جستجوی این وبلاگ

مهر ۱۶، ۱۴۰۱

اعتراض‌های سراسری؛ بازداشت هشت شهروند در شهرهای بوکان، دهگلان، سنندج، مهاباد، اشنویه و کامیاران

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی

محمد حاجی رسول‌پور، فردین فتحی، روژان قادری، باوان لطفی، امید رسول‌پور، آرمان نوری‌زاد، صلاح باتمانی و امیر ندیمی

در جریان اعتراض‌های جاری در شهرهای بوکان، دهگلان، سنندج، مهاباد، اشنویه و کامیاران دستکم هشت شهروند توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی؛ طی روزهای اخیر دستکم هشت شهروند به نام‌های، محمد حاجی رسول‌پور، فردین فتحی، روژان قادری، باوان لطفی، امید رسول‌پور، آرمان نوری‌زاد، صلاح باتمانی و امیر ندیمی، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند.

بر اساس این گزارش، شامگاه روز شنبه نهم مهرماه، محمد حاجی رسول‌پور، زندانی سیاسی سابق اهل بوکان از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

دهگلان؛ روز پنج‌شنبە هفتم مهرماە، فردین فتحی ۳٦ سالە در محل کارش توسط نیروهای امنیتی بازداشت و از سرنوشت وی اطلاعی در دسترس نیست.

سنندج؛ روز شنبه نهم مهرماه، روژان قادری که روز سه‌شنبه بیست و نهم شهریورماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود، با تودیع قرار وثیقه آزاد شد.

مهاباد؛ باوان لطفی، دانشجوی کارشناسی نقاشی دانشگاه ارومیه روز سه‌شنبه بیست و نهم شهریورماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت و از سرنوشت وی اطلاعی در دسترس نیست.

اشنویه؛ روز چهارشنبه ششم مهرماه، یک شهروند به نام “امید رسول‌پور” فرزند اسماعیل در محل کارش توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

آرمان نوری‌زاد، فعال کارگری که دو هفته پیش توسط نیروهای امنیتی در سنندج بازداشت شده بود، ساعتی پیش آزاد شد.

کامیارا ن صلاح باتمانی از فعالین مدنی شهرستان کامیاران و یکی از معترضان به کشته شدن ژینا امینی توسط نیروهای امنیتی کامیاران بازداشت شدە و سرنوشتش نامعلوم است.

امیر ندیمی از فعالین مدنی شهرستان کامیاران و یکی از معترضان به کشته شدن ژینا امینی توسط نیروهای امنیتی کامیاران بازداشت شدە و سرنوشتش نامعلوم است.

مهر ۱۵، ۱۴۰۱

نیویورکر: چگونه جنبش اعتراضی حجاب در ایران این‌گونه قدرتمند شد؟

VOAPNN

اعتراضات در مقابل پارلمان سوئد - ۲۴ سپتامبر ۲۰۲۲

چهار دهه پس از انقلاب سال ۱۳۵۷، تنش‌ها در جمهوری اسلامی به اوج خود رسیده است. آیزیک چورتنر روزنامه نگار نشریه آمریکایی نیویورکر با نوشتن این مطلب برای بررسی اعتراضات اخیر ایران با فاطمه شمس، استاد دانشگاه ادبیات فارسی در دانشگاه پنسلوانیا، شاعر، و نویسنده گفت‌وگو کرده است که از سال ۲۰۰۹ در تبعید به سر می‌برد.

نیویورکر می‌نویسد مرگ مهسا امینی، دختر ۲۲ ساله سقزی باعث گسترده‌ترین اعتراض‌ها در ایران از سال ۲۰۰۹ شد. این اعتراضات شامل اقدام زنان در برداشتن حجاب بوده است، حجابی که داشتن آن دستور حکومت محافظه‌کار ایران است. حکومتی که در حال حاضر، به نوشته این مجله، علی خامنه‌ای «بیمار» آن را رهبری می‌کند، سعی کرده دسترسی به اینترنت را نیز محدود کند.

