ایسنا
چند ماهی میشود بحث اختصاص قسمتی از پارکهای محلات شهر تهران به مادران و کودکان با نردهکشی دور بخشی از پارکها ـ با عنوان «بوستان مادر و کودک» به منظور ایجاد امنیت برای این قشرـ داغ شده؛ این طرح تاکنون در ۲۷ پارک اجرایی شده اما حواشی زیادی در بر داشته است به طوریکه شهردار تهران به آن ورود و بحث جنسیتی شدن پارکها را نفی کرد اما منتقدان معتقدند امنیت مادران و کودکان به صرف کشیدن «نرده» به دور فضای عمومی محقق نمی شود.
«اینجا برای خانمها کوچیکه. حتی جای ورزش کردن و دویدن برای خانمها رو نداره. پاتوق معتادها شده و …» این جمله را یکی از خانمها درباره پارک «مادر و کودک» یکی از محلات منطقه ۱۰ تهران میگوید، پارکی که با هدف «ایجاد امنیت و مصونیت با ارائه خدمات به مادران در زمینه نگهداری کودکان خردسال» بخشی از آن با نردهکشی از دیگر قسمت پارک به منظور استفاده زنان و کودکان جدا شده اما حضور “مردان” در آن نه تنها نشان دهنده تناقض میان خواست مردم و مجریان آن است، بلکه بنابر اظهارات کارشناسان، ایجاد امنیت برای زنان، مادران و کودکان با کشیدن نرده محقق نمی شود چرا که آسیبهای اجتماعی اعم از اعتیاد و دزدی و … جنسیت نمیشناسد.
از سوی دیگر فعالان حوزه زنان معتقدند هرچه حضور زنان در شهر بیشتر باشد، نظارت اجتماعی بر روی شهروندان بیشتر شده و در نتیجه زنان احساس امنیت بیشتری خواهند کرد که این در تناقض با نردهکشی و جداسازی زنان از مردان است.
به گزارش ایسنا، تا کنون بخشی از ۲۷ پارک محلهای شهر تهران برای کودکان و مادران اختصاصی سازی شده و به گفته مسئولان بنا است این اختصاصی سازیها تا پایان سال جاری بر روی ۳۲۵ بوستان دیگر نیز اجرا شود.
به گفته علی محمد مختاری، مدیرعامل سازمان بوستان ها و فضای سبز شهر تهران، هدف از اجرای این طرح «ایجاد امنیت و مصونیت با ارائه خدمات به مادران و زمینه نگهداری کودکان خردسال» بوده و «بر اساس درخواست های خود شهروندان» انجام میشود.
در همین حال برخی کارشناسان و شهروندان تغییر مداوم سیاستها را نیز مورد پرسش قرار می دهند. برای مثال مدیریت شهری پیشین در طرحی در صدد” رفع فضاهای بیدفاع و جرم خیز شهری به منظور افزایش حضور زنان در شهر و تقویت احساس امنیت آنان” با انجام اقداماتی نظیر کوتاه سازی شمشادها و حذف نردهها و درهای بسته پارک ها بود، اما اکنون نرده کشی دوباره با هدف صیانت از مادران و کودکان مطرح می شود. فارغ از اینکه شائبههایی نیز مطرح شده که آیا این جداسازی سرآغازی برای آنچه تفکیک جنسیتی در پارکهاست محسوب میشود که البته چندبار تکذیب شده و یا آیا اجرای چنین طرح هایی در مناطق پرتراکم تهران همراه با کمبود سرانه فضای سبز امکانپذیر و موفق خواهد بود یا اینکه با صرف هزینههای چند ده میلیونی شاهد تجربه شکست خورده سالهای گذشته خواهیم بود؟ آیا پدرانی که فرزندان خردسال خود را به پارک میبرند نیازمند احساس امنیت و آرامش روانی نیستند؟
یادآوری این نکته نیز قابل توجه است که در راستای تامین امنیت زنان در فضاهای عمومی شهر نظیر بوستانها، سند «امنیت زنان در شهر» توسط مدیریت شهری دوره پنجم تدوین و رونمایی شده و شهرداری تهران مکلف است برای سیاستگذاری، تسهیلگری، اتخاذ اقدامات مقتضی در حوزه تامین امنیت زنان در فضاهای عمومی شهری و با هدف رفع عوامل ناامنی و تبعیض علیه زنان در شهر، مواد این سند را در دستور کار خود قرار دهد.
