جستجوی این وبلاگ

اردیبهشت ۰۶، ۱۴۰۱

تعیین زمان و شعبه دادگاه تجدیدنظر فرزانه زیلابی، وکیل دادگستری

خبرگزاری هرانا

جلسه دادگاه تجدیدنظر فرزانه زیلابی، وکیل مدافع پرونده هفت تپه روز سه‌شنبه ۶ اردیبهشت‌ماه در شعبه ۱۶ دادگاه تجدیدنظر استان خوزستان برگزار خواهد شد. خانم زیلابی پیشتر در مرحله بدوی به ۱ سال حبس تعزیری و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، زمان و شعبه جلسه دادگاه تجدیدنظر فرزانه زیلابی، وکیل مدافع پرونده هفت تپه تعیین شد.

این جلسه روز سه‌شنبه ۶ اردیبهشت‌ماه در شعبه ۱۶ دادگاه تجدیدنظر استان خوزستان به ریاست قاضی کوشا برگزار خواهد شد.
خانم زیلابی شهریور سال گذشته از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام توسط دادگاه انقلاب اهواز به یک سال حبس تعزیری و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد.

فرزانه زیلابی برای رسیدگی به بخش دیگری از اتهامات، از جمله “نشر اکاذیب درباره اظهارات وی در مورد شکنجه اسماعیل بخشی و شاپور رشنو در بازداشتگاه وزارت اطلاعات و مصاحبه در خصوص پرونده های کارگران هفت تپه”، توسط شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری اهواز محاکمه در خصوص اتهام نشراکاذیب به سه ماه و یک روز حبس محکوم شد که اجرای آن به مدت یک سال به حالت تعلیق در آمده بود.

این وکیل کارگران هفت‌تپه، پیشتر گفته بود: “من و وکلای پرونده به این احکام معترض هستیم بدون شک، این پرونده‌سازی تاوان دفاع از کارگران هفت تپه و فعالان کارگری بود. من با دفاعم از کارگران روبروی یک مفسد اقتصادی ایستادم. مفسد اقتصادی که همه می دانند، فسادش به همه جارخنه کرده است.”

زیلابی، یادآور شد: “در نهایت، هر حکمی در دادگاه تجدیدنظر صادر شود، بازنده نیستم. چرا که به صورت آگاهانه، فقط وظیفه وکالتی‌ام را در چارچوب قانون انجام داده بودم. آنچه در این میان مهم است، وکلای دادگستری باید از استقلال خود دفاع کنند و دادگاه‌ها باید ثابت کنند که ضابطان امنیتی، مانند سایر ضابطان دادگستری تحت امر دادگاه هستند، نه بالعکس!”

گفتنی است، در تاریخ ۲۳ اردیبهشت‌ ماه سال گذشته، سندیکای کارگران نیشکر هفت‌تپه با اعلام تشکیل پرونده قضایی علیه فرزانه زیلابی نسبت به این موضوع واکنش نشان داده و با «دور جدید فشار» خواندن این اقدام، آن را محکوم و تاکید کردند که «سندیکای کارگران نیشکر هفت‌تپه هرگونه پرونده‌سازی برای خانم فرزانه زیلابی وکیل پایه یک دادگستری، وکیل کارگران هفت‌تپه را محکوم کرده و خواهان پایان دادن به این روند نخ‌نما شده است.»

اردیبهشت ۰۵، ۱۴۰۱

پرونده سازی در زندان؛ احضار نرگس محمدی و عالیه مطلب زاده به دادگاه

خبرگزاری هرانا

عالیه مطلب زاده و نرگس محمدی در حالی که دوران محکومیت خود را در زندان قرچک ورامین سپری می‌کنند، از بابت پرونده ای جدید به دادگاه احضار شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، عالیه مطلب زاده و نرگس محمدی، از بابت پرونده جدیدی که علیه آنان گشوده شده به دادگاه احضار شدند.

صدرا عبداللهی، همسر خانم مطلب زاده شب گذشته بدون اشاره به جزییات این پرونده در صفحه خود نوشت: «امروز عالیه در تماس از زندان گفت؛ طی ابلاغیه ای از طرف سازمان زندان ها عالیه به مدت شش ماه و نرگس به مدت سه ماه از مرخصی محروم شده اند. همچنین اعلام کرد که برای آنها پرونده جدید باز شده و برای روز سه شنبه به دادگاه احضار شده اند.»
روز سه شنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۱، نرگس محمدی، فعال حقوق بشر و عالیه مطلب زاده فعال حقوق زنان بازداشت و به زندان قرچک ورامین منتقل شدند.

