جستجوی این وبلاگ

آذر ۰۴، ۱۴۰۱

آمنه زمانی، فعال حقوق کودکان، بازداشت شد

IRANWIRE

آمنه زمانی، فعال حقوق کودکان، بازداشت شد

آمنه زمانی، فعال حقوق کودکان، ظهر امروز پنجشنبه ۳‌آذر‌۱۴۰۱ بازداشت شد.

این فعال حوزه کودکان در پی حمله ماموران امنیتی به جلسه شبکه یاری کودکان کار بازداشت شده‌ است.

«بیدارزنی» در این رابطه به نقل از خانواده آمنه زمانی نوشت: «تمامی وسایل الکترونیکی فعالان شبکه یاری که جمعی از داوطلبان و مدیران در تشکل‌های عضو این شبکه هستند نیز ضبط شده است.»

تا این لحظه اطلاعی از نهاد بازداشت کننده و محل بازداشت این فعال حقوق کودک در دسترس نیست.

سحر مصیبی، فیلمساز، تصویری بدون حجاب اجباری از خود منتشر کرد

اینترنشنال

سحر مصیبی، فیلمساز، با انتشار تصویری بدون حجاب اجباری از خوددر اینستاگرام نوشت: «امروز آزاد شدم. این آزادی رو مدیون مردم سرزمینم هستم. مدیون خون‌های ریخته شده. خون مهسا و ندا و نیکا و نوید و ستار و کیان و… مدیون مادران داغ‌دیده، عزیزان در حبس و زنان و مردان دلیر کشورم.»

نرگس محمدی از اوین: از کشتار زنان به کشتار کودکان هم رسیده‌اند اما مقاومت مردم ادامه دارد

رادیو فردا

نرگس محمدی در نامه‌ای به ریاست شورای حقوق بشر سازمان ملل خواستار «مستندسازی کشتار و سرکوب» معترضان و «نظارت دائمی» این شورا بر رفتار حکومت ایران شد

نرگس محمدی از زندان اوین در نامه‌ای به ریاست شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد نوشت که نظام استبداد دینی در ایران با «سرکوب و کشتار» مانع از دستیابی مردم به حقوق خود از جمله دموکراسی و آزادی و رابطه نرمال و طبیعی با جهان برای توسعه کشور شده است.

این فعال مدنی و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر افزوده است: «زندان‌های حکومت مملو از زندانی است؛ هر روز در خیابان‌ها جوانان شجاع و بی‌گناه کشته می‌شوند؛ از کشتار زنان به کشتار کودکان هم رسیده‌اند اما مقاومت مردم ادامه دارد».

در این نامه که متن آن روز چهارشنبه دوم آذر و در آستانه نشست ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل منتشر شد، خانم محمدی با اشاره به اقدامات خشونت‌آمیز جمهوری اسلامی در برخورد با معترضان نوشته است: «از کدام نقض حقوق بشر در این حکومت بگویم؟ به سرکوب‌های سال‌های گذشته اشاره نمی‌کنم، چرا که خود پرونده‌های جداگانه می‌خواهد».

او در ادامه گفته است که حکومت در ایران دست به کشتار زنان و کودکان می‌زند و سپس با تهدید و ارعاب بازماندگان، آن‌ها را وادار به سکوت و اقدامات خود را انکار می‌کند.

در نامه سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر به موارد دیگری از اقدامات حکومت در سرکوب معترضان نیز اشاره شده است: «به کردستان لشکر می‌کشند. افراد را دستگیر می‌کنند، ساعت‌ها شکنجه می‌کنند تا علیه ظلم حکومت به خیابان نیایند. از خانواده در ازای آزادی فرزند شکنجه‌شده به بهانه خسارت زدن به اموال عمومی اخاذی می‌کنند».

نرگس محمدی در پایان ابراز امیدواری کرده است که تلاش شورای حقوق بشر «برای مستند کردن سرکوب و کشتار» توسط جمهوری اسلامی و نیز «نظارت دائمی شورای مزبور بر رفتار حکومت بتواند رعایت حقوق بشر را در مناسبات دولت‌ها در جای بهتری بنشاند».

بر اساس تازه‌ترین آمار سازمان حقوق بشر ایران که روز دوشنبه یکم آذر منتشر کرد، تعداد کشته‌شدگان اعتراضات جاری پس از ۱۰ هفته به «دست‌کم ۴۱۶ تن، از جمله ۵۱ کودک» رسیده و تنها طی هفته آخر آبان «بیش از ۷۲ نفر در ایران به‌دست مأموران» کشته شده‌اند.

