جستجوی این وبلاگ

آبان ۰۹، ۱۴۰۲

کانون صنفی معلمان ایران؛ آرمیتا به سرنوشت مهسا دچار و «پرپر» شد

VOAPNN

تصویری از آرمیتا گراوند

کانون صنفی معلمان ایران در بیانیه‌ای به جان‌باختن آرمیتا گراوند واکنش نشان داد و نوشت که «در حالی‌که هنوز مردم ایران در غم از دست دادن دختران و پسران جوان‌شان در جنبش زن، زندگی، آزادی، سوگوار و افسرده‌اند، دخترکی دیگر به همان سرنوشتی دچار می‌شود که ژینا مهسا امینی را پرپر کرد.»

در این بیانیه آمده است: «شرایط این ذهنیت هراس‌انگیز را در مردم ایجاد می‌کند که مبادا فردا دختر بعدی فرزند آنان باشد.»

کانون صنفی معلمان ایران تاکید کرده است که آرمیتا گراوند، یکی دیگر از دختران نوجوانی بود که جان با ارزشش را در راه تلاش برای حجاب اختیاری از دست داد.

این بیانیه مطالبه‌ حجاب اختیاری را ارزشمند دانسته و یکی از محورهای اساسی پیشبرد پروسه دموکراسی‌خواهی ایرانیان نامیده‌است.

در این بیانیه که روز دوشنبه منتشر شد، آمده است که دموکراسی بدون برابری جنسیتی قابل تحقق نیست و مطالبه حجاب اختیاری، خواسته‌ای «واقع‌بینانه و قابل‌تحقق و تلاشی در راستای تحقق این پروسه حیاتی است.»

بیانیه کانون صنفی معلمان تاکید می‌کند که «آرمیتا، ژینا/مهسا، نیکا، سارینا و …دختران مبارزی هستند که هر کدام در مقابل سیاست‌های فرهنگی/ ایدئولوژیک حاکمیت اقتدارگرا ایستادند و بهای این ایستادگی را با بذل جان‌شان دادند.»

این نهاد صنفی معلمان ایران پیگیری چنین «مقاومتی» را «مستلزم همراهی و همدلی نهادهای مدنی و صنفی و قراردادن حاکمیت اقتدارگرا در مقابل مسائل چالش برانگیز» دانسته است.

در این بیانیه آمده است که برخلاف نظر «برخی از به اصطلاح اپوزیسیون، آزادی حجاب نه تنها مسأله، که همچنان یکی از مسائل اصلی است.»

برهمین اساس کانون صنفی معلمان نوشته است که «وظیفه ما به عنوان یک نهاد مدنی» در حوزه آموزش و پرورش در «مواجه با آموزش ایدئولوژیک/فقهی پررنگ‌تر می‌شود.»

این کانون اعلام کرده که «مسئولیت اصلی ما نه تنها دفاع از دانش آموزان به عنوان فرزندان‌مان، که بیدارباش به برخی همکاران‌مان در راستای عدم همراهی با سیاست‌های فرهنگی حاکمیت در راستای تحکیم حجاب اجباری است.»

آرمیتا گراوند، دختر نوجوان ۱۶ ساله‌، صبح روز نهم مهر ۱۴۰۲، هنگام حرکت به سمت مدرسه‌، در ایستگاه مترو «میدان شهدای» تهران، به دلیل نپوشیدن مقنعه و رعایت نکردن حجاب اجباری حکومتی، در داخل واگن، مورد حمله یک نیروی «آمر به معروف» قرار گرفت و با هل دادن او، سرش به لبه در خروجی قطار برخورد کرد و پس از بی‌هوشی به کما رفت و در نهایت ششم آبان‌ماه خبر رسمی جان‌باختن او اعلام شد که با واکنش گسترده‌ای همراه بود.

آبان ۰۸، ۱۴۰۲

۱۲ دختر شیرینی «جشن حماس» را نخوردند؛اخراج شدند!

بالاترین

تصویر لینک

«برای روز حمله حماس به اسراییل در مدرسه هدی واقع در آموزش و پرورش منطقه ۵ تهران: دبیرستان دخترانه هدی فیلم جنایت‌های حماس بر علیه مردم اسراییل را نشان داده‌اند، جشن گرفته‌اند و شیرینی پخش کرده‌اند.

