جستجوی این وبلاگ

شهریور ۲۴، ۱۴۰۰

تبعات سنگین عدم ارائه کارنامه دانش آموزان به مادران




زنانی که زندگی در ایران برایشان پر از تبعیض است، انتشار چنین اخباری نتیجه‌ای جز تشدید انزوا، خشم و به گوشه راندن زنان و تحمل فشار‌های مخرب روانی بر روی آنها، فایده دیگری به همراه ندارد.


تبعات سنگین عدم ارائه کارنامه دانش آموزان به مادران


برخی از مدارس بخشنامه‌ای دریافت کرده‌اند که آنها را در سال تحصیلی جدید، از تحویل کارنامه و مدارک آموزشی دانش آموزان به مادرانشان منع می‌کند. خبری که موجی از نگرانی و انتقاد از والدین و کابران در فضای مجازی را به همراه داشت. اما این اتفاق چه پیامدی دارد؟


رویداد۲۴ «مگر بابا‌ها اصلا می‌دانند بچه‌شان کلاس چندم است؟» این اولین واکنش گروهی از مخاطبان و کاربران در فضای مجازی به خبری بود که روزنامه شرق مبنی بر امتناع مدارس از دادن کارنامه به مادر دانش آموزان، منتشر کرده بود. خبری که از یک بخشنامه حکایت می‌کند که بر اساس ان ارائه کارنامه به مادران ممنوع و مدارس مجاز هستند کارنامه و پرونده آموزشی دانش آموزان را تنها به پدر و یا جد پدری دانش آموزان تحویل دهند. اما جزئیات این خبر از چه قرار است؟


ماجرای تحویل پرونده تحصیلی دانش آموزان به پدران


در گزارش روزنامه شرق آمده بود که برخی از خانواده‌ها از سوی مدارس پیامکی دریافت کرده‌اند که در آن اعلام شده با نهایت احترام به مادران، کارنامه دانش آموز فقط به پدر دانش آموز داده می‌شود. این گزارش موجی از انتقادات و نگرانی‌ها را به همراه داشت و با واکنش بسیاری از والدین و کاربران در شبکه‌های اجتماعی همراه شد. برخی از هنرمندان هم اعتراض خود را به این طرح در فضای مجازی نشان دادند.


برخی از مادران با ابراز نگرانی و گله‌مندی در واکنش به این خبر در شبکه‌های اجتماعی نوشتند: «با این رفتاراها باعث می‌شوند بچه‌هایمان به خودمان هم احترام نگذارند.» مادر دیگری هم در اعتراض به این موضوع نوشت: «همه کار‌های بچه به عهده مادر‌ها است، از بدنیا آوردنش، تا تربیتش، تا تر و خشک کردنش، تا درس کار کردن با آن‌ها و بردن و آوردنشان به مدرسه، حالا کارنامه‌اش رو به ما نمی‌دهند؟ چرا شأن ما مادران را آنقدر پایین می‌آورید؟» برخی دیگر از خانم‌ها و آقایان نیز در واکنش به این خبر نوشتند: «واقعا خیلی از پدر‌ها حتی نمی‌دانند بچه‌هایشان کدام مدرسه درس می‌خوانند!»


جامعه ایرانی که این روزها در همسایه شرقی خود با اخبار و حوادث ناگواری از جمله اعمال محدودیت‌های شدید دولت طالبان علیه زنان در افغانستان مواجه است، بیش از پیش تبعیض و نابرابری در قبال زنان را برنمی‌تابد و کوچکترین اقدام و حرکتی در این زمینه به شدت موجب رنجش افکار عمومی و آسیب دیدن بدنه اجتماعی جامعه و از دست رفتن اعتماد می‌شود.


این برای اولین بار نیست که خبری درباره تبعیض در برخورد والدین دانش آموزان از سوی سیستم آموزشی منتشر می‌شود. در سال‌های گذشته نیز اخبار مشابهی منتشر شده بود و جسته و گریخته در برخی مدارس نیز شاهد اجرای چنین بخش‌نامه‌هایی بودیم. ظاهرا اینگونه که مردسالاری در ایران پیش می‌رود، به روزی برسیم که روز مادر را هم از تقویم حذف کنند تا خیالشان راحت شود!


