خودکشی در ایران مانند تمام آسیبهای مختلف اجتماعی، روند افزایشی داشته است. موارد خودکشی زنان به نسبت مردان بیشتر است.
خودکشی، شدیدترین واکنشی است که فرد در مقابل سرخوردگیهای فردی، اجتماعی و اقتصادی انجام میدهد؛ حذف «خود» به عنوان فرصتی برای رهایی از مجموعهای ناکامیها که فرد به تنهایی از عهده مهار آنها بر نیامده است. ۱۰ سپتامبر، «روز جهانی پیشگیری از خودکشی»، روزی است برای افزایش آگاهی عمومی نسبت به خودکشی و پیشگیری از آن.
آمار خودکشی در ایران بالاست اما درباره آن شفافیت وجود ندارد. با این حال، مدیر کل دفتر مشاوره و سلامت وزارت بهداشت در «سمپوزیوم ملی مداخله در بحران با تأکید بر خودکشی»، اعلام کرده است کشور ایران «از شفافترین کشورها در ارائه آمار خودکشی» و جزو معدود کشورهایی است که سیستم ثبت خودکشی در آن وجود دارد.
بهگزارش ایسنا، احمد حاجبی همچنین ادعا کرده ایران یکی از ۳۷ کشور در جهان است که «برنامه پیشگیری از خودکشی» دارد. این ادعاها از سوی مدیرکل دفتر مشاوره و سلامت وزارت بهداشت در حالی مطرح میشود که وبسایت سازمان پزشکی قانونی کشور نه تنها از دیماه ۱۳۹۹ به اینسو، هیچگونه آماری درباره تعداد خودکشیهای رخ داده در سطح کشور ارائه نداده بلکه بهدلیل ممکن نبودن راستیآزمایی و غیر پاسخگو بودنِ نهادهای دولتی در ایران، آمارهای پیشین این سازمان هم قابل تأیید نیست.
برپایه اعلام رییس گروه نظارت و هماهنگی دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی، خودکشی در ایران مانند تمام آسیبهای مختلف اجتماعی، روند افزایشی داشته است.
حسین اسدبیگی، روز پنجشنبه ۱۸ شهریورماه ۱۴۰۰، بهنقل از سازمان پزشکی قانونی اعلام کرده در سال ۹۹ در ایران پنج هزار و ۵۴۲ نفر جان خود را به دلیل خودکشی از دست دادهاند حال آنکه در سال ۹۸، پنج هزار و ۱۴۳ نفر خودکشی کردند که نشان میدهد ۳۹۹ نفر در سال ۹۹ بیشتر از سال قبل خودکشی کردهاند.
او شیوع کرونا را یکی از دلایل این افزایش میزان خودکشی در کشور دانسته است. حسن موسویچلک- رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران هم با اشاره دو ساله شدنِ بحران کرونا در کشور گفته:
«قبل از بیماری کرونا نیز حال و روز جامعه در حوزه سلامت روانی _ اجتماعی خوب نبود. اکنون وارد دو سالگی این بحران میشویم و با شرایطی که بحران کرونا ایجاد کرد باید نگران باشیم.»
او همچنین گفته:
«براساس گزارش جهانی سال ۲۰۱۹، سه چهارم خودکشیها در کشورهایی با درآمد کم و متوسط اتفاق افتاده است، لذا ما ویژگی کشور متوسط را داریم و آمارها نشان میدهد که در این کشورها روند شیوع خودکشی به مراتب بیشتر از کشورهای پردرآمد است.»
سازمان پزشکی قانونی پیشتر درباره میزان وقوع خودکشی در کشور اعلام کرده بود آمار قربانیان خودکشی طی هشت ماه اول سال ۱۳۹۹، نسبت به مدت مشابه در سال قبل، بیش از چهار درصد افزایش یافته است. براساس این آمار، روزانه دستکم ۱۵ نفر در سراسر کشور بهدلیل خودکشی، جان باختهاند.