دختری که جسدش در یخچال پیدا شد | روایت عجیب متهمان در پرونده قتل باران

همشهری آنلاین

مرگ کودک - قتل کودک

به گزارش همشهری آنلاین، سی‌ام مهرماه امسال، مأموران پلیس زمانی که برای دستگیری یک مواد فروش وارد خانه‌ای در شهرری شدند، با یخچالی روبه‌رو شدند که دورتا دور آن چسب زده شده بود. آنها تصور می‌کردند داخل یخچال موادمخدر جاسازی شده است اما وقتی در آن را باز کردند ناباورانه با جسد دختربچه‌ای حدودا ۶ساله مواجه شدند. دور جسد نایلون و پتویی پیچیده شده و با تحقیقات انجام شده معلوم شد که حدود ۲هفته از مرگ وی می‌گذرد.

هر چند داخل خانه کسی حضور نداشت اما در تحقیق از همسایه‌ها معلوم شد که مرد مواد فروشی که در آنجا زندگی می‌کند، از حدود ۲ماه قبل زن جوانی را به همراه دختر ۶ساله‌اش به نام باران به خانه خود آورده و با آنها زندگی می‌کرد. جسد کشف شده در یخچال متعلق به باران کوچولو بود اما عجیب اینکه مادر باران نیز همراه با مرد موادفروش ناپدید شده بود.

کارآگاهان اداره دهم آگاهی تهران در ادامه بررسی‌ها متوجه شدند که ‌مرد قاچاقچی پیش از این به اتهام خرید و فروش موادمخدر و سرقت بازداشت شده و به زندان افتاده بود. به این ترتیب پرونده وی از بایگانی بیرون کشیده شد و تحقیقات برای دستگیری این مرد و مادر باران که بی‌شک اسرار قتل باران را می‌دانستند ادامه یافت. فرار متهمان پرونده زمان زیادی طول نکشید و آنها صبح چهارشنبه وقتی به خانه قدیمی بازگشته بودند تا سر و گوشی آب بدهند، دستگیر شدند.

متهمان اما قتل باران را انکار کردند و مرد قاچاقچی گفت: من از چند روز قبل متوجه شدم که پلیس مبارزه با موادمخدر قرار است به خانه‌ام آمده و دستگیرم کند. آنطور که متوجه شده بودم فعالیتم لو رفته و مأموران فهمیده بودند که من در خانه‌ام مواد نگه می‌دارم و فروشنده هستم. به همین دلیل تصمیم گرفتم پیش دستی کنم و به همراه مادر باران که از مدت‌ها قبل با هم زندگی می‌کردیم از خانه فرار کنیم تا دست پلیس به ما نرسد. به همین دلیل باران را در خانه جا گذاشتیم و اطلاعی نداریم که او چطور کشته شده است.
وی ادامه داد: حدسم این است که رقبای من، قدم در خانه‌ام گذاشته و جان باران را گرفته‌اند تا از من انتقام بگیرند. آنها بودند که مرا به پلیس لو دادند تا مرا از سر راهشان بردارند.

هرچند مرد قاچاقچی چنین ادعای عجیبی را مطرح کرد اما مادر باران کوچولو در بازجویی‌ها مدعی شد که خودش جان دخترش را گرفته است. این زن گفت: پس از جدایی از شوهرم، مدت‌ها بود که به‌شدت دچار مشکلات مختلف شده بودم و باران هم مدام بهانه می‌گرفت. روز حادثه درحالی‌که قرص خورده بودم دخترم شروع کرد به بهانه گیری. کنترلم را از دست دادم و اصلا نمی‌دانم چه شد که او را خفه کردم.

وی ادامه داد: بعد از قتل، با همدستی مرد موادفروش جسدش را در یخچال خانه جاسازی کردیم تا در فرصتی مناسب بتوانیم آن را از خانه خارج کنیم اما نتوانستیم و فراری شدیم. در این مدت خانه‌ای در اطراف شهرری اجاره کرده و با هم زندگی می‌کردیم. روز حادثه هم برای اینکه به خانه سر بزنیم به آنجا برگشتیم که پلیس دستگیرمان کرد.

این زن در حالی این ادعا را مطرح کرده که مأموران در بررسی کیف متهمان، دفترچه خاطراتی پیدا کردند که متعلق به مادر باران کوچولو بود. او برخی از وقایع زندگی‌اش را در آن نوشته بود. زن جوان در یکی از صفحات دفترچه نوشته بود که مرد موادفروش باران را کشته است. هم‌اکنون این دو متهم با قرار قانونی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفته‌اند و تحقیقات از آنها برای حل معمای این جنایت دردناک ادامه دارد.