در ایران معمولا آنچه خاطره از دانش آموزان باقی مانده یا آنچه تجربه امروز می‌گوید، این است که تمام کار‌های مدرسه از جلسه اولیا مربیان گرفته تا پیگیری وضعیت تحصیلی دانش آموز، همه و همه پای مادران بود و حالا این خبر حتی اگر در نهایت مشخص شود که صحت ندارد، تاثیر منفی روانی بسیار زیادی را برای زنان جامعه به همراه دارد. زنانی که زندگی در ایران برایشان پر از تبعیض است، انتشار چنین اخباری نتیجه‌ای جز تشدید انزوا، خشم و به گوشه راندن زنان و تحمل فشار‌های مخرب روانی بر روی آنها، فایده دیگری به همراه ندارد.


این خبر صبح امروز ظاهرا از سوی وزارت آموزش و پرورش تکذیب شد و مدیرکل ارزیابی عملکرد و رسیدگی به شکایات آموزش و پرورش در بیانیه‌ای اعلام کرد که به هیچ وجه چنین قانون و بخشنامه‌ای وجود ندارد و پدر یا مادر هر دو به عنوان ولی دانش آموز در امور آموزشی و پرورشی فرزند خود مشارکت داشته دارند. واقعیت آنچه در مدارس می‌گذرد اما با این تکذیب فاصله زیادی دارد.


یک مدیر مدرسه که نخواسته نامش فاش شود، گفته طی بخشنامه‌ای به آن‌ها اعلام شده تمامی مدارک دانش آموز اعم از کارنامه و پرونده تحصیلی فقط به پدر یا جد پدری داده می‌شود. به نظر می‌رسد این طرح یا بخشنامه به صورت گزینشی به برخی مدارس ارائه شده است.


نگاه ناقص قانون به حقوق زنان در جامعه ایرانی


دکتر سیمین کاظمی جامعه‌شناس می‌گوید: واقعیت این است که قانون مدنی ایران که بخشی از آن مربوط به قانون خانواده‌ است، ولی قهری طفل را پدر و جد پدری عنوان کرده است. این قانون تسریح می‌کند که پدر و جد پدری درباره مسائل مالی طفل ولایت دارند. اما متاسفانه در جامعه ما هر بخش و سازمان بر اساس این قانون، امور بچه را مربوط به پدر معرفی می‌کنند و به سایر موارد تعمیم می‌دهند. از کار‌های آموزشی گرفته تا کار‌های درمانی بچه!


وی ادامه داد: بر اساس قانون ما، بچه یک حالت دارایی دارد که متعلق به پدر و تحت مالکیت پدر است و مادر هیچ اختیاری برای تصمیم گیری برای فرزند خود را ندارد. در واقع در قانون مدنی ایران اختیار مادر برای تصمیم‌گیری بچه، به اندازه یک غریبه و دایه است و تمام آمورش با پدر و جد پدری است و این در حالت عادی است! در حالت طلاق هم مسئله حضانت فرزند با پدر است و اگر مادر بخواهد حضانت فرزندش را برعهده بگیرد باید مسیر پرپیچ و خمی را بگذراند.


این جامعه شناس با بیان اینکه قانون ما هیچ نسبتی بین مادر و طفل را به رسمیت نمی‌شناسد، گفت: تا چندی قبل این مشکل را نسبت به مادرانی که فرزندی از پدر غیرایرانی داشتند نیز داشتیم. در قانون ما، مادر نسبت به طفل غریبه است و هیچ‌گونه حقی برای تصمیم‌گیری درمورد فرزندش ندارد، متاسفانه مادر در ایران صرفا یک مفهوم عاطفی به همراه چند تعارف است، اما عملا مادران در سیستم حقوقی و جامعه هیچ گونه جایگاه و حقی ندارند و اساسا ولایتی بر فرزندنشان ندارند و مادر صرفا نقش یک فردی را دارد که استخدام شده تا بچه را بزرگ کند. به معنای دیگر زن به عنوان انسانی کامل در نظر گرفته نمی‌شود و در بسیاری از امور فاقد صلاحیت است.


نادیده انگاشتن زنان و دودی که به چشم مردان می‌رود


دکتر آذین موسوی روانشناس نیز می‌گوید: این رویه ضربه بزرگی به پیکر زنان وارد می‌کند. زنانی که پابه پای مردان کار می‌کنند، مسئولیت بزرگ فرزندآوری را دارند اما نمی‌توانند برای فرزندانشان تصمیم‌گیری کنند. این رویه از زنان ما افرادی خشمگین و پر از کینه درست کرده است. زنانی که به جای شاد بودن اکثر آن‌ها با این محدودیت‌ها فشار‌های روحی و روانی متعددی را تجربه می‌کنند.


