جستجوی این وبلاگ

فروردین ۲۰، ۱۴۰۱

قتل زنی در آمل به دست برادرش با انگیزه‌های ناموسی

IRANWIRE

پنجشنبه ۱۱ فروردین ۱۴۰۱، رسانه‌های محلی شهرستان آمل از کشف جسد زن جوانی حدودا ۳۰ ساله در محل روستای «حسین‌آباد لیتکوه» خبر دادند.

نیروی انتظامی اعلام کرده بود که این فرد بیش از یک‌ماه قبل مفقود شده و حالا با کشف پیکرش پرونده وارد مرحله دیگری شده و باید ابعاد جنایی آن بررسی شود.

به گزارش خبرگزاری «هرانا»، به نقل از «ایمنا»، جسد این زن در زمین‌های کشاورزی و شالیزار روستای حسین‌آباد بخش مرکزی کشف شده است.

بر اساس گزارش پلیس هویت او «سارا شادیفر»، ۳۳ ساله مادر دو پسر ۱۳ ساله و شش ساله اعلام شده است و توسط برادرش به قتل رسیده است. یک منبع آگاه می‌گوید: «سارا مستقل بود. در خانه خودش زندگی می‌کرد و قصد داشت بعد از تبدیل پس اندازش به دلار از ایران برود اما درست در روزی که همراه برادرش برای تبدیل پول به صرافی رفته بود توسط برادرش با شالی که به گردن داشت خفه شد.»

برادر سارا در اعترافات خود گفته است که در زمانی که خواهرش برای خرید از ماشین پیاده شده برخی پیام‌هایی که برای خواهرش رسیده را خوانده و به دلیل سبک زندگی او در یک لحظه عصبانیت او را خفه کرده و ساعتی بعد او را در روستای حسین آباد دفن کرده و به آمل بازگشته است.

آمار‌ها می‌گویند در استان‌های خوزستان، کردستان، کرمانشاه، ایلام، لرستان، سیستان و بلوچستان، فارس، آذربایجان شرقی و اردبیل بیش‎ترین قتل‌های ناموسی رخ می‌دهد. البته در سایر استان‌های کشور هم چنین قتل‌هایی گزارش می‌شوند اما آمار معینی در این خصوص وجود ندارد.

با پایان مرخصی؛ فاطمه مثنی به زندان اوین بازگشت

خبرگزاری هرانا

فاطمه مثنی، زندانی سیاسی روز دوشنبه ۱۵ فروردین‌ماه با پایان ایام مرخصی به زندان اوین بازگشت. خانم مثنی سال گذشته در پی وخامت حال و خونریزی روده به مرخصی استعلاجی اعزام شده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز دوشنبه ۱۵ فروردین‌ماه ۱۴۰۱، فاطمه مثنی، زندانی سیاسی با پایان ایام مرخصی به زندان اوین بازگشت.

خانم مثنی سال گذشته در پی وخامت حال و خونریزی روده به مرخصی استعلاجی اعزام شده بود. او پیش از اعزام به مرخصی برای مدتی از دریافت خدمات درمانی و اعزام به بیمارستان محروم مانده بود.
فاطمه مثنی در تاریخ ۲۹ مردادماه ۹۹، در پی وخامت حال و بیهوشی از زندان اوین به بیمارستان طالقانی اعزام شد. وی در بیمارستان نیز به دستور امین وزیری، دادیار ویژه زندانیان سیاسی با دستبند و پابند به تخت بیمارستان بسته شد و در تاریخ ۵ شهریور بدون رسیدگی پزشکی کافی و علیرغم مخالفت پزشک با دستور امین وزیری به قرنطینه زندان اوین بازگردانده شد. بازگرداندن خانم مثنی به زندان شرایطی بود که پزشک بیمارستان به دلیل حاضر نبودن پاسخ آزمایشات و عدم تکمیل مراحل درمان با اعزام وی مخالف بود. وی مجددا در تاریخ ۱۷ شهریور امسال نیز در پی وخامت حال عمومی از زندان اوین به بیمارستان طالقانی تهران اعزام شد. او یک روز بعد نیز مجددا جهت انجام آزمایشات آندوسکوپی و کلونوزکوپی به بیمارستان اعزام و مجددا به قرنطینه بند زنان زندان اوین بازگردانده شد.

خانم مثنی همچنین در تاریخ ۶ آبان‌ماه ۹۹ در پی خونریزی شدید روده به بیمارستان طالقانی تهران اعزام و علیرغم مخالفت کادر درمانی و نگرانی‌های پزشکی به دستور امین وزیری، دادیار ناظر بر زندانیان سیاسی به بند زنان زندان اوین بازگردانده شد. این زندانی سیاسی در تاریخ ۲۲ بهمن‌ماه ۹۹ در پی وخامت حال به بیمارستان اعزام اما پس از ۵ روز و پیش از تکمیل دوره درمانی مجددا به زندان منتقل شد.

خانم مثنی از بیماری‌های کولیت روده و میگرن شدید عصبی رنج می‌برد.

