جستجوی این وبلاگ

خرداد ۲۰، ۱۴۰۱

انتقال زندانی سیاسی لیلا چگینی از زندان تنکابن به مکانی نامعلوم

صدای بازداشت شدگان

انتقال زندانی سیاسی لیلا چگینی از زندان تنکابن به مکانی نامعلوم

روز سه شنبه ۱۷خرداد ۱۴۰۰، زندانی سیاسی، لیلا چگینی به صورت ناگهانی از زندان تنکابن به مکان نامعلومی منتقل شد. این زندانی سیاسی پس از ۸۰ روز بازداشت و بلاتکلیفی در زندان‌های نوشهر و تنکابن، توسط ماموران زندان به مکان نامعلومی منتقل شده است.

طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، لیلا چگینی، زندانی سیاسی محبوس در زندان تنکابن به صورت ناگهانی از این زندان به مکان نامعلومی منتقل شد.

لیلا چگینی ۴۳ساله و مادر دو فرزند، در روز ۲۵ اسفند ۱۴۰۰، در منزل مسکونی‌اش در کرج مورد هجوم ماموران اطلاعات قرار گرفت. وی پس از دستگیری به اطلاعات ساری منتقل گردید و مدت ۲۰ روز در اطلاعات ساری مورد شکنجه و بازجویی قرار گرفت و سپس به زندان نوشهر و پس از آن به زندان تنکابن منتقل شد.

وی به اتهام واهی «‌تبلیغ علیه نظام» در زندان نوشهر تحت شکنجه و ضرب و شتم قرار گرفت.

لیلا چگینی در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۴۰۱، در زندان نوشهر در اعتراض به «بلاتکلیفی طولانی مدت خود»، «عدم دریافت داروهای ضروری برای بیماریش» ، «ممنوعیت طولانی مدت تماس با خارج از زندان» و همچنین «محرومیت از ملاقات» دست به اعتصاب غذا زد.

در اردیبهشت ۱۴۰۱، رئیس جنایتکار زندان نوشهر چند زندانی عادی را اجیر کرد که به لیلا چگینی حمله کرده و او را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دهند. خانم چگینی از ناحیه چشم و صورت و کمر آسیب جدی دیده و هیچ‌گونه رسیدگی به وی انجام نشد.

زندانی سیاسی، لیلا چگینی از بیماری‌های مختلف رنج می‌برد و در معرض فلج هر دوپا قرار دارد. وی از حق داشتن وکیل محروم است.

زندان اوین؛ تداوم بازداشت و بلاتکلیفی آنیشا اسداللهی و کیوان مهتدی

خبرگزاری هرانا

کیوان مهتدی و آنیشا اسداللهی فعالین کارگری، علیرغم گذشت یک ماه از زمان دستگیری کماکان در بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین در بازداشت و بلاتکلیفی بسر می‌برند. این دو فعال کارگری در تاریخ ۱۹ اردیبهشت‌ماه، توسط نیروهای امنیتی در منزل خود بازداشت شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز چهارشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۱، کیوان مهتدی و آنیشا اسداللهی، فعالین کارگری علیرغم گذشت یک ماه از زمان دستگیری کماکان در بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین در بازداشت و بلاتکلیفی بسر می‌برند.

یک منبع مطلع در این خصوص به هرانا گفت: “آنیشا اسداللهی کماکان در سلول انفرادی است و امروز ملاقات کوتاهی با مادرش داشت. کیوان مهتدی هم کماکان به همراه سه تن دیگر در یکی از سلول‌های عمومی بند ۲۰۹ زندان اوین نگهداری می‌شود. وصعیت عمومی خانم اسداللهی و آقای مهتدی خوب است و هنوز میگویند که کاری نکرده‌اند و اتهامات را نمیپذیرند.”
پیشتر امیر رئیسان، وکیل مدافع آنها در خصوص آخرین وضعیت موکلان خود اظهار بی اطلاعی کرده و گفته بود اجازه دسترسی به جزئیات پرونده آنها را ندارد. به گفته آقای رئیسیان مرجع رسیدگی یعنی شعبه دوم بازپرسی دادسرای امنیت تنها به ذکر اینکه اتهام امنیتی است کفایت کرده‌ است.

