جستجوی این وبلاگ

بهمن ۰۸، ۱۳۹۹

نرگس محمدی فعال مدنی


نرگس محمدی: ممنوع الخروجم و گذرنامه هم برای صادرات نمی تواند

نرگس محمدی فعال مدنی و نایب رییس کانون مدافعان حقوق بشر به دوویچوله گفت که از سه مقام قضایی حکم ممنوعیت خروج و ممنوعیت صدور نام نامه برای فروش صادر شده است. او قصد داشت فرزندانش را بعد از پنج سال به فرانسه برود ببیند.

 دادستان كل كشور ، دادستان تهران و سرپرست دادرسي اوين طي نامه هاي جداگانه در تاريخ 12 و 19 مهر به اداره برنامه دستور داده شده است كه از صدور پاسپورت براي نرگس محمدي خودداري مي كند. این سه مقام نیز به طور مشخص گفته است که خانم محمدی اجازه خروج از کشور را ندارد.

نرگس محمدی فعال مدنی ، مدافع حقوق زندانیان و تلاشگر کمپین لغو گام به گام اعدام ۱۷ مهر امسال پس از تحمل پنج سال و نیم حبس مداوم و دو و نیم سالی که پیشتر در زندان بود از زندان آزاد شد.

نایب رییس کانون مدافعان حقوق بشر به دوویچوله میگوید دو هفته پس از آزادی برای گرفتن دفترچه و رفع ممنوع الخروجی اقدام کرد چرا که در اردیبهشت 1388 هنگام سفر به گواتمالا برای شرکت در کنفرانس زنان پاسپورت او را گرفته و او را ممنوع الخروج کرده است.

او شروع کرد به دادستانی تهران نزد علی القاصی مهر دادستان تهران رفته و شخص با او دیدار کرده اما دادستان را به او نمی گوید در مورد ممنوع الخروجی ها نمی توان مشاهده کرد.

خانم محمدی سپس به دادسرای اوین رفته و با سرپرست آنجا امین ناصری صحبت می کند. او نیز همان حرف را دارد.

نرگس محمدی سپس به اداره گذرنامه می‌رود. افسر مربوطه نزدیک به دو ساعت با او صحبت کرده و به او می‌گوید ممنوع‌الخروج است و نمی‌تواند گذرنامه بگیرد. این افسر به او پیشنهاد کرده که به دفتر نهاد ریاست جمهوری در اداره گذرنامه برود.

بالاخره در این دفتر به او گفته می‌شود که طی سه دستور قضایی از سوی سه مقام قضایی ممنوع الخروج شده و حق داشتن گذرنامه هم ندارد.

به گفته نهاد ریاست جمهوری مستقر در اداره گذرنامه ابتدا در تاریخ ۱۲ مهر یعنی پنج روز پیش از آزادی نرگس محمدی از زندان، دادستان تهران و سرپرست دادسرای اوین و یک هفته بعد در ۱۹ مهر محمد جعفر منتظری دادستان کل کشور به این نهاد نامه نوشته و دستور ممنوعیت خروج و ممنوعیت صدور گذرنامه برای نرگس محمدی را ابلاغ کرده‌اند.

این بدان معناست که در تمام روزهایی که خانم محمدی به دادستانی و دادسرای اوین مراجعه کرده و پیگیر ممنوع‌الخروجی‌اش بوده و آنها اظهار بی‌اطلاعی می‌کردند خودشان این دستور را صادر و به اداره گذرنامه ابلاغ کرده بودند.

«قطعا اعتراض می‌کنم»

نرگس محمدی می‌گوید قطعا به این حکم اعتراض خواهد کرد: «ممنوع الخروجی من غیرقانونی است و من علیه کسانی که به شکل غیرقانونی این دستور را صادر کرده‌اند شکایت می‌کنم. این نشان می‌دهد اراده‌ای فراتر از قانون در سیستم قضایی و امنیتی وجود دارد که می‌تواند افراد را به راحتی از حقوقشان محروم کند.»

نرگس محمدی از سال ۱۳۹۴ پس از شروع دومین دوره زندانش تا کنون فرزندانش را ندیده است. علی و کیانا یک ماه پس از بازداشت مادرشان به فرانسه نزد پدرشان، تقی رحمانی رفتند.

در این مدت نرگس محمدی مجموعا دوسال از تماس تلفنی با فرزندانش نیز محروم بوده است: تیر ۹۴ تا تیر ۹۵ و مرداد ۹۸ تا مرداد ۹۹.

علی و کیانا رحمانی در ویدیویی خواسته‌‌اند تا ممنوعیت خروج مادرشان رفع شود و این دو کودک بتوانند پس از بیش از پنج و سال و نیم مادرشان را ببینند.

بهمن ۰۶، ۱۳۹۹

گلرخ ایرایی از زندان قرچک ورامین به زندان آمل تبعید شد


گلرخ ایرایی ، زندانی سیاسی یکشنبه شبه مورخ 5 بهمن‌ماه از زندان قرچک ورامین به زندان آمل تبعید شد. گلرخ ایرایی که در تاریخ 23 آذرماه همراه با ضرب و شتم از زندان قرچک به بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند 2 الف زندان اوین محکم شده بود ، ظهر روز گذشته پس از چهل و چهار روز بازجویی به زندان ققیاس ورامین بازگردانده بودجه.

به گزارش خبرگزاری هرانا ، مجموعه اخبار ارگان فعال حقوق بشر در ایران ، یکشنبه مورخ 5 بهمن 1397 ، گلرخ ابراهیمی ایرایی ، زندانی سیاسی از زندان قرچک ورامین به زندان آمل تبادل شد.

گلرخ ایرایی که در تاریخ 23 آذرماه همراه با ضرب و شتم از زندان قرچک به بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند 2 الف زندان اوین محکوم شده بود ، ظهر روز گذشته پس از چهل و چهار روز بازجویی به زندان قرقیز ورامین بازگردانده شده بودجه . وی دقایقی پس از انتقال به زندان قرچک مجددا به زندان آمل فرستاده شد.  

گلرخ ایرایی که پیشتر از تاریخ 3 آبان 95 در حال تحویل محکمیت حبس خود را به دلیل فعالیت های مدنی در زندان اوین بود ، با پرونده جدیدی در دوران حبس ساخته شد. او در تاریخ ۱۹ فروردین ۹۸ با پایان دوران محکومیت از بابت پرونده پیشین و با تودیع قرار داده شده در پرونده جدید در زندان  آزاد شد  اما مدت کوتاهی پس از آزادی در تاریخ ۱۸ آبان ماه ۹۸ توسط امنیت در منزل خود در تهران بازداشت  و جهت تحویل حبس از بابت پرونده جدید به زندان قرچک ورامین منتقل شد. 

خانم ایرایی نهایتا در این پرونده جدید توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ۳ سال و ۷ ماه حبس تعزیری  محکوم  شد. دادگاه نیز فقط بر این او را به ۲ سال محرومیت از عضویت در گروه ها و احزاب محکوم کرد. این حکم مدتی بعد در مرحله تجدید نظر بدون تشکیل جلسه دادگاه عینا  تائید  و به وی ابلاغ شد. بر اساس حکم صادره با اعمال ماده 134 مدت 2 سال و 1 ماه از این حبس برای هر یک از آنها که قابل اجرا باشد ، بودجه می شود.

