جستجوی این وبلاگ

تیر ۰۵، ۱۴۰۲

بلاتکلیفی چهارماهه ستایش امیری دانشآموز ساله در زندان شیراز

هه‌نگاو

بلاتکلیفی چهارماهه ستایش امیری دانش‌آموز ۱۷ ساله در زندان شیراز

ستایش امیری، دانش‌آموز ١٧ ساله اهل لارستان و معترض به حملات شیمیایی علیه دانش‌آموزان، چهارمین ماه حبس خود را با بلاتکلیفی کامل در زندان عادل‌آباد شیراز سپری می‌کند.

بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، ستایش امیری، ١٧ ساله و اهل شهرستان لارستان مدت صد و پنج روز گذشته را با بلاتکلیفی در زندان عادل‌آباد شیراز در حبس به سر برده است.

پیشتر هه‌نگاو طی گزارشی از فشار شدید روانی و جسمانی بر ستایش امیری برای اذعان و پذیرفتن سناریوی نهادهای اطلاعاتی نظیر “ارتباط با رسانه‌ بیگانه” و “مسموم‌سازی دانش‌آموزان” خبر داده بود.

در همین رابطه، بخشی از اعترافات اجباری ستایش امیری و چند دانش‌آموز دیگر به نام‌های ستایش داروغه ۱۶ ساله، عرفانه هنر ۱۸ ساله، علیرضا باقری و ابراهیم امیری، پدر ستایش، در یک برنامه تلویزیونی صداوسیمای جمهوری اسلامی با تلفیقی از ویدئوهای تدوین‌شده و اطلاعات نامشخص، پخش شده بود.

این افراد اواسط اسفند ماه ١٤٠١ توسط نیروهای حکومتی بازداشت شده و پس از مدتی به زندان عادل‌آباد شیراز انتقال داده شدند.

هه‌نگاو مطلع شده است که هر یک از عرفانه هنر، ستایش داروغه و علیرضا باقری آزاد شده‌اند. ابراهیم امیری اخیراً به زندان شهر اوز منتقل شده و ستایش امیری همچنان در زندان عادل‌آباد شیراز نگهداری می‌شود.

بازداشت حمله کننده به اردوی دختران تیم ملی ووشو

ایران‌وایر

«امیر صدیقی»، رئیس فدراسیون ووشو، به «اعتمادآنلاین» گفته که مهاجمِ خوابگاه دختران تیم ملی ووشو، «احسان پهلوان‌ده» بوده که سه دختر او از تیم همدان در مسابقات قهرمانی کشوری شرکت کرده بودند.

پس از انتشار خبر حمله به خوابگاه دختران تیم ملی ووشو، رئیس فدراسیون ووشو اعلام کرد مهاجم که پدر چند نفر از اعضای این تیم بوده بازداشت شده و دختران او نیز از تیم حذف خواهند شد.

«امیر صدیقی»، رئیس فدراسیون ووشو، به «اعتمادآنلاین» گفته که مهاجمِ خوابگاه دختران تیم ملی ووشو، «احسان پهلوان‌ده» بوده که سه دختر او از تیم همدان در مسابقات قهرمانی کشوری شرکت کرده بودند.

به گفته آقای صدیقی، پدر دختران ووشوکار روز ۳۰ خرداد در جریان برگزاری مسابقات با عوامل و داوران «درگیری فیزیکی» پیدا کرده و همین منجر به بازداشت او شده بود، اما پس از آزادی بار دیگر با حضور او در فدراسیون، تنش‌ها بالا گرفت و در ادامه منجر به حمله او با همراهی دختران و همسرش به خوابگاه دختران شد.

برخی خبرگزاری‌ها پیشتر گزارش کرده بودند که در درگیری پیش‌آمده، کارمندان فدراسیون با «بیل» به همسر آقای پهلوان‌ده حمله کرده بودند و احتمالا حمله او و خانواده‌اش به خوابگاه، واکنشی به این اقدام بوده است.

رئیس فدراسیون ووشو همچنین افزوده که آقای پهلوان‌ده در مسابقات قهرمانی پارسال نیز با برخی ورزشکاران درگیر شده و با پیگیری قضایی به ۱۵ ماه حبس و ۲۷ ضربه شلاق محکوم شده بود.