نسرین جوادی علیرغم عدم بهبودی کامل از بیمارستان طالقانی به زندان اوین بازگردانده شد

اینترنشنال

اتحادیه آزاد کارگران ایران خبر داد نسرین جوادی، از بازداشت‌شدگان روز جهانی کارگر سال ۹۸، علیرغم عدم بهبودی کامل از بیمارستان طالقانی به زندان اوین بازگردانده شده و افزود جان این فعال ۶۵ ساله در خطر است

آذر ۰۳، ۱۴۰۱

آیدا راستی؛ بازداشت هنرمند بهایی به خاطر پست اینستاگرامی حمایت از اعتراضات

IRANWIRE

آیدا راستی؛ بازداشت هنرمند بهایی به خاطر پست اینستاگرامی حمایت از اعتراضات

بیش از ۱۰ هفته از شروع اعتراضات مردمی در ایران می‌گذرد و جمهوری اسلامی برای بقای خود دست به هر نوع خشونتی زده است. کشتار، بازداشت، ضرب و شتم و تخریب اموال معترضان روش‌های حکومت ایران برای مقابله با مردم است.

سازمان‌های حقوق بشری از بازداشت دست‌کم ۱۵هزار تن از شهروندان خبر داده است. بازداشت‌ شدگان از اقشار مختلف جامعه هستند. دانشجویان، اساتید، دانش‌‌آموزان، معلمان، روزنامه‌نگاران، نویسندگان، شاعران، فعالان حوزه‌های اجتماعی، مدنی و سیاسی، هنرمندان و ورزشکاران بخشی از بازداشت‌شدگان را تشکیل می‌دهند.

بازداشت شهروندان بهایی هم‌چون ۴۳ سال گذشته در هفته‌های اخیر نیز هم‌چنان ادامه داشته است. بهاییان بازداشت‌ شده مانند سایر هم‌وطنان دربند، بلاتکلیف و بدون اتهام مشخص در زندان‌های جمهوری اسلامی به‌سر می‌برند و هیچ مسوولی حاضر به پاسخ‌گویی به خانواده‌های آن‌ها نیست.

«آیدا راستی قلاتی»، هنرمند جوان بهایی، یکی از بازداشت‌ شدگان هفته‌های اخیر است. او بیش از هشت هفته است که دستگیر و در بند ۲۰۹ زندان «اوین» نگه داشته شده است. از اتهام آیدا هیچ اطلاعی در دست نیست و از حق داشتن وکیل هم محروم بوده است.

ماجرای دستگیری آیدا راستی چیست؟
کشته شدن مظلومانه‌ «مهسا (ژینا) امینی»، دختر ۲۲ ساله سقزی توسط عوامل جمهوری اسلامی تحت عنوان «گشت ارشاد» با اعتراضات و هم‌دردی مردم، به‌ویژه بانوان ایرانی همراه شد. آیدا راستی هم مانند بسیاری از زنان ایران، با گذاشتن چند پست و استوری در اینستاگرام، با این واقعه دردناک اظهار هم‌دردی کرد.

آیدا به همراه همسر، پدر و مادرش چند روز به شمال کشور سفر می‌کنند و روز دوشنبه چهارم مهر ۱۴۰۱ به منزل خود در تهران برمی‌گردند. دو روز بعد، ساعت یک بعدازظهر روز چهارشنبه ششم مهر از یک شماره ناشناس به تلفن همراه آیدا زنگ زده می‌شود. آیدا خواب بوده و متوجه زنگ تلفن نمی‌شود. فرد ناشناس به تلفن همراه پدرِ آیدا زنگ می‌زند و می‌گوید که دخترش پستی گذاشته است و به او بگوید آن را پاک کند. پدر آیدا هم می‌پذیرد و آیدا پُستش را برمی‌دارد.

حدود ساعت ۹ شب، مادر آیدا برای خرید از ساختمان خارج می‌شود که می‌بیند چند نفر بیرون ساختمان ایستاده‌اند و به محض باز شدن در، به درون ساختمان می‌روند. این افراد، ماموران وزارت اطلاعات بوده‌اند. آن‌ها به منزل آیدا می‌روند و با داشتن عکس کپی شده‌ای از او، اقدام به بازداشتش می‌کنند. ماموران از نشان دادن حکم خودداری می‌کنند و فقط با اصرار پدر آیدا، یکی از آن‌ها برگه‌ای تا شده را از راه دور به او نشان می‌دهد که نام آیدا راستی بر روی آن قابل رویت بوده است.