گلرخ ابراهیمی ایرایی و همسرش آرش صادقی فعال مدنی محبوس در زندان رجایی شهر کرج از زمان بازداشت خانم ایرایی از حق ملاقات و تماس تلفنی با محدودیت  محروم  وجود دارد. محرومیت این زوج زندانی از ملاقات ها و تماس تلفنی از زمان بازداشت خانم ایرایی وجود دارد. این در حالی است که در قانون پیشبینی های پزشکی برای ملاقات بین اعضای زندانی خانواده شده است ؛ حتی اگر آنها را در زندانهای جداگانه تحمل حبس بکنند.

بهمن ۰۵، ۱۳۹۹

فاطمه مثنی زندانی سیاسی



خبرگزاری هرانا - فاطمه مثنی ، زندانی سیاسی در زندان اوین علیرغم وخامت حال و خونریزی رود از اعزام به مرخصی درمانی محروم است. گفته اید امین وزیری ، دادیار ناظر بر زندانیان سیاسی با صدور مجوز اعزام به پزشکی قانونی و درخواست مرخصی استعلاجی وی مخالف است. مخالفت امین وزیری با این امر در حال است که پزشک معالج خانم مثنی تحمل حبس با شرایط جسمی وی را ناممکن دانسته است.

به گزارش خبرگزاری هرانا ، مجموعه خبری ارگان فعالان حقوق بشر در ایران ، فاطمه مثنی ، زندانی سیاسی در زندان اوین علیرغم وخامت حال و خونریزی رود از اعزام به مرخصی درمانی محروم است.

گفته اید امین وزیری ، دادیار ناظر بر زندانیان سیاسی با صدور مجوز اعزام به پزشکی قانونی و درخواست مرخصی استعلاجی وی مخالف است. مخالفت امین وزیری با این امر در حال است که پزشک معالج خانم مثنی تحمل حبس با شرایط جسمی وی را ناممکن دانسته است. همچنین زندان آزاد است و در صورت تمایل به درمان خودداری از داروخانه و داروها هر ۵۰ روز یکبار توسط خانواده این زندانی سیاسی تهیه شده و به زندان تحویل داده می شود.

یک منبع نزدیک به خانواده این زندانی سیاسی در این ویژگی به هرانا گفت: «فاطمه مثنی امروز با کمک دو زندانی دیگر به سالن ملاقات منتقل شد. دکتر فاطمی ، پزشک معالج او در بیمارستان طالقانی تهران ، حدود دو هفته پیش آنها را برای معاینه جهت احتیاج به اعزام به درمان خاص و همچنین عدم تحویل حبس به پزشکی قانونی ارجاع داده اما با مخالفت امین وزیری ، حتی از معاینه نیز ممنوع است. »

خانم مثنی در تاریخ ۶ آبان ماه در پی خونریزی شدید روده به بیمارستان طالقانی تهران اعزام و علیرغم مخالف درمان پزشکی و مراقبت های پزشکی به دستور امین وزیری ، دادیار ناظر بر زندانیان سیاسی به بند زنان زندان اوین بازگردانده شد.  خانم مثنی در تاریخ ۲۹ مردادماه ۹۹ ، در پی وخامت حال و بیهوشی از زندان اوین به بیمارستان طالقانی اعزام شد. وی در بیمارستان نیز به دستور امین وزیری ، دادیار ویژه زندانیان سیاسی با دستبند و پابند به تخت بیمارستان بسته شد و در تاریخ 5 شهریور بدون درمان پزشکی کافی و علیرغم مخالفت پزشک با دستور امین وزیری به قرنطینه زندان اوین بازگردانده شد. بازگرداندن خانم مثنی به زندان شرایط بود که پزشک بیمارستان به دلیل عدم حضور آزمایش پاسخ و عدم تکمیل مراحل درمان با اعزام وی مخالف بود. وی مجددا در تاریخ ۱۷ شهریور امسال نیز در پی وخامت حال عمومی از زندان اوین به بیمارستان طالقانی تهران اعزام شد. او یک روز بعد نیز مجدداً جهت انجام آزمایشات آندوسکوپی و کلونوزکوپی به بیمارستان اعزام و مجددا به قرنطینه بند زنان زندان اوین بازگردانده شد.


خانم مثنی از بیماری های کولیت روده و میگرن به شدت عصبی رنج زد.


فاطمه مثنی و همسرش حسن صادقی در تاریخ 9 بهمن ماه سال 91 در پی برگزاری مراسم ترحیم برای پدر آقای صادقی که از مخالفت دولت جمهوری اسلامی ایران بود ، به صورت خانوادگی همراه با دو فرزند خود را بازداشت و در حال منزلشان نیز پلمب شد. دختر آنها پس از گذشت سه روز و پسرشان نیز که زیر سن قانونی بود پس از حدود یک ماه و نیم بازداشت و بازجویی از زندان آزاد شد.


آقای صادقی و خانم مثنی پس از گذشت یک سال بازداشت و بازجویی که حدود 5 ماه از آن در سلولهای انفرادی بند 2009 زندان اوین گذشت با قرار دادن وثیقه تا زمان اجرای دادگاه از زندان آزاد شد


سرانجام خانم مثنی به همراه همسرش توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب توسط قاضی احمدزاده از بابت اتهام بغی و محاربه از طریق هواداری از سازمان مجاهدین خلق هر کدام از ۱۵ سال حبس محکوم شد و حکم مصادره اموال این خانواده ازجمله محل آقای آقای صادقی و منزل شخصی آنها صادر شد شد. وی در تاریخ هشتم مهرماه سال 94 جهت اجرای حکم حبس مجددا بازداشت شد و به بند زنان زندان اوین منتقل شد. در اسفندماه سال ۹۷ حکم مصادره محل کسب این زوج توسط ستاد اجرای فرمان امام اجرا شد. منزل این شهروندان نیز اردیبهشت ۹۹ توسط ستاد اجرای فرمان امام مصادره شد.


این زندانی مادر دو فرزند است که به همراه مادربزرگ بیمارشان زندگی می کند. از طرفی بهمن ۹۷ تنها سه ملاقات با حسن صادقی ، همسرش که در زندان رجایی شهر کرج محبوب است ، داشته است. آخرین بار در اردیبهشت ماه ۹۸ یک بار این ملاقات صورت گرفته و مجددا محرومیت آنها از ملاقات ادامه دارد. ملاقات این دو زندانی با استفاده از منوط به موافقت امین وزیری ، دادیار ناظر بر زندانی شده است در صورتی که ملاقات های دیگر زندانیان زوج طبق روال عادی صورت را ایجاد می کند. محرومیت این دو زندانی سیاسی از ملاقات در حالی است که در قانون پیشبینی ها برای ملاقات بین اعضای زندانی خانواده ساخته شده است ، حتی اگر آنها را در زندان جدا کنید تحویل حبس ساخته شده است.


فاطمه مثنی متولد ۵ خرداد ۱۳۴۶ است ؛ وی زمانی که تنها 13 سال سن داشت ، همراه با مادرش به مدت 3 سال در زندان بود. اتهام آنها محاربه و بغی از طریق هواداری از سازمان مجاهدین خلق بودجه. سه برادر فاطمه مثنی همراه با همسر یکی دیگر از برادرانش در سالهای دهه شست اعدام شده است.

