جستجوی این وبلاگ
مرداد ۰۲، ۱۴۰۳
پانتهآ بهرام توسط وزارت ارشاد از تدریس و فعالیت منع شد
پانتهآ بهرام، بازیگر سینما و تئاتر، در اینستاگرام اعلام کرد حراست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی او را از فعالیت و تدریس منع کرده است. خانم بهرام در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در حمایت از معترضان و در اعتراض به کشته شدن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد حجاب اجباری از سر برداشت و در پی آن با پروندهسازی قضایی مواجه شد. پانتهآ بهرام که قرار بود یک دوره آموزشی برای کودکان برگزار کند، اعلام کرد که پیامی از دستاندرکاران برگزاری این دوره دریافت کرده مبنی بر این که «متأسفانه زورمان نرسید» و گفته «روی گوشی» این پیام را دریافت کرده که «شما ممنوعالفعالیتی، حتی تدریس هم نه!» او با تأکید بر این که کارمند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیست و اشاره به «داغان» بودن قوانین، پرسیده «بر اساس کدام قانون، حراست وزارت ارشاد میتواند کسی را» از فعالیت و تدریس منع کند؟
خودکشی و خودسوزی یک دختر ۱۴ ساله و یک زن در سقز و مهاباد
یک دختر نوجوان ۱۴ساله به نام «سوما فیروزی» در سقز و همچنین مورخه ۱۸ تیر ۱۴۰۳ یک زن مهابادی به نام «بیری مصطفیزاده» در مهاباد از طریق خودکشی و خودسوزی به زندگی خود پایان دادند. به گفته یک منبع مطلع به کُردپا؛ سوما فیروزی، خود را از بالای آپارتمانهای «جاقل» به پایین پرت کرده و جان باخته است. از دلایل خودکشی این نوجوان ۱۴ ساله زندگی سخت بعد از مرگ پدرش و زندگی تنهایی عنوان شده است. همچنین خانم بیری مصطفیزاده، پس از چند روز خودسوزی و بستری شدن در بیمارستان مهاباد در نتیجه شدت جراحات جان خود را از دست داد. علت خودسوزی این زن خودسرپرست که به عنوان کارگر در یک مسجد کار میکرده است، اخراج از کارش عنوان شده است. لازم است اشاره شود، خانم مصطفیزاده ناشنوا بوده و زندگی سختی پشت سر گذاشته است. براساس آمار بهثبت رسیده در کُردپا، از ابتدای سال ۱۴۰۳ مجموع ۲۸ زن کُرد خودکشی کردهاند که ۷ تن از آنان زیر ۱۸ سال سن داشتهاند. به گفته اوین مصطفی زاده، سخنگوی کُردپا؛ خودکشی در کردستان یک پدیده بسیار درهمتنیده با شرایط اجتماعی-اقتصادی-سیاسی است که به دلیل در حاشیه قراردادن و در عقب مانده نگه داشته شدن از سوی حکومت، فرصتها و رشد و پویایی اجتماعی و فردی از انسانها سلب میشود و در این شرایط انسانها آموزش و آگهی لازم برای برخورد با آسیب و مشکلات اجتماعی را پیدا نخواهند کرد. از دیگر سو، حکومت در راستای نگاه امنیتی و دیگری به کردستان تلاش میکند آسیبهای اجتماعی را در جامعه کردستان فرهنگی ذاتی درونی کند و نشان دهد مشکل از فرهنگ کُردها است، درحالیکه فرهنگ یک مسئله کاملا سیال است و در کشورهای نرمال بودجه فراوانی برای ارتقا آن در نظر گرفته میشود. این خوانش نه به معنای انکار سنتهای غلط در جامعه کردستان است و چه بسا در سالهای اخیر فعالین زن و فعالان برابری جنسی/جنسیتی با دستان خالی بیشترین نقش را در مبارزه با زن کشی و خودکشی در جامعه کردستان داشتهاند و در راستای دغدغهمند کردن جامعه و پسزدن سنتهای غلط و مردسالار برآمدهاند؛ باوجود اینکه در این راه بازداشت شده و تمامی انجمنهای مربوط به زنان لغو مجوز شدهاند یا دیگر مجوزهایشان تمدید نشده است. فعالین، رسانه و نهادهای حقوق بشری نیز نه تنها اخبار زنکشی و خودکشیها را انکار و پنهان نکرده بلکه با هدف آگهی بخشی به جامعه و دغدغهمند کردن افکار عمومی، تلاش کردهاند روی آسیب اجتماعی دست گذاشته و آن را به مسئله همگانی تبدیل کنند. مسئله مهم دیگر این است که خود قربانیان زنکشی و خودکشی قربانیان منغعلی نیستند، بلکه ما در سالهای اخیر شاهد خودکشی و زنهای کشته شدهای بودهایم که درپی اعتراض به سنتها و تبعیضات جان خود را از دست دادهاند. لازم به ذکر است، این نوشتار برای مطرح کردن پیچیدگی آسیبهای اجتماعی در کردستان و درهمتنیدگی ساختارها با آن است، چرا که خوانش تک بعدی از مسئله کاملا غلط است
افزایش آمار زنکشی در ایران؛ تهران در صدر قرار دارد
روزنامه اعتماد در گزارشی ضمن ابراز نگرانی از افزایش شمار زنان کشتهشده با انگیزه «ناموسی یا اختلافات خانوادگی» نوشت در سه ماهه نخست سالهای ۱۴۰۱، ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ دستکم ۸۵ زن به دست مردان خانواده خود کشته شدهاند که در این میان تهران در صدر آمار قرار دارد. بر اساس این گزارش که روز یکشنبه ۳۱ تیر منتشر شد، ۲۲ زن در سه ماهه نخست ۱۴۰۱ به دست «مردان نزدیک به آنها» از جمله شوهر، پدر و برادر خود به قتل رسیدند. این آمار در بازه زمانی مشابه در سالهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ سیر صعودی داشته و بهترتیب به ۲۸ و ۳۵ زن مقتول رسیده است. پیشتر و در تیرماه سال گذشته، روزنامه شرق خبر داد از خرداد ۱۴۰۰ تا خرداد ۱۴۰۲ در هر چهار روز، بهطور میانگین یک مورد زنکشی در ایران رخ داده است. به گفته شرق، آمار واقعی میتواند