فاطمه مثنی و همسرش حسن صادقی در تاریخ ۹ بهمن ماه سال ۹۱ در پی برگزاری مراسم ترحیم برای پدر آقای صادقی که از مخالفان حکومت جمهوری اسلامی ایران بود، به صورت خانوادگی به همراه دو فرزند خود بازداشت شدند و همزمان درب منزلشان نیز پلمب شد. دختر آنها پس از گذشت سه روز و پسرشان نیز که زیر سن قانونی بود پس از حدود یک ماه و نیم بازداشت و بازجویی از زندان آزاد شدند.

آقای صادقی و خانم مثنی پس از گذشت یک سال بازداشت و بازجویی که حدود ۵ ماه از آن در سلول های انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین گذشت با قرار وثیقه تا زمان برگزاری دادگاه از زندان آزاد شدند.

نهایتا خانم مثنی به همراه همسرش توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب توسط قاضی احمدزاده از بابت اتهام بغی و محاربه از طریق هواداری از سازمان مجاهدین خلق هر کدام به ۱۵ سال حبس محکوم شدند و حکم مصادره اموال این خانواده ازجمله محل کسب آقای صادقی و منزل شخصی‌شان صادر شد. وی در تاریخ هشتم مهرماه سال ۹۴ جهت اجرای حکم حبس مجددا بازداشت و به بند زنان زندان اوین منتقل شد. در اسفندماه سال ۹۷ حکم مصادره محل کسب این زوج توسط ستاد اجرای فرمان امام اجرا شد. منزل این شهروندان نیز اردیبهشت ۹۹ توسط ستاد اجرای فرمان امام مصادره شد. بهمن ماه سال گذشته هرانا در گزارشی از فشار مضاعف ماموران ستاد اجرای فرمان امام جهت مصادره منزل این شهروندان خبر داد. پیشتر نیز دادگاه تجدیدنظر استان تهران حکم مصادره منزل این شهروندان را تایید کرده بود.

این زندانی مادر دو فرزند است که به همراه مادربزرگ بیمارشان زندگی می‌کنند. ملاقات این زندانی با حسن صادقی، همسرش که در زندان رجایی شهر کرج محبوس است، منوط به موافقت امین وزیری، دادیار ناظر بر زندانیان شده است در صورتی که ملاقات سایر زندانیان زوج طبق روال عادی صورت می‌گیرد. محرومیت این دو زندانی سیاسی از ملاقات مستمر در حالی است که در قانون پیش‌بینی‌هایی برای ملاقات بین اعضای زندانی خانواده‌ها شده است، حتی اگر آنها در زندان‌های جداگانه تحمل حبس کنند.

فاطمه مثنی متولد ۵ خرداد ۱۳۴۶ است؛ وی زمانی که تنها ۱۳ سال سن داشت، همراه با مادرش به مدت ۳ سال در زندان بود. اتهام آنها محاربه و بغی از طریق هواداری از سازمان مجاهدین خلق بود. سه برادر فاطمه مثنی همراه با همسر یکی از برادرانش در سال‌های دهه شصت اعدام شده‌اند.

تداوم بازداشت و بلاتکلیفی فریده مرادخانی در بند ۲۰۹ زندان اوین

خبرگزاری هرانا

فریده مرادخانی، فعال مدنی با گذشت نزدیک به ۳ ماه از زمان بازداشت کماکان به صورت بلاتکلیف در یکی از سلول‌های انفرادی بازداشتگاه اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین به سر می برد. خانم مرادخانی در تاریخ ۲۳ دیماه ۱۴۰۰، در مسیر بازگشت به منزل توسط ماموران وزارت اطلاعات تهران بازداشت شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز پنجشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۱، فریده مرادخانی فعال مدنی، با گذشت ۸۵ روز از زمان بازداشت کماکان به صورت بلاتکلیف در بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین به سر می برد.

خانم مرادخانی در طول مدت بازداشت تنها چند بار موفق شده است با مادر خود تماس تلفنی کوتاه برقرار کند. وی کماکان در سلول انفرادی نگهداری می‌شود.
فریده مرادخانی پیشتر در تاریخ ۲۳ دیماه ۱۴۰۰ در مسیر بازگشت به منزل توسط ماموران وزارت اطلاعات تهران بازداشت شد. ماموران در زمان بازداشت اقدام به بازرسی منزل این شهروند کرده و شماری از لوازم شخصی وی را ضبط کرده و با خود بردند. وی یک روز بعد در تماس با خانواده از انتقال خود به بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین خبر داد.

تا زمان تنظیم این گزارش از دلایل بازداشت و از اتهامات مطروحه علیه این فعال مدنی اطلاعی در دسترس نیست.

گفته میشود وی پیش از این نیز به واسطه فعالیت های خود سابقه احضار توسط نهادهای امنیتی را داشته است.

فروردین ۱۹، ۱۴۰۱

تداوم بازداشت عالیه اقدام دوست در بند زنان زندان اوین

خبرگزاری هرانا

عالیه اقدام دوست، فعال کارگری علیرغم گذشت دو ماه از زمان دستگیری، در پی عدم تامین قرار وثیقه در بند زنان زندان اوین بسر میبرد

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز پنجشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۱، عالیه اقدام دوست، فعال کارگری، با گذشت دو ماه از زمان بازداشت کماکان در بند زنان زندان اوین به سر می برد.