بالاتر بودنِ میزان موارد خودکشی زنان به نسبت مردان و رواج پدیده خودکشی در استانهای غربی ایران نسبت به سایر نقاط کشور از جمله موارد مطرح شده از سوی مدیرکل دفتر مشاوره و سلامت وزارت بهداشت است.
احمد حاجبی با اذعان به ناکارآمدی دستگاههای دولتی و قضایی برای کاستن از دسترسی شهروندان به روشهای شایع خودکشی گفته:
«هنوز نتوانستهایم قرص برنج را از سوپریها و عطاریها جمع کنیم.»
حاجبی همچنین گفته:
«زنان خانهدار بیش از گروههای دیگر در ایران دست به خودکشی میزنند و بالاترین میزان اقدام به خودکشی در ایران در سنین ۲۵ تا ۳۴ سال اتفاق میافتد و بین ۶۳ تا ۶۴ درصد از موارد اقدام به خودکشی مربوط به خودکشی زنان است. به گفته او اما ۶۳ تا ۶۴ درصد موارد خودکشی منجر به مرگ، توسط مردان انجام شده است.«
سازمان بهداشت جهانی با همکاری مجمع جهانی پیشگیری از خودکشی (IASP) و فدراسیون جهانی سلامت روان، همه ساله روز ۱۰ سپتامبر را بهعنوان روز جهانی پیشگیری از خودکشی و در جهت افزایش آگاهی عمومی نسبت به این معضل اجتماعی، برگزیدهاند. سایت سازمان پزشکی قانونی ایران اما در آستانه این مناسبت بین المللی، سالنامه آماریای که پیشتر در سایت این سازمان موجود بود و اطلاعات مربوط به خودکشی در ایران در آن آورده شده بود را از دسترس خارج کرده است.
فقر، بیکاری، بالا گرفتن بحرانهای معیشتی، عدم آموزش صحیح، اختناق سیاسی و فرهنگی و مواردی از این دست میتواند بروز خودکشی در جامعه را افزایش دهد.
زمانه برای بررسی بیشتر پدیده خودکشی در ایران با سعید پیوندی، از مدیران انستیتو علوم انسانی و اجتماعیِ ایران آکادمیا و استاد دانشگاه لورن فرانسه گفتوگو کرده است.
زمانه: شما چه عواملی را در رواج خودکشی در جامعه ایران موثر میدانید و بهنظر شما چرا سن خودکشی در ایران کاهش داشته است؟
پیوندی: علل خودکشی بهطور عام هم فردی-روانی و هم اجتماعی است. تفکیک این علل همیشه کار آسانی نیست زیرا زمانی در «جامعهشناسی خودکشی» تصور میشد که خودکشی یک عمل اجتماعی است و واکنشی است در مقابل مشکلاتی که در جامعه، خانواده و نهادهای اجتماعی همچون مذهب یا اقتصاد وجود دارد. بعدها، تحقیقات قرن بیستم نشان داد که این پدیده پیچیدهتر است و ابعاد شخصی-روانی آن هم از اهمیت بالایی برخوردار است.
وزن دلایل اجتماعی در رابطه با خودکشیهایی که در ایران اتفاق میافتد سنگینتر است و این مسأله مربوط به مشکلات خاص موجود در ایران است.
مسأله نگرانکننده در ایران که منجر به تفاوت میان ایران و کشورهای دیگر در این زمینه میشود، خودکشی در سنین پایین است. از دلایل خاص خودکشی در سنین کم خصوصا در میان جوانان و زنان جوان در ایران، فشارهای مختلفی است که بر زندگی افراد مؤثر است. فشارهایی همچون ازدواج اجباری دختران در سنین کم، سختگیریهایی که نهادهای رسمی همچون خانواده و نیروهای انتظامی-امنیتی بر جوانان وارد میکنند و افسردگی ناشی از نبود افق امیدبخش در زندگی. در بسیاری کشورهای دیگر این دلایل یا بسیار کمرنگ است یا اصلا وجود ندارد.