فاطمه شمس درباه تفاوت اعتراضات جاری با اعتراضات گذشته می‌گوید «شعار اصلی این انقلاب «زن، زندگی، آزادی» است. می توانید این را با یکی از شعارهای اصلی جنبش انقلابی ۱۳۵۷ مقایسه کنید که «نان، کار، آزادی» بود. این شعار اصلی حزب کمونیست کارگر بود که از جنبش انقلابی روسیه الهام گرفته بود.

اما در اینجا، تمرکز، هسته اصلی این جنبش انقلابی، استقلال بدنی زنان، و بازپس گیری استقلال بدنی زنان است. شمس در بخش دیگری از سخنانش می‌گوید در پی قتل وحشیانه مهسا امینی به دست گشت ارشاد جمهوری اسلامی، این شعار خاص در فضای مجازی به شدت پخش شد. این شعار ابتدا توسط کسانی که در مراسم تشییع جنازه او در شهر سقز در کردستان شرکت کرده بودند خوانده شد. و سپس در سنندج و اکنون واقعاً در سراسر ایران آن را می شنوید. آن را در مناطقی مانند کلیشاد و سودرجان (استان اصفهان) می شنوید. در شهرهایی مانند مشهد در استان خراسان، در اصفهان. در جنوب غربی ایران در خوزستان. بنابراین در حال حاضر، حتی در سطح بین المللی، در تمام اعتراضات بین المللی در دو هفته گذشته، این شعار را می شنوید. او در بخش دیگری از سخنانش می‌گوید این شعار حاصل دهه ها فعالیت و تلاش زنان کرد است.

به گفته این نویسنده، زنان کرد از جمله در ترکیه برای اولین بار از این شعار استفاده کردند. و عبدالله اوجالان در سال ۱۹۹۸ سخنرانی بسیار معروفی ایراد کرد که در آن گفت که زنان اساساً اولین اسیر تاریخ هستند و تا زمانی که آزاد نشوند هر جنبشی محکوم به نابودی است. به گفته فاطمه شمس در این مرحله، از اعتراضات واقعاً این شعار اشاره به این دارد که چگونه زنان در رهبری این جنبش انقلابی در ایران نقش محوری داشته‌اند.

فاطمه شمس در پاسخ به تفاوت اعتراضات جاری با اعتراضات «جنبش سبز» می‌گوید به نظر او این جنبش در حال حاضر و انباشته همه نارضایتی ها و رنج های اجتماعی سیاسی، جنسیتی، قومیتی، مذهبی در چهل و چهار سال گذشته است. اما همچنین، قطعاً بر تاریخ بسیار طولانی‌تری متکی است که ما را واقعاً به صد و پنجاه سال پیش، به اواسط قرن نوزدهم می‌برد. شمس فکر می‌کند که اعتراضات جاری «قطعاً ادامه قیام سبز سال ۲۰۰۹ است. و من فکر می کنم یکی از روش‌هایی که می‌توان این دو حرکت را با هم مقایسه کرد، تصاویر نمادین دو زن به نام ندا آقاسلطان است که او نیز زنی جوان، زیبا و جسوری بود که در حالی که چشمانش به سمت دوربین چرخیده بود، به طرز فجیعی در ژوئن ۲۰۰۹ کشته شد.»

اما از نظر تفاوت، به نظر شمس، در سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸)، هنوز امیدی برای اصلاحات وجود داشت. مردم آنجا هنوز در خیابان ها برای یک انتخابات آزاد و عادلانه شعار می دادند. شعار اصلی این بود «رای من را پس بده». هنوز این اعتقاد بود که می‌توان جمهوری اسلامی را اصلاح کرد، به این معنا که اگر یک انتخابات عادلانه و یک انتخابات آزاد برگزار شود، معترضان احتمالاً می توانند نامزدی داشته باشند که تا حدودی نماینده امیدها و خواسته های آنها باشد. «انقلاب» امروز کاملاً بدون رهبری است، به این معنا که هیچ یک از چهره‌های قبلی، شخصیت های سیاسی مانند محمد خاتمی که رئیس جمهوری سابق ایران بود، از هیچ یک از اینها فراخوانی نمی شوند.