‏حدود ۱۲ دختر شیرینی نخورده‌اند که روز بعد همه رو اخراج کرده‌اند!

‏هیچ مدرسه دیگری هم قادر به ثبت‌نامشون نبوده. بچه‌ها میرن مدرسه‌های مختلف برای ثبت‌نام. پرونده رو تحویل می‌گیرن، فرداش که میرن ثبت‌نامشون منتفی میشه. توی سامانه لاک شده‌اند.»

آبان ۰۷، ۱۴۰۲

احضار مدیرمسئول روزنامه شرق در پی انتشار نظرسنجی حجاب اجباری

دویچه‌ وله

خبرگزاری میزان وابسته به قوه قضاییه جمهوری اسلامی روز پنج‌شنبه از احضار مدیرمسئول روزنامه شرق خبر داد. این احضار با انتشار یک نظرسنجی این روزنامه در خصوص لایحه حجاب و عفاف و مخالفت اکثریت بالای رأی‌دهندگان مرتبط است.

خبرگزاری میزان وابسته به قوه قضاییه جمهوری اسلامی روز پنج‌شنبه از احضار مدیرمسئول روزنامه شرق به منظور ارائه اسناد و مدارک مربوط به یک نظرسنجی این روزنامه در خصوص لایحه حجاب و عفاف خبر داده است.

خبرگزاری میزان اگرچه نامی از این روزنامه نبرده و موضوع نظرسنجی یاد شده را نیز ذکر نکرده، اما شواهد حاکی از آن است که اشاره این خبرگزاری به انتشار نتایج یک نظرسنجی از سوی روزنامه شرق است که روز سه‌شنبه منتشر شد. همراه با احضار مدیر مسئول روزنامه شرق این نتایج هم از صفحه آنلاین آن، شبکه شرق” حذف شد.

شبکه شرق در در توضیح نتایج نظرسنجی خود اعلام کرده بود که ۸۴ درصد از بین ۱۲ هزار و ۳۳۴ نفر شرکت‌کننده در این نظرسنجی، برابر با ۱۱ هزار و ۳۸۷ نفر، در پاسخ به این پرسش که “در صورت تبدیل لایحه عفاف و حجاب به قانون، اجرای آن می‌تواند به رعایت حجاب منجر شود؟” پاسخ منفی داده‌اند.

“لایحه عفاف و حجاب”، که در قالب ۹ ماده از سوی قوه قضائیه تدوین و پس از ارائه به دولت در قالب ۱۵ ماده به مجلس شورای اسلامی ارسال شده بود، واکنش‌های بسیاری را در بین رسانه‌ها و افکار عمومی برانگیخت.

اجرای آزمایشی ۳ ساله این لایحه پیش از این در چهارشنبه ۲۹ شهریور ماه پس از بررسی در کمیسیون قضایی و حقوقی از طریق اصل ۸۵ قانون اساسی، با ۷۲ ماده به تصویب رسیده بود. در پی تصویب این لایحه در مجلس شورای اسلامی، زهره سادات لاجوردی، نماینده تهران در مجلس یازدهم مدعی شده بود که “اکثر مردم” با اجرای قانون حجاب اجباری موافق‌اند و «در کمتر از ۳ سال، تغییرات چشمگیری در کشور رخ خواهد داد و مشکل بی‌حجابی برطرف می‌شود.»

در همین حال سخنگوی شورای نگهبان روز سه‌شنبه دوم آبان، اعلام کرد که مصوبه “حجاب و عفاف” پس از “بررسی در ۱۰ جلسه کارشناسی، واجد ابهاماتی شناخته و به مجلس شورای اسلامی برگردانده شد.”

مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در جلسه روز ۲۹ مهر خود، اعلام کرده بود که دو ماده از لایحه مذکور به دلیل ابهام در تعریف واژه‌هایی همچون “بی عفتی، بی‌حجابی و بدپوششی” در بند ۳ ماده ۱۳ این لایحه و همچنین “ابهام در برخی تعابیر و نحوه تاثیر گزارش‌ها بر تصمیمات مسئولان در ماده ۳۲”، با “سیاست‌های کلی نظام” مغایر است.