زهرا نژاد بهرام، عضو سابق شورای شهر تهران و فعال حوزه زنان با بیان اینکه با توجه به اهمیت بعد مسافت، طبیعتا پارکهای ویژه بانوان تهران، بیشتر مورد استقبال زنان و مادرانی قرار میگیرد که از نظر فاصله محل زندگی تا بوستانها مشکلی نداشته باشند، به ایسنا گفت: اصولا با اختصاصی سازی بوستانها موافق نیستم و به نظرم هر جایی که اختصاصی سازی ورود کرده است شهر از بخشی از امکانات خود محروم شده و به نوعی به این بهانه که میخواستیم به بخش دیگر جامعه خدماتی ارائه دهیم، فضای عمومی را که متعلق به همه شهروندان است محدود کردهایم.
این فعال حوزه زنان با بیان اینکه مردم میدانند در فضای عمومی باید با چه نوع پوشش مناسب این فضا حاضر شوند و نیازی به اختصاصی سازی فضاهای عمومی از جمله بوستانها نیست، ادامه داد: اختصاص دادن فضاهای عمومی به بخشی از شهروندان یعنی محروم کردن سایر شهروندان از امکانات محدود درون شهر، چراکه میزان امکانات و فضاهای عمومی شهر محدود است. در حال حاضر اگرچه بالغ بر دو هزار بوستان در سطح شهر تهران داریم اما بسیاری از مناطق با محدودیت پارکها و بوستانها مواجهاند و همین امر نگرانیها از اختصاصی سازی پارکها را نیز بیشتر میکند.
این عضو سابق شورای شهر تهران با اشاره به سخن شهردار تهران که “اختصاص بخشی از یک یا چند پارک به زنان، دختران، مادران و کودکان تهرانی حق طبیعی آنها است”، خاطر نشان کرد: منظورتان از حق زنان و کودکان چیست؟، بوستانها فضاهای عمومی شهر هستند و شهروندان نیز میدانند باید در این فضاهای عمومی لباس مناسب آن فضا را بپوشند. مگر سایر شهروندان در فضای عمومی چطور لباس میپوشند که زنان باید طور دیگری لباس پوشیده و از این فضا استفاده کنند؟. پارک متعلق به تمام افراد است و نمیتوان گفت زنان درخواست پارک اختصاصی دارند. اعضای خانواده با یکدیگر به پارک میروند، چرا باید مردان از خانواده جدا شده و به این پارکها نیایند؟.
نژاد بهرام با طرح این پرسش که «آیا از نظر روحی و روانی این اختصاصی سازیها اقدامات موثری هستند یا خیر؟» تصریح کرد: این اقدامات از نظر من موثر نیستند. اگر شهرداری میخواهد زنان از پارکهای اختصاصی بانوان استفاده کنند، در حال حاضر پنج پارک ویژه بانوان در تهران وجود دارد و اگر هم مایل به افزایش تعداد این پارکها است، میتواند به احداث پارکهای جدید به نام بانوان اقدام کند، هرچند سرانه فضای سبز کم است و نمیتوان بیش از اندازه تعداد پارکهای ویژه بانوان را نیز افزایش داد اما اینکه بخواهند پارکهای محلی فعلی را جداسازی و اختصاصی سازی کنند، به شدت جای بحث دارد.
وی معتقد است که چنین اختصاصی سازیهایی نا خود آگاه روحیه تقابل را در درون جامعه ایجاد کرده و به نوعی تعارض ایجاد میشود چراکه پارکها فضاهای عمومی شهر هستند و فضاهای عمومی متعلق به همه شهرونداناند.