خودکشی دختر ۱۳ ساله در گچساران

 خبرگزاری هرنا – امروز یکشنبه ۵ بهمن ماه، یک دختر ۱۳ ساله در گچساران با پرتاپ خود از پل هوایی اقدام به خودکشی کرد. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی‌های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، امروز یکشنبه ۵ بهمن ماه ۹۹، یک دختر ۱۳ ساله با پرتاب خود از پل هوایی اقدام به خودکشی کرد.

براساس این گزارش، این دختر خود را از ارتفاع هشت متری زیر گذر گچساران به پایین انداخت و پس از دقایقی به بیمارستان انتقال یافت.

در این گزارش اشاره ای به دلیل و انگیزه اقدام به خودکشی این دختر نشده است.

سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی‌های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.

بهمن ۰۴، ۱۳۹۹

اقدام به خودکشی مادر به دنبال قتل فرزندش در زرند



 روز جمعه ۳ بهمن، یک زن در شهرستان زرند واقع در استان کرمان، با خوراندن قرص برنج به پسر ۹ ساله اش باعث مرگ فرزند خود شد. این زن پس از این اقدام با خوردن قرص مذکور اقدام به خودکشی کرد و به بیمارستان منتقل شد.

یک مادر زرندی ساعت ۱۶ و ۳۰ دقیقه عصر روز جمعه ۳ بهمن ۹۹، به دلیل آنچه اختلافات خانوادگی عنوان شده، با دادن قرص برنج به پسر ۹ ساله خود موجب مرگ وی شد.

این زن زرندی سپس خود نیز اقدام به خودکشی از طریق خوردن قرص برنج کرده و با حال عمومی نامساعد در بیمارستان بستری است.

بر اساس این گزارش، در چند سال اخیر شاهد افزایش خودکشی با قرص فسفید آلومینیوم یا همان قرص برنج در شهرستان زرند بوده‌ایم و بسیاری از خودکشی های منجر به مرگ در این شهرستان نیز با مصرف این قرص بوده است. این قرص یک ترکیب بسیار سمی است، که در کشورهای توسعه یافته به دلیل درجه کشندگی بالایی که دارد به راحتی در دسترس عموم قرار نمی‌گیرد. مرگ در اثر مصرف این قرص مرگ بسیار دردناکی گزارش شده است.

دی ۲۹، ۱۳۹۹

ازدواج سفید چیست و در ایران چگونه است؟



ازدواج سفید چیست و در ایران چگونه است؟

در همه دوران تاریخی ، بشر با موضوع مهمی در روابط زن و مرد تجربه شده است. روابط متاثر از غریزه جنسی و چارچوبی مبهم در برقراری رابطه جنسی که زمینه ساز معضلات و مشکلات مختلفی برای اشخاص و جامعه بوده است. در ویژگی چگونگی پاسخگویی به غریزه جنسی انسانها دیدگاههای مختلف از جانب صاحب نظران ، اندیشمندان و دیگر بزرگان دینی و فرهنگی قرار دارد که در مقابل ، انتقاد از هر یک از این دیدگاه ها وارد شده است. در ادامه به بررسی موضوع ازدواج سفید می پردازیم.

نیاز جنسی در ازدواج سفید

اساساً موضوع رابطه جنسی و همچنین پاسخگویی به نیاز جنسی بسیار حساس و حساسیت دارد. در نظام فکری شک گوناگون ، آن دسته از  روابط جنسی  بین زن و مرد است که بدون رعایت چارچوب و رایزنی رایج در آن جامعه شکل گرفته باشد ؛ به مفهوم بی بند و باری و فساد تعریف شده است. فرهنگ برقرار در هر کشور در هر دوره تاریخی باعث می شود که وجود داشته باشد که ریشه در تفکر حاکم و اندیشمندان آن کشور دارد.

کشور ایران نیز مانند ملل دارای فرهنگ و آداب و رسوم مختصر به خود است که در مورد روابط جنسی زن و مرد تعیین و تکلیف شده است. همانطور که مستحضرید ، فرهنگ و آداب و رسوم قالب کشور برگرفته از مبانی دینی و فرهنگ ناب ایرانی بوده است و عموم مردم ایران متدین به دین اسلام و مذهب شیعه است که در کنار آن با فرهنگ و آداب و رسوم ایرانی خود ، مناسب اجتماعی و شخصی است شما را به را بهره ببرید.

و از سوی دیگر قانونی که در ایران حکم فرما فراهم شده است با دستورالعمل دین مبین اسلام و تفسیر در مورد مراجع عظام از احادیث و دستورات دینی است. همان طور که می دانید دین اسلام و مذهب شیعه ، پاسخگویی به نیازهای جنسی زن و مرد را در چارچوب ازدواج و عقد نکاح تعریف کرده است. تنها بستر قانونی و شرعی و اخلاقی رفع نیازهای جنسی زن و مرد در ایران در قالب ازدواج دائم و موقت تعریف شده است. طبعاً دستورالعمل قانونی و شرعی به دلیل آنکه در طول گذر زمان در فرهنگ غالب مردم جای خود را باز کند از جایگاه اجتماعی نیز لازم است با این اوصاف به طور معمول که می دانم ؛ پاسخگویی به نیازهای جنسی در قالبی غیر از ازدواج برای عموم مردم ایران باعث ناخوشایند ، ناپسند و غیر اخلاقی قلمداد می شود.

در سالیان آخرین کلید واژه داغ و مهمی که در مبحث پاسخگویی به نیازهای جنسی زن و مرد در ایران ترویج پیدا شده است ؛ کلید واژه ازدواج سفید موجود است. احتمال دارد که در ویژگی ازدواج سفید و شرایط مربوط به آن در اختیار شما قرار گیرد. قطعا استفاده شده است که ازدواج سفید در ایران از هیچ جای قانونی ، شرعی و عرفی معمول نیست و به منزله تخطی از قوانین و مفاهیم دینی حاکم در کشور وجود دارد و بحث و جدایی دیگر نیز به همراه داشته باشد.

در این مطلب آموزشی تیم تحقیقاتی گروه وکلای یاسا به منظور توضیح و تفسیر پیرامون در رابطه با ازدواج سفید و فروشگاه برخی مردم در خصوص این پدیده نوین ، اقدام به تهیه مقاله آموزشی بر اساس اطلاعات و گفتمان عنوان شده توسط صاحب نظران و اشخاصی که به صورت میدانی است با استفاده از ازدواج سفید در ارتباط بوده است که شما را در خدمت شما معرفی می کند.

لازم به ذکر است که تیم تحقیقاتی گروه وکلای یاسا همه این مباحث را بر اساس اطلاعات موجود در وب سایت ها و مقالات منتشر شده از جانب صاحب نظران و کارشناسان در این زمینه جمع آوری می کند و به دلیل عدم پذیرش است و در خصوص امنیت و سقوط این مباحث نمی تواند تصویب ارائه شده است ..

با گروه وکلای یاسا در مطلب آموزشی ازدواج سفید همراه باشید

ازدواج سفید چیست؟

اگر بخواهید  ازدواج سفید را  به صورت ساده تعریف کنید که تصور می کنید که بگیوم که ازدواج سفید ، شروع و تشکیل پیوند زناشویی بین یک زن و مرد بدون هیچ گونه چارچوب قانونی ، حقوقی ، شرعی و عرفی موجود است.