تداوم بازداشت خانم اقدام دوست علیرغم تعیین قرار وثیقه و به دلیل عدم توانایی در تامین آن صورت گرفته است.
رامین صفر نیا وکیل دادگستری ماه گذشته با انتشار یادداشتی در صفحه شخصی خود از صدور قرار وثیقه صد میلیون تومانی برای این فعال کارگری خبر داده بود.

این فعال کارگری روز دوشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۰، توسط نیروهای امنیتی در فومن بازداشت شد. بازداشت این فعال کارگری ساعت ۹ صبح و در منزل شخصی اش و با حکم شعبه‌ی ۲ دادسرای فومن به نیابت از دادسرای مقدس اوین، صورت گرفت.

اتهام خانم اقدام دوست تبلیغ علیه نظام عنوان شده است.

عالیه اقدام دوست ۶۹ ساله پیش از این نیز سابقه بازداشت و تحمل حبس را دارد.

فروردین ۱۸، ۱۴۰۱

آتنا دائمی: جمهوری اسلامی را حذف می‌کنیم!

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی

آتنا دائمی

آتنا دائمی، زندانی سیاسی سابق با انتشار مطلبی در اینستاگرام نسبت به اعمال تبعیض علیه بانوان ایرانی توسط قوانین و مسئولان جمهوری اسلامی واکنش نشان داد و نوشت: از ما می‌ترسند و آزادی را از ما می‌گیرند، چرا که آزادی ما نابودی آنهاست.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، آتنا دائمی خطاب به سرکردگان جمهوری اسلامی عنوان کرد: عالیجنابان ما را هر روز محدودتر کنید! از کودکی ما را همسر و مادر خوب تربیت کنید! با قوانین ارتجاعی خود هر روز به ما و حقوق ما تجاوز کنید! سهم الارث، دیه و حق طلاق ما را ببلعید! در محیط کار، محیط خانواده و در اجتماع ما را نادیده بگیرید! کارهای خرد و درآمدهای اندک را به ما بسپارید، ما را نیروی کار ارزان و مصرف‌گرا تلقی کنید! خشونت علیه ما را تبلیغ کنید! ناموس‌پرستی و غیرت را ترویج کنید! برای ما و رَحِم ما و سقط جنین و تخت خواب ما هم تصمیم بگیرید!

وی ادامه داد: ما و برادران ما را بازداشت کنید، در انفرادی و زندان حبس کنید! یا اصلا نه، ما و رفقای ما را بکشید و مادرانمان را نیز داغدار کنید! مادرانمان را نیز بزنید و بگیرید و حبس کنید و بکشید!

این فعال سیاسی و مدنی افزود: پوشش اجباری بر تن ما کنید! ما را به ورزشگاه‌های به درد نخور خود راه ندهید، اسپری فلفل هم در چشمان ما بزنید! دوچرخه و موتور را برای ما ممنوع کنید! هر کار می‌خواهید بکنید، به این خیال که ما را حذف کنید! اما ما حذف نمی‌شویم، ما هستیم و برای احقاق حقوقمان تلاش می‌کنیم تا شما را حذف کنیم.

آخرین وضعیت پرونده «کیوان.الف» و چند توصیه به قربانیان تجاوز

اقتصادآنلاین

آخرین وضعیت پرونده «کیوان.الف» و چند توصیه به قربانیان تجاوز

«کیوان.الف» یکی از نخستین مردانی بود که پس از گسترش کارزار «می تو» در ایران از سوی ده‌ها دختر به تجاوز جنسی متهم شد و هم‌اکنون در زندان به سر می‌برد. با گسترش این کارزار و پس از آنکه زنان بیشتری به شکستن سکوت خود تشویق شدند، مردان بیشتری که بسیاری از آنان چهره‌های شناخته‌شده بودند نامشان در کنار این متهم قرار گرفت.

عاطفه حسینی؛ در هفته‌های اخیر از یک سو روایت سمیه میرشمسی، دستیار کارگردان و برنامه‌ریز از بدرفتاری و آزار فرهاد اصلانی، بازیگر سینما و از سوی دیگر حمایتی که از سوی سینماگران از میرشمسی صورت گرفت و روایت سایر هنرمندان زن از چنین رفتارهایی، کارزار «می تو» در ایران را وارد مرحله تازه‌ای کرد.

به دنبال روایت میرشمسی جمعی از زنان دست‌اندرکار سینما در اعتراض به خشونت علیه زنان در این عرصه بیانیه‌ای صادر کردند و در آن تاکید کردند که آزار و اذیت زنان در سینمای ایران سیستماتیک، شدید، گسترده و نادیده گرفته شده اما برای اولین بار به یک فریاد جمعی تبدیل شده است. در این بیانیه برای جلوگیری از باج‌گیری جنسی و خشونت و قلدری، از خانه سینما خواسته شده کمیته‌ای مستقل با اکثریت مطلق زنان برای رسیدگی به شکایات علیه خشونت جنسی تشکیل شود و وکیل و مشاوره حقوقی در اختیار راویان آزار قرار بگیرد.