فراتر از این عدد باشد زیرا در بسیاری از نقاط کشور «زنکشیهای زیادی هم رخ میدهد که عامدانه خبری از آن به بیرون از منطقه مورد نظر مخابره نمیشود. اعتماد در گزارش روز ۳۱ تیر خود نیز به این موضوع اشاره کرد و هشدار داد اخبار زنکشی «در اكثر مواقع رسانهای نمیشود». این روزنامه از کارشناسان و مراجع قضایی در ایران خواست برای کاهش این آمار و جلوگیری از نقض حقوق زنان، اقدامات قانونی لازم را به کار گیرند. به گزارش اعتماد، شش شهر ارومیه، تالش، تبریز، مشهد، ایرانشهر و تهران در سه ماهه نخست ۱۴۰۳ شاهد بیشترین تعداد زنکشی به دلایل «ناموسی یا اختلافات خانوادگی» بودند که در این میان، تهران با پنج فقره قتل رتبه اول را به خود اختصاص داده است. تهران با ۱۰ فقره زنکشی «ناموسی یا خانوادگی» در ۱۴۰۱ و ۱۱ فقره زنکشی در ۱۴۰۲ هم در صدر قرار دارد که این آمار به نگرانیها در خصوص امنیت زنان در پایتخت دامن زده است. در مهرماه سال گذشته، قتل یک زن جوان اهل شهرستان الشتر استان لرستان به نام راضیه حسنوند به دست برادرش خبرساز شده بود. این زن ۲۰ ساله که قربانی ازدواج اجباری و کودکهمسری بود، بر اثر شلیک گلوله جان خود را از دست داد. سازمان حقوق بشری ههنگاو در آن مقطع زمانی گزارش داد طی ١٧ روز گذشته دستکم هفت زن با انگیزه «ناموسی» کشته شدهاند. روزنامه اعتماد در ادامه گزارش خود نوشت بیشترین تعداد زنکشی به دلایل خانوادگی یا ناموسی از سوی «شوهران قربانیان» انجام گرفته است. بر اساس این گزارش، در سالهای ۱۴۰۱، ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ به ترتیب ۱۶، ۱۵ و ۲۷ زن به دست شوهران خود کشته شدند. آمار نشان میدهد زنان در ایران در مقایسه با مردان بیشتر در معرض خشونتهای خانگی قرار میگیرند
یک فعال حقوق زنان در زندان به بیماری «آتلکتازی» مبتلا شد
یک فعال حقوق زنان با انتشار متنی در صفحه اینستاگرام خود اعلام کرده است که بخشی از ریهاش دچار «آتلکتازی» شده است. متین یزدانی، نوشته است «با تمدید مرخصی درمانی او موافقت نشده، اما با توجه به نظریه پزشکی قانونی، وضعیت ریهاش و درگیری با بیماری سل، حکم باید شش ماه متوقف شود.» خانم یزدانی در این پست اینستاگرامی تاکید کرده است که سابقه هیچ گونه بیماری زمینهای نداشته و براساس مستندات در شرایط نامطلوب بهداشتی در زندان در مواجهه با «میکروب سل» قرار گرفته و بخشی از ریهاش دچار «آتلکتازی» شده است. این فعال حقوق زنان با انتقاد از شرایط نامطلوب زندانها در ایران نوشته است که نگران زندانیان دیگر است. آتلکتازی به جمع شدن بخشی از ریه یا تمامی آن گفته میشود. این مشکل باعث جذب نشدن اکسیژن به مقدار کافی از طریق ریه میشود. متین یزدانی مرداد ماه سال گذشته به همراه جلوه جواهری، فروغ سمیعنیا، یاسمین حشدری، نگین رضایی، زهرا دادرس، زهره دادرس، واحده خوشسیرت، شیوا شاهسیاه، سارا جهانی و آزاده چاوشیان و هومن طاهری در شمال ایران بازداشت شد. اداره اطلاعات گیلان بدون ارائه هیچگونه شواهدی ادعا کرده بود که بازداشتشدگان قصد «اقدامات خرابکارانه» را داشتهاند. متین یزدانی شنبه ۲۳ تیر در هنگام مراجعه به اجرای احکام بازداشت و به زندان لاکان رشت منتقل شده بود. در این پرونده ۱۱ فعال مدنی و حقوق زنان گیلان در مجموع به بیش از ۶۰ سال حبس محکوم شدند. تیرماه سال جاری، ماری لاولر، گزارشگر ویژه سازمان ملل با انتشار پستی در رسانه ایکس، نسبت به احکام طولانیمدت زندان و گزارشهای منتشرشده درباره بازداشت خشونتآمیز، شکنجه، و تهدید ماموران امنیتی جمهوری اسلامی به تجاوز و کشتن این زندانیان در حین بازجویی ابراز نگرانی کرده و خواهان پایان سرکوب فعالان زن حقوق بشر شده بود
تیر ۲۶، ۱۴۰۳
زندان ارومیه؛ تداوم بازداشت و بلاتکلیفی مژگان سلمانزاده، شهروند بهائی
مژگان سلمانزاده، شهروند بهائی علیرغم گذشت دوازده روز از زمان بازداشت، کماکان در زندان ارومیه در بلاتکلیفی به سر میبرد. به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مژگان سلمانزاده کماکان در بازداشت به سر میبرد. یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این شهروند ضمن تایید این خبر به هرانا گفت: “خانم سلمانزاده در تاریخ چهاردهم تیرماه در شهر ماکو توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و اخیراً در تماسی تلفنی از انتقال خود به بند عمومی زندان ارومیه خبر داده است. همچنین تاکنون امکان آزادی موقت برای این شهروند بهائی میسر نشده است.” تا لحظه تنظیم این گزارش از دلایل بازداشت و اتهامات مطروحه علیه وی اطلاعی حاصل نشده است. مژگان سلمانزاده، شهروند بهائی و محقق حوزهٔ روانشناسی فیزیولوژیک است. شهروندان بهائی در ایران از آزادیهای مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد. بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار شهروند بهائی وجود دارد اما قانون اساسی ایران فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهائیان را به رسمیت نمیشناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.