در واقعیت در ازدواج سفید زن و مرد بدون  ثبت رسمی  و قانونی ازدواج و بدون گذراندن آداب و رسوم مرسوم در رابطه با ازدواج رسمی ، شروع زندگی آن ها را زیر یک سقف پایه ای قرار می دهد. طبعاً در چنین ارتباطی طرفین تعهد قانونی و شرعی نسبت به اعمال خود دارند و نمی توانند مدعی حق و حقوقی باشند نسبت به شرایط موجود.

با این اوصاف متوجه شویم که ازدواج سفید مجاز غیر قانونی ، غیر رسمی و خلاف و آداب و رسوم حاکم بر جامعه است و اگر دنبال آن باشد ، مجموعه ای از ناژنی های اخلاقی و اجتماعی به بار آزاد شده است.

از همین رو ازدواج ازدواج باعث نگرانی و بحث و کشمکشهای زیادی در میان دشمن ذی ربط ، کارشناسان ، جامعه شناسان و سایر صاحبان نظر در این منطقه شده است. در ادامه بیشتر با ازدواج سفید و مسائل مرتبط با آن را می شناسید.

تاریخچه ازدواج سفید از کجا و در چه زمانی نشات گرفته شده است؟

به اعتقاد بیش از کارشناسان ؛ ویژگی و نقش محوری خانواده در جامعه ایرانی دارای وجه تمایزاتی با سایر مشکلات دنیا است. به طور خاص از ویژگی های خاص و جایگاه ویژه ای است که خانواده در زندگی شخصی و اجتماعی اشخاص در ایران دارد ، در مقایسه با این جایگاه برای ملل اروپایی و آمریکایی نمی تواند وجود داشته باشد. چرا که کشورمان به دلیل ریشه فرهنگی متاثر از مبانی دین مبین اسلام و تمدن ناب ایرانی به جایگاه ویژه خانواده در پیشبرد زندگی اجتماعی و شخصی محافظت شده است. این مهم را به راحتی در گفتمان بزرگان و صاحب نظران دینی و ملی کشور شاهد بود.

در ویژگی تاریخچه ازدواج سفید بایستی به نظام اجتماعی و تشکیل غربالگری رجوع کرد. جایی که در سالیان اخیراً شروع به کار می کند و برقراری پیوند عاطفی و زناشویی در شکایت غربی در ساخت خارج از مباحث حقوقی و سنت مرسوم ترویج پیدا کرده است و مقوله ازدواج غیر رسمی و غیر حقوقی از جایگاه موجود است.

ازدواج سفید برای اولین بار در آمریکا امریکا و زیر پرچم جنبشی به نام آزادی زنان پایه گذاری شده است. اگر جنبش آزادی زنان با هدف و نیت توسعه اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و… کشور و تحقق مفهوم عدالت در همه اباداد برای زنان شکل گرفت ، اما سال بعد از این جنبش به نام انقلاب جنسی در آزمایش متخصص معرفی گشت و اباداد عدالت جوان و ضد تبعیض آن جایش را به ناهنجاری ها و رفتارهای نامتعارف و ابتذال محور در بین زنان داد. درست است که ماهیت و هدف از آزادی جنبش زنان دارای ارزش کافی برای جامعه ایالات متحده آمریکا است که ولی نمی تواند از طریق ناهنجاری ها و سنت شکنی غیر اخلاقی آن چشم پوشی کرد.

از آن زمان بود که پدیده ازدواج سفید و شروع زندگی مشترک بدون مشکلات قانونی و رسمی ترویج یافت.

آمار قابل توجه در ویژگی ازدواج سفید

در کشور آمار دقیق و مشخص پیرامون پدیده ازدواج سفید ارائه نشده است و این مشکل فقط به عنوان یک نگرانی و دغدغه معرفی شده است. متاسفانه فقط از رسانه ها و مسئولیت ذهنی اقدام به چشم پوشی از موضوع ازدواج سفید کرده اند که به همین دلیل جالب توجه است که نظر شما نمی شود. چرا که این توصیه می شود در بطن جامعه وجود داشته باشد و آمار غیررسمی از رشد و افزایش روز افزون باشد تا آن را به میان آورده شود. لازم است که در بستری آزاد و تحلیلی به موضوع ازدواج سفید پرداخت و جنبه اجتماعی و اخلاقی آن را برای عموم مردم تشریح کرد.

آمار ازدواج سفید در امریکا اذعان باعث شد که بیش از دو سوم زوج این کشور ، قبل از ازدواج رسمی و قانونی ، اقدام به زندگی در زیر یک سقف را داشته باشد.

در سال 1944 ، حدود 3/۷ میلیون زوج آمریکایی بدون ازدواج رسمی در کنار هم و زیر یک سقف زندگی ساخته شده و نزدیک به اواخر دهه 1995 ، حداقل 50 تا 60 مورد زوج ها ، قبل از ازدواج رسمی ، با هم زندگی درگیر شده است. همچنین این در حالی است که قبل از سال ۱۹۷۰ ، زندگی زن و مرد بدون ازدواج رسمی در ایالات متحده غیرقانونی و جرم ایجاد شده است. بر اساس آمار رسمی مرجع ذی ربط کشور آمریکا ؛ از سال 1966 تا سال 20000 میلادی ، تعداد زوجی هایی که خارج از چارچوب ازدواج رسمی با هم زندگی کرده اند ، ده برابر شده و در حال حاضر زندگی مشترک بدون ازدواج رسمی ، به موضوعی که در روند آشنایی زن و مرد در زندگی اجتماعی کشور امریکا مبدل گشته است.

مشخص می کنید که پدیده ازدواج سفید در بخش اعزامی از جامعه آمریکا پذیرفته شده است و دارای خاصیت هنجار شکنانه و غیر اخلاقی نمی باشد.

ازدواج سفید ؛ پدیده کنترل غیر قابل هضم نزد جامعه ایرانی است

همان طور که در مطالب بالا عنوان ایرانی جامعه ایرانی به دلیل ریشه داشتن فرهنگ فرهنگی از دین اسلام و مذهب شیعه و فرهنگ ایرانی به هیچ وجه نمی تواند در صورت ازدواج سفید در بین زنان و مردان پذیرفته شود. بررسی اباداد جامعه شناسائی و تحلیل نظام جامعه پزشکی ایرانی ، یک موضوع مهم و اساسی در ویژگی پدیده ازدواج سفید است که بایستی در محفل های آکادمیک و جلسات کارشناسان قرار می گیرد اگر قرار باشد این کار را انجام دهد و از این چارچوب این مقاله موجود شود.

در واقعیت جامعه ایرانی ازدواج را فقط و فقط در چارچوب قانونی و رسمی پذیرفته می شود و شروع و برقراری رابطه زناشویی در بستری به نام ازدواج سفید را امری غیر اخلاقی و نامطمئن تلقی می شود. همچنین قانون حاکم بر جمهوری اسلامی ایران ؛ برقراری ارتباط خارج از چارچوب شرعی غیر قانونی است که ایجاد شده و برای این تخلف از قانون ، مجازات آنها نیز مجاز است. این مسائل به ترزی در قوانین کشور حائز اهمیت است و قانونگذار با جدیت و حساسیت در ویژگی آن را تعیین و تکلیف کرده است که باعث بازدارندگی و جلوگیری از رشد پدیده ازدواج سفید شده است. حتماً مستحضرید که رابطه جنسی زن و مرد در ایران بایستی در چارچوب شرعی و عقد نکاح صورت انیمیشن و خلاف این موضوع به منزله گناه و جرم در نظر گرفته شده است.