هرانا پیشتر نیز در گزارش‌هایی به تداوم بازداشت و بلاتکلیفی آنیشا اسداللهی و کیوان مهتدی و رضا شهابی پرداخته بود.

خانم اسداللهی و آقای مهتدی روز دوشنبه ۱۹ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۱، توسط نیروهای امنیتی در منزل خود بازداشت به مکان نامعلومی منتقل شدند. تاکنون از اتهامات مطروحه علیه این شهروندان اطلاعی در دست نیست.

آنیشا اسداللهی و کیوان مهتدی پیشتر نیز به واسطه فعالیت های خود سابقه بازداشت و محکومیت داشته اند. خانم اسداللهی، در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ماه ۹۸ همزمان با روز جهانی کارگر، در تجمعی که به همین مناسبت برگزار شده بود به همراه تعداد زیادی از فعالان این حوزه بازداشت و به زندان منتقل شد. وی نهایتا توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، از بابت اتهام اخلال در نظم عمومی به یک سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده و مدت ۶ ماه از دوران محکومیت وی نیز به حالت تعلیق درآمد. او در تاریخ ۱۴ دی ماه ۹۸ پس از احضار به شعبه اجرای احکام دادسرای اوین بازداشت و در تاریخ ۱ بهمن ماه همان سال از زندان اوین آزاد شد.

قتل فجیع یک زن به دست همسرش در سنندج

هه‌نگاو

قتل فجیع یک زن به دست همسرش در سنندج

ساعت ۷:۳۰ دقیقه غروب روز چهارشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۱، یک زن جوان اهل سنندج با هویت سرگول اکبری ٤٢ ساله و مادر سه فرزند توسط همسرش با ضربات چکش آهنی که بر سر و بدنش وارد شده جانباخت.

یک منبع مطلع در اینباره به هه‌نگاو اعلام کرد که، سرگول اکبری به دلیل مشکلات خانوادگی و در منزل خود واقع در محله حسن‌آباد سنندج به دست همسرش با هویت عرفان رشیدی به قتل رسیده است.

عرفان رشیدی اهل روستای ”کره سی“ و آلوده به مواد مخدر است پس از مرتکب شدن قتل فراری شده و تاکنون بازداشت نشده است. وی پیشتر نیز چندین بار همسرش را مورد ضرب و شتم قرار داده بود.

با استناد به آمار به ثبت رسیده در مرکز آمار و اسناد سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، از ابتدای سال ٢٠٢٢ تاکنون (۵ ماه) دست‌کم ۶ زن در شهرهای سنندج (۲ مورد)، کرمانشاه (۳ مورد) و سقز (۱ مورد) به دست همسران خود به قتل رسیده‌اند.

خرداد ۱۸، ۱۴۰۱

در زندان زنان رشت چه میگذرد؟

کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام

وضعیت زنان زندانی، بخصوص زنان زندانی عادی در زندان زنان رشت دردناک و البته اسفناک است.

برخوردی که زندانبانان و عوامل زندان با زنان زندانی دارند بسیار تحقیرآمیز و خردکننده است. بیشتر زندانبانان مزدبگیرانی هستند که بخاطر مزدی ناچیز به این شغل گمارده شده اند.

برخی از زندانبانان نیز از اعضای خانواده عناصر اطلاعاتی یا بدنه نظام هستند. از جمله میتوان از دو زندانبان زن بنامهای «خبری» و «فرجی» نام برد که از اعضای خانواده‌های وابسته به حاکمیت و ماموران وزارت اطلاعات هستند.

موقعیت
این زندان با نام «مرکز اصلاح و تربیت نسوان زندان لاکان» در جاده رشت – لاکان، صد متر پس از تقاطع کمربندی فومن – سراوان واقع شده است.

۱- در سمت راست، نگهبانی زنان و بازرسی برای ملاقات است که شامل یک اطاق، یک رختکن و سرویس بهداشتی و یک دستگاه عابر بانک است.

۲- در سمت چپ نگهبانی سربازان و برجک قرار گرفته است.