آقای صدیقی درباره وضعیت دختران آقای پهلوان‌ده در تیم ووشو گفت که با توجه به نقش آن‌ها در «سنگ‌پراکنی» آنها «دیگر در تیم جایگاهی ندارند». با توجه به انتقادهای صورت‌گرفته از نحوه دسترسی آسان به خوابگاه دختران تیم ملی ووشو که در مجموعه ورزشی آزادی قرار دارد فدراسیون ووشو این موضوع را ناشی از قصور «حراست» این مجموعه ورزشی عنوان کرده بود.

در واکنش، مرکز حراست وزارت ورزش و جوانان روز شنبه، سوم تیر در بیانیه‌ای اعلام کرد که «درخواست فدراسیون ووشو مبنی ‌بر ممنوعیت ورود شخص یا اشخاصی معین به مجموعه ورزشی آزادی و ساختمان فدراسیون به دفتر مرکزی حراست وزارت ورزش و جوانان واصل نشده است.»

تیر ۰۳، ۱۴۰۲

روایت نسیبه شمسایی درباره برهنگی اجباری زنان در زندان

رادیو فردا

عکس مربوط به فضای داخلی یکی از زندان‌های زنان در ایران است.

به‌دنبال انتشار روایت‌های شاهدان عینی از برهنه‌کردن اجباری زنان زندانی در زندان‌های جمهوری اسلامی و تکذیب قوه قضائیه، روایتی از نسیبه شمسایی، زندانی سیاسی سابق نیز در این زمینه منتشر شده است.

خانم شمسایی در برنامه زنده اینستاگرامی دادبان، گفت که در زندان مأموران «بارها او را مجبور به برهنه‌شدن به بهانه بازرسی بدنی» کردند، در حالی که این کار به «فرد بازداشتی و من احساس تجاوز را القا می‌‌کرد».

این فعال برابری جنسیتی پیش از این ضمن روایت تجربه‌های مشابهی از آنها با عنوان «تحقیر» و «شکنجه روانی» نام برده، گفته بود که مأموران حتی یک بار او را در حالی که «پریود» بوده مجبور به برهنگی کامل و بشین پاشو کرده‌اند.

بازداشت خانواده فریبا بلوچ فعال حقوق زنان

دویچه وله

فریبا بلوچ، کنشگر حقوق بشر ساکن لندن از به گروگان‌گرفته شدن پسر و برادرش در ورودی ایرانشهر از سوی جمهوری اسلامی خبر داد. او می‌گوید، این افراد بی هیچ دلیلی و فقط به‌ خاطر فعالیت‌های او گروگان گرفته شده‌اند.

بازداشت این دو عضو خانواده فریبا بلوچ در شرایطی رخ داد که محمد ملازهی ۲۵ ساله به استقبال خواهرزاده‌ خود؛ عامر دادآفرین ۱۸ ساله رفته بود.

گزارش‌ها حاکی از آن‌اند که عامر دادآفرین، فرزند فریبا بلوچ، برای دیدار با مادرش به طور قانونی به بریتانیا سفر کرده بود و حین بازگشت از تهران، بدون هیچ دلیلی به همراه دایی خود در ورودی ایرانشهر بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.

فریبا بلوچ در توییتی که در همین زمینه منتشر کرده می‌گوید که این افراد تنها به جرم نسبت فامیلی با او بازداشت شده‌اند.

فشار بر فعالان سیاسی و مدنی و همچنین گروگان‌گیری به قصد ساکت کردن مخالفان در خارج از کشور از جمله روش‌های رایج در جمهوری اسلامی است. در ماه‌های اخیر نیز بارها و بارها خانواده زندانیان و یا جان‌باختگان خیزش سراسری تحت فشار قرار گرفته‌اند تا از مواضع خود دست بکشند یا دست‌کم سکوت کنند.

تیر ۰۲، ۱۴۰۲

شکایت دختر جمشید شارمهد از مقامات قضایی جمهوری اسلامی

ایران‌وایر

«غزاله شارمهد»، دختر جمشید شارمهد که در ایران به اعدام محکوم شده، علیه هشت نفر از مقام‌های قضایی جمهوری اسلامی به دادستانی فدرال آلمان شکایت کرد.

در پی بالا گرفتن نگرانی‌ها از اعدام قریب‌الوقوع «جمشید شارمهد» شهروند دوتابعیتی ایرانی-آلمانی، دختر او از هشت مقام قضایی جمهوری اسلامی شکایت کرد.