ساعت یک شب، آیدا با تلفن همراه همسرش تماس می‌گیرد و اطلاع می‌دهد که در زندان اوین است و باید فردا برای پی‌گیری پرونده‌اش به دادسرای اوین مراجعه کند. از آن روز تا امروز ۵۷ روز گذشته است و خانواده‌ آیدا هر روز به زندان و دادسرای اوین مراجعه کرده‌اند ولی تاکنون هیچ پاسخ روشنی درباره دلیل و اتهام آیدا از مسوولان مربوطه نشنیده‌اند. آن‌ها مانند اکثر خانواده‌های زندانیان، اجازه ورود به دادسرا ندارند و فقط اجازه دارند از پشت میله‌های دادسرا کد ملی فرد بازداشت شده را به سرباز مربوطه بدهند و او برایشان خبری از فرزند، پدر یا مادرشان بیاورد. خانواده‌ آیدا راستی از همین طریق متوجه شده‌اند که پرونده‌ او در شعبه۲ است. این پاسخ تنها نتیجه پی‌گیری آن‌ها در هشت هفته گذشته بوده است.

از آیدا راستی، هنرمند بهایی چه می‌دانیم
آیدا ۲۸ساله متولد بندرعباس است که در شیراز بزرگ شده است. خانواده‌ راستی از پیروان دین بهایی هستند و مانند سایر بهاییان ایران، همواره به‌خاطر اعتقادشان با ظلم و محرومیت روبه‌رو بوده‌اند. آیدا در سن نوجوانی با آن‌که دانش‌آموز ممتاز کلاس بود، به دلیل اعتقاد به آیین بهایی، از مدرسه اخراج شد.

شغل خانوادگی راستی عینک‌سازی است. پدر آیدا مغازه عینک‌سازی داشت و آیدا دو سال در آن‌جا کار می‌کرد. پدرش به مدت ۳۰ سال با مجوز بهداری در این شغل مشغول به کار بود اما پروانه کسب پدر را باطل کردند زیرا تمدید پروانه مستلزم پر کردن ستون مذهب بود و واژه بهایی در قاموس مملکت معنا نداشت.

پس از ۳۰ سال، مغازه پدر و عموهای آیدا را به دلیل نداشتن پروانه کسب از طرف دولت بستند.

«خانه موسیقی» در بیانیه‌ای، اسامی ۲۱ هنرمند بازداشت شده در عرصه موسیقی را اعلام کرد که پی‌گیر آزادی آن‌ها است. یکی از این نام‌ها، آیدا راستی است. آیدا از کودکی علاقه زیادی به موسیقی داشته است. پدرش برای او پیانویی خرید و از همان کودکی شروع به یادگیری و نواختن ساز کرد. آیدا که صدای گرم و دل‌نشینی داشت، آواز خواندن را هم دنبال کرد و یک دوره کلاس آموزش آواز خوانی در تهران گذراند. او برخی از آوازهای خود را در یک پیج عمومی در اینستاگرام به اشتراک گذاشته است. این پیج از دو سال و نیم پیش دیگر فعال نیست.

آیدا راستی به جز موسیقی، در زمینه هنر عکاسی هم فعال است. او در زمان دستگیری، به عنوان عکاس صنعتی و تبلیغاتی مشغول به کار بود.

وضعیت آیدا راستی چه‌گونه است؟
آیدا راستی در بند ۲۰۹ زندانی است. او به ‌طور هفتگی تماس تلفنی با خانواده‌اش داشته ولی فقط یک مرتبه (دو هفته پیش) با آن‌ها دیدار کرده است. او در تماس تلفنی هفته‌ گذشته به خانواده‌اش اطلاع داده که بازجویی‌هایش به پایان رسیده و پرونده‌اش در مرحله بازپرسی است، هر چند ممکن است دوباره بازجویی شود.

شوهر آیدا راستی دو هفته پس از دستگیری همسرش احضار شد و در رابطه با پرونده آیدا تحت بازجویی قرار گرفت. پرسش‌ها صرفاً حول محور بهایی بودن آیدا بوده‌اند.

یک ماه پس از بازداشت، آیدا در تماس تلفنی به خانواده‌اش اطلاع داده که ۳۰ روز دیگر بازداشت او تمدید شده است.

این روزها با نزدیک شدن به پایان ۳۰ روز، خانواده آیدا راستی نگران هستند که آیا بازداشت موقت او بار دیگر تمدید خواهد شد یا در روزهای آینده، او آزاد و در کنارشان خواهد بود.