۳- در سمت راست یک ساختمان کوچک دو اتاقه وجود دارد که یکی اتاق دفتر و دومی با یک تختخواب یکنفره و سرویس بهداشتی همراه با یک دوش حمام است که قبلا محکومین به اعدام ۲۴ ساعت قبل از اجرای حکم در آنجا نگهداری می‌شدند، اما در حال حاضر به دفتر اداری مددکاران تبدیل شده است.

۴- در سمت چپ یک اطاق یا دفتر قرار دارد که هر زندانی که باید به خارج از زندان منتقل شود، باید در این محل برگه خروج و امضا بگیرد.

۵- در سمت چپ یک ساختمان بزرگ دو طبقه یا شاید هم سه طبقه وجود دارد که قسمت اداری مردان است.

۶- در محوطه زندان دو ساختمان جدید در حال ساخت وجود دارد که ۹۰درصد کار آنها تمام شده است.

بندهای زندان لاکان رشت از این قرار هستند:
بند قرنطینه که پیش از این به نام بند کانون یا بند مالی بود، با عرض ۶ و طول۲۰ متر ، دارای۱۴ تخت دو نفره است. این بند دارای یک انباری کوچک در سمت راست است. پیش از این به این محل، اتاق کودک می‌گفتند ولی با شروع کرونا، به اتاق ترک اعتیاد تبدیل شد. در سمت چپ سرویس بهداشتی شامل ۳ دستشویی و ۲ حمام قرار گرفته است.

بند قرنطینه
تعداد زندانیان در قرنطینه از ۷ تا ۳۰ نفر متغیر است. در قرنطینه هیچ آرامشی وجود ندارد و بصورت دائم ورودی و خروجی در آن هست.

بند اعتکاف
این بند بدلیل نگهداری بازداشتی‌هایی که در انتظار صدور حکم و یا آزادی هستند، از سایر بندهای زندان پر جمعیت‌تر و شلوغ‌تر است.

بند شکیبایی
این بند مربوط به زندانیانی است که حکم آنها صادر شده و دوران حبس خود را می‌گذرانند.

بند کوثر
این بند معروف به حکم بالایی ها است و زندانیانی در آن هستند که حکم‌های سنگین دارند. البته زندانیانی با حکم های پایین هم در این بند نگهداری می شوند. بند کوثر یک دستگاه آب سردکن دارد که به همت زندانی سیاسی آتنا دائمی در این بند نصب شد.

هواخوری بند شکیبایی و بند کوثر به سالن ملاقات راه دارد.

بند محکومین‌
بند محکومین ۲ اتاق و حیاط متوسط دارد. این بند بدون هیچ امکانات تفریحی است. جدایی اتاق‌های این بند بیشتر براساس محکومیت است. یک اتاق به متهمین و محکومیت قتل با عنوان «زیرقصاص» است و دیگری به سایر محکومیت‌های کیفری تعلق دارد. ولی در واقع در این بند، تفکیک واقعی جرایم وجود ندارد چون در هر کدام از اتاق‌ها محکومین مختلف دیده می‌شوند.

حضور تعداد زیاد زندانی که بصورت تنگاتنگ در اتاقها حضور دارند، و سروصدای ناشی از آن، وضعیت را برای سایر زندانیان غیرقابل تحمل می‌کند.

بند کانون
بند کانون با یک اتاق و حیاط بسیار کوچک بدون هیچ امکاناتی است و کل ورودی بند با نرده‌ای از دیگر بندها جدا شده است.

وضعیت غذایی و آب آشامیدنی
چون فروشگاه زندان مواد غذایی را با چند برابر قیمت می فروشد زندانیان توان خرید مواد غذایی را ندارند. تره بار هفته ای یک بار (دوشنبه یا سه شنبه) با کیفیت بسیار پایین ولی بسیار گرانتر از قیمت بیرون، فروخته می شود و اعتراض زندانیان نیز تاکنون راه به جایی نبرده است.

خانواده زندانیان با حقوقی که دارند امکان رساندن پول به عزیزانشان برای خرید مواد غذایی را ندارند و زندانیان مجبور هستند با غذای زندان که بی کیفیت و تکراری است سر کنند.

