IRANWIRE
۴ اوت که امسال برابر با ۱۳ مرداد است، روز جهانی «زنان مجردِ شاغل» نامگذاری شده است. در حال حاضر میلیونها زن مجرد در سراسر جهان در شغلهای متفاوت کار میکنند؛ اما بسیاری از آنان، حقوق مساوی با مردان یا حتی زنان متاهل ندارند. شماری مورد خشونت و آزارهای جنسی قرار میگیرند. این دسته یا سکوت میکنند یا علیه آزارگر و خشونت گر واکنش نشان میدهند که در این صورت، ممکن است شغل خود را از دست بدهند. دلیل این سوءاستفاده مدیران و موسسات، رواج این تفکر غلط است که زنان مجرد مسئولیت کمتری دارند.
تعداد زنان شاغل؛ چرا آنها از اجتماع عقب ماندهاند
بر اساس آمار معاونت زنان و امور خانواده ریاستجمهوری، که دی ۱۴۰۰ منتشر شد، حدود ۲۷ درصد از فارغالتحصیلان دانشگاهی در ایران را زنان تشکیل میدهند؛ با این حال سهم آنان از اشتغال در ایران حدود ۱۹ درصد است. به عبارت دیگر، ۶۰ درصد زنان تحصیلکرده ایرانی بیکارند.
آمار فوق بیانگر این نکته است که فقط ۴۰ درصد زنان تحصیلکرده به بازار کار وارد شدهاند. علاوه بر آن، ۷۰ درصد زنان ایران نیز شغل و درآمد پایدار برخوردار نیستند.
پژوهشگران حوزه زنان، مهمترین علت بیکار ماندن زنان تحصیلکرده را «فرهنگ حاکم بر جامعه مردسالار» عنوان میکنند که اشتغال زنان را جدی نمیگیرد و جایگاه زن را در خانواده تعریف میکند، نه در اجتماع.
این آمار بیانگر آن است که طی بیش از دو سال همهگیری کرونا در دنیا و ایجاد بحرانهای اقتصادی و معیشتی، زنان بیشتری کسب و کار خود را از دست دادهاند. هرچند در این میان گزارشی از تعداد زنان مجرد شاغل که شغل خود را از دست دادهاند، مشخص نیست؛ ولی یک روزنامهنگار حوزه زنان در ایران میگوید: «چون طبقهبندی از لحاظ تجرد و تاهل در آمار نمیبینیم، نمیتوان اثر بیکاری و آسیبهای اقتصادی را بر زنان مجرد شاغل ارزیابی کرد؛ ولی قدرِ مسلم، زنان مجرد سختی بیشتری متحمل میشوند؛ چون مشکلات زندگی را به تنهایی حمل میکنند.»
آگهی استخدام برای زنان زیبا و دختران جوان؟
آگهیهای استخدام در روزنامهها و سایتهای استخدامی از جمله موارد مورد خشونت قرار گرفتن زنان و دختران طی سالهای متمادی بوده است.
۲۰ سال پیش بعد از بیکار شدن به دلیل تعطیل شدن یکی از روزنامههایی که در آن مشغول بودم، مجبور شدم در روزنامهها و میان آگهیها دنبال شغلی بگردم که خیلی هم از تحصیلاتام دور نباشد. یکی از چندین جایی که تماس گرفته بودم، یک دفتر خدمات عکاسی بود. دفتر عکاسی در یکی از ساختمانهای برِ خیابان فردوسی نزدیک میدان بود. وقتی پلههای دفتر را بالا میرفتم، انتظار نداشتم مردی میانسال و خوشپوش و خوشبو با پیپ جلوی من صندلیاش را جلوتر و جلوتر بکشد و بعد از ساعتی گفتوگو به اصطلاح مصاحبه کاری به من بگوید: «میخواهم با لباس خیلی شیک و یه کم باز و خوشگل و آرایش کرده هر روز صبح زود دفتر باشی و بتونی سفرهای خارج از شهر برای عکاسی از مراسم عروسی من رو همراه کنی؛ خانههایی که در بومهن و رودهن برای عروسی آماده میکنیم. شاید مجبور باشی تا دیروقت بمونی و شب رو هم خونه نری.»
وقتی مطمئن نبودم که آیا از آن دفتر لعنتی که شبیه دفتر کار معمولی نبود و مبلمان خاص شیک و تیره و پردههای مخمل سبزِ یشمی داشت، خلاص میشوم یا نه، پاهایم را محکم بههم چسبانده بودم و ناخودآگاه مقنعهام را جلوتر میکشیدم، انگار که تجاوز قرار است از لای موهایم آغاز شود.
خوششانس بودم که اتفاقی رخ نداد؛ ولی حتی دیگر نشانی دفتر خدمات عکاسی رو هم یادم نمیآمد که به کسی حرفی بزنم. تمام مسیر خانه را گریه میکردم و پاهایم را محکم و مقنعهام را سفت روی سرم جلوتر میکشیدم.