لیست جدید کتابهای منتشر شده در کتابخانه اینترنتی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران – نوامبر ۲۰۲۲

۱. رسانه‌های همگانی به مثابه شاخه‌ی چهارم دولت

نویسنده: علی صدارت، بکار گیری انواع رسانه ها و دست درازی به افکار عمومی توسط آنها و انواع دروغها و ضداطلاعات و سوءاطلاعات را به مردم باوراندن، و…. و در یک کلام مغزشویی مردم، جنگ روانی نامیده میشود. جنگی که «مادر همه‌ی جنگها» است. جنگی که قدرتها بدون مدیریت آن، هیچ یک از انواع دیگر جنگ‌ها را نمیتوانند شروع کنند و ادامه دهند. با جنگ روانی است که رژیم ولایت مطلقه، توانسته است به مدت چهار دهه در ایران، مردم ایران را منفعل و بی عمل نگاه دارد که بتواند بر آنها سلطه داشته باشد. با جنگ روانی است که رژیم توانسته است گروهی از مردم را، نادانسته و ناخواسته، به عوامل استمرار و بقای استبداد مبدل گرداند. تا جایی که بعضی از مردم با پای خود به حوزههای رای گیری می روند و با دست خود به این رژیم مشروعیت می دهند، تا باز هم بر سر کار بماند و به تجاوزها به حقوق آنها، ادامه دهد!

۲. طاهره قره‌العین

نوشته حسام نقبائی، فاطمه زرین‌تاج برغانی، ملقب به ام سلمه، که سید کاظم رشتی او را لقب قره‌العین و سید باب او را لقب طاهره دادند، در سال ۱۲۳۱/۱۸۱۴ در خانواده‌ای از علمای سرشناس شهر قزوین متولد شد. پدرش، ملا محمدصالح با دو برادر خود در اصل از دهکده برغان در بخش ساوجبلاغ واقع در شرق قزوین بودند. اینان در اولین دهه قرن نوزدهم به قزوین آمدند و چندی بعد دو برادر بزرگتر به قم، اصفهان و سپس به عتبات رفتند و در آنجا زیر نظر مدرسین مشهور مکتب اصولی به تحصیل پرداخته و اجازه اجتهاد گرفتند. پس از بازگشت به قزوین، محمدتقی و محمد صالح هر دو بزودی به عنوان مجتهدین طراز اول مورد قبول قرار گرفته، ثروتی کلان اندوختند و توانستند سیطره مذهبی خود را بر بعضی از محلات شهر مستقر سازند. در سالهای اولیه قرن نوزدهم، قزوین مرکز شکوفایی تجارت بین شمال و جنوب بود. برادران برغانی از این موقعیّت تجاری بهره فراوان بردند و بطور مکرر نیز مورد التفات دربار قرار گرفتند.

۳. زنی آرایش روزگار، در حالات شعری طاهره قره‌العین

نوشته: رضا فرخ فال، فاطمه(طاهره) و خواهر کوچکترش، مرضیه، در محیطی شدیدا مذهبی ولی متنعم و مرفه پرورش یافتند. فاطمه در آغاز سنین جوانی توانست به خاطر استعداد فوق‌العاده، اعجوبه‌ای در علم و به خاطر عدم مخالفت پدرش در ادامه تحصیلات او، به مراحل والای تحصیلات برسد، که این امر در آن دوران برای یک زن کاملا بی‌سابقه بود. وی تحت نظر پدر و مادر و عموهایش، تحصیلات ابتدایی خود را در مقدمات، فقه، و ادبیات تکمیل نمود و به‌طوری که نقل شده از بسیاری از شاگردان پدرش پیشی گرفت. فاطمه علیرغم ذوق و استعداد سرشار ادبی و قریحه شاعرانه‌اش، نتوانست از قید فشارهای خانوادگی رهایی یابد. فشارهایی که او را در سن چهارده سالگی، شاید برخلاف میلش، مجبور به ازدواج با پسر عمویش ملامحمد برغانی، پسر ملا محمدتقی، که بعدا امام جمعه قزوین شد، نمود. اندکی پس از ازدواج در سال ۱۲۴۴/۱۸۲۸، فاطمه و همسرش قزوین را به مقصد عتبات ترک گفتند تا ملا محمد بتواند تحصیلات خود را در مجلس درس ملا محمدباقر قزوینی، از علمای معروف مکتب اصولی، ادامه دهد. این زن و شوهر نزدیک به سیزده سال ساکن کربلا بودند. بعدها فاطمه از طریق پسرخاله خود، ملا جواد ولیانی با نمونه‌هایی از آثار احسائی و تعالیم شیخیه آشنا شد، و در حلقه درس پیروان سید کاظم رشتی نیز حضور یافت.