غذای زندان شامل شیر، میوه و سبزیجات تازه نیست و هفته‌ای تنها صد و پنجاه گرم لبنیات به هر زندانی تعلق می‌گیرد. زندانیان اقلام لازم را باید از فروشگاه زندان خریداری کنند.

جیره‌ی غذای زندان بسیار کم و ناچیز است و عموما زندانیان گرسنه هستند. جیره غذایی برای همه بندها یکسان نیست و به خصوص بند اعتکاف که مربوط به بازداشتی‌ها است، اغلب جیره‌ی کمتری دارند.

جیره‌ی صبحانه از شب قبل بین زندانیان توزیع می‌شود که عموما شامل یک نان بربری، یک قوطی ۵۰ گرمی مربای هویج با طعم بسیار بد و عجیب و چای ولرم است.

چای خشک، شکر و قند به صورت ماهانه در بندها توزیع می‌شود. در صورتی که یک زندانی در روزهای میانی ماه، وارد زندان و بندهای آن شود، از جیره‌ها محروم است.

پنیر به صورت هفتگی توزیع می‌شود و سهم هر کس به اندازه صد گرم است.

وعده های ناهار پلو با خورش قیمه، زرشک‌پلو با مرغ، سویا پلو، همراه یک قوطی ماست داده می‌شود.

جیره‌ی شام بسیار کمتر است و شامل خوراک لوبیا، عدسی، آبگوشت که گوشت بسیار کمی دارد یا اصلا ندارد، کوکو بدون هیچ مخلفاتی، مرغ و سیب‌زمینی که تکه‌ی مرغ آن گاهی به اندازه یک انگشت دست است.

هفته‌ای یک بار «تره‌بار» به زندان وارد می‌کنند که هر بار شامل ۳ تا ۴ جنس است و به صورت محدود و با سفارش قبلی برای زندانیان تهیه می‌شود.

مثلا یک بار که زندانیان درخواست بادمجان کردند و خواستند از آشپزخانه زندان برای سرخ کردن بادمجان‌ها استفاده کنند، از هر بارِ ۲۰ کیلویی بادمجان‌ها، حدود ۴ کیلوی آن خراب بود.

زندانیان بیمار از هیچ امکان ویژه‌تری برخوردار نیستند بخصوص کسانی که به دیابت مبتلا هستند، امکان رعایت رژیم غذایی را ندارند.

آب آشامیدنی در برخی بندها وجود ندارد و زندانیان مجبور هستند آب را با قیمت گران از فروشگاه بخرند.

وضعیت پزشکی و داروخانه
وضعیت پزشکی بسیار بد است. در زندان فقط پزشک عمومی وجود دارد و برای بیماری‌های تخصصی، هیچ رسیدگی صورت نمی‌گیرد. یک زندانی که نیاز به پزشک متخصص داشته باشد باید از هفت خان بگذرد تا بتواند تایید رئیس زندان را بگیرد.

در داروخانه زندان فقط داروی مسکن یافت می‌شود و بقیه داروها باید توسط خانواده به زندانی برسد و این در صورتی است که از جانب رئیس یا سایر عوامل زندان، مانع تراشی صورت نگیرد.

دارو نزد بهداری می‌ماند و صبح، ظهر و شب سر ساعت عوامل زندان بند به بند زندانیانی که دارو دارند را صدا زده و تحویل می‌دهند.

وضعیت بهداشتی نامناسب
سابقاً سرویس‌های بهداشتی به صورت عمومی در بیرون بندها قرار داشت اما اخیراً هر بندی دارای چند سرویس بهداشتی است. نظافت اتاق‌ها، سرویس‌های بهداشتی داخل بند، محوطه بیرون بند و حیاط توسط خود زندانیان و با تقسیم کار تعیین شده از سوی زندان انجام می‌شود.

محدودیت های زنان زندانی
زمان استفاده از تلفن در زندان ۱۵ دقیقه در روز برای هر زندانی است که از طریق تلفن‌های کارتی زندان انجام می‌گیرد.

هر زندانی می‌تواند درون کارت خود ۴ شماره را وارد کند. همین امر بازداشتی‌ها را که در پی وضعیت خود هستند و نیاز به تماس با نفرات مختلف دارند، دچار مشکل می‌کند.