شیما قوشه، وکیل پایه یک دادگستری و وکیل تعدادی از قربانیان تجاوز کیوان.الف در گفت‌وگو با اقتصادآنلاین ضمن آنکه بیانیه سینماگران زن را حرکتی مثبت تلقی کرد، گفت: از آنجا که صنف سینماگران و بازیگران برای عموم مردم شناخته شده و اغلب برای دختران نوجوان و جوان الگو هستند، این بیانیه می‌تواند نقش مثبت و موثری برای تشویق زنان و دختران به شکستن سکوت خود و گفتن روایت‌های خود از آزارهایی که دیده‌اند، باشد.

این وکیل دادگستری با بیان اینکه در صورت رخ‌دادن تجاوز اثبات آن بر عهده خود مدعی است، بیان کرد: از آنجا که ذات این نوع از جرایم در خفا اتفاق می‌افتد و اساسا شاهدی برای این جرم نیست و از سوی دیگر در ایران شاکی در صورت ادعا خودش هم وظیفه اثبات آن را برعهده دارد، توصیه می‌کنم قربانیان قبل از استحمام، لباس‌های خود را درآورند و ترجیحا در یک پاکت کاغذی بگذارند و بلافاصله به نزدیک‌ترین کلانتری مراجعه کنند. سپس از کلانتری نامه بگیرند و به پزشکی قانونی مراجعه کنند و در آنجا بخواهند که تمام معاینات و همچنین آزمایش‌های لازم برای تشخیص بیماری‌های مقاربتی انجام شود. سپس از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی شکایت خود را مطرح کنند تا در دادگاه کیفری یک هر استان به آن رسیدگی شود.

قوشه ادامه داد: با توجه به شرایط سخت روحی و روانی که قربانی تجاوز در آن قرار دارد پیشنهاد می‌کنم پس از وقوع جرم به یک دوست نزدیک درباره جزئیات حادثه و همچنین ویژگی‌های ظاهری شخص آزارگر و فرد متجاوز پیام دهند. اینها اولین و مهم‌ترین اقداماتی هستند که باید در ۲۴ ساعت اولیه بعد از تجاوز یا حداکثر ۴۸ ساعت بعد از آن انجام شود زیرا در صورت عدم انجام این نکات، آثار تجاوز از بین خواهد رفت و اثبات آن در محاکم بسیار دشوار خواهد بود.

مطابق بند ت ماده ۲۲۴ قانون مجازات اسلامی وجود عنف در تجاوز جنسی، یکی از مواردی است که منجر به تشدید کیفر زنا تا حد اعدام می‌شود. در واقع هرگاه یکی از طرفین راضی به برقراری رابطه جنسی نبوده و دیگری وی را وادار به ارتکاب این عمل کند، این ویژگی برای شخص مکره از کیفیات مشدده محسوب می‌شود. از این رو تجاوز جنسی، تجاوز به عنف در فقه و به تبع آن در قوانین کیفری ایران با تشدید مجازات همراه شده است.

همچنین باید به این نکته بسیار مهم توجه داشت که در واقع این عدم رضایت قربانی است که آمیزش جنسی را به تجاوز جنسی تبدیل می‌کند. اگر این رضایت با حیله و تقلب به دست آمده باشد باعث محکومیت مرتکب به تجاوز جنسی می‌شود همانطور که در تبصره‌ ۲ ماده ۲۲۴ مقرر شده: «هرگاه کسی با زنی که راضی به زنای با او نباشد، در حال بیهوشی، خواب یا مستی زنا کند، رفتار او در حکم تجاوز جنسی است. در زنا از طریق اغفال و فریب دادن دختر نابالغ یا از طریق ربایش، تهدید یا ترساندن زن، اگرچه موجب تسلیم شدن او شود نیز حکم فوق جاری است.»

علاوه بر این در بسیاری از شرایط زنان مورد آزار و مزاحمت از سوی همکاران، آشنایان یا افراد غریبه قرار می‌گیرند؛ شرایطی که اثبات آن نسبت به تجاوز جنسی از سوی غریبه‌ها بسیار دشوارتر خواهد بود.

قوشه همچنین گفت: در خصوص تعرض و مزاحمت اگر در صحنه شاهدی وجود داشته باشد بهتر است که از آن شاهد یا شاهدین کمک گرفته شود اما از آنجا که قانون ما حمایت خاصی از شاهدان نمی‌کنند بسیاری از شاهدان می‌ترسند از اینکه بخواهند بیایند و در این‌باره شهادت دهند و معمولا ترجیح می‌دهند خودشان را درگیر این مسائل نکنند.

وی افزود: علی‌رغم اینکه اثبات چنین آزارها و مزاحمت‌هایی دشوار است اما ضبط کردن صدا و فیلم گرفتن می‌تواند مدارک بسیار خوبی در دادگاه باشد که بر اساس تجربه شخصی من در دادگاه بسیار مورد توجه قرار می‌گیرند. بنابراین بسیار مهم است که هوشیار باشیم و در صورت چنین مزاحمت‌هایی به دنبال جمع آوری ادله و مستندات باشیم. در کشورهای دیگر صرف ادعای یک زن درخصوص آزار و مزاحمت جنسی تحقیقات توسط مقام قضایی و پلیس شروع می‌شود اما متاسفانه در ایران این چنین نیست و شاکی باید در صورت ادعا مبنی بر آزار جنسی مدارکی برای اثبات آن داشته باشد.