«غزاله شارمهد»، دختر جمشید شارمهد که در ایران به اعدام محکوم شده، علیه هشت نفر از مقام‌های قضایی جمهوری اسلامی به دادستانی فدرال آلمان شکایت کرد.

خانم شارمهد از این مقامات قضایی به اتهام «نقض حقوق بشر، آدم‌ربایی و بدرفتاری با پدرش» شکایت کرده است.

جمشید شارمهد فعال سیاسی و مجری رادیویی، متولد سال ۱۳۳۴، تبعۀ ایران و دارای تابعیت مضاعف آلمان است. شارمهد ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ در دوبی توسط ماموران امنیتی ایران ربوده و به تهران منتقل شد. او به مشارکت در عملیات بمب‌گذاری در یک حسینیه در شیراز متهم شده است.

وزارت اطلاعات ایران این زندانی دوتابعیتی را وادار به اعتراف اجباری علیه خودش کرد و بلافاصله پس از رسانه‌ای شدن خبر بازداشت او، این اعترافات از صداوسیما پخش شدند. در فیلم اعترافات اجباری او، صداوسیمای جمهوری اسلامی این شهروند دوتابعیتی را به عنوان رئیس «گروه تندر» (رسانه منتسب به انجمن پادشاهی ایران در آمریکا) معرفی کرد.

او در دادگاه‌های جمهوری اسلامی به «فساد فی‌الارض» متهم شد. قوه قضاییه اعلام کرد که حکم اعدام آقای شارمهد از سوی دیوان عالی کشور تأیید شده است.غزاله شارمهد بارها دولت فدرال آلمان را به «کم‌کاری» در پرونده پدرش متهم کرده است.

علاوه بر بیانیه‌های دولت آلمان، «سازمان عفو بین‌الملل» روز ۲۶ فروردین ۱۴۰۰ هشدار داده بود که جمشید شارمهد با خطر اعدام روبه‌رو است و در نامه‌ای خطاب به رییس قوه قضاییه ایران خواستار آزادی این زندانی سیاسی شد.

تیر ۰۱، ۱۴۰۲

انتقال آتنا فرقدانی به آیسییو در پی اعتصاب غذا در زندان

VOAPNN

آتنا فرقدانی

آتنا فَرقَدانی، هنرمند کاریکاتوریست و فعال مدنی که در زندان قرچک اعتصاب غذای خشک کرده بود، چهارشنبه ۳۱ خرداد به بخش آی‌سی‌یو یک بیمارستان منتقل شد.

محمد مقیمی، وکیل او، در توییتی اعلام کرد که خانم فرقدانی «در اعتراض به مسمومیت غذایی» در زندان اعتصاب غذای خشک کرده بود.

او همچنین در توییت دیگری نوشت: «لحظاتی پیش، موکلم آتنا فرقدانی به بخش “آی سی یو” بیمارستان منتقل شد.»

به گفته محمد مقیمی، «وخامت حال» آتنا فرقدانی «به علت ضرب و جرح در زندان و پیامدهای اعتصاب غذای خشک بوده است.»

وکیل آتنا فرقدانی در روزهای گذشته به بخش فارسی صدای آمریکا گفت که این هنرمند منتقد، پس از آزادی در سال ۹۵ همواره از سوی نهادهای امنیتی مورد اذیت و آزار قرار گرفته و تلفن او نیز دائما شنود شده است و حالا اعتراض او به این آزارها، بهانه‌ای برای تشکیل پرونده به اتهام اخلال در نظم عمومی و بازداشتش شده است.

خرداد ۳۱، ۱۴۰۲

درباره فرمان گردن شکستن توضیحات پلیس مازندران درباره برداشت اشتباه از ماجرای شکستن گردن هنجار شکنان

بالاترین

تصویر لینک

این که روابط عمومی نیروی انتظامی مازندران اعلام کرده منظور سردار از ناهنجاری، مفسدان اقتصادی و سارقان و مواد فروش‌ها بوده اند نه بی حجاب ها، نشان می دهد که خودشان هم متوجه ادبیات نامناسب و تحریک آمیز شده اند و خواسته اند فضا را مدیریت کنند!

فرمانده انتظامی مازندران در بازدیدی که از سواحل این استان داشته به نیروهای تحت امرش دستور داده است که هر کسی در این استان هنجارشکنی کرد، به حکم قانون گردنش را بشکنید و افزوده است: “پاسخش با من”. ساعاتی بعد، روابط عمومی نیروی انتظامی مازندران اعلام کرد که مصداق ناهنجاری در کلام سردار، بی حجاب ها نبودند بلکه مفسدان اقتصادی و دزدان و قاچاقچیان مواد مخدر هستند.