زنان زندانی مجبورند تمامی مایحتاج خود را از فروشگاه زندان خریداری کنند. از آنجا که عوامل زندان از طریق این فروشگاه پول هنگفتی به جیب می‌زنند، زندانیان نام فروشگاه را «چاه نفت» گذاشته‌اند!. زنان زندانی اجازه ندارند بجز لباس وسیله دیگری از بیرون واردکنند و در برخی موارد همان لباس را هم باید از فروشگاه با پول خودشان و به قیمت گران تر بخرند.

مادر اطاق!
در زندان زنان رشت یک منصب بنام «مادر اطاق» وجود دارد که همان مسئول اطاق است. این شخص از همه زندانیان بدبخت‌تر است چون باید برای همه کار کند و اهداف عوامل زندان را نیز پیش ببرد. اما برخی زندانیان فقط به این دلیل که به مادر اتاق زمان تماس بیشتری نسبت به سایرین تعلق می‌گیرد راضی به پذیرش چنین کاری می‌شوند.

کار در کارگاه
در زندان لاکان کارگاه اشتغال و حرفه‌آموزی برای زندانیان وجود دارد. این کارگاه شامل خیاطی و قالی‌بافی است.

دستمزد ناچیز کارگاه خیاطی به صورت کارمزدی و هر چند ماه یک بار به مبلغ ۳۰۰ هزار تومان به ازای هر چهار ماه کار، به زندانیان پرداخت می‌شود.

کار در کارگاه با همین حقوق اندک برای بعضی از زندانیان از جهت مالی نیز کارکرد دارد اما عمده‌ی اهمیت، بهره‌مندی از مرخصی، رای‌باز شدن و همچنین زمان تلفن بیشتر است.

امکانات رفاهی زندان زندان
زندان هیچ باشگاه ورزشی ندارد و وسایل محدودی که در آن وجود دارد نیز در دسترس زندانیان نیست. زندانیان تنها می‌توانند از هواخوری برای ورزش استفاده کنند. اتاقی به نام زینبیه در زندان است که جلسات مذهبی در آن برگزار می‌شود.

از بیرون از زندان به سختی می‌شود کتابی به داخل زندان و برای زندانیان فرستاد. اما از همه مهم‌تر روزنامه است که به صورت هفتگی و تنها با یکی دو موضوع از جمله سلامت میان اتاق‌ها توزیع می‌شود که اغلب مقاله‌های آن به درد حال حاضر زندانیان نمی‌خورد.

آموزش‌های فرهنگی زندان تنها شامل آموزش‌های مذهبی است و آموزش دیگری به زندانیان تعلق نمی‌گیرد.

خودفروشی و جاسوسی زندانیان ضعیف النفس در زندان زنان رشت
این شرایط سخت و غیرقابل تحمل منجر به روی آوردن برخی از زندانیان به سمت جاسوسی برای بدست آوردن مزایا و یا دریافت مرخصی شده است. در یک مورد یک زندانی که برای عوامل زندان جاسوسی میکرد حتی از زندانیان سیاسی نیز گزارش میداد. وی نزد سایر زندانیان گفته است در ازای درخواست آزادی قول دادم که اخبار زندانیان را به عوامل زندان برسانم. با اینحال عوامل زندان حتی به این افراد نیز رحم نکرده و به وعده هایشان عمل نمی‌کنند.

بازداشت روناک رضایی و انتقال وی به زندان سپیدار اهواز

حقوق بشر در ایران

بازداشت روناک رضایی و انتقال وی به زندان سپیدار اهواز

روناک رضایی، شهروند ساکن آبادان توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان سپیدار اهواز منتقل شد. گفته میشود که بازداشت خانم رضایی پس از برگزاری تجمعات اعتراضی در این شهر در پی فروریختن برج متروپل صورت گرفته است.

طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، روناک رضایی، شهروند ساکن آبادان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.

بر اساس این گزارش، این شهروند پس از بازداشت به زندان سپیدار اهواز منتقل شده است. گفته میشود که بازداشت خانم رضایی پس از برگزاری تجمعات اعتراضی در آبادان در پی فروریختن برج متروپل صورت گرفته است.