نرگس محمدی در تاریخ ۳ اسفندماه ۱۴۰۰، از زندان قرچک ورامین به مرخصی درمانی اعزام شد. خانم محمدی پیشتر در پی “مشکلات تنفسی” از زندان به بیمارستان اعزام و برای رفع گرفتگی یکی از عروق قلب تحت عمل جراحی قرار گرفته و مجددا به زندان بازگردانده شده بود. عالیه مطلب زاده، عکاس و فعال حقوق زنان نیز در تاریخ ۴ اسفندماه ۱۴۰۰ از زندان قرچک ورامین به مرخصی درمانی اعزام شده بود.

نرگس محمدی در تاریخ ۲۵ آبان‌ماه ۱۴۰۰، در جریان برگزاری مراسم یادبود دومین سالگرد جانباختن ابراهیم کتابدار، از جانباختگان اعتراضات آبان ۹۸ توسط نیروهای امنیتی در کرج بازداشت شد. وی در تاریخ ۱ آذرماه جهت تفهیم اتهام به دادسرای اوین اعزام شده و مجدد به سلول انفرادی بازگردانده شده بود. وی نهایتا از این بازداشتگاه امنیتی به زندان قرچک ورامین منتقل شد.

خانم محمدی توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ۸ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید و سایر محرومیت‌های اجتماعی محکوم شده بود. این حکم به دنبال عدم ارائه درخواست تجدیدنظر توسط او از سوی دادگاه انقلاب تهران قطعی و در زندان به او ابلاغ شد.
هرانا اسفندماه ۹۹ در گزارشی از احضار این فعال حقوق بشر به دادسرای اوین خبر داده بود، خانم محمدی با انتشار نامه‌ای سرگشاده در این خصوص گفته بود که “به هیچ عنوان در هیچ مرحله‌ای از این رسیدگی شرکت نکرده و از رای صادره از سوی محاکم قوه قضائیه در این پرونده تبعیت نکرده و قطعاً سرپیچی خواهم نمود”. نرگس محمدی خردادماه امسال بابت این پرونده توسط شعبه ۱۱۷۷ دادگاه کیفری دو مجتمع قضایی قدس تهران به اتهامات “فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران از طریق انتشار بیانیه (بیانیه مبارزه با اعدام)، تحصن در دفتر زندان، تمرد از ریاست و مقامات زندان (برای پایان دادن به تحصن اعتراضی)، تخریب شیشه‌ها، افترا و ایراد ضرب و جرح” به ۳۰ ماه حبس تعزیری، ۸۰ ضربه شلاق و پرداخت دو فقره جزای نقدی محکوم شد. وی مهرماه ۱۴۰۰ طی ابلاغیه‌ای جهت اجرای حکم به واحد اجرای احکام دادسرای اوین احضار شد.

عالیه مطلب زاده در تاریخ ۶ آذرماه سال ۹۵ در پی احضار تلفنی به وزارت اطلاعات بازداشت و در تاریخ ۲۹ آذرماه همان سال با تودیع قرار وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی، به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین آزاد شد.

وی در سال ۹۶ توسط دادگاه انقلاب تهران محاکمه و از بابت اتهامات اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام به ۳ سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم نهایتا توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست قاضی سید احمد زرگر عینا تایید شد. در دادنامه صادره، مصداق اتهامات مطروحه علیه خانم مطلب زاده، «راه اندازی و شرکت در کارگاه های توانمندسازی زنان در خارج از کشور (گرجستان)» عنوان شده است.
با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۲ سال حبس تعزیری برای وی قابل اجرا است.

وی نهایتا در تاریخ ۲۰ مهر ۹۹، پس از حضور در واحد اجرای احکام دادسرای اوین بازداشت و جهت تحمل دوران محکومیت خود به زندان اوین منتقل شد و دیماه سال گذشته به زندان قرچک ورامین تبعید شد.