«مینا» زن مجردی که چند بار به دلیل خشونت مجبور به ترک محل کار خود شده است، میگوید: «زن بودن در ایران سخت است. زن شاغل بودن سختتر. زنِ شاغلِ توانمند مجرد بودن سختتر از همه است.»
مینا توضیح میدهد که مردهای ما اغلب زنستیز هستند و اضافه میکند: «حتی روشنفکرترین آنها هم تهِ ذهن خود زن در حد منشی و یک کارمند معمولی پذیرفته شده و قابل تحمل است و بیشتر از آن برای آنها آزاردهنده است.»
مصداق خشونت دیدن خود در محل کار را اینگونه تشریح میکند: «در بسیاری مواقع در موقعیتهایی که حق با تو است، رییس یا مدیر بالادستت پشت تو نیستند؛ چون نخستین و کمترین بهایی که برای آنها در پی دارد، این است که میترسند، برای آنها حرف درست شود که حتما یک چیزی هست که از یک زن حمایت میکند.»
به گفته مینا در یک موقعیت یکسان بین یک زن و مرد حتی اگر زن به لحاظ شایستگی برای انتخاب شدن به عنوان مدیر یا مسئول گزینه بهتری باشد، بیبُروبرگشت مرد انتخاب میشود. من چند برابر یک مرد کار میکنم ولی حقوق به مراتب کمتری دریافت میکنم.» مینا از تجربه تلخ دیگری میگوید که موجب شد برای مدتهای طولانی بیکار بماند: «خیلی وقتها برای ارتقای شغلی به من پیشنهاد رابطه جنسی داده شد. یه بار یکی از مدیران مرد عکسهای لخت خودش را برایم فرستاد، لخت لخت.»
مینا میگوید: «مردها همدیگر را بهتر درک میکنند؛ چون معتقدند که مرد نانآور خانواده هستند، ولی زنها راحت پاک میشوند و حذف میشوند.»
حمایت حکومت از خشونت علیه زنان
حمایت حکومت از نگاه جنسیتی به اشتغال، تلاش برای خانهنشین کردن زنان با ترغیب به ازدواج و بارداری زودهنگام و توزیع نابرابر فرصتهای شغلی در ایران محرومیتهای زنان در دستیابی به شغل موردعلاقه خود را سالهای اخیر در پی داشته است. شماری از زنان در ایران با وجود داشتن تحصیلات دانشگاهی، به مشاغل غیررسمی روی آوردهاند یا مجبور به پذیرش نقش سنتی خود در خانه شدهاند؛ شغلهایی که درآمد کمتری دارند و حقوق زنان را در بازار کار تضمین نمیکنند.
شهریور سال ۱۳۹۹ در پی افشاگری زنان روزنامهنگار از آزار و اذیتهای جنسی و خشونتی که در محیط کار بر آنها روا داشته شده بود، بخشی از زوایای پنهان سختی کار برای زنان شاغل مجرد آشکار شد.
«سارا امتعلی»، روزنامهنگاری که از آزار جنسی خود در زمان انجام مصاحبه کاری توسط نقاش سرشناس ایرانی «آیدین آغداشلو» پرده برداشت، آغازگر مسیری شد که زنان روزنامهنگار بسیاری روایتگر آزارها شدند.
۲۳ روزنامهنگار زن با انتشار بیانیهای در تاریخ ۱۲ آبان ۱۳۹۹ روایتهای آزار جنسی یکی از روزنامهنگاران را تایید کردند.
این روزنامهنگاران در ابتدای بیانیه خود نوشتند: «سرانجام جنبش روایتگری آزار به دالانهای مطبوعات رسید؛ جایی که خیلیها باید از آن بترسند. درباره مورد اخیری که مطرح شده است هم چند روایت را شنیدهاید، اما آنچه بر هیچ یک از روزنامهنگاران پوشیده نیست، این است که دهها روایت مشابه دیگر نیز شنیدهایم و حتی برخی شاهد آزارها بودهایم. بسیاری از زنان روزنامهنگار و غیرروزنامهنگار، راوی آزارها و تعرضهای آقای متجاوز بودهاند و خوشحالیم که حالا روایتها از پستو بیرون کشیده شده است.»
روزی به نان زنان شاغل مجرد
«ف»، وکیل دادگستری مجرد که در یکی از شهرهای جنوب ایران به وکالت مشغول است، به ایرانوایر میگوید: «در ایران متاسفانه عادی شده است که زنها هم اندازه مردها کار کنند ولی دستمزد کمتری دریافت کنند. البته برای زنان مجرد در شهرستانها شرایط بدتر است. هرچقدر پلکانی به سمت مناطق محروم و شهرهای کوچک برویم، این مشکلات و تبعیضها بیشتر میشود. من وکالت شرکتهای مختلف را انجام دادهام و دیدهام که منشیهای زن به نسبت منشیهای مرد مزد کمتری دریافت میکردند.»