تا لجظه تنظیم این خبر از اتهامات مطروحه علیه این شهروند اطلاعی در دسترس نیست.

گزارشی از آخرین وضعیت شکیلا منفرد در زندان قرچک ورامین

خبرگزاری هرانا

شکیلا منفرد زندانی سیاسی، دوران محکومیت خود را بدون رعایت اصل تفکیک جرائم در زندان قرچک ورامین سپری می کند. خانم منفرد پیشتر از بابت پرونده ای که در دوران حبس برای وی گشوده شد، به ۲ سال و ۸ ماه حبس تعزیری و پرداخت جزای نقدی محکوم شده بود. اخیرا شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران این محکومیت را عینا تایید کرد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شکیلا منفرد زندانی سیاسی، دوران محکومیت خود را در زندان قرچک ورامین سپری می کند.

بر اساس حکمی که اخیرا توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران صادر و به وی ابلاغ شده، خانم منفرد از بابت اتهام عضویت در گروهای مخالف نظام به ۲ سال و ۸ ماه حبس تعزیری و از بابت اتهام نشر اکاذیب به پرداخت ۱۰ میلیون تومان جزای نقدی محکوم شده است.
در دیماه سال ۱۴۰۰، خانم منفرد از بابت پرونده ای که در دوران حبس برای وی گشوده شد، توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به حبس تعزیری و پرداخت جزای نقدی محکوم شد.

او در تاریخ ۲۱ فروردین ماه امسال، در اعتراض به عدم رسیدگی‌ پزشکی و مخالفت مسئولان با اعزام وی به بیمارستان دست به اعتصاب غذا و دارو زد و چندی بعد به اعتصاب خود پایان داد. وی پیش از این نیز در تاریخ ۱۲ اسفندماه ۱۴۰۰ در پی بی توجهی مسئولان نسبت به تهدید شدن او توسط یکی از زندانیان جرائم عمومی و در اعتراض به عدم رعایت اصل تفکیک جرائم دست به اعتصاب زد. خانم منفرد نهایتا در تاریخ ۱۶ اسفندماه همان سال پس از انتقال به بند ۸ این زندان به اعتصاب خود پایان داد.

شکیلا منفرد در تاریخ ۱۰ شهریورماه ۱۳۹۹، هنگام خروج از منزل توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت و به یکی از بازداشتگاه‌های سازمان اطلاعات سپاه در تهران منتقل شد. گفته می‌شود بازداشت این شهروند بدون ارائه حکم قضایی صورت گرفته بود. وی در تاریخ ۱۹ شهریورماه ۹۹ با پایان مراحل بازجویی به قرنطینه بند زنان زندان اوین منتقل و نهایتا در تاریخ ۲۴ شهریورماه با تودیع قرار وثیقه ۴۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از زندان اوین آزاد شد.

پیشتر هرانا طی گزارشی از محرومیت خانم منفرد از رسیدگی پزشکی مناسب علیرغم بیماری خبر داده بود. با وجود بروز بیماری گوارشی و درد شدید معده، با اعزام خانم منفرد به بیمارستان خارج از زندان و همچنین اعزام او به مرخصی درمانی مخالفت شده بود.

جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات شکیلا منفرد، آرشام رضایی و محمد ابوالحسنی از بابت پرونده ای مشترک در تاریخ ۱ بهمن‌ماه ۹۹ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران برگزار شد. خانم منفرد پس از اتمام جلسه دادگاه توسط ماموران اطلاعات سپاه بازداشت و به زندان منتقل شد.

وی توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری از بابت اتهامات “فعالیت تبلیغی علیه نظام و توهین به مقدسات اسلام” به ۶ سال حبس تعزیری و ۴ ماه کار اجباری در جهاد کشاورزی محکوم شد. نهایتا شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران خانم منفرد را به ۴ سال و دو ماه حبس قطعی محکوم کرد.

شکیلا منفرد، متولد ۱۳۷۲ و شهروند ساکن تهران است.