نامه سهیلا حجاب از زندان در واکنش به فشارها؛ “فریاد دادخواهی بر می آورم”

خبرگزاری هرانا

سهیلا حجاب، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان کانون اصلاح و تربیت کرمانشاه، طی نامه ای به شرح مشکلات و فشارهای اعمال شده به خود پرداخته است. وی در بخشی از این نامه با بیان اینکه «آنطور که با من در زندان ها رفتار میکنند، در جنگ ایران و عراق با اسرای ایرانی برخورد نشد»، خطاب به ابراهیم رئیسی نوشته است «از بس توسط عوامل شما در زمان های مختلف به دلایل واهی مورد ضرب و شتم قرار گرفته ام که دیگر جانی در تنم نمانده، مرا به زندان هایی می فرستید که کوچک ترین احترامی را برای حقوق یک زندانی سیاسی قائل نیستند».

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سهیلا حجاب، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان کانون اصلاح و تربیت کرمانشاه، طی نامه ای به شرح مشکلات و فشارهای اعمال شده به خود پرداخته است.

در بخشی از این نامه آمده است: «فریاد دادخواهی بر می آورم که مدام شکنجه جسمی و روحی می شوم، مدام پرونده سازی برایم در جریان است، مدام از این زندان به زندانی دیگر، از بازداشتگاهی به بازداشت گاهی دیگر و از این انفرادی به انفرادی دیگر جابجا می شوم؛ مورد اهانت و ضرب و شتم قرار میگیرم و تهدید به پرونده سازی میشوم.»

متن این نامه، که جهت انتشار به دست هرانا رسیده است، در ادامه می آید:
«مدعیان دین و دیانت، در این روزها و شب‌ها قرآن بر سر می گیرند و طلب عفو و بخشش به درگاه خدا می کنند، از کدام بخشش سخن می گویید؟ وقتی ظالمانه ترین رفتارها را در حق فرزندان این سرزمین روا میدارید! من یکی از آنان هستم؛ فرزند کوچک ملت بزرگ ایران که هرگز شما را نخواهد بخشید.

آقای رئیسی! سخنان شما و بسیاری از مسئولین را در رسانه ملی شنیدم، به راستی با چه اعتماد به نفسی چشم در چشم مردم از بخشش صحبت می کنید؟ من و بسیار کسان دیگر را بارها و بارها در زمان های مختلف و به خاطر جرم مرتکب نشده در شعبات مختلف محاکمه کردید، در جوانی زندان های سراسر کشور را زندان گردی می کنم، بازداشتگاه ها و انفرادی های مختلف و طولانی.

از بس توسط عوامل شما در زمان های مختلف به دلایل واهی مورد ضرب و شتم قرار گرفته ام که دیگر جانی در تنم نمانده، مرا به زندان هایی می فرستید که کوچک‌ترین احترامی را برای حقوق یک زندانی سیاسی قائل نیستند.

من از تمام فعالان حقوق بشر در جای جای دنیا فریاد دادخواهی بر می آورم که جای ضرب و شتم، کبودی های قسمت های مختلف در بدنم درد میکند، جای موهای کنده شده از سرم نه یک بار بلکه بارها روی آسفالت خیابان این بار از طبقه دوم زندان و کشیده شدنم از روی بیست پله و حیات و انفرادی؛ در حالی که در اعتصاب غذا بودم و روزها و هفته ها بدنم در ضعف بسیار قرار داشت؛ هنوز خون زیر پوستم بخاطر فشار زیاد دستبند و پابند ذوق ذوق می کند، از اسپری فلفل گرفته تا گاز اشک آور.

فریاد دادخواهی بر می آورم که مدام شکنجه جسمی و روحی می شوم، مدام پرونده سازی برایم در جریان است، مدام از این زندان به زندانی دیگر، از بازداشتگاهی به بازداشت گاهی دیگر و از این انفرادی به انفرادی دیگر جابجا می شوم؛ مورد اهانت و ضرب و شتم قرار میگیرم و تهدید به پرونده سازی میشوم.

یک هفته تلفن بند زنان زندان را بخاطر عدم انعکاس وضعیت جسمی من به بیرون قطع کردید و بعد برای شکستن اعتصاب غذای من به خشونت، ضرب و شتم و هتک حرمت، انتقال به سلول انفرادی، ممانعت از ملاقات و تماس با خانواده، احضار به دادگاه و تهدید به پرونده سازی متوسل شدید.