قوشه در پایان درباره آخرین وضعیت رسیدگی به پرونده قربانیان تجاوز جنسی «کیوان.الف» نیز گفت: در حال حاضر دادگاه پنج نوبت برای رسیدگی به این پرونده تعیین وقت کرده است، ما حضور پیدا کردیم و متهم را هم از زندان ‌آورده‌اند اما در هر نوبت به دلایل مختلفی جلسات دادگاه برگزار نمی‌شود. آخرین زمانی که برای برگزاری جلسه دادگاه تعیین وقت کردند ۱۸ خرداد ماه است.

وی در همین رابطه افزود: به نظر می‌رسد به دلیل مدارک موجود، متهم اتهام برقراری رابطه جنسی را پذیرفته اما ادعا می‌کند که بدون رضایت فردی با او رابطه جنسی برقرار نکرده است که با توجه به مدارک موجود مانند استفاده از داروی بیهوشی در نوشیدنی‌ها ما چنین ادعایی را نمی‌پذیریم.

این وکیل دادگستری با ابراز امیدواری درخصوص پیروزی قربانیان در این پرونده گفت: هنوز رسیدگی به این پرونده صورت نگرفته، بنابراین من نمی‌توانم پیش‌بینی کنم چه اتفاقی خواهد افتاد یا تحلیلی از این ماجرا ارائه بدهم اما اگر جلسات دادگاه تشکیل شوند و به این پرونده بصورت قانونی رسیدگی شود با توجه به ادله موجود من امیدوار خواهم بود قربانیان این پرونده پیروز خواهند شد.

قوشه پیش‌تر نیز با انتشار توییتی از انقضای حکم بازداشت موقت کیوان.الف بعد از دو سال و آزادی وی با وثیقه، پیش از قطعی‌شدن و صدور حکم نهایی ابراز نگرانی کرده بود.

حراست، مقنعه اجباری و خوابگاه دختران؛ ماجراهای ترسناک دانشگاه

IRANWIRE

به خاطر افزایش تعداد افرادی که مقنعه به سر دارند، ماموران حراست به آن‌هایی که مقنعه به سر ندارند، تذکر می دهند و کارت دانشجویی‌شان را می گیرند.

در دو روز گذشته همزمان با بازگشایی دانشگاه‌ها در سال جدید، هشتگ #دانشگاه_تهران به یکی از هشتگ‌های داغ شبکه‌های اجتماعی تبدیل شده است. دانشجویان این دانشگاه از آغاز سخت‌گیری‌های ماموران حراست این دانشگاه و برخورد با دانشجویان خبر داده‌اند و از سوی دیگر نامه مربوط به مقررات خوابگاه‌های دانشگاه تهران برای دانشجویان دختر بحث‌برانگیز شده است.

چرا نام دانشگاه تهران در دو روز گذشته در فضای مجازی مطرح شده است؟

«سمیرا»، دانشجوی سال چهارم دندانپزشکی دانشگاه تهران به «ایران‌وایر» می‌گوید: «متاسفانه دانشجویان ورودی جدید نمی‌دانند که سال‌هاست دانشجویان دختر این دانشگاه مقابل پوشیدن اجباری مقنعه ایستاده‌اند و با شال و روسری سر کلاس می‌روند.» او می‌گوید، او و دوستان هم‌‌دوره‌ای‌ او هم وقتی به دانشگاه آمده‌اند، از دیدن دانشجویانی که مقنعه به سر ندارند، متوجه این موضوع شده‌اند: «ما دانشجویان دیگر را که سال بالایی بودند، دیدیم و متوجه شدیم، مقنعه دل‌بخواهی است و اجباری نیست؛ مثلا من خودم در روز کلاس‌های عملی مقنعه می‌پوشم که راحت کار کنم. اما بیشتر اوقات که کلاس تئوری داریم، دوست دارم با شال بیایم. اما دانشجویان ورودی جدید به خاطر شیوع کرونا و برگزاری کلاس‌های آنلاین سال بالایی‌ها را ندیده‌اند و از این موضوع خبر ندارند.» او توضیح می‌دهد: «این موضوع باعث شده به خاطر افزایش تعداد افرادی که مقنعه به سر دارند، ماموران حراست به آن‌هایی که مقنعه به سر ندارند، تذکر دهند و کارت دانشجویی‌شان را بگیرند؛ امری که تا پیش از امسال سابقه نداشته و حراست دانشگاه اصلا به این موضوع کار نداشت.»

«سهیل»، دانشجوی ادبیات دانشگاه تهران می‌گوید، در دو روز گذشته و همزمان با بازگشایی دانشگاه‌ها فعالیت نیروهای حراست دانشگاه تهران به وفور بیش از پیش شده است. او به «ایران‌وایر» می‌گوید: «الان ماه رمضان هم بهانه شده و حراست مدام دور دانشجوها می‌چرخد که نکند سیگار بکشند یا چیزی بخورند. به دخترها به خاطر نپوشیدن مقنعه که در دانشگاه تهران عجیب نیست، تذکر می‌دهند و کارت دانشجویی می‌گیرند.»