۴. حقوق زنان از آغاز تا امروز

نوشته: نای. بن سعدون، ترجمه گیتی خورسند، مولف در این کتاب با اشاره به تاریخ زندگی زنان از یونان و روم باستان تا زمان حاضر بر آن است تحول و پیشرفت زنان را در دسترسی به حقوق‌شان بازگو نماید. در طول هزاران سال زن جایگاهی بی ثبات در تاریخ داشته است. از زمان حوا تا ملکه سبا، از دوران بروندا تا ژاندارک و از کریستین دو پیزان تا کلت، در تمامی عرصه های خلاقیت های ادبی و هنری، اندیشۀ فلسفی، علوم یا فعالیت های سیاسی کمتر زنی توانسته است در طول قرن ها به اوج شهرت دست یابد. در جهان تعداد زنان با مردان تقریبا مساوی است و گاهی هم کمی بیشتر. یا وجود این عزت و شهرت تقریبا همیشه در تیول مردان بوده است. ژان رستان در کتابش انسان می نویسد: ماده دیگر کاملا ماده نیست و نر هم کاملا نر نیست، فقط ماده بیشتر خاصیت زنانگی دارد و نر بیشتر ماهیت مردانگی. مع هذا، واقعیت زن بودن سبب محدودیت حقوق و آزادیهایی شده است که به بازی گرفته شد. در سال ۱۸۶۲ آبراهام لینکن در دومین پیام سالانه خود به کنگرۀ آمریکا تاکید کرد که «ما اعطای آزادی به بردگان آزادی انسان های آزاد را تضمین کرده ایم.» پیروزی آزادی و شناخت و احترام به حقوق افراد، هیچ یک بدون دردسر نیست: غلبه بر استبداد همواره مبارزه را می طلبد. انقلابهای جهان به بهای جان انسان های بی شماری تمام شده است که برای دست یازی به آزادی به پا خواسته اند. در این میان مردهای جامعه با کمک و پشتیبانی زنان مبارزه کرده اند…

۵. علل ضعف تاریخی بورژوازی ایران

نوشته علی اکبر اکبری، سرمایه در محیط آزاد و امن بکار می افتد و صاحب سرمایه در صورتی سرمایه اش را در تولید و بازرگانی و صرافی بکار می اندازد که آزادی انتخاب و عمل داشته باشد. آزادی برای سرمایه گذاری، آزادی برای هر کالایی که مایل است تولید کند و به اقتضای تقاضای بازار قیمت گذاری کند و در هر کجا که سود بیشتری بدست می آید بفروشد. صاحب سرمایه می خواهد به هر کجا که سرمایه بازدهی بیشتری دارد سرمایه اش را انتقال دهد و کسی مانع کار و کسبش نشود و ایجاد ناراحتی و مزاحمت ننماید.

۶. بیچارگان

نویسنده: فیودور داستایفسکی، رمانی کوتاه در قالب مکاتبه، در زمستان ۱۸۴۴ تا ۴۵ نوشته و بازنویسی شد. در ماه مه داستایفسکی نسخه دستنویس رمان را به گریگاروویچ به امانت داد. گریگاروویچ دستنویس را نزد دوستش نکراسوف برد. هر دو باهم شروع به خواندن دستنویس کردند و سپیده‌دم آن را به پایان رساندند و ساعت ۴ صبح رفتند داستایفسکی را بیدار کردند و برای شاهکاری که آفریده بود به او تبریک گفتند. نکراسوف ان را با این خبر که «گوگول تازه‌ای ظهور کرده است» نزد بلینسکی برد و آن منتقد مشهور پس از لحظه‌ای تردید بر حکم نکراسوف مهر تایید زد. روز بعد بلینسکی با دیدار داستایفسکی فریاد زد: «جوان، هیچ می‌دانی چه نوشته‌ای؟… تو با بیست‌سال سن ممکن نیست خودت بدانی.» داستایفسکی سی‌سال بعد این صحنه را «شگفت‌انگیزترین لحظه حیاتش» خواند.