وی در ادامه می‌گوید: این تبعیض‌ها به زنان احساس ناکافی بودن، ناتوان بودن، جنس دوم بودن، کامل نبودن و بی ارزشی می‌دهد، چرا زنان جامعه به واسطه همین جامعه باید چنین احساساتی را تجربه کنند؟ این نپذیرفتن زنان که هربار با یک محدودیت و ممنوعیت خودش را نشان می‌دهد، در نهایت دود آسیبش به چشمان همین مردان و جامعه خواهد رفت. 

شهریور ۱۸، ۱۴۰۰

عالیه مطلب‌زاده،‌ کنشگر زندانی در اوین، از «تماس تلفنی» محروم شده است



همسر عالیه مطلب‌زاده، فعال حقوق زنان و نایب‌رئیس انجمن دفاع از آزادی مطبوعات، با انتشار این خبر در صفحه اینستاگرام خود نوشت، در دیداری که روز یکشنبه ۱۴ شهریور ماه، پس از یک هفته بی‌خبری از همسرش، با یکی از مسئولان دادیاری ناظر بر زندان داشته، به او گفته‌اند همسرش «به دلیل ارتباط تلفنی با زندانیان دیگر زندان‌ها و سیاه‌نمایی در مورد عملکرد مسئولان زندان در ارتباط با کرونا، به مدت دو ماه از هرگونه تماس تلفنی با بیرون از زندان محروم» شده است.


به گفته صدرا عبداللهی، خانم مطلب‌زاده شخصا تصمیم به قطع ملاقات خود گرفته است.


او در ادامه افزود،‌ به واسطه خانواده‌های برخی از زندانیان مطلع شده است که عالیه مطلب‌زاده در اعتراض به روند غیرقانونی محرومیت‌های اعمال شده، سختگیری نسبت به زندانی‌ها و تا زمان رفع این محرومیت‌ها با کسی ملاقات نخواهد کرد و این موضوع را به مقامات زندان نیز اعلام کرده است.

صدرا عبدالهی با اشاره به اعمال تغییرات جدید سختگیرانه بر زندانیان و بند زنان توسط مسئولان زندان در ادامه افزود: «قطع کامل ارتباط عالیه مطلب‌زاده با بیرون موجب نگرانی بیشتر است و مسئولیت هرگونه اتفاق در مورد سلامتی او و دیگر زندانیان در چنین شرایطی با مقامات قضایی جمهوری اسلامی و زندان است.»


خانم مطلب‌زاده، که از اعضای کمپین یک میلیون امضا است، سال ۹۶ به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» و «تبلیغ علیه نظام» توسط دادگاه انقلاب تهران به سه سال زندان محکوم شد و این حکم به تایید شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران رسید.


خانم مطلب‌زاده که دوران محکومیت خود را از مهر ماه سال ۹۹ با وجود شیوع کرونا آغاز کرده بود،‌ در پی ابتلا به این ویروس در زندان از تاریخ ۲۹ تیر به مرخصی اعزام شد. او نهایتا روز دوشنبه ۸ شهریور ماه به زندان اوین بازگشت.

شهریور ۱۷، ۱۴۰۰

عدم اجرای اصل تفکیک جرایم؛ تهدید و آزار صبا کردافشاری در زندان قرچک ورامین

 


صبا کردافشاری، فعال مدنی محبوس در زندان قرچک ورامین طی روزهای اخیر توسط یکی از زندانیان جرائم عمومی در این زندان مورد تهدید و آزار و اذیت قرار گرفته است.


یک منبع مطلع در این خصوص به هرانا گفت: «دو تن از زندانیان جرائم عمومی در بند ۶ که سابقه آزار و تهدید سایر زندانیان را هم داشتند، در هفته اخیر پس از اعتراض ساکنین بند به مکان دیگری منتقل شدند. اما از دیروز یکی از آنها با تیغ مقابل بند ایستاده و صبا را تهدید می‌کند. به نظر می‌رسد که این اتفاق با تحریک مسئولان زندان باشد چون خانم کردافشاری تنها یکی از ساکنین بند است و انتقال آنها به خارج بند با شکایت شماری از زندانیان صورت گرفته. پس از تهدید اخیر و شکایت صبا به مسئولان زندان به او گفته‌اند که این زندانی بالاخره به بند ۶ بازگردانده خواهد شد. حتی روز اول وقتی این زندانیان با اخراجشان از سالن مواجه شدند، یکی از آنها چون قبلا به مسئولان زندان پول داده بوده، آنها را هم تهدید کرد.»