با همه اوصاف و این آداب و رسوم و فرهنگ کشور پذیرفته شده ازدواج سفید و این نوع از ناهنجاری ها وجود ندارد ، در صورت داشتن این موضوع در صورت داشتن جوانان تحت تأثیر قرار گرفتن فرهنگ جدید وارداتی است که از طریق رسانه های دیگر و سایر طرق به کشور راه پیدا کرده است ؛ اقدام به انتخاب روش ازدواج سفید برای زندگی مشترک خود را گرفته اند و توجیه ها و دلایل مهمی نیز در این ویژگی ارائه می شود که بعلت این دلایل اندکی تامل برانگیز و موجه به نظر تبلیغ شده است.

اگر چه ازدواج سفید بستری غیر عادی برای شروع زندگی مشترک بوده و از نظر قانونی ، شرعی و عرفی غیر قابل تحمل است اما اگر شرایط اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و جامعه ایرانی پیدا شود و جو کرد و لازم نیست صورت کورکورانه این پدیده را به صورت کامل مرتبط با هجمه و نفوذ فرهنگ غربی وارداتی در نظر گرفت.

مهمترین دلایل گسترش پدیده ازدواج سفید در جامعه ایرانی

اگر تعداد ازدواج سفید در جامعه ایرانی وجود دارد که ممکن است مورد استفاده قرار گیرد در قیاس با جمعیت کشور نمی تواند به همان اندازه وجود داشته باشد که همچنین نگران کننده های خطا و خطرساز برای استفاده از کارشناسان و کارشناسان ذی ربط می توانند به عنوان راه حل سریع و مناسب برای حل این معاملات اجتماعی باشند.

مهمترین دلایل و علتهایی که باعث رشد معمولاً روابط خارج از چارچوب می شود عبارت از:

مشکلات اقتصادی

بدون شک اقتصادی در همه زمینه های زندگی اشخاص تأثیرگذار است. کشور ما متاسفانه از وضعیت اقتصادی بهبود یافته رنج می برد که این موضوع ، فشارهای را به جوانان و افرادی که به دنبال ازدواج میباشند مضاعف استفاده می شود. بیش از جوانان به دلیل عدم وجود شرایط اقتصادی مانند ؛ کار ، سرمایه ، مسکن و غیره قادر به تعهد رسمی در قبال ازدواج و پیوند زناشویی نیست و ترجیح می دهد روابط شما را با روابط اقتصادی و جنایی خود مقایسه کند.

بالا رفتن سن ازدواج جوانان ایرانی

همه ما استفاده می کنیم که ازدواج مناسب بایستی در یک دوره زمانی مشخص صورت گرفته و افزایش پیدا می کند سن ازدواج کودکان باعث نوعی سر در انتخاب و شکل گیری مسیر ازدواج رسمی می شود. همین اشکال باعث شده که زمینه برای انحراف و هدایت روابط عاطفی و جنسی جوانان در بستر ازدواج شکل سفید ساخته شود.

بالا رفتن سن ازدواج نیز متاثر از دلایل و شاخص های زیادی است که ریشه در مباحث اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی دارد که در ادامه مطالب و صحبت از پیرامون این موضوع ایراد داشت.

بالا رفتن آمارهای طلاق

به هر حال وقتی جوانان به آمار طلاق در جامعه ایرانی توجه می کنند ؛ احساس نگرانی و ابهامی در خصوصیات صحیح و انتخاب خود را برای ازدواج در خود ایجاد کنید. این موضوعی است که انکار ناپذیر بوده است و نمی تواند آن را موضوعی بهانه جویانه و بی تأثیر در گرایش جوانان به ازدواج سفید تلقی کرد.

هنگامی که به ریشه های طلاق در جامعه ایرانی توجه می کنید؟ به دلایل مختلفی که از مشکلات اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جامعه تحت تأثیر قرار گرفته است. لازم است که شما مجوز ذی ربط ، فکری به وضعیت آماری نگران كنندگان طلاق را داشته باشید تا ستون ازدواج رسمی داشته باشد كه امری مقدس در فرهنگ و دین ما وجود دارد به لرزه نیفتد.

محک زدن رابطه

وقتی پای صحبتهای جوانانی که مرتکب ازدواج سفید شده اند ، یا تصمیم گیری در مورد این موضوع باعث می شود که شما بخواهید ، دلایل و موضوعات پیرامون محکم شود در مقابل انتخاب درست و صحیح را انتخاب کنید ، اما برای ازدواج سفید در نظر گرفته شود. این جوانان بر این عقیده انداخته اند که به دلایل شرایط نا امن موضوع ازدواج که مشکلات اقتصادی ، حقوقی و مخاطبان اجتماعی را در ویژگی شکست مقوله ازدواج و شکل گیری صدمه به طلاق به محتمل می سازد ، بایستی به هر طریق ممکن از همسر آینده بدست آورند نمایندگی تا امکان پذیر است با مشاهده باز و شفافی اقدام به انتخاب همسر رسمی و زندگی مشترک خود را نشان دهد.

در طی یک ازدواج سفید ؛ برای مدت مشخصی اقدام به زندگی با همسر خود را انجام داده و از اخلاقیات و روحیات او را تا حدودی می دانم که شاندوند. این موضوع به تحلیل و کارشناسی اشخاص صاحب نظر در زمینه ازدواج و فرآیند شناخت طرف برای ازدواج نیز نیاز دارد که بایستی مورد توجه قرار گیرد.

عدم اعتقاد به رابطه ازدواج

متاسفانه در سالهای اخیر شاهد نوعی نقصان در اعتقادات و تفکرات برخی اوقات جوانان باعث شده که در خصوص مسائل دینی و مذهبی و همچنین آداب و رسوم حاکم در کشور سوالات و ابهامات موجود باشد. از طرف دیگر به دلیل بستر مناسب برای پاسخگویی به ابهامات و سوالات این جوانان نمی توانند وجود داشته باشند ، رسانه ها و منابع نوشتاری مختلف و با طرز تفکرات گوناگون به دنبال پاسخگویی به این نیاز به اینترنت بستگی دارند.

طبعاً به دلیل اینکه هیچ نظارت و کنترلی پیرامون اطلاعات علمی و عقاید در اختیار قرار داده شده از جانب این منابع به جوانان وجود ندارد ، این موضوع وجود دارد که اگر زنان ازدواج می کنند اگر شرعی و حقوقی موضوعی اشتباه قلمداد کرده باشد و انتخاب کنید که ارائه شود که در بستر ازدواج سفید ، نیازهای عاطفی و زناشویی خود را مرتب سازند.

در همین ویژگی لزوم توجه و نظارت بیشتر از جانب مراجع ذی ربط و همچنین روشنفکران دینی و اجتماعی دوچندان می شود تا از نظر تفکرات حاکم بر جوانان در صورت تمایل ایجاد نمایند.