۷. هنر همیشه بر حق بودن

نوشته ی آرتور شوپنهاور است که نخستین بار در سال ۱۸۳۱ انتشار یافت. این کتاب جالب توجه، رساله ای گزنده و کنایه آمیز است که با نثر منحصر به فرد و تأثیرگذار شوپنهاور، بدون تردید در خاطر مخاطبین ثبت خواهد شد. شوپنهاور در این اثر، 38 روش را برای پیروز شدن بر رقیب در مناظرات و گفت و گوهای مختلف مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد. این اندیشمند آلمانی برجسته، کتاب حاضر را با این ایده آغاز می کند که فیلسوفان به شکلی گسترده بر نقش منطق در گفت و گوها تمرکز کرده اند اما توجهی به هنر تاریک تر دیالکتیک (به خصوص پس از امانوئل کانت)، یعنی مجادله نداشته اند. شوپنهاور در این کتاب به مخاطبین نشان می دهد که چگونه می توانید کاری کنید که در گفت و گوها، همیشه حق را به شما بدهند. بیست‌و‌دو فصل دارد که شامل سی‌وهشت ترفند برای فارغ شدن بر رقیب در مجادلات لفظی است. شوپنهاور علاوه بر راه‌کارها، مثال و چگونگی به کارگیری روش‌ها را هم به‌طور خلاصه به خواننده می‌آموزد. از جمله ترفند‌هایی که شوپنهاور به‌طور کنایه‌آمیز در این جستار ارائه می‌کند، عبارتند از: «دستت را رو نکن»، «با سوال پیچ کردن اقرار بگیر»، «سوال های انحرافی مطرح کن»، «به رغم شکست، مدعی پیروزی شو»،«حرفش را قطع کن، توی حرفش بدو، بحث را منحرف کن»، «با استدلالی به بدی استدلال خودش با او مقابله کن»، «او را وادار به اغراق کن»، «اراده از عقل و هوش موثرتر است»، «به بحث جنبه شخصی بده، توهین و بددهنی کن»

۸. خنیاگری در خون، در شناخت و بزرگداشت فریدون فرخزاد

نویسنده: میرزا آقا عسگری میتوان فریدون فرخزاد را با ویکتور خارا شاعر مردمگرا و انقلابی شیلی مقایسه کرد. شاید این قیاس ذهن آنانی را که مرغ همسایه را غاز می‌دانند و در عین بیگانه‌پرستی، هر چیز خودی را خوار می‌شمارند بیاشوبد. این قیاس می تواند خشم بنیادگرایان چپ نمای ایران را که سوای شاعران انقلابی مردم ایران همچون سعید سلطانپور، خسرو گلسرخی و چند تن دیگر، برای کمتر شاعر و هنرمند دیگری ارزشی درخور قایل اند، برانگیزد. این قیاس می تواند بنیادگرایان و مدعیان دروغین چپ را که ماهیتا مسلمانند و از شاعر و هنرمند قداست و سجایائی مانند امامان و پیغمبران طلبکارند برنجاند. با این همه من نه تنها فرخزاد را با ویکتور خارا می سنجم بل که وی را از جهانی فراتر از خارا می‌دانم، چرا که اگر ویکتور خارا شاعر و آوازخوان بود، فرخزاد، هم شاعر بود، هم آوازخوان، هم شومن بود و هم هنرپیشه. اگر ویکتور خارا خواننده‌ای بود پرخاشگر به حکومت دیکتاتورهای شیلی، فرخزاد خواننده‌ای بود دشمن دیکتاتورهای اسلامی و فراتر از آن، افشاگر دین و خرافات این اصول گرایان ریشو و مرتجع.

۹. چکیده

نویسنده: صادق فرخی قصرعاصمی، من اعتقاد دارم به مجرد اینکه انسان بدنیا می آید حق حیات دارد، بدیهی است که این حقوق ذاتی و اولیه هر انسان است؛ چون می بیند و می شنوند، حق دیدن و شنیدن واقعیت ها را دارد؛ صحبت می کند پس حق نظر دادن و گفتگو دارد؛ فکر می کند، پس حق اندیشیدن و انتخاب رای دارد؛ چون راه می رود حق حرکت دارد، رشد می‌کند، حق تجلی دارد؛ حق فریاد، گریه و اعتراض دارد و… اما متاسفانه صاحبان قدرت برای حفظ منافع خود این حقوق را از انسان‌ها گرفته و با قوانینی که مطابق میل خودشان است آن‌ها را محدود می‌کنند.

