کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام
وضعیت زنان زندانی، بخصوص زنان زندانی عادی در زندان زنان رشت دردناک و البته اسفناک است.
برخوردی که زندانبانان و عوامل زندان با زنان زندانی دارند بسیار تحقیرآمیز و خردکننده است. بیشتر زندانبانان مزدبگیرانی هستند که بخاطر مزدی ناچیز به این شغل گمارده شده اند.
برخی از زندانبانان نیز از اعضای خانواده عناصر اطلاعاتی یا بدنه نظام هستند. از جمله میتوان از دو زندانبان زن بنامهای «خبری» و «فرجی» نام برد که از اعضای خانوادههای وابسته به حاکمیت و ماموران وزارت اطلاعات هستند.
موقعیت
این زندان با نام «مرکز اصلاح و تربیت نسوان زندان لاکان» در جاده رشت – لاکان، صد متر پس از تقاطع کمربندی فومن – سراوان واقع شده است.
۱- در سمت راست، نگهبانی زنان و بازرسی برای ملاقات است که شامل یک اطاق، یک رختکن و سرویس بهداشتی و یک دستگاه عابر بانک است.
۲- در سمت چپ نگهبانی سربازان و برجک قرار گرفته است.
۳- در سمت راست یک ساختمان کوچک دو اتاقه وجود دارد که یکی اتاق دفتر و دومی با یک تختخواب یکنفره و سرویس بهداشتی همراه با یک دوش حمام است که قبلا محکومین به اعدام ۲۴ ساعت قبل از اجرای حکم در آنجا نگهداری میشدند، اما در حال حاضر به دفتر اداری مددکاران تبدیل شده است.
۴- در سمت چپ یک اطاق یا دفتر قرار دارد که هر زندانی که باید به خارج از زندان منتقل شود، باید در این محل برگه خروج و امضا بگیرد.
۵- در سمت چپ یک ساختمان بزرگ دو طبقه یا شاید هم سه طبقه وجود دارد که قسمت اداری مردان است.
۶- در محوطه زندان دو ساختمان جدید در حال ساخت وجود دارد که ۹۰درصد کار آنها تمام شده است.
بندهای زندان لاکان رشت از این قرار هستند:
بند قرنطینه که پیش از این به نام بند کانون یا بند مالی بود، با عرض ۶ و طول۲۰ متر ، دارای۱۴ تخت دو نفره است. این بند دارای یک انباری کوچک در سمت راست است. پیش از این به این محل، اتاق کودک میگفتند ولی با شروع کرونا، به اتاق ترک اعتیاد تبدیل شد. در سمت چپ سرویس بهداشتی شامل ۳ دستشویی و ۲ حمام قرار گرفته است.
بند قرنطینه
تعداد زندانیان در قرنطینه از ۷ تا ۳۰ نفر متغیر است. در قرنطینه هیچ آرامشی وجود ندارد و بصورت دائم ورودی و خروجی در آن هست.
بند اعتکاف
این بند بدلیل نگهداری بازداشتیهایی که در انتظار صدور حکم و یا آزادی هستند، از سایر بندهای زندان پر جمعیتتر و شلوغتر است.
بند شکیبایی
این بند مربوط به زندانیانی است که حکم آنها صادر شده و دوران حبس خود را میگذرانند.
بند کوثر
این بند معروف به حکم بالایی ها است و زندانیانی در آن هستند که حکمهای سنگین دارند. البته زندانیانی با حکم های پایین هم در این بند نگهداری می شوند. بند کوثر یک دستگاه آب سردکن دارد که به همت زندانی سیاسی آتنا دائمی در این بند نصب شد.
هواخوری بند شکیبایی و بند کوثر به سالن ملاقات راه دارد.
بند محکومین
بند محکومین ۲ اتاق و حیاط متوسط دارد. این بند بدون هیچ امکانات تفریحی است. جدایی اتاقهای این بند بیشتر براساس محکومیت است. یک اتاق به متهمین و محکومیت قتل با عنوان «زیرقصاص» است و دیگری به سایر محکومیتهای کیفری تعلق دارد. ولی در واقع در این بند، تفکیک واقعی جرایم وجود ندارد چون در هر کدام از اتاقها محکومین مختلف دیده میشوند.