نژاد بهرام در بخش دیگر سخنان خود با اشاره به «سند ارتقاء جایگاه و امنیت زنان در شهر» مصوب مدیریت شهری دوره پنجم، ادامه داد: اگر نگران امنیت زنان در فضاهای عمومی شهر از جمله پارکها هستیم، در حال حاضر ما سند “امنیت زنان در شهر” را داریم و سوال اینجا است که چرا این سند اجرا نمیشود؟ و چرا شهرداری این مصوبه را متوقف نگه داشته است؟، با عملیاتی کردن این سند میتوانند بسیاری از دغدغه زنان در حوزه امنیت شهری را برطرف کنند.
این فعال حوزه زنان در پاسخ به این سوال که گروهی از فعالان این حوزه نگران «تفکیک جنسیتی» در بوستانها و شدت گرفتن این تفکیک در سایر فضاهای عمومی هستند، معتقد است که به نظر میرسد تفکر تفکیک جنسیتی در پشت این نوع رویکردها وجود دارد. این چه تلقی از مدیریت شهری است که باید زنان را از شهر و معابر عمومی و فضاهای عمومی دور کنیم؟، اگر به دنبال راحتی مادران و کودکان در فضاهای عمومی هستیم باید مناسب سازی عمومی را گسترش دهیم. امنیت زنان در شهر توسط رفع فضاهای بیدفاع شهری، تهیه دستورالعملهای مناسب برای استفاده از فضاهای عمومی و مناسب سازی معابر و توسعه روشنایی در معابر شهری تامین میشود. جدا سازیها و فاصله اندازیها تنها امنیت کاذب ایجاد میکند. امنیت واقعی در ذهن و فرهنگ افراد ایجاد میشود و ما باید ذهن افراد را از طریق آموزش اصلاح کنیم تا نگاههای جنسیتی از بین برود.
الهام فخاری، عضو سابق شورای شهر تهران و روانشناس نیز در پاسخ به این پرسش که آیا اساسا تجربه احداث پارکهای ویژه بانوان در تهران، موفق بوده است که اکنون شهرداری در صدد توسعه تعداد این بوستانها برآمده؟، با بیان اینکه پیشینه پارک ویژه زنان، ایرانی نیست و از پارک زنان در شهر هلنا ایالت مونتانا امریکا در ۱۹۱۳ به عنوان نخستین پارک زنان در جهان یاد میشود، به ایسنا گفت: گزارش هایی که ما به آنها دسترسی داشتیم گویای این مساله است که جمعیت بهرهبردار پارکهای ویژه بانوان متناسب با نسبت جمعیتی زنان در تهران نیست و برخی مراکز در بسیاری از بازههای زمانی چندان مورد استقبال مخاطب نبودهاند. از سوی دیگر ساعت کار مجموعهها به گونهای است که تنها زنان خانهدار میتوانند از خدمات بهرهمند باشند در حالی که بسیاری از زنان در تهران شاغل هستند و در عین حال بهرهوری این مجموعهها در حد بهینه نیست و هزینههای نگهداشت آنها سنگین است.
وی با بیان اینکه در تهران با کمبود چشمگیر سرانه فضای سبز روبرو هستیم، تصریح کرد: در نظر بگیرید که همین سرانه اندک نیز با نردهکشی به عنوان فضای ویژه زنان اختصاص داده شود. نه بوستانی باقی میماند و نیز در محاصره نردهها بودن فراغت و آسایش و حال خوش در پی ندارد. این که شما با هدف جبران کاستی و نابرابری، مجموعهای ویژه زنان ایجاد کنید یا مجموعه موجود را بهبود ببخشید یک بحث است، ولی این که بروید فضای عمومی شهری که برای جمعیت فعلی تهران کم هم هست را تکهپاره کنید به نام خدمت به زنان یک بحث دیگری است. امنیت نیاز همه مردم شهر است، اگر بوستانهای شهری دچار مساله امنیت شهری هستند باید راه چاره درست را یافت که مرد و زن و خانواده بتواند آرامش داشته باشد.