روابط عمومی استاندار مازندران نسبت به جزییات محتوای ویدئوی منتشر شده از فرمانده نیروی انتظامی استان ابراز تردید کرده و گفته مشخص نیست آیا این ویدئو تقطیع شده بوده یا خیر؟ یا اصلا منظور فرمانده از هنجار شکنان چه بوده است؟ شاید منظور او کسانی باشد که سرخود اقدام به برخورد با شهروندان میکنند، مثل آن آقایی که روی سر خانم بی حجاب ماست ریخته بود.

درباره جزییات اظهار نظر فرمانده نیروی انتظامی استان مازنداران سرهنگ ساداتی معاون فرهنگی و اجتماعی فرماندهی انتظامی استان مازندران گفته منظور سردار، «سارقان و اراذل» بوده است.

سرهنگ ساداتی می افزاید ایشان راجع به مخلان نظم امنیت صحبت کردند. بحث ایشان، سارقان در حرکت، معاندین، اراذل و اوباش و کسانی که سلب امنیت و آسایش و تعرض به مردم می‌کنند، بوده است. همه فکر کردند ایشان راجع به حجاب و عفاف حرف زده‌اند! نخیر، ایشان در مورد فعالیت‌هایی حرف زدند که امنیت روانی مردم را دچار اخلال می‌کند؛ فعالیت‌هایی نظیر حوزه اراذل و اوباش، سرقت و مواد مخدر. منظور ایشان این حوزه‌ها بوده است. ویدئو یک مقدار تقطیع شده است.

در این باره نکات زیر قابل تامل است:

۱ – این که روابط عمومی نیروی انتظامی مازندران اعلام کرده منظور سردار از ناهنجاری، مفسدان اقتصادی و سارقان و قاچاقچیان مواد مخدر بوده اند نه بی حجاب ها، نشان می دهد که خودشان هم متوجه ادبیات نامناسب و تحریک آمیز به کار رفته شده اند و خواسته اند فضا را مدیریت کنند؛ باز هم خوب است و البته بجاست درباره مفسدان اقتصادی و سارقان و قاچاقچیان در جایی جز سواحل خزر صحبت کنند تا این گونه باعث سوءتفاهم نشود!

۲ – این که یک فرمانده عالی رتبه که قاعدتا باید حافظ قانون باشد، این گونه در روز روشن به شکستن گردن دستور می دهد، بسیار شگفت انگیز و شرم آور است چرا که در هیچ قانونی، شکستن گردن – حتی گردن سارقان – وجود ندارد و ایشان دستور به امر غیرقانونی داده است.

وانگهی، پلیس ، حتی اگر درجه اش سرتیپ و جایگاهش فرماندهی انتظامی استان باشد، حق صدور حکم ندارد و این مهم، صرفا با دادگاه صالح است.

۳ – ایشان گفته که گردن را بشکنید پاسخش با من.
اگر همین فردا یک درجه دار، گردن یک دزد را بشکند، آیا آن درجه دار می تواند در دادگاه بگوید که من شکستم ولی فرمانده جوابگو است؟
معلوم است که خیر؛ به این پدیده در علم حقوق می گویند امر غیرقانونی از آمر قانونی که غیرمطاع است.

واقعا چرا یک فرمانده باید این گونه نیروهای تحت امرش را به امر غیرقانونی بخواند؟ آن هم در علن! و خفا را الله اعلم!

۴ – ممکن است بگویند منظور از شکستن گردن، برخورد قاطع بوده است و فقط ادبیاتش قشنگ نبود و استناد کنند که گفته است “به حکم قانون”.

اگر منظور برخورد قانونی بوده، چه نیازی است به تاکید بر “پاسخش با من”؟

برخورد قانونی، اساسا بازخواست و مسوولیتی را متوجه کسی نمی کند که آقای فرمانده این گونه با ایثارگری(!) مسوولیت اش را به گردن گرفته است.

سروناز احمدی از زندان اوین به مرخصی اعزام شد

 دقایقی پیش سروناز احمدی، فعال حقوق کودکان محبوس در زندان اوین به مرخصی درمانی اعزام شد. به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان ح...