همان علی که برایش شب زنده داری میکنید حاکمان را به رعایت عدالت دعوت می کرد، همان حسینی که در این شب ها واسطه اش میکنید که خداوند از گناهانتان بگذرد، میگوید “دین اگر ندارید لااقل آزاد مرد باشید.”

آنطور که با من در زندان ها رفتار میکنند، در جنگ ایران و عراق با اسرای ایرانی برخورد نشد، فریاد دادخواهی بر میآورم؛ از آنهایی که برای انسانیت می جنگند نه برای من سهیلا حجاب.

سهیلا حجاب / اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۱ / بند زنان کانون اصلاح و تربیت کرمانشاه.»

در خصوص نویسنده این نامه گفتنی است که وی خردادماه ۹۸ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و در تاریخ ۲۴ اسفندماه ۹۸ با تودیع قرار وثیقه ۳ میلیارد تومانی تا پایان مراحل دادرسی از زندان اوین آزاد شد.

شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمد مقیسه سهیلا حجاب را از بابت اتهاماتی ازجمله “تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی، تشویش اذعان عمومی به قصد آشوب و تشکیل گروه غیرقانونی” محکوم کرد که با اعمال ماده ۱۳۴، مجازات اشد یعنی ۵ سال حبس تعزیری برای وی قابل اجرا است. خانم حجاب، روز شنبه ۳ خردادماه ۱۳۹۹، پس از تائید حکم توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران، بازداشت و جهت تحمل حبس به زندان قرچک ورامین منتقل شد. وی مدتی قبل از زندان قرچک ورامین به زندان سنندج تبعید و در تاریخ ۱۷ دیماه ۱۴۰۰ به کانون اصلاح و تربیت کرمانشاه منتقل شد.

هرانا پیشتر در گزارشی از ضرب و شتم سهیلا حجاب توسط رئیس حفاظت زندان و تهدید به پرونده سازی و تبعید مجدد وی خبر داده بود. سهیلا حجاب، روز شنبه ۱۶ بهمن‌ماه ۱۴۰۰ از بابت پرونده‌ای که اخیرا در دوران حبس علیه وی گشوده شده به شعبه ۲ بازپرسی دادسرای کرمانشاه احضار شد. خانم حجاب به دلیل عدم رعایت فاصله زمانی قانونی بین تاریخ ابلاغ و تاریخ احضار و همچنین عدم دسترسی به وکیل از حضور در جلسه بازپرسی خودداری کرد.

خانم حجاب در فروردین ماه امسال طی نامه ای که جهت انتشار در اختیار هرانا قرار گرفت، از اعتصاب غذا خود خبر داد و نوشت که “راهی جز اعتصاب غذای مجدد ندارم”. این زندانی سیاسی همچنین روز دوشنبه ۸ فروردین‌ماه ۱۴۰۱، توسط زندانبانان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و از ملاقات او با خانواده‌اش جلوگیری شد.

گلاله مرادی پس از یک سال حبس با وثیقه آزاد شد

هه‌نگاو

گلاله مرادی پس از یک سال حبس با وثیقه آزاد شد

 یک زندانی سیاسی زن اهل پیرانشهر پس از یک سال بازداشت با وثیقه و موقتاً از زندان مرکزی ارومیه آزاد شد.

بر اساس گزارش رسیده به هه‌نگاو، روز یک‌شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ (۲۴ آوریل ۲۰۲۲)، گلاله مرادی زندانی سیاسی اهل پیرانشهر پس از یک سال و ۷ روز بازداشت با وثیقه ۴۰۰ ملیون تومانی و موقتاً تاپایان مراحل دادرسی از زندان مرکزی ارومیه آزاد شد.

گلاله مرادی توسط نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران به “همکاری با یکی از احزاب کُردستانی اپوزسیون حکومت” متهم شده است.

هه‌نگاو چندی پیش یک فایل صوتی از گلاله مرادی را منتشر نموده بود که گلاله در آن می‌گوید مرا ناچار کرده‌اند اعترافات اجباری فرزند نوجوانم را علیه خودم و همچنی گزارشاتی را که بر علیه من ثبت شده بود قبول کنم و پس از تهدید و ارعاب ناچارم کردند که به آنچه آنها می‌خواهند اعتراف کنم و از من فیلم گرفتند.