این عضو سابق شورای شهر تهران، تصریح کرد: بجز چند بوستان فرامنطقهای بزرگ، بیشتر بوستانهای تهران کوچک و محلهای هستند، مگر متراژ بوستان محله چقدر است و میخواهند چقدر از آن را نردهکشی کنند؟.
بودجهای که صرف میشود و مکانی که بعدها متروکه میشود
فخاری با تاکید بر اینکه فضای عمومی، ازجمله شارع عام یا بوستان به همه مردم تعلق دارد، درباره معایب چنین طرحهایی، یادآور شد: خطر این گونه طرحهای ناگهانی این است بودجهای صرف میشود، اما کارایی نخواهد داشت چون جنبه های گوناگون آن بررسی نشده، متروکه خواهد شد و به تدریج کاربری هایی مثل کارگاه و انبار خدمات شهری و دپوی سطل و بیل و کلنگ می شود. به نظر من فایده آن تنها جور کردن کار برای پیمانکار این حصارکشیها است که باتوجه به وضعیت مالی شهرداری مطالبات پیمانکار هم معوقه خواهد شد و از هر جهت زیان است.
این کنشگر اجتماعی در بخش دیگر سخنان خود با طرح این پرسش که “مگر بزهکاری و نا امنی در تهران جنسیت دارد؟”، تاکید کرد: هم مردان بزهکار و هم زنان بزهکار در این کلانشهر هستند. برای مثال مگر با نردهکشی بخشی از پارک عمومی، مساله توزیع مواد یا سرقت کم میشود یا اینکارها را فقط مردان مرتکب میشوند؟. امنیت اجتماعی و اخلاقی و شهروندی بوستانها و فضاهای عمومی شهری مساله ای مهم است و در این امر همگی همرای هستیم. اینکه باید کار موثری انجام شود سخن درستی است ولی از سویی باید توجه کرد که اتفاقا امنیت در جایی بیشتر است که جامعه حضور متعادل و نظارت عمومی بهتری دارد. بخشی از امنیت در این است که مردم میان زندگی خصوصی و حضور اجتماعی شان تعارض و فاصله زیادی نداشته باشند.
فخاری در پایان سخنان خود افزود: ما در این نظام و کشور تحصیل کردهایم و پای مجالس مذهبی و معنوی رسانه و منابر جمهوری اسلامی بزرگ شده ایم. در هیچ کجای تاریخ اسلام جداسازیهای افراطی میان زنان و مردان در زندگی پیامبر از هجرت به مدینه تا فتح مکه، از تاسیس مسجدالنبی و جامعه مدنی تا پیشبرد رسالت پیامبر در شعب ابیطالب، گزارش نشده است.
جامعه نیازمند حضور زنان و مردان در کنار یکدیگر است
دکتر حمیدرضا بیژنی، جامعه شناس نیز در پاسخ به این پرسش که آیا اختصاص فضایی از بوستانها برای مادران و کودکان میتواند در ایجاد امنیت برای آنها و صیانت از انها موثر باشد؟، به ایسنا گفت: پاسخی که میتوان به این مسئله داد این است که باید بتوانیم یک شناخت صحیح و منطقی، جایگاه «اصل نیاز به حس امنیت و اصل نیازمند بودن زنان به محیطهای مختص به خود» را در «جریان اصلی زندگی اجتماعی» مشخص کنیم. در واقع با تفکیک کردن میان این دو موضوع و مشخص کردن اهمیت و جایگاه هر یک آن هنگام میتوانیم وزن و ضرورت هر کدام از این نیازمندیها را بسنجیم و متناسب با آنها تصمیم سازی و تصمیمگیری کنیم.
