برای زنان بحران آب مسئله شخصی است. زیرا دختران و زنان در سطح جهان عمدتا مسئول تهیه آب آشامیدنی سالم، تهیه غذا، بهداشت و نظافت خانواده هستند. زنان و دختران برای تهیه آب با مخاطرات فراوانی مواجه میشوند؛ راههای طولانی را باید بپیمایند؛ در مواردی مورد تعرض جنسی قرار میگیرند و یا به علت مصرف آب ناسالم و زحمت حمل و نقل آب به ویژه در دوران بارداری، جان خود را از دست میدهند.
بر اساس برآوردهای سازمان ملل در سطح جهان زنان ۲۰۰ میلیون ساعت در روز صرف تهیه آب میکنند و علاوه بر این ساعات، میلیونها زن به دلیل عدم برخورداری از امکانات در منزل، هر روزه باید برای ساعتها وقت برای یافتن مکانی برای نظافت خود صرف کنند. این نیز خود ۲۶۶ میلیون ساعت در کل جهان برآورد میشود.
در کل ۷۸۵ میلیون انسان به آب سالم نداشته که دربرگیرندهی یک نفر از ۱۰ انسان جامعهی کنونی است. به طور متوسط یک زن آفریقائی در مناطق غیرشهری روزانه ۶ کیلومتر برای حمل و نقل ۴۰ پوند آب مصرف میکند. (۱۶ آوریل ۲۰۲۱) دختران ۶ تا ۱۴ ساله در “بنین” به طور متوسط یک ساعت در روز برای گرد آوردن آب صرف میکنند؛ در حالی که در همین گروه سنی پسران تنها ۲۵ دقیقه وقت صرف میکنند.
در یک نظرسنجی در تانزانیا نشان داده شد که چنانچه منبع تهیه آب برای دانشآموزان دختر ۱۵ دقیقه یا کمتر فاصله داشته باشد، حضور آنان در مدارس ۱۲ درصد بیشتر است. میزان حضور پسران دانشآموز به جرات کمتر از فاصله راه برای تهیه آب متاثر است.
در مالاوی زنان ۴ تا ۵ برابر بیشتر از مردان برای تهیه آب وقت میگذارند.
در خانوادهها دختران زیر ۱۵ سال دو برابر پسران زیر ۱۵ سال مسئولیت تهیه آب را برعهده دارند. تهیهی آب یکی از نمادهای نابرابری جنسیتی است. این نابرابری جنسیتی و مناسبات قدرت با خصوصیسازی منابع طبیعی ازجمله آب تعمیق یافته و تاثیرات زیست محیطی کلانی برای جامعه بشری داشته است.
در خلال دو دههی گذشته این واقعیت که مسئله آب مسئله زنان است، از نظر جهانی مورد قبول واقع شده است؛ علیرغم هشدارهای سازمان ملل، دولتها گامهای موثری در این زمینه برنداشتهاند.
در سال ۲۰۰۵ بود که سازمان ملل و کمیسیون زنان سازمان ملل، به موضوع زنان، آب و جنسیت توجه ویژه نمود. سازمان ملل در گزارشهایی هشدار داد که تا ۲۰ سال دیگر یعنی تا سال ۲۰۲۵ کنترل روی منابع آب سالم و تازه (آب سطحی و زیرزمینی) یکی از بزرگترین منابع طبیعی پراهمیت و استراتژیک جهان خواهد شد که نهتنها برای ادامهی حیات بلکه امری کلیدی برای توسعه محسوب میشود.
کنترل منابع آب، نمادی از قدرت خواهد بود و یکی از دلایل تنشهای اجتماعی و سیاسی در جهان خواهد شد.
در دههی اول قرن کنونی سازمان ملل بارها رهنمود داد که سیاستها و استراتژیهای دولتها در زمینهی آب باید با حساسیتهای جنسیتی در نظر گرفته شود و مدیریت آب باید بهداشت زنان و دختران را در نظر بگیرد. اکثریت عظیم ۴۰ درصد از جمعیت جهان که از سیستم بهداشتی متناسب برخوردار نیستند، زنان و کودکان هستند.