فاطمه شمس می‌گوید که او فکر می‌کند این «بی‌رهبر» بودن این اعتراضات در ایران یک نقطه قوت است چرا که به گفته او این امر سرکوب این جنبش را برای نیروهای امنیتی و حکومت بسیار دشوار کرده است. شمس می‌گوید در جریان اعتراضات جنبش سبز به محض اینکه حکومت میرحسین موسوی، زهرا رهنورد، محمد خاتمی و مهدی کروبی را در حصر خانگی قرار دارد، اعتراضات تقریباً تعطیل شد.

به گفته شمس با دستگیری آنها یک حس درماندگی و ناامیدی شدید به وجود آمد. در این مرحله، «من فکر می‌کنم یکی از دلایلی که برای حکومت بسیار دشوار و چالش‌برانگیز شده است تا به یک پاسخ یا راه مؤثری برای تعطیل کردن اعتراض فعلی دست پیدا کند، این است که آنها واقعاً نمی‌توانند دنبال یک شخصیت خاص بروند.»

شمس در پاسخ به این سوال که چرا فکر می‌کند این اعتراضات اکنون در حال وقوع است می‌گوید که تیرماه سال جاری، زنی به نام سپیده رشنو که بیست و هشت ساله بود، بلافاصله پس از انتشار تصاویری در فضای مجازی که نشان می‌داد او در حال آزار و اذیت شدن در اتوبوس به دلیل «پوشش نامناسب» است دستگیر شد. او یک نویسنده بود و یک هنرمند. او از جمله زنانی بود که در پی معرفی این «روز ملی حجاب و عفاف» که از سوی حکومت وضع شده بود، دستگیر شدند. فاطمه شمس می‌گوید این روز را ابراهیم رئیسی در همان ماه اول ریاست جمهوری خود و در راستای کارزارش برای اسلامی‌سازی کشور، مطرح کرد. و یکی از مواردی که وی بر آن تاکید کرد اجرای قانون پوشش کشور بود، اما با فهرست جدیدی از محدودیت‌ها.

به گفته شمس، بنابراین این، این گشت‌های حجاب، و حضورشان در خیابان‌ها و فعالیت هایشان از زمان روی کار آمدن رئیسی تشدید شده است. خانم رشنو دستگیر شد و «بعد از آن تا حدود سه هفته، ما واقعاً نمی‌دانستیم کجاست. هشتگی منتشر شد که «سپیده رشنو کجاست؟» و سپس در ۳۰ ژوئیه او را با چهره‌ای شکنجه شده به تلویزیون دولتی آوردند. او را وادار کردند جلوی دوربین بنشیند. از چهره اش کاملاً مشخص بود که احتمالاً به اندازه کافی نخوابیده است و نه تنها تحت شکنجه روحی، بلکه زیر شکنجه جسمی نیز بوده است. گروه‌های حقوق بشر گزارش دادند که او به بیمارستان منتقل شده است. او پس از بازداشت به دلیل خونریزی داخلی به بیمارستان منتقل شد. او را جلوی دوربین گذاشتند و اعتراف کردند که اشتباه کرده، باید حجابش را رعایت می‌کرد.»

به گفته فاطمه شمس، این دستگیری و پخش اعتراف پس از آن «فقط خشم درست کرد. بنابراین آنچه امروز می بینیم این خشمی است که قبلا وجود داشت و فکر می‌کنم تشدید شده است. و برای بسیاری از آن زنانی که دهه ۱۹۸۰ را گذرانده اند، چهره و لباس پوشیدن او(سپیده رشنو) در مقابل دوربین، یادآور دهه ۱۹۸۰ و یادآور اعترافات اجباری و شکنجه های زندانیان سیاسی و زنان در آن سالها بود. بنابراین اساسا یک ترومای جمعی» فعال شد.