گلاله مرادی ۴۸ ساله روز شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۰ (۱۷ آوریل ٢٠٢١) به همراه دو فرزندش به نام‌های متین بزازی ۱۴ ساله و طاهر بزازی ۲۱ ساله توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد امنیتی منتقل شد. وی نهایتاً پس از ۴۵ روز بازداست در بازداشتگاه اطلاعات سپاه ارومیه و اتمام بازجویی‌ها، به بند زنان زندان مرکزی ارومیه منتقل شد. دو فرزند وی نیز پس از چندی با وثیقه و موقتا‌ً آزاد شدند.

این سه نفر پس از کشته شدن یکی از کادرهای سپاه پاسداران به نام عثمان حاجی‌حسینی (پدر زن طاهر بزازی) که بعدها گروهی موسوم به عقاب‌های زاگروس مسئولیت آن را بر عهده گرفت، بازداشت شدند.

گلاله مرادی طی یک سال گذشته از حق اعزام به مرخصی محروم بوده است.

لیلا ابراهیم‌نادری با وثیقه یک میلیاردی آزاد شد

هەنگاو

لیلا ابراهیم‌نادری با وثیقه یک میلیاردی آزاد شد

بر پایه گزارش رسیده به هەنگاو، لیلا ابراهیم‌نادری شهروند اهل پیرانشهر که هفته گذشته بازداشت شده بود روز یک‌شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ با وثیقه سنگین یک میلیارد تومانی و موقتاً تا پایان مراحل دادرسی از زندان مرکزی ارومیه آزاد شد.

به گفته یک منبع مطلع، لیلا ابراهیم‌نادری توسط نهادهای امنیتی به همکاری با یکی از احزاب كُردستانی اپوزسیون حکومت متهم شده است.

لیلا ابراهیم نادری شامگاه شنبه ۲۷ فروردین ماه امسال همراه با سه شهروند دیگر به نام‌های عمر ابراهیم‌نادری (پدر)، شهرام بورکه (برادر شوهر) و ناصر حسینی توسط نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران پیرانشهر بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد امنیتی در ارومیه منتقل شده بود.

این چهار شهروند که اهل روستای “سوغانلو” از توابع پیرانشهر هستند بدون ارائه حکم قضایی بازداشت شده بودند.

عمر ابراهیم نادری و ناصر حسینی پس از سه روز و اخذ تعهد کتبی آزاد شده و شهرام بورکه به زندان نقده منتقل شده است.

گوینده معروف زن شبکه خبر ممنوع‌الکار شد!

تابناک

گوینده معروف زن شبکه خبر ممنوع‌الکار شد!

خبرنگار روزنامه همشهری از محرومیت گوینده زن شبکه خبر صداوسیمای جمهوری اسلامی خبر داد!

به گزارش تابناک ورزشی، این خبرنگار ورزشی با عنوان ‏مهم و فوری، شب گذشته از توقف فعالیت المیرا شریفی، گوینده اخبار شبکه‌خبر پرده برداشت و در پی آن این چهره تلویزیونی نیز با تایید ضمنی، دلیل این جدایی را ادامه تحصیل ذکر کرد! این در حالی است که شریفی ترم چهارم دوره دکترای علوم ارتباطات را می گذراند.

به نوشته صفحه شخصی خبرنگار مذکور، بعد از انتشار توییت درمورد اتفاقاتی که برای بانوان کشورمان در جریان بازی تیم‌ملی با لبنان در استادیوم امام رضای مشهد افتاد، شریفی از هفته قبل ممنوع‌ الفعالیت شد.
وی نوشته است که خانم شریفی از مجریان شجاع صداوسیما بودند که درگذشته هم در مورد مشکلات اقتصادی و اجتماعی مردم واکنش‌های محکمی داشتند.

المیرا شریفی مقدم، همسر داود عابدی، خبرنگار و مجری ورزشی شبکه خبر است و گفته می‌شود طی چند روز اخیر اجازه حضور در بخش های خبری خود را پیدا نکرده است.

این اتفاق در حالی رخ داده است که طی چند روز اخیر، شایعه بازگشت عادل فردوسی‌پور دیگر مجری محبوب به قاب تلویزیون بعد از چند سال ممنوع التصویری قوت گرفته بود؛ اما بجای رقم خوردن آن، اخبار غیررسمی حاکی است که‌ یک گوینده خبر معروف دیگر ممنوع الکار شده است.