عدم رسمی بودن پذیرش و پذیرش حدود و قواعد ازدواج رسمی است

متاسفانه به دلیل ضعف آنها فرهنگی و عدم تربیت جوانان به نحوی است که قادر به پذیرش مسئولیت و تعهدات خود در قبال است و دیگر جامعه جامعه این موضوع را که جوانان مقوله ازدواج رسمی دارند به دلیل تعهدات و قوانین مربوط به آن شانه خالی استفاده می شود و به دنبال آنها اینها هستند که چارچوبی غیر الزام آوریل برای تعهدات و مسئولیت قانونی آنها مربوط به زندگی مشترکشان است که انتخاب نمایند.

این چارچوب چیزی نیست جز ازدواج سفید که فقط این افراد نیستند اگر پذیرفتن مجازات نمی تواند باعث محرمانه شدن قانون و تعهدات خود به سایر افراد نیز شود. در این ویژگی بایستی مباحث و تفکرات قابل توجه می شود که در این فرصت و در این نوشتن نمی تواند گنجد.

متاسفانه جوانانی که اقدام به انتخاب سبک زندگی می کنند ، ازدواج با استفاده از لباس های مختلف و تبادل نظر ممکن است این سبک زندگی غافل ایجاد شود و بدون این که این سبک زندگی را در نظر بگیرند ، فقط به معنا برای مزایا و نکات مثبت تبدیل می شوند. نکات مثبت و امتیازاتی که اگر به صورت ریشه یابی شده دیده شود ، چه بسا دارای نقص و اشکال نیز می باشد.

احتمال دارد به جدایی ختم شود ازدواج های سفید به چه میزان است؟

اساساً ازدواج سفید در ایران و جهان زیاد نیست و احتمالاً جدیدترین زوجین درگیر با ازدواج سفید به مراتب بیشتر از ازدواج رسمی است. چرا که طرفین تعهدی نسبت به مجاز بودن و گزینه جدید را به راحتی انتخاب می کنند. تعهداتی که در ازدواج رسمی وجود دارد جنبه بسیاری از را در بر دارد ؛ جنبه حقوقی ، اجتماعی ، فردی و اخلاقی که حائز اهمیت است نیز وجود دارد.

در مخالفت اروپایی و آمریکایی ازدواج سفید در یک دوره یک بار تا دو ساله یا با ازدواج رسمی ختم شده و یا اگر به جدیدی ختم شود. البته بخش اعظمی از ازدواج سفید در شکایت غربی به دلیل آنکه فرهنگ و نوع نگرش جامعه غربی متناسب با سبک زندگی مانند ازدواج سفید است ؛ به ازدواج رسمی و تشکیل خانواده استفاده از ولی ازدواج اکثریت ازدواج سفید جامعه ایرانی به دلایل بالا به جدایی حاصل شده و تجربه شما عاطفی و جنسی تلقی است..


مهم‌ترین مسأله امروز زنان چیست؟(دیدگاه کارشناسان مسائل زنان)

 


فردا تولد حضرت معصومه(س) و در تقویم‌ها «روز دختر» نامگذاری شده است؛ دخترانی که دغدغه‌هایشان کم نیست و آرزوهای برخی‌شان شاید دست نایافتنی؛ اگرچه آنها برای رسیدن به موفقیت و رفع موانع پیش‌رویشان تلاش می‌کنند، اما باور دارند که تا فتح قله برابری‌ها، راه ناهموار و طولانی است.

نمیدانم وقتی از چالش‌های پیش‌روی دختران در جامعه سخنی به میان می‌آید دقیقاً چه چیزی در ذهنتان نقش می‌بندد؟ امنیت؟ آزادی؟ اشتغال؟ رفع شکاف جنسیتی یا …؟ اما همیشه گفته‌اند و ما نیز شنیده‌ایم که دختران و زنان ایرانی طی سال‌های اخیر توانسته‌اند پیشرفت قابل توجهی کسب کنند؛ اگرچه این جمله حرف جدید و موضوع قابل انکاری نیست، اما اینکه آنها برای فتح قله موفقیت باید از چه موانعی عبور کنند و با چه چالش‌هایی مواجه‌ شوند، دغدغه اصلی آنهاست.

روز دختر بهانه‌ای شد تا به سطح شهر بروم و پای حرف‌ها و خواسته‌های دختران بنشینم. آنچه در ادامه می‌آید گوشه‌ای از ناگفته‌های دختران سرزمینمان است:

به گزارش ایسنا، «پریناز» ۱۷ ساله که هر سال برای آمدن روز دختر ذوق گرفتن هدیه از مادربزرگش را داشته، امسال به طور کلی این روز را فراموش کرده و همه دغدغه‌اش کنکور است. وقتی از او می‌خواهم از مشکلات و آرزوهایش به عنوان یک دختر در جامعه بگوید، می‌خندد و صدای قهقه‌اش در میان تلاطم افکارش ناپدید می‌شود و می‌گوید: «من الان همه دغدغه‌ام کنکوره و وقت نمی‌کنم به چیز دیگه‌ای فکر کنم» چند ثانیه‌ای به زمین خیره می‌شود و به محض اینکه به یاد مشکلات بزرگترش می‌افتد می‌گوید: «میدونی چیه؟ من مامان بابام کیش زندگی می‌کنن و خودم تهرانم، این دغدغه مالی و هزینه‌های خونه رو که همیشه احساس کردم، به نظرم مشکل زندگی من بیشتر جنبه فرهنگی داره، من بیشتر با خانواده‌ام مشکل دارم و فکر می‌کنم فرهنگمون بوده که این اتفاقاً تو زندگی من رخ بده. هرچند که خودم خواستم از پدر و مادرم جداشم چون حرف همو نمی‌فهمیدیم.»

 ادامه می‌دهد: «از وضعیتم راضی نیستم اما مجبور بودم بین بد و بدتر، بد رو انتخاب کنم. چرا باید شکاف بین نسلی و تفاوت فرهنگی بین نسلی آنقدر عمیق باشه که پدر و مادرم نتونن حرف‌ها و نیازهای یه دختر رو بفهمن؟»، من تک بچه‌ام و همه زندگیم رو سعی کردم برای تغییر افکار پدر و مادرم تلاش کنم، اما وقتی خودشون نمی‌خوان من که کاری از دستم برنمیاد».

پریناز اما همیشه یک کاش در زندگی‌اش وجود داشته است، اینکه ای کاش" زندگی‌اش اینطور نبود… ای کاش فرهنگ جامعه‌اش تغییر می‌کرد و ای کاش خانواده‌اش به خاطر فرهنگ سنتی عرصه را بر او تنگ نمی‌کردند تا بتواند زندگی راحت‌تری داشته باشد.

«ساناز» یکی دیگر از دختران این سرزمین است که اگرچه در زندگی‌اش با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کرده و هر روز از فروش دستبندبافته‌هایش در کنار خیابان پول درمی‌آرود، اما علاقه‌ای به صحبت کردن ندارد و می‌گوید: «از چی باید حرف بزنم؟، اصولاً صحبت‌های ما دخترا شنیده نمی‌شه…، به نظرم مسئله دختر امروز ما با مسئله زن امروز و جوان امروز مشترکه.» او به صورت کلی موضوع نبود آزادی را مشکل اصلی‌اش بیان می‌کند و پس از آن هم سکوت.