۱۰. شاهزاده خانم بابل

نوشته ولتر ترجمه ناصح ناطق، یک داستان فلسفی است که ولتر آن را در سال ۱۷۶۸ به نگارش در آورد. داستان در مورد یک چوپان خوش‌تیپ و ناشناخته به نام آمازان و فرماسانتا، شاهزاده خانم بابل است که عشق و حسادت، او را به مسافرت در جهان وا می‌دارد. ولتر در طی این سفرها با استفاده از استعاره‌ها و صحنه‌های ماجراجویانه، مشکلاتی را که او در بازدید از این مکان ها با آنها مواجه می‌شوند، به تصویر می‌کشد. ولتر در «شاهزاده خانم بابل» مساله سرنوشت و جبر را نیز به میان می‌کشد و در پی حل این معماست که می‌تواند به طرق مختلف به شما کمک کند تا از زندگی خود لذت ببرید. جوانی در آغاز جوانی به قصد یافتن حقیقت به راه می‌افتد، ولی هیچ جا جز گمراهی و تعصب و کوته‌فکری چیزی نمی‌بیند. کشیشان و روحانیان در همه جا زیان مردم را به قیمت سود خود پی می‌گیرند و دین و آیین را پیش می‌کشند. و مردم به بهانه‌های واهی نقشه می‌کشند و خون یکدیگر را می‌ریزند. در «شاهزاده خانم بابل» توجه زیادی به توالی سنوات و قرون و امکان وقوع حوادث در عمر طبیعی یک نفر نشده است، بدین معنی که هر کدام از وقایع این سفرنامه در یک قرن اتفاق افتاده است و قابل مقایسه با کتب تاریخی نیست. این کتاب شامل شش داستان از نوشته های ولتر می‌باشد این کتاب نیز همانند اکثر آثار ولتر نگاهی نقادانه نسبت به روحانیون و کشیشان برجامعه دارد. از میان این شش داستان داستان سفرنامه اسکار مانتادو جالبتر از بقیه بود و کوتاه تر البته ولتر تو آثارش به صورت سطحی به خیلی از نکات اشاره می‌کتد که فهمیدن خیلی از آنها نیازمند یک پیش زمینه و اطلاعات قبلی است. کتاب شامل شش داستان است که عبارتند از: شاهزاده خانم بابل؛ سفرنامه اسکار مانتادو؛ سپید و سیاه؛ گاو سفید؛ ژانو و کولن؛ میکرو مگاس

۱۱. میان گذشته و آینده

نوشته هانا آرنت ترجمه سعید مقدم، این کتاب اولین بار در سال ۱۹۶۱ به انتشار رسید. تحلیل های هوشمندانه هانا آرنت از جهان مدرن که بر اساس درکی عمیق از گذشته به وجود آمده‌اند، مشارکت بزرگی در عرصه فلسفه سیاسی به حساب می آیند. آرنت در کتاب میان گذشته و آینده، به تشریح بحران های پیچیده‌ای می‌پردازد که جامعه مدرن در نتیجه از دست رفتن معنای مفاهیم کلیدی سنتی در دنیای سیاست با آنها رو به رو است؛ مفاهیمی چون عدالت، منطق، مسئولیت، فضیلت و افتخار. آرنت از طریق هشت تمرین کاربردی به ما نشان می‌دهد که چگونه می‌توانیم دوباره به درکی درست و واقعی از ماهیت اساسی این مفاهیم دست یابیم و همچنین، طرح و برنامه‌ای برای استفاده از آنها در آینده نیز در اختیار داشته باشیم.

۱۲. انقلاب مجارستان، مقاومت مردمی علیه توتالیستاریسم

نوشته هانا آرنت ترجمه کیومرث خواجویها ریشه‌های توتالیتاریسم با ظهور یهودستیزی در اروپای مرکزی و غربی در دهه ۱۸۰۰ آغاز می‌شود و با بررسی امپریالیسم استعماری اروپا از سال ۱۸۸۴ تا آغاز جنگ جهانی اول ادامه می‌یابد. در مورد دو شکل اصلی حکومت توتالیتر در زمان ما – آلمان نازی و روسیه استالینیستی – که به زعم هانا آرنت به رسمیت شناختن دو روی یک سکه بودند، نه مخالفت با فلسفه‌های راست و چپ. وی از این نقطه نظر ، در مورد تکامل طبقات به توده‌ها، نقش تبلیغات در برخورد با جهان غیر توتالیتر ، استفاده از وحشت و ماهیت انزوا و تنهایی به عنوان پیش شرط سلطه کامل بحث می کند. و در فصل چهاردهم کتاب خواستگاه توتالیتاریسم به انقلاب مجارستان می پردازد که در اینجا تحت عنوان «انقلاب مجارستان؛ مقاومت مردمی علیه توتالیتاریسم»، به فارسی ترجمه شده است.

جهت کسب اطلاعات بیشتر از کتب می توانید از سایت کتابخانه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران بازدید فرمائید:

https://ift.tt/jl3aGSY

نگهداری نوزاد هفت‌ماهه در اوین؛ بیش از ۴۵۰ روز بلاتکلیفی والدین

 نسیمه اسلام زهی و ارسلان شیخی، متهمان امنیتی سنی‌ مذهب، بیش از ۱۵ ماه است که بازداشت شدند و در بلاتکلیفی بسر میبرند. خانم اسلام زهی به همرا...