تیر ۲۴، ۱۴۰۳
بازداشت و انتقال متین یزدانی به زندان لاکان رشت
امروز شنبه۲۳تیرماه، متین یزدانی، فعال حقوق زنان و فعال مدنی که به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور» و «عضویت در گروه غیرقانونی» به ۶ سال و سه ماه و ١٧ روز حبس تعزیری محکوم شده است، بازداشت و به زندان لاکان رشت منتقل شد.متین یزدانی به همراه سه تن دیگر از فعالان حقوق زنان ساکن رشت به نامهای زهرا دادرس، زهره دادر و جلوه جواهری در تاریخ ۲۵ مرداد ماه ۱۴۰۲، توسط مأموران اداره اطلاعات استان گیلان، بازداشت و پس از تفتیش منازل و توقیف برخی لوازم شخصی این شهروندان از قبیل گوشی تلفن همراه، لپ تاپ و غیره، برای تشکیل پرونده قضایی و انجام تحقیقات به بازداشتگاه آن نهاد امنیتی منتقل و در تاریخ ۲۶ شهریور ماه ۱۴۰۲، با تودیع قرار وثیقه آزاد شد. روز پنجشنبه دهم اسفندماه ۱۴۰۲، جلسهی دادگاه رسیدگی به اتهامات متین یزدانی به همراه ۱۰ تن دیگر از فعالان حقوق زنان به نامهای نگین رضایی، آزاده چاوشیان، فروغ سمیعنیا، شیوا شاهسیاه، جلوه جواهری سارا جهانی، یاسمین حشدری، هومن طاهری، زهره دادرس و زهره دادرس در پروندهای مشترک در شعبهی سوم دادگاه انقلاب رشت برگزار شد. در نهایت شعبهی ٣ دادگاه انقلاب رشت مرکز استان گیلان، متین یزدانی، فروغ سمیعنیا، سارا جهانی، یاسمین حشدری، شیوا شاه سیاه، نگین رضایی، آزاده چاوشیان و زهرا دادرس را به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور» و «عضویت در گروه غیرقانونی» هر کدام به ۶ سال و سه ماه و ١٧ روز جبس تعزیری و جلوه جواهری و هومن طاهری را نیز به اتهام «تبلیغ علیه نظام» هر یک به ۱سال حبس تعزیری و زهره دادرس را به اتهام «تشکیل گروه با هدف بر هم زدن امنیت ملی» و «اجتماع و تبانی» به ٩ سال و شش ماه و دو روز حبس، محکوم کرد. این حکم در نهایت توسط شعبهی ١١ دادگاه تجدیدنظر استان گیلان تأیید و ٨ خردادماه سال جاری به این فعالان ابلاغ شد. زهره دادرس و زهرا دادرس روز چهارشنبه ۲۰ تیرماه و نگین رضایی، آزاده چاوشیان، فروغ سمیعنیا، شیوا شاهسیاه و جلوه جواهری نیز امروز شنبه ۲۳تیرماه بازداشت و جهت اجرای حکم حبس به زندان لاکان رشت منتقل شدند
بر اساس اطلاع «ایرانوایر»، «زینب جلالیان»، زندانی سیاسی کُرد محکوم به حبس ابد در پیامی از زندان مرکزی یزد، درباره وضعیت نامساعد سلامتی خود اطلاعرسانی کرده و گفته که تحت فشار است تا «توبهنامه» امضا کند. در این پیام که توسط «قاسم بُعِدی»، حقوقدان و وکیل دادگستری در اختیار ایرانوایر قرار گرفته، خانم جلالیان گفته است که ۳ ماه است درگیر بیماری و دردی است که «خودش هم نمیداند چیست» و کادر درمان زندان هم بهجز تجویز مُسکن برای بهبود حال او، تاکنون هیچ اقدامی انجام ندادهاند. بر اساس این پیام، ماموران اطلاعات و مسوولان زندان یزد، هر از گاهی او را تحت فشار قرار میدهند که چنانچه توبه نامه امضا کند، به او مرخصی داده خواهد شد و به او گفته میشود که اگر اعتراف کند عضو «گروهک تروریستی» بوده و «پشیمان» است، آزاد خواهد شد. در بخشی از این پیام که بهصورت مکتوب و با لحن محاورهای به دست ایرانوایر رسیده و بهمنظور فصاحت بیشتر، تغییرات اندکی در آن صورت گرفته، خانم جلالیان گفته است: «دلیلی ندارد بعد از این همه سال چیزی که شما میخواهید را انجام بدهم. من به شما اعتماد ندارم. شما دروغگویید و ناصادق. او تاکید کرده که مسوولان سازمان زندانها از سال ۱۳۸۸ بهدنبال گرفتن توبه از او هستند و بارها تهدید شده که در زندان، «زنده بهگور» خواهد شد. زینب جلالیان که از سال ۱۳۸۶، بدون حتی یک روز مرخصی در زندان به سر میبرد، تاکید کرده است که در زندان «آزادتر» است اگر «قرار است بیرون از زندان حقیرانه زندگی کند.» او افزوده که امضای این توبهنامه، «از مرگ برایش سختتر» است و چنانچه آن را امضا کند، «اسیرتر» خواهد بود. بنا بر این پیام که هفته پیش از زندان یزد با واسطه به آقای بعدی، وکیل حقوقبشری رسیده و به طور اختصاصی در اختیار ایرانوایر قرار گرفته، زینب جلالیان گفته است که اگر «اصول انسانی» را زیر پا بگذارد، دیگر نمیتواند «در روی خودش نگاه کند.» او تاکید کرده است: «الان میتوانم خودم را در آینه نگاه کنم و بگویم درود بر تو دختر، ولی اون زمان