افزایش فعالیت حراست دانشگاه تهران در فضای مجازی نیز توسط دانشجویان دانشگاه تهران تایید شده است؛ مثلا کاربری با نام «سینا» در یک رشته توییت کوتاه به این موضوع اشاره کرده است. او نوشته است: «‏حراست دانشکده فنی دانشگاه تهران امروز با موتور از صبح افتاده بود به چرخیدن تو محوطه و به همه گیر می‌داد: آقا اینجا نشین فکر میکنن قراره سیگار بکشی. خانوم از فردا با مقنعه میای‌ها. اینجا چیزی نخورید، برید یه جای پرت بشینید، هی زنگ نزنن. ‏و این‌ها در حالیه که هیچکدوممون سیگار نمیکشیدیم.»

او در توییت بعدی به موضوع دزدیده شدن مجسمه دانشکده فنی که درست روبه‌روی کیوسک حراست دانشگاه قرار دارد، اشاره می‌کند و می‌گوید: «‏شالی که دخترا داشتن، چیز عجیب غریبی نسبت به قبل کرونا نبود و حتی جایی که بچه ها ناهار می‌خوردن هم یه جای پرت خارج دید بود.

‏حالا از اون ور میای میبینی تندیس ذوب دانشکده متالورژی رو تو عید دزدیدن.

‏این تندیس وسط خیابون دانشکده فنی قرار داره و دقیقا تو دید اتاق حراسته ولی خب سیگار نکشیدن پسرا و مقنعه داشتن دخترا خیلی مهم تر از مواظبت از اموال دانشکده و دزدیده نشدن نماد هاشه دیگه مگه نه؟»

دانشجویان قدیمی دانشگاه تهران چه توصیه‌هایی دارند؟

«سحر» یکی از افرادی است که اواخر دهه ۸۰ در دانشکده مهندسی دانشگاه تهران درس خوانده است. او به «ایران‌وایر» می‌گوید: «فقط در مدت تحصیل یادم می‌آید، یک‌بار حراست خانم آوردند که لباس خانم‌ها را ببیند و بررسی کند. همان وقت دانشجویان دانشکده هنرهای زیبا و دانشجوهای ادبیات اعتراض کردند و همان جا تحصن برگزار شد. کمتر از چند هفته خانم‌های حراست که جلوی در ورودی می‌ایستادند، دیگر نیامدند.» او توصیه می‌کند: «دانشجویان باید جلوی اجباری شدن مقنعه را بگیرند و اگر کوتاه بیایند این موضوع تبدیل به یک رویه می‌شود.» دانشجوهای قدیمی این دانشگاه در توییتر هم موضوعاتی شبیه آنچه را سحر گفت، مطرح کرده‌اند. مثلا کاربری نوشته است: «برسونین به گوش بچه‌های دانشگاه تهران که جلوی زورگویی‌های حراست وایسن. حجاب مقنعه هیچ وقت اجباری نبوده و نباید باشه. سیگار آزاده و این دگم بازیا رو برنتابید. اگر تا حالا این محدودیت‌ها اعمال نشده، به خاطر زیر بار نرفتن خود دانشجوهاست، شما هم ادامه بدید این راهو» کاربر دیگری هم با نام «هرا» نوشته است: «‏ما ۹۷ جلوی سالن آوینی هنرهای زیبا کتک نخوردیم و نجنگیدیم که شماها تا یه روز بدون مقنعه راهتون ندادن از فردا با چادر و چاقچور برین.

‏سالها سنگر ⁧‫#دانشگاه_تهران‬⁩ رو حفظ کردیم تا به شماها رسیده. به این راحتی دو دستی به دشمن تحویل ندین.»

کاربر دیگری در توییتر نوشته است: «‏دخترای تهران که امروز اولین بار رفتید دانشگاه، اگه گفتن شال و روسری سر نکنید، خیال نکنید قانونه و از فردا مقنعه سر کنید. ما یک روز هم مقنعه سر نمی‌کردیم. به گوش بقیه هم برسونید. امیدوارم با این فاصله ایجاد شده به عقب برنگردیم. هر چند همینش هم مسخره‌ست.»

بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی معتقدند، حراست دانشگاه تهران از فرصت تعطیلی دو ساله دانشگاه به خاطر شیوع ویروس کرونا استفاده کرده و از ناآگاهی ورودی‌های جدید که سال قبلی‌‌ها را ندیده‌اند، برای اجباری کردن مقنعه و … استفاده می‌کند.

سمیرا می‌گوید، در دو روز گذشته دانشجویان سالِ بالایی پیام‌های مختلفی در گروه‌های تلگرامی و واتس‌اپی دانشگاه گذاشته‌اند تا ورودی‌های جدید را نسبت به شرایط آگاه کنند.

موضوع مقررات خوابگاه دانشجویان دختر دانشگاه تهران چیست؟

مقررات خوابگاه دانشجویان دختر دانشگاه تهران یکی دیگر از موضوعات مورد توجه کاربران فضای مجازی بوده است.