«فاطمه» ۲۶ ساله و «محدثه» ۲۸ ساله نیز دخترانی هستند که مشکل اصلی دختران جامعه را "امنیت" می‌دانند، فاطمه می‌گوید: «اون خطری که تو جامعه یه دختر رو تهدید می‌کنه، هیچوقت یه پسر رو تهدید نمی‌کنه. موضوع بحث احساس امنیت است».

محدثه با تأیید حرف فاطمه، صحبت‌های او را قطع می‌کند و می‌گوید: «ای کاش سطح فرهنگ مردم بالاتر می‌رفت و دید مردم بازتر می‌شد، هنوز در جامعه دخترها رو ضعیف‌تر می‌دونن، حرف شنوی که از پسرها وجود داره رو از دخترها نمی‌بینیم، البته از اول همینطور بوده و روال جامعه به همین شکل ادامه پیدا کرده و در دوره‌ای که زن و مرد هردو پیشرفت کردن هنوز برابری وجود نداره.»

«سمیه» که امسال روزهای آخر دوران کارشناسی ارشدش را می‌گذراند، به ایسنا می‌گوید: «من یک برادر بزرگ‌تر از خودم دارم که ازدواج کرده و شهر دیگه‌ای زندگی می‌کنه، بیشتر نگرانی‌ام از آینده والدینم هست، اینکه بعد از ازدواجم چه کسی از اونها مراقبت می‌کنه.»

او که این روزها دغدغه‌اش امنیت شغلی، ازدواج و آینده خود و خانواده‌اش شده، ادامه می‌دهد: «من مادر آینده این جامعه هستم و باید محکم‌تر از این حرفا باشم، باید روی انرژی خودم کار کنم و مثبت‌نگر باشم، به نظرم برای رسیدن به اوج، مسیری طولانی دارم البته قبلاً مثبت‌نگر بودم اما چند وقت اخیر به خاطر نبود بازار کار در رشته تحصیلی‌ام این دیدگاه در من کمتر شد.»

«نسرین» و «زهرا» نیز که چند سالی از دوستی‌شان با یکدیگر می‌گذرد، حدوداً ۲۰ سال دارند؛ وقتی از آنها می‌خواهم از دغدغه‌هایشان به عنوان یک دختر بگویند، چند ثانیه‌ای می‌خندند و به فکر فرو می‌روند، گویی نمی‌دانند از کدامشان بگویند، زهرا اما بعد از چند ثانیه به نسرین نگاه می‌کند و می‌گوید: «من به عنوان یک دختر در جامعه امروز چندان احساس محدودیت نمی‌کنم، اما به نظرم برای همه جوانها دغدغه مشترکی وجود دارد و آن هم عدم امنیت شغلی است.» نسرین صحبت زهرا را قطع می‌کند و می‌گوید: «مثلاً داداش و زن‌داداش من هردو تو یه شرکت مشغول به کارند، اما زن داداشم همیشه می‌گه احترامی که در محل کار به شوهرش گذاشته می‌شه رو به اون نمی‌ذارن. به نظرم هنوز نگاه تبعیضی میان دختر و پسر وجود داره و اون ارزشی که برای پسرها قائل‌اند برای دخترها کمتر هست، البته نمی‌شه گفت دخترها تو کشور اصلاً پیشرفتی نکردن، اما هنوز بین بعضی‌ها نگاه برابری میان دختر و پسر جا نیفتاده».

او با بیان اینکه در کشورم احساس آزادی بسیاری دارم و از این موضوع رضایت دارم، می‌افزاید: به نظرم به اندازه کافی آزادی در کشور هست و بیشتر از اندازش تفریط محسوب میشه. مگه دیگه چی می‌خوایم؟.

اما مهرداد فلاطونی- روانشناس اجتماعی در گفت‌وگو با ایسنا، از دیدگاه روانشناسی به مسئله دختران در جامعه می‌پردازد و با اشاره به اینکه دغدغه‌ها و چالش‌های دختران نسبت به سایر اقشار جامعه رنگ و بوی خاصی دارد، بیان می‌کند: نقش دختران در جامعه ایران به دلیل داشتن تفکر چند بعدی، در حال پررنگ شدن است، اگر آنها بتوانند بر روی استعدادهای بالقوه خود تمرکز بیشتری داشته باشند به طور حتم در آینده‌ای بسیار نزدیک می‌توان ادعا کرد که دختران نسبت به مردان شایسته‌تر و لایق‌تر هستند.

فلاطونی درباره جایگاه دختران در جامعه توضیحاتی ارائه می‌کند و می‌افزاید: دختران ما در جایگاه امروز بسیار متفاوت‌تر از دختران گذشته می‌اندیشند و این تغییر دیدگاه یعنی آنها توانسته‌اند بخشی از جایگاه اصلی خود را بیابند. اگرچه هنوز دختران در بخش‌هایی با نابرابری و تبعیض در جامعه دست و پنجه نرم می‌کنند اما نباید این را فراموش کرد که رفع کامل مشکلات پیش‌روی دختران به یکباره اتفاق نمی‌افتد و نیازمند روند تدریجی است؛ به طور کلی تغییرات هر جامعه‌ای باتوجه به زیرساختارها، نرم‌افزارها و سخت‌افزارهای موجود رخ می‌دهد.

وی می‌افزاید: دختران امروز جامعه نسبت به سالهای گذشته محرزتر شده‌اند و حضور آنها در دانشگاه‌های عالی یکی از نمونه‌های ارتقاء آنها در جامعه به شمار می‌رود، اما اینکه آنها چقدر خود را باور دارند و به خود بها می‌دهند؟ یکی از مسائل مطرح جامعه دختران است. این درحالیست که اغلب آنها در این زمینه، جامعه را مقصر می‌دانند. اساساً زمانی که بخشی از جامعه (دختران) خود را باور نداشته باشند و ندانند که در چه جایگاهی قرار دارند، شرایط و ساختار اجتماعی را به طور کلی تغییر می‌دهند.

البته فلاطونی تفاوت جنسیتی را یکی از مسائل غیر قابل انکار موجود در ایران و جهان می‌داند و معتقد است که این موضوع موجب افزایش چالش‌های پیش‌روی دختران شده است.

وی با بیان اینکه روانشناسی تکاملی نیز به موضوع تفاوت جنسیتی پرداخته است، ادامه می‌دهد: اگرچه در هزاره اول و دوم زنان همه کاره جامعه و خانواده خود بودند، اما همواره در تمام تاریخ بشریت مردان بر سر قدرت بوده‌اند، که این اعمال قدرت موجب شد از ابتدای هزاره سوم عملکرد زنان و مردان در جامعه به طور کلی تغییر یابد، به گونه‌ای که زنان کارهای خانه‌داری و بچه‌داری و مردان وظیفه تأمین مخارج خانه را برعهده گرفتند و این نقطه عطفی در پیدایش تفکیک جنسیتی کارها ایجاد کرد.