حضور تعداد زیاد زندانی که بصورت تنگاتنگ در اتاقها حضور دارند، و سروصدای ناشی از آن، وضعیت را برای سایر زندانیان غیرقابل تحمل میکند.
بند کانون
بند کانون با یک اتاق و حیاط بسیار کوچک بدون هیچ امکاناتی است و کل ورودی بند با نردهای از دیگر بندها جدا شده است.
وضعیت غذایی و آب آشامیدنی
چون فروشگاه زندان مواد غذایی را با چند برابر قیمت می فروشد زندانیان توان خرید مواد غذایی را ندارند. تره بار هفته ای یک بار (دوشنبه یا سه شنبه) با کیفیت بسیار پایین ولی بسیار گرانتر از قیمت بیرون، فروخته می شود و اعتراض زندانیان نیز تاکنون راه به جایی نبرده است.
خانواده زندانیان با حقوقی که دارند امکان رساندن پول به عزیزانشان برای خرید مواد غذایی را ندارند و زندانیان مجبور هستند با غذای زندان که بی کیفیت و تکراری است سر کنند.
غذای زندان شامل شیر، میوه و سبزیجات تازه نیست و هفتهای تنها صد و پنجاه گرم لبنیات به هر زندانی تعلق میگیرد. زندانیان اقلام لازم را باید از فروشگاه زندان خریداری کنند.
جیرهی غذای زندان بسیار کم و ناچیز است و عموما زندانیان گرسنه هستند. جیره غذایی برای همه بندها یکسان نیست و به خصوص بند اعتکاف که مربوط به بازداشتیها است، اغلب جیرهی کمتری دارند.
جیرهی صبحانه از شب قبل بین زندانیان توزیع میشود که عموما شامل یک نان بربری، یک قوطی ۵۰ گرمی مربای هویج با طعم بسیار بد و عجیب و چای ولرم است.
چای خشک، شکر و قند به صورت ماهانه در بندها توزیع میشود. در صورتی که یک زندانی در روزهای میانی ماه، وارد زندان و بندهای آن شود، از جیرهها محروم است.
پنیر به صورت هفتگی توزیع میشود و سهم هر کس به اندازه صد گرم است.
وعده های ناهار پلو با خورش قیمه، زرشکپلو با مرغ، سویا پلو، همراه یک قوطی ماست داده میشود.
جیرهی شام بسیار کمتر است و شامل خوراک لوبیا، عدسی، آبگوشت که گوشت بسیار کمی دارد یا اصلا ندارد، کوکو بدون هیچ مخلفاتی، مرغ و سیبزمینی که تکهی مرغ آن گاهی به اندازه یک انگشت دست است.
هفتهای یک بار «ترهبار» به زندان وارد میکنند که هر بار شامل ۳ تا ۴ جنس است و به صورت محدود و با سفارش قبلی برای زندانیان تهیه میشود.
مثلا یک بار که زندانیان درخواست بادمجان کردند و خواستند از آشپزخانه زندان برای سرخ کردن بادمجانها استفاده کنند، از هر بارِ ۲۰ کیلویی بادمجانها، حدود ۴ کیلوی آن خراب بود.
زندانیان بیمار از هیچ امکان ویژهتری برخوردار نیستند بخصوص کسانی که به دیابت مبتلا هستند، امکان رعایت رژیم غذایی را ندارند.
آب آشامیدنی در برخی بندها وجود ندارد و زندانیان مجبور هستند آب را با قیمت گران از فروشگاه بخرند.
وضعیت پزشکی و داروخانه
وضعیت پزشکی بسیار بد است. در زندان فقط پزشک عمومی وجود دارد و برای بیماریهای تخصصی، هیچ رسیدگی صورت نمیگیرد. یک زندانی که نیاز به پزشک متخصص داشته باشد باید از هفت خان بگذرد تا بتواند تایید رئیس زندان را بگیرد.
در داروخانه زندان فقط داروی مسکن یافت میشود و بقیه داروها باید توسط خانواده به زندانی برسد و این در صورتی است که از جانب رئیس یا سایر عوامل زندان، مانع تراشی صورت نگیرد.