اما در سطح جهان کمتر از ۵۰ کشور قوانین و سیاسیتهایی دارند که به طور مشخص در آنها از مشارکت زنان در زمینه بهداشت و نظافت در روستاها و مدیریت منابع آب صحبت شده است.
زنان و دختران چنانچه دسترسی به آب مورد نیاز خود در منزل داشته باشند و برای نظافت خود و توالت مجبور نباشند محلی امن در ساعاتی که در فضای عمومی ازدحام کمتری وجود دارد پیدا کنند، این امر خود بار آسیببهای زیستی را کاهش داده و کیفیت زندگی آنان به طور قابل توجهی ارتقاء خواهد یافت.
هر ساله قریب به یک میلیون مورد مرگ در حین زایمان به علت آلودگی محیط و عفونتها وجود دارد و قریب به ۴۴ میلیون زن باردار با چالشهای بهداشتی مواجه بوده که آسیبهای سلامتی زیادی در بر دارد. زنان و دختران در دوران زندگی در هر مرحله به نوعی آسیبهایی را که فرایند عدم دسترسی به آب سالم است تجربه میکنند. فرایندهایی که ریشه در مناسبات قدرت نابرابر و تعصبات جنسی و جنسیتی در زمینه حقوق انسانی آنان به آب سالم است.
در طفولیت عدم برخورداری از آب آشامیدنی سالم، سلامت آنها را به خطر انداخته؛ در دوران بلوغ، عادت ماهانه و محدودیتها برای نظافت و بهداشت و وقفه در حضور مرتب در مدرسه به علت مسئولیتی که برای تهیهی آب بر دوش دختران است، در جوانی، تهیه آب، فرصتهای کمتری به زنان جوان برای حضور در بازار کار داده و تهیه آب، امنیت آنها را به مخاطره انداخته و تعرض جنسی، خشونت و فشارهای روانی میتواند به زنان جوان وارد کند.
در تجربه مادری، زنان مسئول تهیهی آب برای خانواده بوده، حمل و نقل آب میتواند فشارهای فیزیکی بر بدن آنها وارد کرده؛ به ویژه در دوران بارداری، عدم وجود آب سالم، محیط غیربهداشتی مرگ و میر در حین زایمان را فزونتر میکند. در دوران کهولت نیز، با کاهش توان فیزیکی، عدم دسترسی به آب سالم بسیاری از نیازهای این گروه سنی از زنان را برآورده نمیکند.
مبارزات زنان در کشورهای گوناگون نشان میدهد که بحران کنونی آب در سطح جهان یکی از مسائل مهم در احقاق حقوق زنان در زمینهی بهداشت و سلامت بوده و زنان با به چالش کشیدن مطالبات پدرمردسالارانه، مشارکت در مدیریت آب را به یکی از مطالبات جدی خود ارتقاء دادهاند. زنان فمینیست با برخورداری از نگرشهای اکوفمینیستی به مقابله با نئولیبرالیسم و سیاستها و استراتژیهای ضد مردمی صاحبان قدرت و ثروت در زمینهی به انحصار درآوردن منابع آب در سطح جهان و تشدید بحران آب برخاسته. بار بحران آب در جهان کنونی، همانند سایر بحرانها، در بافت و لایههای در هم تنیده تبعیضات گوناگون ملی، جنسی جنسیتی، مذهبی توانائیهای فیزیکی متفاوت بوده و باید مورد توجه قرار گیرد.
زنان و دختران پناهجو، مهاجر، اقلیتهای جنسی، زنان و دختران که از نظر اقتصادی در حاشیه قرار دارند و با فقر دست و پنجه نرم میکنند، زنان اقلیتهای اتنیکی و سایر گروهها، بدون شک از تبعیضات پررنگتری در زمینهی حق انسانی خود در زمینه حق دسترسی به آب آشامیدنی و مورد نیاز برای زندگی خود و خانواده خود رنج میبرند. زنان در کشورهای گوناگون هر روزه بیشتر به نقش خود در مدیریت کنترل منابع طبیعی ازجمله آب و مشارکت در مدیریت و ارائه راهکارهایی برای ترمیم شرایط نابسامان و بحرانی کنونی پی برده و در بسیاری موارد در صف مقدم جنبشهای اجتماعی در زمینهی محیط زیست هستند.