این گوینده در ساعت ابتدایی بامداد امروز بعد از انتشار این خبر و پخش شدن در فضای مجازی، در صفحه شخصی خود خبر از گرفتن مرخصی در ترم چهارم دوره دکترای علوم ارتباطات و آمادگی برای شرکت در آزمون جامع داد تا تلویحا کنار رفتنش از بخش های خبری صداوسیما را تایید کند.

دیوار کشی در پارک ها به خشونت علیه زنان دامن می‌زند

صدای مردم

 

همه این تفکیک‌ها در سال‌های گذشته نتایج مناسبی هم به دنبال نداشته‌است. همچنان که می‌بینیم سن مصرف سیگار، سن اعتیاد، سن تن فروشی به شدت پایین آمده است. پس چرا همچنان با همان روش آزمون و خطا پیش می‌رویم؟!»

به نام امنیت زنان به کام مردسالاری

بهارنیوز: لیلا ارشد کارشناس و پژوهشگر آسیب های اجتماعی که سال‌ها با زنان آسیب‌دیده اجتماعی در ارتباط بوده و در این حوزه فعالیت داشته‌، معتقد است سلامت اجتماعی نمی‌تواند با حذف یک گروه-عمدتا زنان- اتفاق ‌افتد.لیلا ارشد کارشناس حوزه زنان و فعال اجتماعی درباره تفکیک جنسیتی و ایجاد پارک های ” زنان و کودکان” و “دیوار کشی در برخی پارک ها” به می‌گوید: «تصور این که با جداسازی فیزیکی می‌توان کمکی کرد درست نیست. تجربه هم نشان داد که این تفکیک‌ها به کار نمی‌آید. زمانی دانشجویان در کلاس یا در سلف یا …باید جدا از هم بودند. بعد در محیط‌های کاری کنار هم کار می‌کردند. پس کجا باید پسران و دختران یاد بگیرند، چطور با هم رفتار کنند؟ کجا یاد بگیرند که در کنار غیرهمجنس باشند و روابط بر مبنای احترام میان آنها شکل گیرد؟ این مساله باید از کودکی آموزش داده شود. اگر مهدکودک و دبستان و … جداسازی شود، پارک‌ها جداسازی شود و …این آموزش کجا شکل می‌گیرد؟ آیا می‌توان همیشه دو جنس را از یکدیگر جدا نگه داشت؟ این چه سلامت اجتماعی است که با حذف یک گروه اتفاق می‌افتد.»

زنان نامرئی،‌ خشونت عریان
اگر اقتضائات جهان مدرن توانایی حذف مطلق و کامل زنان از عرصه عمومی را از حکومت‌ها سلب کرده‌باشد، حضور زنان در عرصه عمومی کنترل شده و در چارچوب‌هایی که حاکمیت تعیین می‌کند، رقم خواهد خورد. فرآیندی که زنان جامعه را نامرئی کرده و همان اندرونی‌های مدرن را شکل می‌دهد. تفکری که با ایجاد سقف‌های شیشه‌ای تعیین می‌کند که زنان بهتر است مثلا آموزگار باشند تا در رشته پرورش اندام فعالیت کنند، یا بهتر است در سطوح میانی یا معاونتی مربوط به زنان باقی بمانند تا به عنوان وزیر انتخاب شوند.