به گفته شمس اما این دوره نیز زمانی است که کشور به سختی از بیش از دو سال محدودیت‌های همه‌گیری ویروس کرونا خارج شده است. محدودیت‌های اقتصادی زیادی به دلیل تحریم‌ها علیه کشور ایجاد شده است. در سال‌های ۲۰۱۷ و ۲۰۱۹، دو اعتراض وجود داشت، اما آن‌ها بیشتر اقتصادی بودند. آنها در پاسخ به آب کثیف بودند و در پاسخ به قیمت نان. حالا تخم مرغ به یک کالای «لوکس» تبدیل شده است. مردم (حتی از قشر متوسط) با دشواری می‌توانند مرغ بخرند. «من در مورد ایرانیان طبقه متوسط صحبت می‌کنم. میلیون‌ها ایرانی در حال حاضر زیر خط فقر زندگی می‌کنند. و سپس این لایه های عمیق فساد دولتی بود که چهار ماه پیش نیز در سقوط ناگهانی برج (متروپل) در کلانشهر خوزستان نمود پیدا کرد….ده ها نفر کشته شدند.» شمس می‌گوید آنچه امروز می‌بینیم، رسیدن همه این عوامل نارضایتی به هم است. این استاد ادبیات فارسی می‌گوید نباید اهمیت جنبش کرد یا مطالبات آن را در اعتراضات جاری دست کم گرفت. او می‌گوید یک تفاوتی که اعتراضات جاری با «جنبش سبز» دارد این است که اعتراضات جنبش سبز را به طبقه متوسط نسبت می‌دادند و «ندا آقا سلطان هم خودش از یک خانواده طبقه متوسط در تهران می‌آمد. مهسا امینی از طبقه‌ای پایین‌تر بود، اهل یک شهر مرزی کردی. او تازه کار پیدا کرده بود و تازه وارد دوران زنانگی و تبدیل شدن به یک زن مستقل شده بود. و ناگهان زندگی او تراژیک ترین و وحشیانه ترین شکل کوتاه شد. و من فکر می کنم که او نشان دهنده محرومیت مادام العمر نه تنها زنان کرد، بلکه مردم کرد به عنوان یک اقلیت قومی در ایران است که به طور هدفمند و سیستماتیک در معرض ظلم و تبعیض حکومتی قرار گرفته اند.»

فاطمه شمس در پاسخ به این سوال نیویورکر که آیا جمهوری اسلامی با حمله فرامرزی به کردستان عراق ممکن است درصدد به سواستفاده باشد پاسخ مثبت می‌دهد و می‌گوید «اما مردم مناطق کردنشین برای خودمختاری تلاش نمی کنند. من فکر می کنم که حکومت سعی دارد آنچه را که در حال حاضر اتفاق می افتد دستکاری کند و بگوید که تمامیت کشور در معرض تهدید است. این نیست. این مطالبی است که آنها در چهار دهه گذشته از آن استفاده کرده‌اند. کردها در ایران در حال حاضر درباره خودمختاری صحبت نمی‌کنند. این (اعتراضات) در مورد حقوق اولیه بشر است. این در مورد استقلال بدنی زنان است. این در مورد پایان دادن به ستم دولتی علیه گروه های قومی و اقلیت های مذهبی است. و در واقع فعالان کرد بسیار سخت کوش و بسیار حساس بوده اند که فقط بر روی آرمان ها و مطالبات جنبش کرد تمرکز نکنند.» فاطمه شمس تاکید می‌کند که این جنبش اعتراضی جاری یک شعاری هم دارد که (زن زندگی آزادی) به گفته او در اصل از جنبش کردها می آید که در ۴۴ سال گذشته، در خط مقدم رویارویی با سرکوب جمهوری اسلامی بوده‌اند. شمس با اشاره به بیانیه‌ای که در روز جمعه از سوی جمعی از روحانیون چند مدرسه علمیه امضا و منتشر شد که هر گونه همکاری با این حکومت را حرام دانسته اند می‌گوید پیش‌بینی آینده اعتراضات بسیار دشوار است.

او اما می‌گوید که از این به بعد یک اعتصاب سراسری در زمینه متوقف کردن همکاری با حکومت پیش خواهد آمد. شمس در بخش دیگری از این مصاحبه بسیار طولانی می‌گوید که مورد دیگری اهمیت زیادی دارد این است که در اعتراضات جاری ما نسل جدیدی از ایرانیان بین ۱۷ تا ۳۰ ساله را در خیابان می بینیم که ارزش ها و هنجارهای آنها کاملاً متفاوت است حتی با ما که در دهه ۱۹۸۰ به دنیا آمده‌ایم.