فقط خودم را لعنت خواهم کرد.» خانم جلالیان که تنها زندانی سیاسی زن محکوم به حبس ابد است، خطاب به مسوولان قوه قضاییه و نهادهای امنیتی افزوده است: «من با امضای آن توبهنامهای که شما میخواهید دیگر چطور میتوانم در روی پدران و مادرانی که پارهتنشان ر از ایشان گرفتید نگاه کنم…من هرگز اسیر نیستم. تا پای جانم ایستادم تا شما را به اسارت خودم درآوردم.» این زندانی سیاسی همچنین تاکید کرده است: «اکنون سخت به آرامش رسیدهام. این اصلا آسان نبوده ولی ارزشمند است که آزادی من برایشان (مسوولان حکومت) خطر است. اسارت من برایشان خطر است. مرگ من برایشان خطر است و این برایم کافیست.» خانم جلالیان در پایان نیز گفته است: «به امید روزهای روشن! ای زمان یا تو را نخواهم زیست، یا تو را به زیبایی خواهم آراست…» زینب جلالیان، قدیمیترین زندانی سیاسی زن در ایران است که در هفدهمین سال از حکم حبس ابد خود بدون رعایت اصل تفکیک جرایم در زندان یزد بهسر میبرد. پیشتر سایت حقوق بشری هرانا اعلام کرده بود که با وجود مشکلات جسمانی متعدد از رسیدگی پزشکی مناسب و حق اعزام به بیمارستان محروم مانده است. در گزارش هرانا آمده که جلالیان به بیماری ناخنک چشم و بیماریهای کلیوی و گوارشی مبتلاست و چندی پیش به دلیل درد در ناحیه پهلوی سمت راست به بهداری زندان منتقل شده، اما پس از معاینه از سوی پزشک زندان، بدون دریافت درمان تخصصی، دوباره به بند بازگردانده شد. او پس از بازداشت برای ماهها در سلول انفرادی و تحت شکنجه قرار داشت تا علیه خود اعتراف کند. در اثر این شکنجهها او که فقط ۴۲ سال دارد، با مشکلات عدیده جسمی روبرو است
.ژوئیه .۲۰۲۴ کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی
فاطمه (مژگان) تدریسی، زندانی سیاسی محبوس در زندان کچویی کرج، در اعتراض به شرایط زندان و عدم امکان استفاده از مرخصی، دست به اعتصاب غذا زده است.به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، فاطمه تدریسی توسط دادگاه انقلاب کرج به اتهامات متعددی از جمله “اغوا و تحریک مردم به جنگ و کشتار با یکدیگر به قصد برهم زدن امنیت کشور”، “تبلیغ علیه نظام”، “توهین به رهبری” و “تشکیل گروه با هدف برهم زدن امنیت کشور” در مجموع به ۶ سال حبس و مجازاتهای تکمیلی محکوم شده است.تدریسی به همراه مریم جلال حسینی، دیگر زندانی سیاسی محبوس در زندان کچویی، توسط شعبه اول دادگاه انقلاب کرج هر یک به ۶ سال حبس و ۲ سال تبعید محکوم شده بودند. حکم صادره توسط شعبه اول دادگاه انقلاب کرج به ریاست قاضی سید موسی آصف الحسینی صادر شده است. بر اساس این حکم، فاطمه تدریسی به ۶ سال حبس و ۲ سال تبعید به شهرستان زنجان و مریم جلال حسینی به ۶ سال زندان و ۲ سال تبعید به شهرستان ایلام محکوم شدهاند. جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات این دو متهم سیاسی در تاریخ ۱۳ دی ۱۴۰۲ برگزار شده بود. فاطمه تدریسی و مریم جلال حسینی اوایل شهریورماه ۱۴۰۲ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و در تاریخ ۶ شهریورماه به زندان کچویی کرج منتقل شدند. مریم جلال حسینی و فاطمه تدریسی پیش از این نیز سابقه بازداشت و برخوردهای قضایی را داشتهاند. اعتصاب غذای فاطمه تدریسی، وضعیت وخیم زندانیان سیاسی در ایران، به ویژه زنان زندانی، را برجسته میکند
زینب جلالیان: از ۸۸ تهدید میشوم که اگر توبه نکنم زندهبهگورم میکنند
بر اساس اطلاع «ایرانوایر»، «زینب جلالیان»، زندانی سیاسی کُرد محکوم به حبس ابد در پیامی از زندان مرکزی یزد، درباره وضعیت نامساعد سلامتی خود اطلاعرسانی کرده و گفته که تحت فشار است تا «توبهنامه» امضا کند. در این پیام که توسط «قاسم بُعِدی»، حقوقدان و وکیل دادگستری در اختیار ایرانوایر قرار گرفته، خانم جلالیان گفته است که ۳ ماه است درگیر بیماری و دردی است که «خودش هم نمیداند چیست» و کادر درمان زندان هم بهجز تجویز مُسکن برای بهبود حال او، تاکنون هیچ اقدامی انجام ندادهاند. بر اساس این پیام، ماموران اطلاعات و مسوولان زندان یزد، هر از گاهی او را تحت فشار قرار میدهند که چنانچه توبه نامه امضا کند، به او مرخصی داده خواهد شد و به او گفته میشود که اگر اعتراف کند عضو «گروهک تروریستی» بوده و «پشیمان» است، آزاد خواهد شد. در بخشی از