پیش از این راوینا شمدسانی، سخنگوی دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد ضمن محکوم کردن تصویب لایحه موسوم به “عفاف و حجاب”، این لایحه را “در تضاد آشکار با قوانین بین‌المللی” توصیف کرده و گفته بود که این لایحه “مجازات‌های زندان را به میزان قابل توجهی افزایش می‌دهد و برای زنان و دخترانی که از قوانین پوشش اجباری تبعیت نمی‌کنند، جریمه‌های مالی بسیار سنگینی در نظر گرفته است.”

آبان ۰۶، ۱۴۰۲

محکومیت ده ساله برای سروه پورمحمدی، از سنندج

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی

سروه پورمحمدی

سروه پورمحمدی، عضو انجمن فرهنگی اجتماعی «نوژین» از سوی دادگاه انقلاب سنندج به اتهام تشکیل گروه و دسته‌جات، به ده سال حبس محکوم شد.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، سروه پورمحمدی، عضو انجمن فرهنگی اجتماعی «نوژین» توسط شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج به ١٠ سال حبس تعزیری محکوم شد.

دادگاه انقلاب سنندج به ریاست قاضی (کرمی) به اتهام «تشکیل گروه و دسته‌جات» این حکم را برای خانم پورمحمدی صادر کرده است.

حکم حبس این عضو “نوژین” روز پنج‌شنبه چهارم مهرماه از طریق وکلایش دکتر جوامیر عبداللهی و هیمن مجیدی به وی ابلاغ شده است.

روز دوشنبه بیست و چهارم بهمن‌ماه ١٤٠١، سروه پورمحمدی با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت تا پایان مراحل دادرسی از کانون اصلاح و تربیت سنندج آزاد شد.

روز یکشنبه نهم بهمن‌ماه ١٤٠١، این شهروند در حین پیگیری وضعیت اعضای بازداشتی انجمن فرهنگی – اجتماعی “نوژین” در دادگاه انقلاب سنندج توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود.

آزادی اعظم غلامی زهاب از زندان وکیل آباد مشهد

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی

اعظم غلامی زهاب

اعظم غلامی زهاب، شهروند ساکن مشهد از اتهام‌های انتسابی تبرئه و از زندان وکیل آباد این شهر آزاد شد.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، روز پنج شنبه چهارم آبان ماه ۱۴۰۲، اعظم غلامی زهاب، شهروند ساکن مشهد توسط دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی از اتهامات انتسابی تبرئه و از زندان وکیل آباد این شهر آزاد شد.

یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این شهروند گفت: “خانم غلامی زهاب روز چهارشنبه سوم آبان ماه، در شعبه ۳۵ دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی از بابت اتهامات انتسابی تبرئه و روز گذشته از زندان وکیل آباد مشهد آزاد شد.”

پیش‌تر خانم غلامی زهاب توسط شعبه پنجم دادگاه انقلاب مشهد از بابت اتهام “تشکیل گروه با هدف برهم زدن امنیت کشور” به ده سال حبس، از بابت اتهام “اجتماع و تبانی علیه نظام” به پنج سال و از بابت “تبلیغ علیه نظام” به یک سال حبس، مجموعا شانزده سال حبس محکوم شده بود.

آبان ۰۵، ۱۴۰۲

الهام مدرسی با تکرار شعار «جانم فدای ایران»: برای اعتراف اجباری به «عضویت در کومله» شکنجه شدم

VOAPNN

الهام مدرسی

الهام مدرسی، از معترضان بازداشت‌شده در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ که مدتی در زندان کچویی به سر برد، شهادتنامه‌ای درباره شکنجه‌ها در بازداشت منتشر کرده است.

الهام مدرسی که در زمان بازداشت ساکن فردیس در استان البرز بود و اکنون در ترکیه به سر می‌برد، در متنی که در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرده گفته است که «در جنبش زن زندگی آزادی حضوری فعال» داشت.

او که اهل استان کردستان است، در این متن با تأکید بر شعار «جانم فدای ایران» و «پاینده باد ایران»، گفته در بازداشت برای اعتراف به «عضویت در کومله» تحت شکنجه قرار گرفته و پس از آزادی نیز تهدیدها علیه او و خانواده‌اش ادامه داشته است.