مهر ۱۴، ۱۴۰۱

جلوگیری از خاکسپاری نیکا شاکرمی

ايران امروز

منابع محلی در خرم‌آباد خبر داده‌اند که دستگاه امنیتی جلوی خاکسپاری نیکا شاکرمی در گورستان صالحیه این شهر را گرفته و برای دفن شبانه او در روستایی دورافتاده فشار می‌آورد.

طبق اعلام خانواده شاکرمی، قرار بود این دختر ۱۷ ساله که جسدش پس از ۹ روز بی‌خبری در سردخانه کهریزک پیدا شد، در روز تولدش در زادگاهش خرم آباد به خاک سپرده شود. طبق اعلام مادر نیکا، صورت و سر او متلاشی شده و در پزشکی قانونی اجازه رویت کامل چهره را نیز نداده‌اند.

خاله نیکا پیش‌تر در توییتر پیام داده بود: «دعوتید همه به آخرین تولد نیکا؛ نیکایی که دیگر نیست و همیشه هست. باشد که از مرگ نیکای دلیر هزاران هزار نیکای دلیر به دنیا بیاید.»

آخرین خبر:
«جنازه نیکا شاکرمی توسط نهادهای امنیتی به مکانی نامعلوم برای خاکسپاری منتقل شد. آتش شاکرمی خاله نیکا شاکرمی بازداشت شد.»

بهاره هدایت و ندا ناجی نیز بازداشت شدند

ايران امروز

سه تا از بازداشتی‌های جدید: بهاره هدایت، ندا ناجی و حسین معصومی

بهاره هدایت صبح امروز بازداشت شده است.

بهاره هدایت فعال دانشجویی و زندانی سیاسی سابق است که بارها بازداشت و زندانی شده‌ است؛ آخرین مورد پس از انتخابات سال ۸۸ بود که با حکم دادگاه هشت سال در زندان بود. هدایت در جریان تجمع اعتراضی به شلیک به هواپیمای اوکراینی نیز دستگیر و به چهار سال زندان محکوم شده بود.

ندا ناجی فعال زنان نیز عصر دیروز بازداشت شد.

از دلیل بازداشت این افراد و نهادهای بازداشت کننده اطلاعی در دست نیست.

صفیه قره‌باغی، فعال حقوق زنان، در زنجان بازداشت شد

IRANWIRE

صفیه قره‌باغی، فعال حقوق زنان، در زنجان بازداشت شد

ماموران اداره اطلاعات زنجان در ادامه بازداشت شهروندان زنجانی که در پی کشته شدن «مهسا امینی» و آغاز اعتراضات سراسری آغاز شده است، «صفیه قره‌باغی»، روزنامه‌نگار و فعال حقوق زنان را در محل کار خود بازداشت کردند.

«روزبه سعادتی»، همسر صفیه قره‌باغی، در صفحه توییتر خود با اعلام خبر بازداشت همسرش نوشت که امروز ۹مهر۱۴۰۱، ماموران اداره اطلاعات زنجان خانم قره‌باغی را در محل کارش و بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کرده‌اند.

صفیه قره‌باغی، طی روزهای اخیر و با آغاز اعتراضات سراسری در ایران، در صفحه اینستاگرام خود با انتقاد از برخورد خونین نهادهای امنیتی با معترضان، به موج بازداشت شهروندان توسط نهادهای امنیتی در زنجان اعتراض کرده بود. او پیشتر نیز به دلیل فعالیت‌های خود در حوزه زنان و دفاع از حقوق اتنیک‌های ساکن در ایران، بارها به نهادهای امنیتی و قضایی احضار شده بود. صفیه قره‌باغی، خاله «پریسا رفیعی»، فعال دانشجویی و زندانی سیاسی سابق است.

پس از برگزاری اعتراضات خیابانی روز چهارشنبه ۳۰شهریور۱۴۰۱ در زنجان که در جریان آن ده‌ها نفر بازداشت و دست‌کم یک نفر کشته ‌شد، نهادهای امنیتی موج جدیدی از بازداشت‌ها را در این شهر آغاز کرده‌اند. خبرگزاری فارس، با انتشار دو خبر دستگیری شش تن را در روزهای پس از اعتراضات تایید کرده است.

امروز همچنین دانشجویان دانشگاه زنجان نیز همزمان با برخی دانشگاه‌ها در سایر نقاط ایران، اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی در این دانشگاه کردند.