این پیام که بهصورت مکتوب و با لحن محاورهای به دست ایرانوایر رسیده و بهمنظور فصاحت بیشتر، تغییرات اندکی در آن صورت گرفته، خانم جلالیان گفته است: «دلیلی ندارد بعد از این همه سال چیزی که شما میخواهید را انجام بدهم. من به شما اعتماد ندارم. شما دروغگویید و ناصادق. او تاکید کرده که مسوولان سازمان زندانها از سال ۱۳۸۸ بهدنبال گرفتن توبه از او هستند و بارها تهدید شده که در زندان، «زنده بهگور» خواهد شد. زینب جلالیان که از سال ۱۳۸۶، بدون حتی یک روز مرخصی در زندان به سر میبرد، تاکید کرده است که در زندان «آزادتر» است اگر «قرار است بیرون از زندان حقیرانه زندگی کند.» او افزوده که امضای این توبهنامه، «از مرگ برایش سختتر» است و چنانچه آن را امضا کند، «اسیرتر» خواهد بود. بنا بر این پیام که هفته پیش از زندان یزد با واسطه به آقای بعدی، وکیل حقوقبشری رسیده و به طور اختصاصی در اختیار ایرانوایر قرار گرفته، زینب جلالیان گفته است که اگر «اصول انسانی» را زیر پا بگذارد، دیگر نمیتواند «در روی خودش نگاه کند.» او تاکید کرده است: «الان میتوانم خودم را در آینه نگاه کنم و بگویم درود بر تو دختر، ولی اون زمان فقط خودم را لعنت خواهم کرد.» خانم جلالیان که تنها زندانی سیاسی زن محکوم به حبس ابد است، خطاب به مسوولان قوه قضاییه و نهادهای امنیتی افزوده است: «من با امضای آن توبهنامهای که شما میخواهید دیگر چطور میتوانم در روی پدران و مادرانی که پارهتنشان ر از ایشان گرفتید نگاه کنم…من هرگز اسیر نیستم. تا پای جانم ایستادم تا شما را به اسارت خودم درآوردم.» این زندانی سیاسی همچنین تاکید کرده است: «اکنون سخت به آرامش رسیدهام. این اصلا آسان نبوده ولی ارزشمند است که آزادی من برایشان (مسوولان حکومت) خطر است. اسارت من برایشان خطر است. مرگ من برایشان خطر است و این برایم کافیست.» خانم جلالیان در پایان نیز گفته است: «به امید روزهای روشن! ای زمان یا تو را نخواهم زیست، یا تو را به زیبایی خواهم آراست…» زینب جلالیان، قدیمیترین زندانی سیاسی زن در ایران است که در هفدهمین سال از حکم حبس ابد خود بدون رعایت اصل تفکیک جرایم در زندان یزد بهسر میبرد. پیشتر سایت حقوق بشری هرانا اعلام کرده بود که با وجود مشکلات جسمانی متعدد از رسیدگی پزشکی مناسب و حق اعزام به بیمارستان محروم مانده است. در گزارش هرانا آمده که جلالیان به بیماری ناخنک چشم و بیماریهای کلیوی و گوارشی مبتلاست و چندی پیش به دلیل درد در ناحیه پهلوی سمت راست به بهداری زندان منتقل شده، اما پس از معاینه از سوی پزشک زندان، بدون دریافت درمان تخصصی، دوباره به بند بازگردانده شد. او پس از بازداشت برای ماهها در سلول انفرادی و تحت شکنجه قرار داشت تا علیه خود اعتراف کند. در اثر این شکنجهها او که فقط ۴۲ سال دارد، با مشکلات عدیده جسمی روبرو است
تیر ۲۰، ۱۴۰۳
جان رویا ثابت، شهروند بهایی، «در زندان در خطر است»
یک منبع نزدیک به رویا ثابت، شهروند بهایی، میگوید جان این زندانی در ایران در خطر است و او در تماس تلفنی روز یکشنبه «با حضور مأموران گفت که حالش خیلی وخیم است». این منبع مطلع که نخواست نامش فاش شود، روز دوشنبه ۱۸ تیرماه به رادیوفردا گفت که فشار خون خانم ثابت «به ۱۸ رسیده و همچنان در بلاتکلیفی در بازداشت به سر میبرد». رویا ثابت که ساکن امارات متحده عربی است و به ایران سفر کرده بود، ۲۶ بهمن پارسال پس از احضار توسط اطلاعات سپاه شیراز بازداشت شد. مأموران اطلاعات سپاه دو روز پیش از آن با ورود به منزل پدر و مادر این شهروند بهایی تمام وسائل و مدارک شخصی او را ضبط کرده بودند. اتهام این شهروند بهایی اعلام نشده ولی محمدعلی روحانیون، همسر خانم ثابت، میگوید بازداشت همسرش ارتباطی با مسائل سیاسی ندارد و او تنها «به دلیل اعتقادش به دیانت بهایی» دستگیر شده است. به گفته او، خانم ثابت برای مراقبت از پدر و مادرش که آلزایمر دارند به شیراز سفر کرده بود. جمهوری اسلامی ایران آیین بهایی را به رسمیت نمیشناسد و مقامات قضایی بارها بهائیان را «جاسوس و دشمن» خوانده و احکام اعدام، بازداشت، زندان و محرومیت از تحصیل و کسبوکار علیه آنها صادر کردهاند. برخورد با پیروان این آیین از زمان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ تشدید شده است.