الهام مدرسی گفته است: «در نهایت به خاطر تهدید و فشارهای امنیتی روی خودم و خانواده‌ام مجبور به ترک خاکی شدیم که برایش تا مرز جان جنگیدیم. اکنون در ترکیه در بلاتکلیفی مطلق به‌سر می‌برم.»

او با بیان این که یازدهم آبان ۱۴۰۱ بازداشت شده بود، تأکید کرده است: «دوازده نفر از مأموران سرکوب به منزل‌مان یورش آوردند، مادرم را با خشونت هل دادند، روی سر مادر و برادرم اسلحه (کلت) گذاشتند، به من چشم‌بند زدند و بردند.»

در این شهادتنامه که الهام مدرسی دوم آبان آن را منتشر کرده، با بیان این که سه ماه در زندان بوده، نوشته است: «تمام مدت تحت شدیدترین شکنجه‌های جسمی بودم و ضرب و شتم شدید در نهایت منجر به خونریزی داخلی من شد. مأموران اطلاعات نیز برگهٰ سونوگرافی من را از بیمارستان گرفتند و پاره کردند.»

او فاش کرد که بازجوها «به دروغ می‌گفتند که برادرم در اتاق مجاور تحت شکنجه مأموران است یا مدام من را تهدید به تجاوز می‌کردند و تلاش برای گرفتن اعتراف اجباری که بگویم اسلحه داشته‌ام و عضو حزب کومله کردستان هستم. در حالی که من فقط به اوضاع ایران اعتراض داشتم و در مقابل ظلمی که به مردم می‌شد.»

مدرسی با اعلام این که بازجوها در زمان بازداشت «هر روز از ساعت ۷ صبح تا ۱۱ شب» در مجموع «۱۴۰ ساعت» بازجویی کرده‌اند، گفت: «سناریویی که برای ما طرح‌ریزی کرده بودند این بود که تحت شکنجه به عضویت در حزب کومله اعتراف کنم و در نهایت این اعترافات اجباری منجر به صدور حکم اعدام برای من بشود.»

او با اشاره به این که اتهام او در کیفرخواست «محاربه» ذکر شده بود، گفت که «در تمام مدتی که زندانی بودم به داروهایم و مراقبت پزشکی دسترسی نداشتم و حال عمومی من روزبه‌روز بدتر می‌شد.»

این زندانی سیاسی سابق با بیان این که در زندان دچار «سیروز کبدی» شده، گفته است: «در بهداری زندان به دلیل درد شدیدی که از ناحیه کبد داشتم به من آمپول‌هایی تزریق می‌شد که حالم را بدتر می‌کرد، چنان که حتی به سختی قادر به نفس کشیدن بودم.»

الهام مدرسی همچنین عنوان کرده که پس از آزادی با وثیقه «پنج میلیاردی» در دوم بهمن، خود و خانواده‌اش «توسط شماره‌های ناشناس تهدید به مرگ» می‌شدند و «مدام به وزارت اطلاعات احضار و بازجویی» می‌شدند.

این زندانی سیاسی پیشین که اکنون در ترکیه و در «بلاتکلیفی» به سر می‌برد، گفته «به خاطر حال عمومی وخیم و از دست دادن بخش عمده ای از کبدم دو الی سه روز هفته در بیمارستان بستری‌ام» و «نمی‌دانم با وجود نداشتن بیمه و هزینه‌های بالای درمان تا کی می‌توانم زنده بمانم.»

الهام مدرسی با وجود بیماری در دوره بازداشت به همراه ۱۴ زندانی سیاسی دیگر در بند زنان زندان کچویی فردیس در اعتراض به روند دادرسی اعتصاب غذا کرده بود.

او پیشتر و در پی از خروج از ایران وضعیت «ناگوار» معترضان در زندان را در گفت‌وگو با صدای آمریکا شرح داده بود.

آبان ۰۴، ۱۴۰۲

مهاجرت اجباری آتنا دائمی به دلیل پیشرفت بیماری و نیاز به درمان

ایران‌وایر

مهاجرت اجباری آتنا دائمی به دلیل پیشرفت بیماری و نیاز به درمان

«آتنا دائمی»، فعال حقوق بشری که نزدیک به هفت سال را در زندان سپری کرده، در رشته توییتی با اشاره به سختی‌های این سال‌ها، اعلام کرد که بر اثر عدم رسیدگی در زندان به «بیماری ام‌اس پیشرفته» مبتلا شده و به دلیل پیشرفت بیماری و نیاز به درمان ناچار شده مهاجرت کند.