اما چطور حذف زنان به خشونت دامن می‌زند و حتی می‌تواند چرخه خشونت علیه زنان از خانه به جامعه و بالعکس را شکل دهد؟ در جوامع مردسالار به ویژه مردسالاری سنتی بخش قابل توجهی از هویت و مردانگی با تسلط کامل بر زن به ویژه بدن زن تعریف می‌شود. حال تصور کنید که در جوامع در حال توسعه گامی از مردسالاری سنتی عقب نشسته‌باشیم و به کلامی دیگر نظارتی بر رفتار زن در حوزه خصوصی وجود نداشته‌ یا کمتر شده‌باشد. اینجاست که مردسالاری در حوزه عمومی وارد عمل شده و قوانین و مقرراتی ایجاد می‌کند تا عرصه را بر زنان تنگ کند. تفکیک فضاهای عمومی به زنانه و مردانه مهم‌ترین گام برای تکمیل این چرخه است. در واقع پیامی از حاکمیت به جامعه مخابره می‌شود که اگر در فضای خصوصی بر زنان تسلط ندارید در فضای عمومی با کمک وضع قوانین و مقررات و همچنین ایده‌هایی از جمله تفکیک جنسیتی این تسلط را ایجاد خواهیم کرد. این رفتار قیم‌مآبانه و خشونت‌آمیز که گاهی خود را در قالب گشت‌های ارشاد نشان می‌دهد و گاه در قالب جداسازی‌های جنسیتی و فرستادن زنان پشت پرده و دیوار و مصادیق دیگر، موقعیت فرودستی برای زن قائل، خشونت را در فضای عمومی ساده‌انگاری و خواه ناخواه از فضای عمومی به خصوصی تسری می‌دهد. در نهایت ما با مردسالاری بازتولید شده در فضای اندرونی و بیرونی مواجه خواهیم بود.

لیلا ارشد در خصوص بازتولید خشونت در فضاهای عمومی و خصوصی می‌گوید: «جدا کردن مردان از زنان در فضاهای عمومی شهر خشونت را افزایش می‌دهد. این گونه مقررات در حوزه عمومی می‌تواند وارد حوزه خصوصی هم شده و به خانه تسری پیدا کند تا جایی که پدر و برادر و شوهر تصور کنند که باید سخت‌گیری‌شان را بیشتر کنند یا حتی فکر کنند سخت‌گیری‌شان قانع‌کننده و توجیه پذیر است. همه این تفکیک‌ها در سال‌های گذشته نتایج مناسبی هم به دنبال نداشته‌است. همچنان که می‌بینیم سن مصرف سیگار، سن اعتیاد، سن تن فروشی به شدت پایین آمده است. پس چرا همچنان با همان روش آزمون و خطا پیش می‌رویم؟!»

او معتقد است که تفکیک جنسیتی هرگز به زنان کمک نکرده چرا که این رفتار اساسا برخلاف قوانین طبیعت است. ارشد می‌گوید آنچه در کشور ما فراموش شده و به آن توجهی نمی‌شود این است که ما باید به کودک و نوجوان و جوان آموزش دهیم که چطور از خودش مراقبت کند، چطور به خودش احترام بگذارد و یاد بگیرد که رابطه بین فردی‌ –اعم از هم جنس و غیر هم جنس، سالمند، کودک، گروه همسالان و …-را تنظیم کند.

به نام امنیت زنان به کام مردسالاری
لیلا ارشد که سال‌های پیش از انقلاب در ورزشگاه امجدیه به دیدن مسابقات فوتبال می‌رفته در مورد حضور زنان گفت: آنچه این روزها هم‌پا یا حتی بیشتر از جداسازی فضای پارک‌ها به نام تامین امنیت زنان و به کام مردسالاری مورد توجه قرار گرفته، مساله ورود زنان به استادیوم است. پشت این تفکیک جنسیتی همان تفکری است که ساخت «پارک بانوان» را خدمت‌رسانی می‌داند. استفاده از عبارات توهین‌آمیز از سوی طرفداران تیم‌های فوتبالی از جمله بهانه‌هایی است که مسوولان برای توجیه ممنوعیت ورود زنان استفاده می‌کنند و معتقدند رفتارهای طرفداران مرد فوتبال فضای استادیوم‌ها را برای زنان ناامن می‌کند.

لیلا ارشد که سال‌های پیش از انقلاب در ورزشگاه امجدیه به دیدن مسابقات فوتبال می‌رفته در مورد حضور زنان و مردان در استادیوم‌های ورزشی می‌گوید: «من جز کسانی بودم که پیش از انقلاب در ورزشگاه امجدیه به دیدن فوتبال می‌رفتم. به خاطر دارم اصلا شعارها و رفتارهای توهین‌آمیز علیه تیم مقابل وجود نداشت. به هر حال یک مرد ایرانی و شرقی به نوعی در تربیت خانوادگیش حفظ احترام در حضور زنان وجود دارد. واقعیت این است که وقتی محیط کاملا مردانه یا کاملا زنانه می‌شود، ممکن است کنش و کلامی توهین‌آمیز رد و بدل شود که وقتی کنار هم هستند این اتفاق نمی‌افتد. من این موضوع را به صورت عینی حتی در طبقات اجتماعی دیگر هم شاهد بودم. مرد آسیب دیده اجتماعی را می‌دیدم که به خاطر حضور من مراقب صحبت کردن و ادبیاتی که به کار می‌برد، بود. مردان و زنان به نوعی هم را تکمیل می‌کنند و در اصلاح هم نقش دارند. باید به جوانان آموزش دهیم که در کنار هم باشند اما همراه با احترام. باید یاد بگیرند که یک غیرهمجنس را فقط موجودی نبینند که نیازهای جنسی‌شان را برآورده می‌کند.»