زمانه: با توجه به بالا گرفتن بحرانهای معیشتی در ایران، بهنظر شما فقر و تهیدستی افراد جامعه تا چه میزان در تشدید پدیده خودکشی موثر است؟
پیوندی: نمیتوان گفت که خودکشی پدیدهای است که با فقر ارتباط معنادار دائمی دارد. طبقه مرفه و متوسط جامعه هم درگیر این پدیده هستند. افسردگی، سرخوردگی و هرآنچه که فرد را به طرف چنین تصمیم خطیری سوق میدهد، میتوانند در همه گروههای اجتماعی وجود داشته باشد. شاید تفاوتی که بهطور عمده در این حوزه وجود دارد این است که افراد متعلق به طبقه متوسط و مرفه جامعه معمولا از سطح تحصیلی بالاتر برخوردارند و از نظر امکانات اقتصادی در موقعیت بهتری قرار دارند به همین دلیل هم امکان کمک گرفتن و مشاوره برای آنها در این زمینه بیشتر است. اما در طبقه تهیدست ممکن است حساسیت خاصی در مورد یک جوان افسرده و سرخورده و خشمگین از شرایط وجود نداشته باشد. برای مثال اگر برای دختری که در یک جامعه سنتی زندگی میکند، اتفاقی بیفتد که برای آن جامعه تابو محسوب میشود، احتمالا تصمیم به خودکشی بیشتر میشود. چنین اتفاقی برای گروههای دیگر اجتماعی کمتر رخ میدهد چراکه اطرافیان، خانواده و خود فرد راحتتر میتواند کمک و مشاوره دریافت کند تا مشکلات تخفیف داده شود و جلوی چنین تصمیمی گرفته شود.
زمانه: سازمان پزشکی قانونی کشور و نهادهای مربوطه، در سال جاری هنوز آمار مشخصی مربوط به میزان خودکشی در سطح کشور، ارائه ندادهاند. بهنظر شما دلیل این پنهانکاری و حذف آمار چه میتواند باشد؟
پیوندی: البته به لحاظ قانونی این مسأله اشکال دارد. پزشکی قانونی و دستگاههای مسئول معمولا آمار قربانیان خودکشی را اعلام میکنند. سال گذشته طبق آمار پزشکی قانونی ایران بهطور متوسط ۱۵ نفر در روز جان خود را به خاطر خودکشی از دست دادهاند. این رقم بسیار بالاست چراکه در سال به آماری نزدیک به شش هزار نفر میرسد.
آمارگیری از خودکشی یک پدیده فرهنگی هم محسوب میشود. اینکه درگذشتِ کسی با عنوان خودکشی ثبت شود، در برخی موارد برای خانواده و اطرافیان میتواند از لحاظ روانی-فرهنگی قابل درک نباشد و تمایل به پنهان کردن آن وجود داشته باشد. بنابراین پنهان کردن این پدیده در کشورهایی همچون ایران مرسوم است. حتی در کشورهای غربی چون خودکشی پیامدهایی قانونی در رابطه با ارث و بیمه دارد، بسیاری از افراد در مقابل ثبت مرگ به علت خودکشی مقاومت میکنند.
به نظر من مسوولان در ایران نسبت به آماری که بازتاب آسیبها و مشکلات اجتماعی است و چهره منفی از کشور ارائه میدهد، ابا و اکراه دارند. این مسأله در دیگر موارد همچون همهگیری کرونا هم به چشم میخورد.
پزشکی قانونی در این زمینه معتبرترین آمار را در ایران دارد چراکه به دلیل سوگند پزشکی کمتر آمار غلط ارائه میدهند. مگر اینکه خانوادهها بتوانند مجراها و راههایی بیابند که در گواهی فوت، خودکشی ثبت نشود.