این فعال حقوق بشری روز چهارشنبه در شبکه ایکس نوشت: «از مهر ۱۳۹۳ تا بهمن ۱۴۰۰ تنها ۹ ماه از زندان آزاد بودم. به دلیل فعالیت مدنی در راستای دفاع از حقوق بشر و مخالفت با اعدام در مجموع در ۹ پرونده به بیش از ۱۹ سال حبس محکوم شده بودم که هفت سال آن لازم الاجرا بود و در نهایت در بهمن ۱۴۰۰ پس از ۶سال و ۷ ماه حبس، که پنج سال و نیم آن بدون مرخصی سپری شده بود از تبعید و از زندان آزاد شدم. در زندان به دلیل اعمال فشارهای نهادهای امنیتی و عوارضی که بر جسمم داشت بارها به بیماری ام‌اس مشکوک شدم اما سپاه و اطلاعات ج.اسلامی مانع تشخیص و درمان بیماری شدند و مدام برای من و خانواده‌ام پرونده‌سازی کردند. وقتی از زندان آزاد شدم پس از آزمایشات پزشکی متوجه شدم به ام‌اس مبتلا هستم که در طول حبس به دلیل عدم رسیدگی پزشکی،پیشرفت قابل توجهی داشته. دارو و درمان بسیار پر هزینه بود و برخی داروها در ایران نبود».

خانم دائمی افزوده که «بسیاری گفتند برای تامین امنیت و برای درمانت از ایران برو اما همچون همیشه خواستم بمانم و در صحنه مبارزه حضور فیزیکی داشته باشم تا بتوانم نقش خود را در آن ایفا کنم. اهداف و برنامه های سیاسی و ‌شخصیِ زیادی داشتم که علیرغم اعمال فشارها و سرکوب‌ها می‌خواستم برای رسیدن به آنها تلاش کنم و هرگز به رفتن فکر نمی‌کردم.»

او با اشاره به اینکه به دلیل فعالیت‌های حقوق بشری‌اش «بارها مورد تهدید» قرار گرفته نوشته که از روزهای اول اعتراضات مهسا «از همان روزهایی که او در بیمارستان بود متوجه شدم که اگر بخواهم بمانم و ادامه دهم باید مانع بازداشتم شوم.»

این زندانی سیاسی سابق در ادامه رشته توییتش نوشته«با یک ساک لباس و یک گوشی بدون سیم کارت ۸ ماه مخفیانه از شهری به شهر دیگر رفتم می‌دانستم که ج.ا دشمن آزادی ست و اگر به خانه برگردم قطعا به واسطه فعالیت هایم علیه رژیم بازداشت خواهم شد بارها از طریق بازداشتی ها پیام تهدید برایم فرستادند.»

خانم دائمی افزوده که درمان بیماری‌اش «به دلیل مخفیانه زیستن» متوقف شد و حال جسمانی‌اش طی یکسال گذشته هر روز بدتر شده است. او نوشته در نهایت به دلیل پیشرفت بیماری و نیاز به درمان پس از ۸ ماه در ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ به همراه خواهر بزرگترش مجبور شده به سختی از ایران خارج و به کردستان عراق برود.

آتنا دائمی نوشته پس از شش ماه اقامت غیرقانونی در کردستان عراق، از طریق سازمان‌های حقوق بشری توانسته به کانادا برود.

او ضمن تشکر از کسانی که در یک سال گذشته به او کمک رسانی کردند، نوشت: «در اتاق های بازجویی، در محوطه زندان اوین، قرچک و لاکان بارها مرگ بر ج.اسلامی را فریاد زده‌ام و امروز هم تنها وظیفه‌ام این است که کمک کنم نابودی آن فرا رسد تا آزادی، عدالت و احقاق حقوق همه ما را به ارمغان آورد.»

نگهداری نوزاد هفت‌ماهه در اوین؛ بیش از ۴۵۰ روز بلاتکلیفی والدین

 نسیمه اسلام زهی و ارسلان شیخی، متهمان امنیتی سنی‌ مذهب، بیش از ۱۵ ماه است که بازداشت شدند و در بلاتکلیفی بسر میبرند. خانم اسلام زهی به همرا...