وی تصریح کرد: این موضوع که به واسطهای نیازمندی محدود برخی از زنان جامعه بخواهیم در تمامی پارکهای کشور حصارهایی ایجاد کنیم به معنای عدم شناخت ما از مسئله است و این موضوع که بخواهیم اصل حس امنیت زنان (حتی بخش کوچکی از آنها) را رد کنیم نیز به معنای نگاه همراه با سوگیری و تعصب است. و این موضوعی است که در ساده ترین حالت احداث تعداد محدودی پارک مختص بانوان در هر شهر که از دهه ها پیش آغاز شده بود به راحتی مشکل نیازمندی بخش کوچکی از جامعه که احساس نیاز به چنین فضاهایی را میکنند را برطرف میکند.
به گفته این جامعه شناس، باید توجه داشت که ساختار کلی جامعه و فضاسازیهای عمومی شهری باید تجلی و نمودی بزرگتر از یک خانواده باشد.
بیژنی معتقد است: همانطوری که در یک خانواده پدر و مادر با در اختیار داشتن نقشهای مختص به خود پرورش کودک را در یک توازن و اعتدالی به پیش میبرند، جامعه نیز نیازمند حضور زنان و مردان در کنار یکدیگر است تا هر کدام از آنها بتوانند مطابق علاقهمندیها، سلایق و استعدادهای خود بخشی از نیازمندیهای جامعه را بر طرف کنند و این حرکت و پیشرفت به طور الزامی نیازمند حضور متعین و در جلوت هر دوی آنها است. بر طرف کردن نیازهای بخشی از «ضرورتها و نیازمندیهای زنان» جامعه هرگز نمیتواند به عنوان یک سیاست کلی که ساحتهای مختلف اجتماعی را تحت تاثیر قرار میدهد، در عرصهی عمل پیاده سازی شود چرا که یک جامعه تنها در کنار هم قرار گرفتن نقشهای اجتماعی مختلف و تعامل متوازن آنها است که میتواند رشد کند.
وی با بیان اینکه جامعه به یک بار و برای همیشه شکل نگرفته است، بلکه جامعه در فرایندی همیشگی و همچون رودی جاری پیوسته در حال تولید و بازتولید خود است، این را هم گفت که نادیده انگاری بخشی ضروری از جامعه میتواند به معیوب شدن سیستم زندگی اجتماعی در آینده منجر شود و این اتفاقی است که با پر رنگ کردن نیازهای بخشی از آحاد جامعه و یا از آن سو نادیده انگاری نیازهای بخشی از گروههای جامعه میتواند رخ دهد.
بیژنی تصریح کرد: در نتیجه ما یک «جریان کلی زندگی اجتماعی» داریم و یک «نیازمندهای بخشی» که منحصر میشود به نیازهای گروههایی از جامعه که البته قابل احترام است. مسئلهای که باید در جریان امور به آن توجه شود این است که «نیازمندیهای بخشی» نباید به عنوان یک سیاست کلی به «جریان کلی زندگی اجتماعی» تعمیم یابد چرا که این موضوع در پایان میتواند بدبینی، نارضایتی و تقابل اجتماعی را در جامعه گسترش دهد و درست در ادامه همین تبعات است که به جای ایجاد امنیت، زمینه سلب امنیت را در جامعه پدید میآورد.
این جامعه شناس در پایان سخنان خود تاکید کرد: موضوعی که عموما به آن توجه نمیشود این است که ما در جامعه زندگی میکنیم و با انسانهای صاحب خرد و اندیشه مواجه هستیم. وظیفه سیاستگذاریها و برنامه ریزی ها ایجاد حس بهروزی و آرامش برای مردم است و این مهم جز با توجه به دغدغهمندیها، نگرانیها و نیازمندیهای آنها تحقق نخواهد یافت. هرگز با در خطر انداختن آرامش جمع بسیاری از مردم جامعه، امکانی برای ایجاد آرامش گروه کوچکی از مردم وجود نخواهد داشت. در نتیجه به نظر میرسد پیش از هر گونه تصمیم گیری، ابتدا به مردم و صدای آنها گوش دهیم و نیازمندیهای آنها را به طور مستقیم از خود آنها دریافت کنیم.