ندا ناجی، فعال کارگری، بازداشت شد

رادیو فردا

رسانه‌های مدافع حقوق مدنی در ایران بامداد دوشنبه از بازداشت ندا ناجی، کنشگر اجتماعی و فعال حقوق کارگران خبر دادند.

حساب کاربری بیدارزنی در شبکه اجتماعی توییتر نوشت که ماموران امنیتی شامگاه یکشنبه ۱۰ مهر با یورش به خانه خانم ناجی او را بازداشت کرده‌اند.

این گزارش‌ها اما جزییات بیشتری درباره این رخداد و علت بازداشت خانم ناجی به دست نمی‌دهد.

ماموران امنیتی ایران طی روزهای‌های اخیر که کشور درگیر اعتراضات سراسری بوده است، ده‌ها فعال مدنی و فعال دانشجویی را بازداشت کرده‌اند.

ندا ناجی پیش از این در تجمع روز جهانی کارگر سال ۱۳۹۸ بازداشت و به پنج سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم شده بود که در نهایت فروردین ۱۳۹۹ محکومیت او لغو شد.

تداوم بازداشت و بلاتکلیفی گلرخ ایرایی

خبرگزاری هرانا

گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی سابق، علیرغم گذشت حدود یک هفته از زمان دستگیری، کماکان در وضعیت بازداشت و بلاتکلیفی بسر میبرد. وی طی تماسی که با خانواده خود داشته، از درد شدید کمر و شکم به دلیل ضرب و شتم توسط نیروهای امنیتی در حین بازداشت خبر داده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز یکشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۱، گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی سابق، علیرغم گذشت ۶ روز از زمان دستگیری، کماکان در بازداشت و بلاتکلیفی بسر میبرد.

وی طی تماسی که با خانواده خود داشته، از درد شدید کمر و شکم به دلیل ضرب و شتم توسط نیروهای امنیتی در حین بازداشت خبر داده است.
یک منبع مطلع در این رابطه به هرانا گفت: “ماموران امنیتی در زمان بازداشت در منزل خانم ایرایی را شکسته و وارد اتاق او شده اند. همچنین ماموران با لگد به شکم وی ضربه زده که باعث شده او به کابینت اتاق برخورد کند و این امر موجب آسیب شدید در ناحیه کمر و شکم وی شده است.”

گلرخ ایرایی، روز دوشنبه ۴ مهرماه، توسط نیروهای امنیتی در منزل خود در تهران بازداشت شد. نیروهای امنیتی در جریان بازداشت اقدام به تفتیش منزل و ضبط برخی از لوازم شخصی وی کرده اند.

خانم ایرایی پیشتر نیز به واسطه فعالیت های خود سابقه بازداشت و محکومیت داشته است. در آخرین مورد وی توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ۳ سال و ۷ ماه حبس تعزیری محکوم شد. دادگاه همچنین علاوه بر این او را به ۲ سال محرومیت از عضویت در گروه‌ها و احزاب محکوم کرد. این حکم مدتی بعد در مرحله تجدید نظر بدون تشکیل جلسه دادگاه عینا تائید و به وی ابلاغ شد. بر اساس حکم صادره با اعمال ماده ۱۳۴ مدت ۲ سال و ۱ ماه از این حبس برای او قابل اجرا خواهد بود.

فروردین‌ماه سال گذشته خانم ایرایی در حالی که از برگزاری جلسه دادگاه هیچگونه اطلاعی نداشت توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری به صورت غیابی از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال زندان، ۲ سال محرومیت از عضویت در گروه‌ها و دستجات سیاسی و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد.

گلرخ ایرایی، نهایتا روز دوشنبه ۱۹ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۱، از زندان آمل آزاد شد.

نگهداری نوزاد هفت‌ماهه در اوین؛ بیش از ۴۵۰ روز بلاتکلیفی والدین

 نسیمه اسلام زهی و ارسلان شیخی، متهمان امنیتی سنی‌ مذهب، بیش از ۱۵ ماه است که بازداشت شدند و در بلاتکلیفی بسر میبرند. خانم اسلام زهی به همرا...