حکم اعدام شریفه محمدی؛ وریشه مرادی و پخشان عزیزی هم در خطرند
صدور حکم اعدام برای «شریفه محمدی»، فعال کارگری از سوی دادگاه انقلاب اسلامی رشت انتقادهای شدید تشکلهای کارگری و صنفی در ایران را به همراه داشته است. علاوه بر این، شماری از چهرههای شناخته شده در میان جامعه مدنی ایران صدور چنین حکمی را ناروا و حاصل پروندهسازی آشکار نهادهای امنیتی علیه فعالان زن در حوزههای مختلف میدانند. «ایرانوایر» در برنامه پنجشنبه مرور اخبار استانهای غربی ایران که هر هفته ساعت هفت بعدازظهر در اینستاگرام به میزبانی «مریم دهکردی» برگزار میشود، درباره این حکم، تبعات آن بر جامعه مدنی زنان، وضعیت دیگر زنان فعال زندانی و حمایت جامعه مدنی کردستان از شریفه محمدی و دیگر زنان زندانی متهم به «بغی» پرداخت. «یحیی سرخانی»، فعال محیطزیست و از آسیبدیدگان جنبش «زن، زندگی، آزادی» و «لاله محمدی»، از نزدیکان شریفه محمدی نیز میهمانان این برنامه بودند. «چنین حکمی از کوچکترین وجاهت انسانی و قانونی برخوردار نیست. این حکم غیرانسانی برای منکوب کردن فعالان صنفی، مدنی و سیاسی است.» این بخشی از جملاتی است که در بیانیه «کمپین دفاع از شریفه محمدی» منتشر شد. این کمپین روز پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ اعلام کرد که شریفه محمدی، فعال کارگری زندانی در زندان «لاکان» رشت در یک رای «قرون وسطایی» و «جنایتکارانه»، از سوی دادگاه انقلاب اسلامی این شهر به اعدام محکوم شده است. این کمپین همچنین تاکید کرد که صدور حکم اعدام علیه محمدی، اعلام جنگ و صدور حکم مرگ علیه همه فعالان اجتماعی و مدنی خواهد بود و در ادامه خواهان لغو این حکم و آزادی بیقید و شرط او شد. «یحیی سرخانی»، فعال محیطزیست و از آسیبدیدگان جنبش «زن، زندگی، آزادی» که در زمان گفتوگو، از تبعات شلیک ساچمه به چشمش رنج میبرد اما با این وجود در این برنامه حضور پیدا کرده بود، صدور چنین حکمی با هدف تضعیف مقاومت مدنی از سوی زنان، به ویژه در کردستان را تایید کرد و گفت: «خانم شریفه محمدی زنی آگاه، صلحطلب، همسر و مادری پیشرو، الگوی شماری از زنان نزدیک خود بوده است. او سالها قبل، حتی پیش از ازدواج خود، یکی از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری بود. اعضای این کمیته همواره و قویا بر استقلال کمیته از کلیه گروههای سیاسی تاکید داشتهاند، حالا دادگاه انقلاب فعالیتهای این کمیته را به یک گروه مخالف جمهوری اسلامی با سابقه فعالیت مسلحانه نسبت داده است؛ ادعایی که از اساس نادرست است و فقط با هدف ارعاب جامعه مدنی مطرح شده است.» دادگاه شریفه محمدی روز ۱۹ خرداد ۱۴۰۳ در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی رشت برگزار شد. کانال تلگرامی «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» روز پنجشنبه خبر داد که «سیروس فتحی»، همسر این فعال کارگری زندانی خبر صدور حکم اعدام را به محمدی اطلاع داده و او محکم و استوار با این خبر دهشتناک برخورد کرده است. «لاله محمدی»، از نزدیکان شریفه محمدی در حضور کوتاهی در این برنامه زنده اینستاگرامی به «ایرانوایر» گفت: «من پنج صبح خبر را خواندم و هنوز در شوک هستم. میدانم که شریفه تماس کوتاهی با مادر و پسر ۱۳ سالهاش داشته است. خانوادهاش هم مبهوت هستند. متاسفانه از وضعیت خودش اطلاعی نداریم و نمیدانیم چه طور با این خبر قرار است کنار بیاید. اما شریفه بر اساس اصول خودش بر صلح و آشتی با جهان مقید است. این اتهام به شدت ناروا، غیرواقعی و غیرمنصفانه است و ما همه اعضای خانواده شریفه برای شکستن این حکم ناعادلانه تمام تلاشمان را میکنیم تا جان او را از این حکومت ستمگر باز پس بگیریم.» لاله محمدی با اشاره به عضویت شریفه محمدی در کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری میگوید: «شریفه خودش کارگر بوده، در یک خانواده کارگری به دنیا آمده، همیشه دغدغه اقشار آسیبپذیر را داشته و در کمیتهای عضو بوده که در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی کار و فعالیت میکرده است. شریفه را در زمانی که به زندان سنندج برده، آنقدر تحت شکنجه و آزار قرار داده بودند که به اتهامات بیاساسی که به او زدند، اعتراف اجباری کند. اما او تن به این کار نداد و مقاومت کرد تا جایی که مسوولان دادگاه انقلاب و زندان ترسیدند که بر اثر آزارهای جسمی و روحی، بلایی سرش بیاید و شریفه را دوباره به رشت منتقل کردند.» به گفته لاله محمدی، مصداق چنین اتهامات سنگینی به شریفه محمدی، صرفا ایمیلهایی است که در ارتباط با همکاری با کمیته در