگری و کوتاه کردن دست سنت و فرهنگ در نقض حقوق زنان را دارند. همین مهمترین علتی است که جمهوری اسلامی اینطور خشن با آنها و پروندههایشان برخورد میکند.» حمایتها از شریفه محمدی و فعالان مدنی و کارگری. «سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه» روز پنجشنبه ۱۴ تیر در بیانیهای در حمایت از شریفه محمدی نوشت او بی دادگاه و بدون طی مراحل شفاف و قانونی به اعدام محکوم شده است. این تشکل کارگری از حکم شعبه یک دادگاه انقلاب اسلامی رشت که بر اساس «اتهام واهی و بی پایه و اساس بغی» صادر شده است، انتقاد کرد و افزود: «[این حکم] به بهانه عضویت خانم شریفه محمدی در یک دهه قبل در کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری که یک تشکل کارگری مستقل و علنی بوده، صادر شده است.» سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه تاکید کرد که «حکم ظالمانه» علیه شریفه محمدی از کوچکترین وجاهت انسانی و قانونی برخوردار نیست و باید فوری لغو شود. این سندیکا صدور چنین حکمی را سناریوسازی علیه فعالان کارگری و مدنی توسط عوامل امنیتی و وابستگی کامل قضات و قوه قضاییه به نهادهای امنیتی توصیف کرد و نوشت: «[این رفتارها] از هرگونه حد و مرز و اصول و مبانی انسانی مدتها است که گذشته و حاکمیت باید در قبال این احکام ددمنشانه اعدام پاسخگو باشد.» «شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران» نیز در بیانیهای نوشت که شریفه محمدی پس از ماهها حبس ناعادلانه و اعمال انواع شکنجه و پروندهسازی در غیاب دادرسی عادلانه، به اعدام محکوم شد و آن را «حکم غیر انسانی برای منکوب کردن فعالان صنفی، مدنی و سیاسی» نامید. نگرانی از تشدید صدور احکام اعدام بعد از انتخابات .طی ماههای گذشته، دستکم ۱۵ زندانی سیاسی با اسامی «نسیم غلامیسیمیاری»، «حمیدرضا سهلآبادی»، «احسان روازژیان»، «امین سخنور»، «علی هراتیمختاری»، «حسین محمد حسینی»، «حسین اردستانی»، «امیر شاهولایتی»، «وحید بنیعامریان»، «پویا قبادی»، «محمد تقوی»، «مجتبی تقوی»، «بابک علیپور»، «ابوالحسن منتظر» و «اصغر دانشفر» با کیفرخواست اتهام بغی روبهرو شده و مانند شریفه محمدی، در خطر حکم اعدام هستند. یحیی سرخانی به «ایرانوایر» میگوید: «اگر پیروز این انتخابات سعید جلیلی باشد که وضعیت به همین منوال میماند اما اگر مسعود پزشکیان رییس جمهوری شود، تازه تقابل میان سپاه و دولت آغاز میشود. ما در سال ۱۳۹۲ شاهد بودیم که چهطور وقتی حسن روحانی انتخاب شد، شمار زیادی از فعالان مدنی و سیاسی که زندانی بودند و پروندههایشان در پروسه تحقیق و بررسی بود، ناگهان محکوم به اعدام شدند و احکامشان اجرا شد. این هم فقط جنگ قدرت است. در واقع، جناح اصولگرا و تندرو میخواهد انتقام واگذاری قدرت به جبهه مخالف را با قربانی کردن مردم بیگناه و اجرای احکامی بگیرد که در روندی ناعادلانه و بدون سند و مدرک کافی صادر شدهاند.» «سازمان حقوق بشر ایران» نیز هشدار داد که جمهوری اسلامی همواره بلافاصله پس از پایان انتخابات، به روند اجرای اعدام در کشور سرعت بخشیده است. این سازمان روز جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳، همزمان با برگزاری دور دوم انتخابات ریاست جمهوری در ایران با انتشار ویدیویی اعلام کرد: «همواره در روزهای قبل از انتخابات، حکومت برای کشاندن مردم به پای صندوقهای رای و کسب مشروعیت، اعدامها را به مدت دو هفته متوقف میکند.» «محمود امیری مقدم»، مدیر «سازمان حقوق بشر ایران» با اشاره به تجربه دورههای قبل، بر این باور است که مقامهای جمهوری اسلامی با هدف تشویق مردم به شرکت در انتخابات، اجرای احکام را کاهش میدهند و بلافاصله پس از انتخابات، آمار اعدام به شدت افزایش مییابد. امیری مقدم به مخاطبان و جامعه جهانی در خصوص موج اعدامهای پیش رو هشدار داد و از آنها خواست از حالا برای مقابله و واکنش مناسب به موج احتمالی اعدامها آماده شوند
تیر ۱۸، ۱۴۰۳
بند زنان زندان اوین؛ تداوم بازداشت و بلاتکلیفی حورا نیک بخت
حورا نیک بخت، متهم سیاسی، علیرغم گذشت بیست و شش روز از زمان بازداشت، کماکان به صورت بلاتکلیف در بند زنان زندان اوین بسر میبرد. به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حورا نیک بخت کماکان در بازداشت بسر میبرد. یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این متهم سیاسی، ضمن تایید این خبر به هرانا گفت: “خانم نیکبخت علیرغم گذشت بیست و شش روز از زمان دستگیری، همچنان به صورت بلاتکلیف در بند زنان زندان اوین بسر میبرد و تاکنون آزادی موقت وی میسر نشده است. او پیشتر در دادسرای اوین از بابت اتهاماتی از جمله تبلیغ علیه نظام مورد تفهیم اتهام قرار گرفته است.” حورا نیک بخت، شهروند ساکن تهران در تاریخ بیست و سوم خردادماه، پس از حضور در شعبه سوم بازپرسی دادسرای اوین بازداشت شد. این شهروند پیشتر با دریافت ابلاغیه ای به جهت دفاع از اتهام انتسابی به دادسرای مذکور احضار شده بود.