او توضیح میدهد: «حتی ما این معضل را بین وکلا هم داریم. مردان حقالوکاله بیشتری به نسبت زنان دریافت میکنند؛ ولی اگر ما همان حقالوکاله را به موکل پیشنهاد کنیم، در مقابل ما جبهه میگیرد. حتی فروشندگان مرد دستمزد بیشتری نسبت به فروشندگان زنان دریافت میکنند.»
این وکیل دادگستری در مورد مشکلات محیط کار برای زنان مجرد میگوید: «برخی از کارفرمایان فکر میکنند، زنان مجرد ممکن است بیشتر با خانوادههای خود زندگی کنند و به همین دلیل هزینه کمتری برای زندگی دارند و این حق رو به خودشان میدهند که حقوق کمتری به آنها پرداخت کنند.»
به گفته این وکیل دادگستری، بیشتر زنان شاغل مجرد هزینه اجاره خانه، رفت و آمد را در کنار خوراک و پوشاک دارند ولی مورد توجه قرار نمیگیرند.
به گفته او دلیل نامگذاری این روزها این است که ما بیشتر آگاه باشیم و به عنوان زنان مجرد شاغل حقوق خودمان را باز پس بگیریم.
«مونا» شاغل در یک شرکت بازرگانی واردات به عنوان زن جوان مجرد شاغل نظری متفاوت دارد و میگوید: «برای کارفرماها مجرد بودن زنان یک نکته مثبت است و بیشتر متاهلها رو استخدام نمیکنند؛ چون معتقد هستند زنان متاهل به بهانه بچهداری یا بارداری مرتب از کار سرباز خواهند کرد.»
به گفته او اصلا توانایی فرد در ایران مهم نیست؛ در نهایت مردها انتخاب نخست کارفرمایان هستند.
«پروانه حسینی»، مدرس مطالعات زنان و جنسیت از «دانشگاه ووستر» امریکا، به ایرانوایر میگوید: «کارفرمایان در بسیاری از موارد این را در نظر میگیرند که استخدام و اخراج کردن زنان راحتتر است. کارفرما نیاز ندارد به زنان مجرد همچون زنان متاهل بسته حمایتی اختصاص دهد و این برای آنها بهصرفهتر است. مرخصی بارداری، زایمان و نگهداری بچه هم نیاز نیست به مجردها داده شود. این طور جا افتاده که زنان مجرد با حقوق و دستمزد کمتر هم راضی میشوند. به این شکل رقابتی بین زنان میاندازند که با حقوق کمتر به استخدام و کار کردن راضی شوند.»
به گفته خانم حسینی با این پیش فرض که زنان مجرد مسئولیت کمتری نسبت به زنان مجرد دارند، دستمزد کمتری برای آنها در نظر گرفته میشود. در زمان اخراج هم با تصور اینکه پشت و پناهی ندارند، این کار راحتتر صورت میگیرد.»
پروانه حسینی با تاکید بر اینکه باید به این نکته توجه کرد که «مجرد» بودن زنان شاغل به این معنا نیست که فقط عهدهدار مسائل خود هستند، توضیح میدهد: «برخی از آنها مادران مجرد سرپرست فرزندان خود هستند، شماری مراقب والدین خود یا حتی مراقب اعضای دیگری از خانواده خود هستند.»
فشار بر زنان مجرد ولی به همین موارد ختم نشده و موارد متعدد دیگری را هم در بر میگیرد| از جمله سختی اجاره منزل مسکونی و سفر کردن.
این مدرس مطالعات زنان و جنسیت میگوید: «این مسایل مشکلات زنان را در هم تنیدهتر و حلاش را سختتر میکند.» او به یکی دیگر از انتظاراتی که کارفرمایان دارند و به همین دلیل علاقه دارند که زنان مجرد را با دستمزد کمتر استخدام کنند، این است که فکر میکنند راحتتر میتوانند ساعتهای بیشتری از آنها درخواست کار داشته باشند.
به گفته این فعال حقوق زنان، برای زنان مجرد کمتر از مردان مجرد امتیازاتی وجود دارد، از طرفی برای زنان مجرد باز کمتر از زنان متاهل امتیاز وجود دارد.
پروانه حسینی میگوید: «نیاز است در قوانین امتیاز های نابرابر برداشته شود. زنان مجرد باید به عنوان زنان مستقل شناخته شده و قابلیتهای آنها مورد توجه و احترام قرار بگیرد.»
او تاکید دارد به دلیل آزارهایی که زنان مجرد میبینند، باید سازمانها آموزشهای لازم را برای کارکنان خود در نظر بگیرند.