سالهای گذشته پیدا شده است: «شریفه در مراحل اول بازجویی، وکیل تسخیری داشت اما الان وکیل انتخابی دارد. ما متاسفیم که با این همه، چنین حکمی صادر شده است اما مصادیق صدور حکم آنقدر کودکانه و ناکافی هستند که فقط همان نام پروندهسازی را میشود روی آن گذاشت. من از همه کسانی که این برنامه را میبینند، میخواهم از کمپین دفاع از آزادی شریفه محمدی حمایت کنند. دوستان دغدغهمند شریفه این صفحه را برای تلاش در راستای آزادی او به راه انداختهاند و دیده شدنش میتواند در این راه کمک کننده باشد.» فعالان زن کُرد زندانی که با اتهام بغی مواجهاند. شریفه محمدی کُرد نیست و اصالتا ترک است اما با جامعه مدنی کردستان بسیار در تماس بوده است. کمیته کمک به تشکیل تشکلهای کارگری اعضای شناخته شدهای همچون «محمد صالحی» دارد و اعضای آن بارها بر استقلال این کمیته از کلیه احزاب و گروههای داخل و خارج از ایران تاکید کردهاند. شریفه اما تنها زنی نیست که به واسطه فعالیتهای مدنی و اجتماعی خود، آنهم در گذشته، به «بغی» متهم شده است. اتهام سنگین بغی برای دو فعال سیاسی زن کُرد بهنامهای «وریشه مرادی» و «پخشان عزیزی» نیز پیشتر نگرانیهایی را در میان فعالان و نهادهای حقوقبشری ایجاد کرده بود. این دو فعال سیاسی و مدنی در مردادماه ۱۴۰۲ در کردستان بازداشت شده بودند. وریشه مرادی با نام سازمانی «جوانا سنه»، عضو سازمان «کژار» یا «جامعه زنان آزاد شرق کردستان» است که وبسایت آن میگوید یک سازمان فعال در زمینه زنان، محیطزیست، دموکراسی و آزادیخواهی است. این سازمان نزدیک به حزب کارگران کردستان ترکیه است. یحیی سرخانی با اشاره به بازداشت وریشه مرادی همراه با ضرب و شتم و خشونت میگوید: «وریشه مرادی مددکار اجتماعی است و در مورد مشکلات زنان کردستان تحقیق میکند. مطالب زیادی نوشته و هدفش گسترش آگاهی است. خانم مرادی پنج ماه از مدت شش ماه بازداشت خود را در سلولهای انفرادی بازداشتگاههای اداره اطلاعات سنندج و ۲۰۹ اوین در تهران بود و باوجود پیگیریهای مداوم خانواده از نهادهای امنیتی، از سرنوشت او اطلاعی در دست نبود. در دادگاهی هم که پس از مدتها در روز یکشنبه ۲۷خرداد۱۴۰۳ در شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی برگزار شد، به هیچ یک از وکلای وریشه مرادی اجازه دفاع داده نشد. اینها در کنار هم این پیام را میرسانند که جمهوری اسلامی از حضور پررنگ زنان در کردستان و مناطقی که به عمد از نظر آگاهی و توسعهیافتگی محروم نگه داشته شدهاند، هراس دارد. افرادی مانند شریفه، وریشه، پخشان، سپیده قلیان، آتنا دائمی و همه زنانی که فعالیت مدنی میکنند، توان و قدرت ایجاد تغییرات مثبت در جهت اصلاح قوانین مردسالارانه، مطالبهگری و کوتاه کردن دست سنت و فرهنگ در نقض حقوق زنان را دارند. همین مهمترین علتی است که جمهوری اسلامی اینطور خشن با آنها و پروندههایشان برخورد میکند.» حمایتها از شریفه محمدی و فعالان مدنی و کارگری. «سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه» روز پنجشنبه ۱۴ تیر در بیانیهای در حمایت از شریفه محمدی نوشت او بی دادگاه و بدون طی مراحل شفاف و قانونی به اعدام محکوم شده است. این تشکل کارگری از حکم شعبه یک دادگاه انقلاب اسلامی رشت که بر اساس «اتهام واهی و بی پایه و اساس بغی» صادر شده است، انتقاد کرد و افزود: «[این حکم] به بهانه عضویت خانم شریفه محمدی در یک دهه قبل در کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری که یک تشکل کارگری مستقل و علنی بوده، صادر شده است.» سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه تاکید کرد که «حکم ظالمانه» علیه شریفه محمدی از کوچکترین وجاهت انسانی و قانونی برخوردار نیست و باید فوری لغو شود. این سندیکا صدور چنین حکمی را سناریوسازی علیه فعالان کارگری و مدنی توسط عوامل امنیتی و وابستگی کامل قضات و قوه قضاییه به نهادهای امنیتی توصیف کرد و نوشت: «[این رفتارها] از هرگونه حد و مرز و اصول و مبانی انسانی مدتها است که گذشته و حاکمیت باید در قبال این احکام ددمنشانه اعدام پاسخگو باشد.» «شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران» نیز در بیانیهای نوشت که شریفه محمدی پس از ماهها حبس ناعادلانه و اعمال انواع شکنجه و پروندهسازی در غیاب دادرسی عادلانه، به اعدام محکوم شد و آن را «حکم غیر انسانی برای منکوب کردن فعالان صنفی، مدنی و سیاسی» نامید. نگرانی از تشدید صدور احکام اعدام بعد از انتخابات .