تهران؛ صدور حکم اعدام برای یک متهم به قتل همسرش

خبرگزاری هرانا

مردی در تهران که متهم است زنش را به دلیل انتشار عکس در فضای مجازی به قتل رسانده، توسط دادگاه کیفری یک استان تهران به اعدام محکوم شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از اعتماد، یک متهم در تهران به اعدام محکوم شد.

بر اساس این گزارش، دی‌ماه دو سال قبل زن جوانی که مقابل خانه خواهرش رفته بود با پلیس تماس گرفت و از کشته شدن خواهر ۲۴ ساله‌اش به نام مریلا خبر داد.

این زن گفت: خواهرم و شوهرش کیومرث سه سال قبل با هم ازدواج کردند و حالا صاحب یک دختر دو ساله هستند. آنها مدتی است با هم اختلاف دارند. مادرم ساعتی قبل با من تماس گرفت و گفت مادرشوهر مریلا به او تلفن زده و گفته مریلا و کیومرث با هم درگیر شده‌اند و سپس کیومرث خانه را ترک و در خیابان تصادف کرده است. با تماس تلفنی مادرم به خانه خواهرم رفتم؛ اما هرچه در زدم کسی در را باز نکرد. من که نگران شده بودم با کمک همسایه‌ها و با پیچ‌گوشتی در را باز کردم و ناباورانه با جسد خونین خواهرم در آشپزخانه روبه‌رو شدم. وسایل آشپزخانه شکسته و کنار جسد خواهرم یک هاون و یک کارد خونین قرار داشت.

ماموران پلیس با این تماس به خانه زن جوان رفتند و بعد از انجام کارهای قانونی جسد مریلا با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.

عصر همان روز مشخص شد کیومرث در یکی از بیمارستان‌های شرق تهران بستری شده است. او که ادعا کرده بود در تصادف رانندگی آسیب دیده است پس از ترخیص از بیمارستان به قتل همسرش اعتراف کرد و به بازسازی صحنه جرم پرداخت. این مرد در بازسازی صحنه جرم گفت بعد از قتل همسرش اقدام به خودکشی کرده اما بعد پشیمان شده و به بیمارستان رفته و تصادفی در کار نبوده است.

کیومرث ۳۰ ساله گفت: من همسرم را دوست داشتم اما مدتی بود رفتارهای او تغییر کرده بود و عکس‌های بی‌حجابش را در فضای مجازی منتشر می‌کرد. سر همین موضوع مدتی قبل با هم درگیر شدیم و من دختر دوساله‌ام را به خانه مادرم بردم؛ اما پس از چند روز بار دیگر با زنم آشتی کردم.

متهم ادامه داد: آخرین بار من و مریلا در خانه تنها بودیم. نیمه‌شب بود که حشیش کشیدم و در حال استراحت بودم که متوجه شدم مریلا با یکی از دوستانش تلفنی صحبت می‌کند. من با او درگیر شدم و او که عصبانی شده بود، لیوانی را به سمتم پرتاب کرد. همان موقع کنترل اعصابم را از دست دادم و با چاقو و هاون چند ضربه به سر و صورتش زم. وقتی روی زمین افتاد گلویش را فشار دادم. من در آن لحظه دچار جنون شده بودم و کنترلی بر رفتارم نداشتم. بعد از مرگ مریلا، خودزنی کردم اما به خاطر فرزندم به بیمارستان رفتم و به دروغ گفتم تصادف کرده‌ام.

پرونده جنایت خانوادگی با صدور کیفرخواست به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و کیومرث پای میز محاکمه رفت.

در جلسه دادگاه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد و اولیای دم درخواست اعدام کردند.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده، کیومرث را به جرم قتل به اعدام و بابت جراحت‌های غیرمنتهی به قتل به پرداخت دیه محکوم کردند.

نگهداری نوزاد هفت‌ماهه در اوین؛ بیش از ۴۵۰ روز بلاتکلیفی والدین

 نسیمه اسلام زهی و ارسلان شیخی، متهمان امنیتی سنی‌ مذهب، بیش از ۱۵ ماه است که بازداشت شدند و در بلاتکلیفی بسر میبرند. خانم اسلام زهی به همرا...