زمانه: برپایه اعلام مدیرکل دفتر مشاوره و سلامت وزارت بهداشت، میزان خودکشی در میان زنان بهویژه در استانهای غربِ کشور بالاتر است. بهنظر شما عامل سنت و عرفِ عشیره، تا چه حد در سوق دادن زنان به سوی این تصمیم دخیل است؟
پیوندی: در غرب ایران در طول دهههای پیشین با پدیده خودسوزی زنانی مواجهیم که به عنوان اعتراض به شرایط و فشارهای موجود، دست به چنین اقدامی زدهاند. از جمله دختران کم سن و سالی که در اعتراض به ازدواجهای زودرس، اجباری و آمرانه از جانب خانواده و فشارهای موجود دست به خودسوزی میزنند. زنان در سایر مناطق هم به دلیل فشارهای موجود دست به خودکشی میزنند. سنتهای قوی عشیرهای در مناطق مختلف ایران با شدت و ضعف وجود دارد. در کارهای تحقیقی، علت آمار بالای خودسوزیِ زنان در غرب ایران، تعارضات فرهنگی شدید است. به این معنا، از یک سو زنانی را داریم که آگاه شدند و دیگر نمیخواهند همچون گذشته زندگی کنند و از دیگر سو، فضای اجتماعی و خانوادگیای که اجازه گسترش آزادی را به آنها نمیدهد. از این رو تضاد موجود، فشار برای تصمیم به خودکشی را افزایش میدهد.
اساسا زنانه شدن و پایین آمدن سن خودکشی، هر دو از ویژگیهای برجسته مساله خودکشی در ایران است. به علاوه بُعد اجتماعی مسأله خودکشی در ایران در مقایسه با سایر کشورها پر رنگتر است.
زمانه: برای پیشگیری از خودکشی و کاهش آن در ایران چه باید کرد؟
پیوندی: روز جهانی پیشگیری از خودکشی در واقع روزی برای یادآوری و حساس شدن جامعه نسبت به این معضل است. درست است که پدیده خودکشی به خاطر دلایل پیچیده آن بهطور کامل قابل پیشگیری نیست و نمیتوان تمام فاکتورهای عامل را کنترل کرد اما تجربههای جهانی نشان داده که اگر برای کمک به کسانیکه نشانههای خودکشی در آنها دیده میشود امکاناتی وجود داشته باشد، به کاهش آمار خودکشی منجر میشود. وجود مراکز مشاوره و کمکهای مشخص برای تغییر شیوه زندگی برای کسانیکه دچار افسردگی و تحت فشار خانواده هستند، میتواند در این امر مؤثر باشد. در بسیاری از کشورهای دنیا در محیطهای آکادمیک و آموزشی و در میان جوانان و افرادی که دارای مشکل هستند، مراکزی وجود دارد که میتوانند برای کمک به این افراد و اطرافیان آنها مشاوره دهند. کمک و تأثیر بازدارندگی این مراکز در منصرف کردن افرادی که تصمیم به خودکشی گرفتهاند، بسیار مهم است.
به عنوان مثال در دوران قرنطینه کرونایی و تعطیل شدن محلهایی همچون رستورانها و کافهها در فرانسه، افسردگی و میل به خودکشی در میان تعداد زیادی از دانشجویان و جوانانی که به زندگی اجتماعی فعال عادت داشتند، افزایش یافته بود. در آن زمان گروههایی دست به کار شدند و به صورت تلفنی و آنلاین، امکاناتی را فراهم کردند تا هر کسی که درگیر چنین مشکلاتی است با آنها تماس بگیرند. چنین امکاناتی در یک جامعه مدرن و بهطور معمول باید در دسترس شهروندان باشد. در ایران هنوز به لحاظ فرهنگی زمینه کمک به افرادی که از نظر روانشناسانه روحیه شکنندهای دارند و میتوانند دست به خودکشی بزنند، وجود ندارد. در حقیقت روز جهانی پیشگیری از خودکشی فرصتی است که بتوان این حساسیت را در جامعه، نهادهای رسمی و خانوادهها ایجاد کرد تا با افرادی که دچار مشکلات روحی، افسردگی، سرخوردگیهای شدید و مشکلات عدیده هستند، همراهی شود تا به سوی چنین تصمیم هولناک و فاجعهباری نروند.