در برگه‌ای که با نام «ضوابط و مقررات خوابگاه‌های دانشگاه تهران ویژه دانشجویان دختر» در شبکه‌های مجازی منتشر شده؛ آمده است که حداکثر ساعت تردد در خوابگاه دختران ۶ صبح لغایت یک ساعت بعد از نماز مغرب است. در این برگه آمده که دانشجویان باید برای بیرون ماندن از خوابگاه بعد از این ساعت از معاونت دانشجویی مجوز بگیرند. دانشجویان می‌توانند در منزل خویشاوندان خود که قبلا مشخصات آدرس و نسبت آن‌ها با دانشجو قید شده و به تایید اولیای قانونی او رسیده با رعایت سایر موارد حداکثر تا ۲ شب در هفته اقامت کنند.

دانشجویان متاهل ساکن در خوابگاه مجردی می‌توانند با ارائه مدارک تصویر شناسنامه، سند ازدواج و موافقت کتبی همسر نسبت به تردد بعد از ساعت قانونی اقدام نمایند.

«ضیا نبوی»، فعال دانشجویی با انتشار برگه مقررات خوابگاه دختران در یک توییت نوشته است: «ساعت ورود و خروج مجاز دانشجوهای دختر به خوابگاه دانشگاه تهران تقریبا شبیه ساعت باز و بسته شدن در هواخوری در زندان اوین است.»

کاربر دیگری نوشته است: «‏دانشگاه تهران آیین‌نامه‌ اجرایی خوابگاه‌ها رو منتشر کرده و در اون روی ذلت دخترا تا جای ممکن تاکید کرده که نکنه یه وقت آرامش روانی سراغشون بیاد.

‏طبق اون شما اگه دختر باشی، حتی خونه‌ فامیلت هم حق نداری بیشتر از ۲ شب در هفته بمونی و باید به سلول خودت برگردی.» او در توییت دیگری نوشته است: «‏اگه دختر باشی، عملاً نمی‌تونی شام با دوستات بیرون باشی.

‏اگه دختر باشی باید هرشب مثل زندون حضور غیاب بشی.

‏اگه دختر باشی باید واسه‌ شب دیروقت بیرون بودن، از دانشگاه که خودشو جانشین پدرهای سنتی می‌دونه اجازه بگیری.

‏اگه دختر باشی و دیر به سلولت برگردی به کمیته‌ انضباطی معرفی می‌شی.»

آیا این قوانین ضد زن تنها مختص خوابگاه دانشگاه تهران است؟

«سولماز» که دانشجوی حقوق در دانشگاه آزاد تفت است، به «ایران‌وایر» می‌گوید: «این قوانین زشت و ضد زن در همه خوابگاه‌های دانشجویی وجود دارد و در دانشگاه‌هایی که در شهرهای مذهبی قرار دارند، قوانین سخت‌تر است و دانشجویان دختر مورد تبعیض بیشتری قرار می‌گیرند. او می‌گوید در دو روز گذشته که دانشگاه‌ها باز شده و او از کاشان شهر خودشان به تفت یزد رفته، بارها از مسئولان خوابگاه شنیده که اگر قوانین را رعایت نکنند، ساکنان تفت واکنش نشان می‌دهند و ممکن است اصلا خواستار تعطیلی دانشگاه شوند.»

موضوع وجود این قوانین ضد زن در خوابگاه‌های دیگر دانشگاه‌ها نیز توسط کاربران توییتر هم تایید شده است. یکی از آن‌ها نوشته است: «تمام دانشگاه‌های ایران همین قوانین رو دارن. قانون باید به صورت کلی تغییر پیدا کنه. متاسفانه ما هم که دانشگاه سیستان و بلوچستان بودیم، نمی‌تونستیم شب با دوستامون شام بریم بیرون. مخصوصا بعد از عید نوروز. ما فقط تا ۸ شب می‌تونستیم بیرون باشیم.» کاربر دیگری اما ماجرای تلخ‌تری را در همین رابطه تعریف کرده است: «خوابگاه‌ها در ایران رسما فرقی با زندان نداره. ‏اون سالی که تهران زلزله اومد، ما توی یه ساختمون ۶ طبقه از خوابگاه‌های دانشگاه امیرکبیر بودیم و وقتی بچه‌ها از وحشت می‌خواستن به کوچه پناه ببرن، نگهبان خوابگاه در رو باز نمی‌کرد که بچه‌ها برن بیرون چون شب بود و تایمِ خروج گذشته بود.»

دانشجویان دختر چطور می‌توانند به این قوانین ضد زن اعتراض کنند؟

یک فعال حقوق زنان ساکن تهران به «ایران‌وایر» می‌گوید: «نافرمانی مدنی بهترین راه برای مبارزه با این قوانین تبعیض‌‌آمیز است. مثلا اگر همه ساکنان خوابگاه با هم بعد از ساعتی که تعیین شده بیایند و این کار را تکرار کنند، کم‌کم این قوانین زن‌ستیز و متحجرانه لغو می‌شود.» او می‌گوید: «تن ندادن به قوانین تبعیض‌آمیز تنها راه برای مقابله با شیوه‌های دیکتاتوری است.»