دارو نزد بهداری میماند و صبح، ظهر و شب سر ساعت عوامل زندان بند به بند زندانیانی که دارو دارند را صدا زده و تحویل میدهند.
وضعیت بهداشتی نامناسب
سابقاً سرویسهای بهداشتی به صورت عمومی در بیرون بندها قرار داشت اما اخیراً هر بندی دارای چند سرویس بهداشتی است. نظافت اتاقها، سرویسهای بهداشتی داخل بند، محوطه بیرون بند و حیاط توسط خود زندانیان و با تقسیم کار تعیین شده از سوی زندان انجام میشود.
محدودیت های زنان زندانی
زمان استفاده از تلفن در زندان ۱۵ دقیقه در روز برای هر زندانی است که از طریق تلفنهای کارتی زندان انجام میگیرد.
هر زندانی میتواند درون کارت خود ۴ شماره را وارد کند. همین امر بازداشتیها را که در پی وضعیت خود هستند و نیاز به تماس با نفرات مختلف دارند، دچار مشکل میکند.
زنان زندانی مجبورند تمامی مایحتاج خود را از فروشگاه زندان خریداری کنند. از آنجا که عوامل زندان از طریق این فروشگاه پول هنگفتی به جیب میزنند، زندانیان نام فروشگاه را «چاه نفت» گذاشتهاند!. زنان زندانی اجازه ندارند بجز لباس وسیله دیگری از بیرون واردکنند و در برخی موارد همان لباس را هم باید از فروشگاه با پول خودشان و به قیمت گران تر بخرند.
مادر اطاق!
در زندان زنان رشت یک منصب بنام «مادر اطاق» وجود دارد که همان مسئول اطاق است. این شخص از همه زندانیان بدبختتر است چون باید برای همه کار کند و اهداف عوامل زندان را نیز پیش ببرد. اما برخی زندانیان فقط به این دلیل که به مادر اتاق زمان تماس بیشتری نسبت به سایرین تعلق میگیرد راضی به پذیرش چنین کاری میشوند.
کار در کارگاه
در زندان لاکان کارگاه اشتغال و حرفهآموزی برای زندانیان وجود دارد. این کارگاه شامل خیاطی و قالیبافی است.
دستمزد ناچیز کارگاه خیاطی به صورت کارمزدی و هر چند ماه یک بار به مبلغ ۳۰۰ هزار تومان به ازای هر چهار ماه کار، به زندانیان پرداخت میشود.
کار در کارگاه با همین حقوق اندک برای بعضی از زندانیان از جهت مالی نیز کارکرد دارد اما عمدهی اهمیت، بهرهمندی از مرخصی، رایباز شدن و همچنین زمان تلفن بیشتر است.
امکانات رفاهی زندان زندان
زندان هیچ باشگاه ورزشی ندارد و وسایل محدودی که در آن وجود دارد نیز در دسترس زندانیان نیست. زندانیان تنها میتوانند از هواخوری برای ورزش استفاده کنند. اتاقی به نام زینبیه در زندان است که جلسات مذهبی در آن برگزار میشود.
از بیرون از زندان به سختی میشود کتابی به داخل زندان و برای زندانیان فرستاد. اما از همه مهمتر روزنامه است که به صورت هفتگی و تنها با یکی دو موضوع از جمله سلامت میان اتاقها توزیع میشود که اغلب مقالههای آن به درد حال حاضر زندانیان نمیخورد.
آموزشهای فرهنگی زندان تنها شامل آموزشهای مذهبی است و آموزش دیگری به زندانیان تعلق نمیگیرد.
خودفروشی و جاسوسی زندانیان ضعیف النفس در زندان زنان رشت
این شرایط سخت و غیرقابل تحمل منجر به روی آوردن برخی از زندانیان به سمت جاسوسی برای بدست آوردن مزایا و یا دریافت مرخصی شده است. در یک مورد یک زندانی که برای عوامل زندان جاسوسی میکرد حتی از زندانیان سیاسی نیز گزارش میداد. وی نزد سایر زندانیان گفته است در ازای درخواست آزادی قول دادم که اخبار زندانیان را به عوامل زندان برسانم. با اینحال عوامل زندان حتی به این افراد نیز رحم نکرده و به وعده هایشان عمل نمیکنند.