فلاطونی با بیان اینکه تفکیک جنسیتی به تنهایی موضوعیت اشتباهی ندارد، می‌افزاید: "نگاه جنسیتی" مسئله‌ای است که در تمامی جوامع وجود دارد، اما اینکه جامعه تا چه میزان برای نقش‌ها و رنگ‌های جنسیتی ارزش قائل باشد موضوع مهمی است که باید به آن پرداخت، زیرا در بسیاری از مواقع دختران و زنان خود را اسیر نگاه‌های جنسیتی می‌کنند و به آن دامن می‌زنند، آنها با برچسب‌گذاری مردانه بر کارهای ساده به دیدگاه‌های جنسیتی در جامعه دامن می‌زنند این درحالیست که با نگاهی بر الگوهای دختران موفق دنیا شاهدیم بسیاری از دخترانی که در طبقات پایین جامعه زندگی می‌کنند با افزایش قابلیت‌ها و استعدادهای بالقوه خود سعی در کاهش نگاه جنسیتی دارند.

به گفته این روانشناس نگاه‌های جنسیتی در برخی مواقع توسط دختران در جامعه ترویج می‌شود، به طوریکه موضوع ناز و نیاز مبنی بر اینکه "دختران ناز و پسران نیازند" موجب ترویج نگاه جنسیتی و ابزاری دختران شده و همین روند در دراز مدت منجر می‌شود که نقش‌های جنسیتی میان دختران و پسران افزایش و اعتماد به نفس دختران کاهش یابد.

فلاطونی در ادامه به موضوع آزادی اشاره می‌کند و می‌گوید: گروهی از دختران بر این باورند که آزادی وجود ندارد، اما باید دید مقصود از آزادی چیست؟ با آزادی چه چیزی را به دست می‌آوریم و چه چیزی را از دست می‌دهیم؟ این آزادی لزوماً در نوع رفتار ما چه تأثیری دارد؟ اگر بخواهیم با این دیدگاه به جامعه بیندیشیم می‌بینیم که در صورت وجود آزادی بیش از حد در بسیاری از مواقع بسیاری از دختران از آزادی بی حد و حصر ناراضی می‌شوند، چراکه با آزادی دختران، پسران نیز آزادی بیشتری به دست می‌آورند و این روند تبعاتی را در جامعه به همراه دارد.

این روانشناس بر این باور است که اگرچه وجود آزادی موجب افزایش پیشرفت و تعالی در دختران می‌شود اما فقدان یا کمبود آزادی نیز نمی‌تواند مانع پیشرفت شود، چه بسا دختران ورزشکار ایران که در مسابقات بین‌المللی با پوشش کامل وارد صحنه شده‌اند و توانسته‌اند در مقامات بالا مدال طلا کسب کنند، آیا آزادی بی‌اندازه مانع مدال‌آوری این دختران شد؟ اینکه تنها به نداشتن‌ها و محدودیت‌هایمان دامن بزنیم استعدادها شکوفا نمی‌شود و با چنین دیدگاهی به حالت سکون، افسردگی و... سوق پیدا می‌کنیم و درنهایت در سنین بالاتر با کوله باری از عقده‌های جوانی مدام خود را سرزنش می‌کنیم که ای کاش بسیاری از کارها را در مقطع درست انجام می‌دادیم.

این روانشناس اجتماعی درباره تأثیر تشکل‌های دخترانه در پیشرفت آنها بیان می‌کند: شکل‌گیری بیشتر تشکل‌های دخترانه سبب خواهد شد که بارش فکری آنها در کنار یکدیگر اتفاق بیفتد چراکه حضور دختران در تشکل‌ها موجب افزایش برد دانشگاه‌ها، کاهش مشکلات شغلی و تامین امنیت شغلی آنها می‌شود. به نظر ان‌جی‌اوها نباید تنها برای جوانان ایجاد شوند بلکه باید برخی از آنها به اختصار برای دختران جوان شکل گیرند تا به صورت کاملاً تخصصی در حوزه‌ای به فعالیت بپردازند و از این طریق اندیشه‌های خود را به یکدیگر نزدیک کنند و به مرحله خودباوری در شرایط موجود دست یابند.

این درحالیست که احمد بخارایی- جامعه شناس در گفت‌گو با ایسنا، درباره دغدغه دختران نظرات متفاوتی دارد. او بر این باور است که خواسته‌ها و دغدغه‌های دختران در جامعه به دو بخش عام و خاص تقسیم می‌شود. خواسته عام به همان خواسته‌ای اطلاق می‌شود که همه دختران و پسران به آن نیاز دارند؛ اینکه می‌خواهند وجودشان به رسمیت شناخته شود و احساس کنند در جامعه دیده می‌شوند، به آنها توجه می‌شود و جامعه برای مشارکت آنها ارزش قائل است و نهایتاً به این نقطه می‌رسد که جوان احساس کند به لحاظ اجتماعی وجود دارد و هویت اجتماعی خود را پیدا کرده است.

وی با بیان اینکه هویت اجتماعی در چند بخش تقسیم‌بندی می‌شود، گفت: هویت اجتماعی به فطر، تعلقات اجتماعی و دیده شدن در جامعه باز می‌گردد، این درحالیست که هویت در جامعه ما به ویژه برای دختران با بحران، تزلزل و تشکیک مواجه است.

این جامعه‌شناس با اشاره به اینکه جامعه ما دارای فرهنگ «مردمحور» و «مردسالار» است، افزود: در این فرهنگ شاهد تبعیض و فاصله میان دختران و پسران هستیم، اما به طور خاص کاهش شکاف جنسیتی میان دختر و پسر در حوزه‌های مختلف در سطح خرد تا کلان خواسته اصلی دختران است. اگرچه هم دختران و هم پسران به نوعی با بحران اجتماعی مواجه هستند اما این بحران برای دختران بیش از پسران احساس می‌شود.

بنابر اظهارات بخارایی، در فرهنگ «مردسالار» تمام روابط میان دختر و پسر براساس روابط مردانه تعیین می‌شود و در محیط خصوصی میان زوجین نگاه مردانه به سمت زن سوق می‌یابد اما در محیط‌های فراتر مانند محیط‌های کاری، فرهنگ مردسالار سبب دریافت حقوق کمتر علی‌رغم جذب مشتری بیشتر می‌شود حال آنکه زنان در این محیط ‌ها مطیع‌تر هستند که البته دیدگاه مردسالاری ریشه در باورها و اعتقادات دارد که در قالب نظام سیاسی متبلور می‌شود.

وی تاکید کرد: اما در هر صورت برای برون رفت از هر بن بستی، سه راه کار در سه سطح خرد، میانه و کلان وجود دارد. در سطح کلان، تغییر ساختارها مد نظر است که نیازمند کنشگری‌های فردی و جمعی توام با مخاطره‌پذیری و هزینه‌پردازی جدی است اما در سطح میانه، کنشگری‌های فردی و جمعی دختران در قالب کمپین‌ها و مشارکت‌های انتقادی است که تلاش می‌شود صداها بیشتر به گوش برسند. در سطح خرد نیز هر دختری می‌تواند با کنش فردی خود به ابراز نظر بپردازد و از عکس العمل‌های پیرامونی نهراسد.

نگهداری نوزاد هفت‌ماهه در اوین؛ بیش از ۴۵۰ روز بلاتکلیفی والدین

 نسیمه اسلام زهی و ارسلان شیخی، متهمان امنیتی سنی‌ مذهب، بیش از ۱۵ ماه است که بازداشت شدند و در بلاتکلیفی بسر میبرند. خانم اسلام زهی به همرا...