او به نکته دیگری هم اشاره می‌کند: «فعالان زن و فعالان دانشجویی باید صدای همدیگر باشند و تا لغو کامل این قوانین تبعیض‌آمیز در همه دانشگاه‌ها باید کنار هم باشند و تجربیات خودشان را به یکدیگر انتقال دهند. الان شبکه‌های اجتماعی یکی از بهترین و امن‌ترین روش‌ها برای انتقال تجربیات نافرمانی‌های مدنی به یکدیگر است. مثلا تجربه لیلا حسین‌زاده که دیروز در توییتر نوشت، می‌تواند برای سایرین مفید باشد و مورد استفاده قرار گیرد.»

«لیلا حسین‌زاده»، فعال دانشجویی روز گذشته با انتشار یک رشته توییت از تجربه یک نافرمانی مدنی موفق در خوابگاه دانشجویی دانشگاه تهران نوشته است. او در بخشی از این رشته توییت آورده است: «اوایل سال تحصیلی ۹۶، سه نفری طبق معمول داشتیم دیر می‌رفتیم به خوابگاه. دوستم گفت، من حوصله فرم تاخیر ندارم، من نمی‌خوام دیگه فرم تاخیر پر کنم و ‏دو نفر دیگه هم گفتیم باشه، پُر نکنیم. از گیت ورودی رفتیم تو، نگهبان خوابگاه داد زد، فرم تاخیر پر کنید. ما بی‌هیچ حرفی راهمون رو کشیدیم که بریم، اومد جلوی در رو گرفت و سعی کرد فیزیکی جلومون رو بگیره. داد زدیم که حق نداری دستت رو به ما بزنی، گفت گزارش می‌کنم و … ‏نگهبان تا توی حیاط خوابگاه چمران دانشگاه تهران دنبال ما اومد و رفتیم داخل. طبعا گزارش ما رو به حراست رد کرد و طبعا رفت بین صدها گزارش دیگه … ما از اون به بعد دیگه فرم تاخیر پر نمی‌کردیم، اوایل نگهبان‌ها داد می‌زدن، بعدش کم‌کم عادی شد. ‏فکر کردیم این جالب نیست که فقط ما پر نمی‌کنیم و انگار پذیرفتن و اتفاقی هم نمی‌افته، شروع کردیم به صحبت با هم‌اتاقی‌ها و دوستامون و کم‌کم یه جمعیتی شدیم که فرم تاخیر خوابگاه رو پر نمی‌کردیم. ‏اما کافی نبود، توی گروه تلگرامی دانشجویی خوابگاه چمران، سر بحث رو باز کردیم و شروع کردیم حرف زدن و در نهایتا به یه اجماع جمعی رسیدیم که به صورت جمعی فرم تاخیر رو پر نکنیم. با هم در گروه قرار گذاشتیم، ماه آذر بود و قرارمون افتاد روز مبارزه با خشونت علیه زنان. ‏در اون شب کلی از بچه‌های خوابگاه، دسته‌جمعی بعد از ساعت ورود و خروج از خوابگاه خارج شدیم، جلوی در خوابگاه جمع شدیم و وایسادیم تا برخی بچه‌هایی که برای ورود به خوابگاه تاخیر داشتن هم بهمون پیوستن. ‏بعد دسته‌جمعی باهم بعد ساعت ورود و خروج، حتی بدون کارت زدن وارد خوابگاه شدیم. نگهبان‌ها جیغ می‌زدن و تهدید می‌کردن و ماها دسته‌جمعی می‌خندیدیم. بعد از اون شروع کردیم به فکر کردن درمورد اینکه چه طور کار جمعی‌مون رو می‌تونیم گسترش بدیم، مثلا قرار گذاشته بودیم ‏یه روز هر هفته جمع بشیم، بریم یه فیلم دسته‌جمعی ببینیم و بعد باهم بعد ساعت ورود و خروج برگردیم به خوابگاه … در این بحبوحه بودیم و از اون طرف به صورت فردی ادم‌ها دیگه فرم تاخیر پر نمی‌کردن و هر روز به تعداد کسانی که فرم تاخیر پر نمی‌کردن اضافه می‌شد، به طوری که ‏رسما ساعت ورود و خروج به خوابگاه دختران و فرم تاخیر، مختل و الغا شده بود. در همین اثنا قیام دی ۹۶ و بازداشت‌ها اتفاق افتاد و بعدش ترم تحصیلی تموم شد. با آغاز ترم جدید همچنان سنت پر نکردن فرم تاخیر ادامه داشت. دانشگاه برای تنبیه ‏چندین نفر از ما رو لغو اسکان کرد که الان تعداد دقیق یادم نیست. اما ما جمعی رفتیم و گفتیم اگر خوابگاه بهمون ندید، ما بغل خوابگاه چادر می‌زنیم و تبعاتش با خودتون خواهد بود. در این کشاکش بالاخره مجبور شدند به خوابگاه برمون گردونن.»

نگهداری نوزاد هفت‌ماهه در اوین؛ بیش از ۴۵۰ روز بلاتکلیفی والدین

 نسیمه اسلام زهی و ارسلان شیخی، متهمان امنیتی سنی‌ مذهب، بیش از ۱۵ ماه است که بازداشت شدند و در بلاتکلیفی بسر میبرند. خانم اسلام زهی به همرا...