وریشه مرادی به دستور صلواتی ممنوعالتماس و ممنوعالملاقات است
براساس اطلاع «ایرانوایر»، «وریشه مرادی (جوانا سنه)» فعال حقوق زنان کُرد، تحت فشار قاضی «ابوالقاسم صلواتی»، از روز ۱۳اردیبهشت۱۴۰۳ از تماس تلفنی و ملاقات با خانواده و همچنین ملاقات با وکلایش محروم شده است. از سوی دیگر، صلواتی اجازه دسترسی و خواندن پرونده او را به وکلایش نداده است. طبق اطلاع ایرانوایر، روز ۲۴اردیبهشت پس از لغو اولین جلسه دادگاه، وریشه مرادی مجددا از بند زنان به بند ۲۰۹ منتقل میشود و تا روز ۲۷اردیبهشت، درباره موضوعات جدید و اتهاماتی فراتر از آنچه پیشتر به او تفهیم شده بود بازجویی میشود و سپس، دوباره به بند زنان اوین بازگردانده میشود. «شبکه حقوق کردستان»، روز یکشنبه ۲۷خرداد۱۴۰۳ خبر داد که پس از چند بار لغو، اولین جلسه دادگاه او در شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی برگزار شده، اما صلواتی به هیچیک از وکلای وریشه مرادی اجازه دفاع نداده است. وریشه مرادی، فعال حقوق زنان و عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان «کژار» است. پیشتر شبکه حقوق بشر کردستان به نقل از نزدیکان او خبر داده بود که به وریشه مرادی اتهام بغی از طریق عضویت یکی از احزاب کُرد اپوزیسیون حکومت جمهوری اسلامی تفهیم شده است. این اتهام بهدلیل عضویت در کژار به این فعال کُرد وارد شده است. در قوانین جمهوری اسلامی، اتهام «بَغی» به معنای «قیام مسلحانه علیه نظام» تعریف شده است و میتواند حکم اعدام را برای متهم در پی داشته باشد. دومین جلسه دادگاه وریشه مرادی درحالی بهزودی برگزار میشود که او به دستور قاضی پرونده، از حق تماس و ملاقات محروم است و وکلایش اجازه دسترسی و مطالعه پرونده او را ندارند. یک منبع آگاه به ایرانوایر گفته است هفته گذشته وقتی وکلا برای چندمین بار به برای مطالعه پرونده به شعبه پانزده دادگاه انقلاب مراجعه کردهاند، صلواتی به آنها گفته دیگر مراجعه نکنند. وریشه مرادی در تاریخ ۱۰مرداد۱۴۰۲ توسط نیروهای وزارت اطلاعات در سنندج بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. او در نهایت بعد از چهار ماه ناپدیدسازی قهری، در ۵دی پس از اتمام مراحل بازجویی، از بازداشتگاه وزارت اطلاعات به بند زنان زندان اوین انتقال یافت
نگهداری نوزاد هفتماهه در اوین؛ بیش از ۴۵۰ روز بلاتکلیفی والدین
نسیمه اسلام زهی و ارسلان شیخی، متهمان امنیتی سنی مذهب، بیش از ۱۵ ماه است که بازداشت شدند و در بلاتکلیفی بسر میبرند. خانم اسلام زهی به همرا...
-
خبرگزاری هرانا امروز سه شنبه سوم مردادماه، فاطمه حسینی، شهروند اهل یاسوج به دلیل آنچه “انتشار تصاویر غیراخلاقی و بی حجابی در شبکه های اجتم...
-
شماری از فعالین مدنی شهر سنندج با در دست داشتن پارچه نوشتههای نسبت به خشونت علیه زنان، در مقابل دادگاه این شهر تجمعی اعتراضی برگزار نمودند...
-
هرانا طی روزهای اخیر و امروز یکشنبه ۱۵ آبان ماه، دوشهروند از جمله یک دانشجو در جریان اعتراضات سراسری توسط نیروهای امنیتی در شهرهای مریو...