البته برخی از طرح‌های تفکیک جنسیتی به خصوص قواعد سخت‌گیرانه مربوط به محیط‌های عمومی که سال‌های اولیه انقلاب وضع می‌شد اغلب با شکست رو‌به‌رو و به مرور اصلاح شدند. لیلا ارشد که معتقد است طرح‌های تفکیک جنسیتی هیچ‌وقت بازدهی لازم را نداشته از فضای سینما در اوایل دهه ۶۰ می‌گوید: «اوایل دهه ۶۰ سینما همین وضعیت را داشت. آخر سالن زنان و مردانی که با هم بودند-به اصطلاح زوج‌ها یا خانواده‌ها-‌ می‌نشستند. بعد زنان و در ردیف‌های جلو هم مردان می‌نشستند. چرا این الگو ادامه دار نشد؟ چون کار مناسب و درستی نبود. این که تصور کنیم همه مردان، زنان را موجودی برای برطرف کردن امیال جنسی‌شان می‌بینند، خطا است.»

این کنشگر اجتماعی همچنین به کمبود امکانات تفریحی، تفکیک جنسیتی و تاثیر آن بر جوانان نیز اشاره کرد و توضیح داد: « باید به یک نکته دیگر در مورد تفکیک جنسیتی در اماکن مختلف توجه کرد. اول این که سال‌ها است کنشگران اجتماعی به کمبود تفریحات مناسب برای جوانان تاکید دارند. اگر همین تفریحات ساده مثل پارک رفتن یا امثال آن را از جوانان بگیریم و آنها را با تفکیک جنسیتی مواجه کنیم، قطعا این تفریحات از حوزه عمومی به حوزه خصوصی کشیده می‌شود که به تبع آن کنترل کم‌تری بر آن وجود دارد.»

تفکیک جنسیتی و شهر دوستدار کودک

آنچه در خلال اظهارات تصمیم‌گیران برای تفکیک جنسیتی در پارک‌ها به چشم می‌خورد، ایجاد فضای شهری دوستدار کودک است. شماری از کشورها سال ۱۹۹۸ میلادی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد پیمان «حقوق کودک» را امضا کردند. پیمانی که از آن با عنوان «کنوانسیون حقوق کودک» یاد می‌شود. مجلس شورای اسلامی سال ۱۳۷۲ اجازه ملحق شدن جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون حقوق کودک را تصویب کرد. در راستای بندهای موجود در کنوانسیون حقوق کودک که جمهوری اسلامی ایران هم به آن پیوست، سال ۱۳۷۹ شورای‌عالی استان‌ها به شورای اسلامی شهرها پیشنهاد کرد که شهرداری‌ها را موظف کند تا شرایط تحقق شهر دوستدار کودک را فراهم کنند. دولت در سال ۱۳۸۶ به صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد-یونیسف که بر اجرای شهر دوستدار کودک در جهان نظارت دارد-تعهد داد تا شهر تهران نیز به طرح شهرهای دوستدار کودک ملحق شود. در نهایت سال ۱۳۸۹ طرح شهر دوستدار کودک در شورای‌عالی استان‌ها به تصویب رسید. اما آیا به واقع تفکیک جنسیتی موجب ایجاد فضای شهر دوستدار کودک می‌شود و در راستای اجرای این طرح است؟

نگهداری نوزاد هفت‌ماهه در اوین؛ بیش از ۴۵۰ روز بلاتکلیفی والدین

 نسیمه اسلام زهی و ارسلان شیخی، متهمان امنیتی سنی‌ مذهب، بیش از ۱۵ ماه است که بازداشت شدند و در بلاتکلیفی بسر میبرند. خانم اسلام زهی به همرا...