خانم کردافشاری در تاریخ ۷ بهمن‌ماه ۹۹ همراه با ضرب و شتم از بند ۸ زندان قرچک ورامین به بند ۶ این زندان منتقل شد. عدم رعایت اصل تفکیک جرائم، تهدید، توهین و ضرب و شتم زندانیان سیاسی توسط زندانیان دیگر مسبوق به سابقه است. علیرضا شیرمحمدعلی، زندانی سیاسی از برجسته‌ترین مواردی است که در سایه عدم تفکیک جرائم و بی توجهی مسئولین توسط زندانی دیگری در زندان تهران بزرگ در سال ۹۸ به قتل رسید.


صبا کردافشاری فعال مدنی و از مخالفان حجاب اجباری در حالی که بهمن‌ماه ۹۷ پس از محکومیت پیشین خود از بند زنان زندان اوین آزاد شد، در تاریخ ۱۱ خرداد ۹۸ مجددا توسط نیروهای امنیتی در منزل بازداشت و مدتی بعد با پایان بازجویی‌ها به زندان منتقل شد. او نهایتا در تاریخ ۵ شهریورماه ۹۸ توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری از بابت اتهام “اشاعه فساد و فحشا از طریق کشف حجاب و پیاده روی بدون حجاب” به ۱۵ سال حبس تعزیری، از بابت اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” به ۱ سال و ۶ ماه حبس تعزیری ” و از بابت اتهام “اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور” به ۷ سال و ۶ ماه حبس تعزیری و در مجموع به ۲۴ سال حبس تعزیری همراه با محرومیت های اجتماعی دیگر محکوم شد. به دلیل تعدد جرائم و سابقه قبلی، به میزان یک دوم به هر یک از اتهامات اضافه شده است. از این میزان ۱۵ سال زندان به عنوان مجازات اشد در خصوص وی قابل اجرا بود.


محکومیت صبا کردافشاری نهایتا با اصلاح تخلف صورت گرفته قضایی در دادرسی که باعث افزایش دو و نیم برابری میزان محکومیت قابل اجرای او به ۱۵ سال حبس شده بود و همچنین با اعمال قانون کاهش مجازات، ۷ سال و ۶ ماه زندان برای وی قابل اجرا خواهد بود.

خانم کردافشاری در تاریخ ۱۹ آذرماه ۹۹ در حالی که دوران محکومیت خود را در بند زنان زندان اوین سپری می‌کرد، به زندان قرچک ورامین تبعید شد.


صبا کردافشاری متولد ۱۶ تیرماه ۱۳۷۷ است.

مازندران؛ افزایش خشونت خانگی در پنج ماه نخست سال جاری


مدیرکل بهزیستی مازندران گفت: بررسی سامانه صدای مشاور بهزیستی استان در بازه زمانی یکم فروردین تا پایان مرداد امسال نشان می دهد که خشونت خانگی و بدرفتاری اعضای خانواده در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته افزایش داشته است.


فرزاد گوهردهی افزود: طبق بررسی آماری از این سامانه در حوزه مشکلات خانواده و پرخاشگری خانگی، هشت هزار و ۴۳۷ مورد معادل ۳۷ درصد، تماس با سامانه صدای مشاور بهزیستی مازندران از ابتدای فروردین تا پایان مرداد سال جاری به ثبت رسید.


وی اضافه کرد: سوءظن زناشوئی با فراوانی ۲ هزار و ۴۵۶ تماس معادل ۱۱ درصد، بی وفایی با فراوانی ۲ هزار و ۲۶۳ مورد و بدرفتاری عاطفی با فراوانی ۲ هزار و ۲۶۸ مورد هر کدام معادل ۱۰ درصد و بدرفتاری جسمی با فراوانی یک هزار و ۳۶۸ مورد معادل ۶ درصد و اعتیاد با فراوانی یک هزار و ۱۳۵ مورد معادل پنج درصد از دیگر تماس های به ثبت رسیده با سامانه صدای مشاور بهزیستی استان مازندران در مدت یاد شده است.


گوهردهی تصریح کرد: در پنج ماه گذشته ۹ هزار و ۷۲۲ مورد تماس در حوزه مشکل با همسر در سامانه صدای مشاور بهزیستی مازندران به ثبت رسید. 

عدم رسیدگی پزشکی نسبت به وضعیت سهیلا حجاب در زندان قرچک ورامین


 سهیلا حجاب، زندانی سیاسی در زندان قرچک ورامین، علیرغم بروز مشکلات کلیوی از اعزام به بیمارستان و رسیدگی پزشکی محروم مانده است.



به گفته یک منبع مطلع از حدود ده روز قبل در ادرار وی خون وجود دارد و با وجود دستور پزشک زندان مبنی بر اعزام به بیمارستان از انتقال وی ممانعت به عمل آمده است. به خانم حجاب گفته شده که این امر با دستور امین وزیری، دادیار ناظر بر زندانیان سیاسی صورت گفته است.

سهیلا حجاب خردادماه ۹۸ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و در تاریخ ۲۴ اسفندماه ۹۸ با تودیع قرار وثیقه ۳ میلیارد تومانی تا پایان مراحل دادرسی از زندان اوین آزاد شد.


شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمد مقیسه او را از بابت اتهاماتی ازجمله “تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی، تشویش اذعان عمومی به قصد آشوب و تشکیل گروه غیرقانونی” مجموعا به ۱۸ سال حبس محکوم کرد. با اعمال ماده ۱۳۴، مجازات اشد یعنی ۵ سال حبس تعزیری برای وی قابل اجرا است. (خبرگزاری فارس از رسانه‌های نزدیک به نهادهای امنیتی در تاریخ ۱۷ تیرماه با انتشار گزارشی میزان محکومیت خانم حجاب را ۱۲ سال حبس عنوان کرد).

خانم حجاب، روز شنبه ۳ خردادماه ۱۳۹۹، پس از مراجعه به شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست قاضی احمد زرگر و اعلام اینکه حکم او عینا تایید شده، توسط ماموران اطلاعات سپاه بازداشت و جهت تحمل حبس به زندان قرچک ورامین منتقل شد.


آذرماه سال گذشته جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات سهیلا حجاب از بابت پرونده جدیدی که در ایام حبس علیه وی گشوده شده، در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری برگزار شد. اتهامات وی تبلیغ علیه نظام و تشویش اذهان عمومی عنوان شده است. صحبت‌های وی در تماس‌های تلفنی با خارج از زندان و انتشار آن در فضای مجازی از مصادیق این اتهامات عنوان شده بود.


این شهروند پیشتر نیز در دیماه ۹۷ در شیراز بازداشت و پس از تحمل ۵ ماه حبس در زندان عادل آباد شیراز با اعمال عفو آزاد شد.


سهیلا حجاب، مجرد و متولد سال ۱۳۶۹ است.

با پایان مرخصی؛ گیتی ذوالفقاری به زندان اوین بازگشت


 گیتی ذوالفقاری، زندانی سیاسی با پایان ایام مرخصی به زندان اوین بازگشت.


خانم ذوالفقاری پیشتر در تاریخ ۱۱ مردادماه در پی ابتلا به کرونا و شدت گرفتن بیماری به مرخصی درمانی اعزام شد. این در حالیست که با اعزام به مرخصی و یا آزادی مشروط این زندانی قبل از ابتلا به بیماری کرونا، علیرغم سپری کردن بیش از یک سوم دوران محکومیت، مخالفت شده بود.

گیتی ذوالفقاری پیشتر در تاریخ ۵ آبان‌ماه ۹۲ توسط ماموران اداره اطلاعات بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد امنیتی موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. او پس از ۵۲ روز با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی آزاد شد.


این زندانی خردادماه سال ۹۵ توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمد مقیسه از بابت اتهامات “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام به قصد براندازی” به ۳ سال حبس تعزیری محکوم شد.

این محکومیت در مرحله تجدیدنظر توسط شعبه ۳۶ تجدیدنظر استان تهران به ۱ سال و ۶ ماه حبس تعزیری تقلیل یافت.

تداوم محرومیت‌ها؛ گزارشی از آخرین وضعیت آتنا دائمی در زندان لاکان رشت


 آتنا دائمی، کنشگر مدنی محبوس در زندان لاکان رشت کماکان از داشتن کارت تلفن و حق برقراری تماس تلفنی محروم است.


به گفته یک منبع مطلع “به خانم دائمی گفته شده است که تنها به مدت ۵ دقیقه آن هم در حضور یکی از ماموران زندان و در دفتر رئیس زندان حق برقراری تماس تلفنی را دارد. امری که با مخالفت خانم دائمی روبرو شده است. همچنین در تمام مدت ملاقات کابینی با خانواده نیز یک مامور کنار او حضور دارد. حتی کابینی که می‌توانند از آن استفاده کنند هم از قبل مشخص می‌شود گویا آن تماس هم در حال شنود شدن است”.

خانم دائمی پیشتر از تاریخ ۲۱ مردادماه در اعتراض به قطعی مکرر تلفن و مدیریت ناکارآمد زندان دست به اعتصاب غذا زده و نهایتا در تاریخ ۲۶ مردادماه پس از برقراری تلفن زندان و آزادی شماری از زندانیانی که آزادیشان در پی عدم حضور ۴ هفته‌ای رئیس زندان به تعویق افتاده بود، به اعتصاب خود پایان داد.


به گفته این منبع هم اکنون سایر زندانیان با جرائم عمومی در زندان برای شهادت علیه آتنا دائمی تحت فشار قرار گرفته‌اند. به آنها گفته شده است که باید مدعی شوند صحبت‌های آتنا دائمی درباره کمبودها و شرایط زندان لاکان رشت صحت نداشته است. این در صورتی که اخیرا به دلیل تخلفات صورت گرفته رئیس پیشین بند زنان زندان اخراج شده و فرد دیگری جایگزین او شده است.

آتنا (فاطمه) دائمی در تاریخ ۲۹ مهر ۹۳ بازداشت در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۹۴ توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمد مقیسه از بابت اتهامات “اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری” به ۱۴ سال حبس محکوم شد. حکم وی توسط دادگاه تجدیدنظر به ۷ سال تقلیل یافت و نهایتا با اعمال ماده ۱۳۴، ۵ سال آن قابل اجرا بود. خانم دائمی نهایتا در بهمن‌ماه ۹۴ با تودیع قرار وثیقه تا پایان مراحل دادرسی از زندان آزاد شد.


این زندانی سیاسی از آذرماه ۹۵ دوره محکومیت خود را آغاز کرد و سال ۹۷ زمانی که در حال سپری کردن دوران محکومیت خود در بند زنان زندان اوین بود، به همراه گلرخ ابراهیمی ایرایی با گشایش پرونده دیگری مواجه و نهایتا توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ۳ سال و ۷ ماه حبس تعزیری محکوم شد. دادگاه همچنین علاوه بر این هر یک از این دو شهروند را به ۲ سال محرومیت از عضویت در گروه ها و احزاب محکوم کرد. این حکم مدتی بعد در مرحله تجدید نظر بدون تشکیل جلسه دادگاه عینا تائید شد. با اعمال ماده ۱۳۴ مدت ۲ سال و ۱ ماه از این حبس برای هر یک از آنها قابل اجرا است.


خانم دائمی تیرماه ۹۹، همچنین از بابت پرونده‌ای دیگر که برای دومین بار در دوران حبس علیه او گشوده شد توسط شعبه ۲۴ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمدرضا عموزاد به ۲ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد. این پرونده با شکایت وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه علیه وی گشوده شده بود. اسفندماه ۹۹ دیوان عالی کشور درخواست اعاده دادرسی وکلای آتنا دائمی را رد کرد. آتنا دائمی و اعضای خانواده او علاوه بر این نیز بارها با پرونده‌ها و فشارهای امنیتی و قضایی دیگر روبرو بوده اند. آتنا دائمی نهایتا ظهر روز سه‌شنبه ۲۶ اسفندماه ۹۹، با پابند و دستبند از زندان اوین خارج و ساعت ۸ شب از زندان اوین به زندان لاکان رشت تبعید شد.

سروناز احمدی از زندان اوین به مرخصی اعزام شد

 دقایقی پیش سروناز احمدی، فعال حقوق کودکان محبوس در زندان اوین به مرخصی درمانی اعزام شد. به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان ح...