طی ماههای گذشته، دستکم ۱۵ زندانی سیاسی با اسامی «نسیم غلامیسیمیاری»، «حمیدرضا سهلآبادی»، «احسان روازژیان»، «امین سخنور»، «علی هراتیمختاری»، «حسین محمد حسینی»، «حسین اردستانی»، «امیر شاهولایتی»، «وحید بنیعامریان»، «پویا قبادی»، «محمد تقوی»، «مجتبی تقوی»، «بابک علیپور»، «ابوالحسن منتظر» و «اصغر دانشفر» با کیفرخواست اتهام بغی روبهرو شده و مانند شریفه محمدی، در خطر حکم اعدام هستند. یحیی سرخانی به «ایرانوایر» میگوید: «اگر پیروز این انتخابات سعید جلیلی باشد که وضعیت به همین منوال میماند اما اگر مسعود پزشکیان رییس جمهوری شود، تازه تقابل میان سپاه و دولت آغاز میشود. ما در سال ۱۳۹۲ شاهد بودیم که چهطور وقتی حسن روحانی انتخاب شد، شمار زیادی از فعالان مدنی و سیاسی که زندانی بودند و پروندههایشان در پروسه تحقیق و بررسی بود، ناگهان محکوم به اعدام شدند و احکامشان اجرا شد. این هم فقط جنگ قدرت است. در واقع، جناح اصولگرا و تندرو میخواهد انتقام واگذاری قدرت به جبهه مخالف را با قربانی کردن مردم بیگناه و اجرای احکامی بگیرد که در روندی ناعادلانه و بدون سند و مدرک کافی صادر شدهاند.» «سازمان حقوق بشر ایران» نیز هشدار داد که جمهوری اسلامی همواره بلافاصله پس از پایان انتخابات، به روند اجرای اعدام در کشور سرعت بخشیده است. این سازمان روز جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳، همزمان با برگزاری دور دوم انتخابات ریاست جمهوری در ایران با انتشار ویدیویی اعلام کرد: «همواره در روزهای قبل از انتخابات، حکومت برای کشاندن مردم به پای صندوقهای رای و کسب مشروعیت، اعدامها را به مدت دو هفته متوقف میکند.» «محمود امیری مقدم»، مدیر «سازمان حقوق بشر ایران» با اشاره به تجربه دورههای قبل، بر این باور است که مقامهای جمهوری اسلامی با هدف تشویق مردم به شرکت در انتخابات، اجرای احکام را کاهش میدهند و بلافاصله پس از انتخابات، آمار اعدام به شدت افزایش مییابد. امیری مقدم به مخاطبان و جامعه جهانی در خصوص موج اعدامهای پیش رو هشدار داد و از آنها خواست از حالا برای مقابله و واکنش مناسب به موج احتمالی اعدامها آماده شوند
تیر ۱۸، ۱۴۰۳
بند زنان زندان اوین؛ تداوم بازداشت و بلاتکلیفی حورا نیک بخت
حورا نیک بخت، متهم سیاسی، علیرغم گذشت بیست و شش روز از زمان بازداشت، کماکان به صورت بلاتکلیف در بند زنان زندان اوین بسر میبرد. به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حورا نیک بخت کماکان در بازداشت بسر میبرد. یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این متهم سیاسی، ضمن تایید این خبر به هرانا گفت: “خانم نیکبخت علیرغم گذشت بیست و شش روز از زمان دستگیری، همچنان به صورت بلاتکلیف در بند زنان زندان اوین بسر میبرد و تاکنون آزادی موقت وی میسر نشده است. او پیشتر در دادسرای اوین از بابت اتهاماتی از جمله تبلیغ علیه نظام مورد تفهیم اتهام قرار گرفته است.” حورا نیک بخت، شهروند ساکن تهران در تاریخ بیست و سوم خردادماه، پس از حضور در شعبه سوم بازپرسی دادسرای اوین بازداشت شد. این شهروند پیشتر با دریافت ابلاغیه ای به جهت دفاع از اتهام انتسابی به دادسرای مذکور احضار شده بود.
وریشه مرادی به دستور صلواتی ممنوعالتماس و ممنوعالملاقات است
براساس اطلاع «ایرانوایر»، «وریشه مرادی (جوانا سنه)» فعال حقوق زنان کُرد، تحت فشار قاضی «ابوالقاسم صلواتی»، از روز ۱۳اردیبهشت۱۴۰۳ از تماس تلفنی و ملاقات با خانواده و همچنین ملاقات با وکلایش محروم شده است. از سوی دیگر، صلواتی اجازه دسترسی و خواندن پرونده او را به وکلایش نداده است. طبق اطلاع ایرانوایر، روز ۲۴اردیبهشت پس از لغو اولین جلسه دادگاه، وریشه مرادی مجددا از بند زنان به بند ۲۰۹ منتقل میشود و تا روز ۲۷اردیبهشت، درباره موضوعات جدید و اتهاماتی فراتر از آنچه پیشتر به او تفهیم شده بود بازجویی میشود و سپس، دوباره به بند زنان اوین بازگردانده میشود. «شبکه حقوق کردستان»، روز یکشنبه ۲۷خرداد۱۴۰۳ خبر داد که پس از چند بار لغو، اولین جلسه دادگاه او در شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی برگزار شده، اما صلواتی به هیچیک از وکلای وریشه مرادی اجازه دفاع نداده است. وریشه مرادی، فعال حقوق زنان و عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان «کژار» است. پیشتر شبکه حقوق بشر کردستان به نقل از نزدیکان او خبر داده بود که به وریشه مرادی اتهام بغی از طریق عضویت یکی از احزاب کُرد اپوزیسیون حکومت جمهوری اسلامی تفهیم شده است. این اتهام بهدلیل عضویت در کژار به این فعال کُرد وارد شده است. در قوانین جمهوری اسلامی، اتهام «بَغی» به معنای «قیام مسلحانه علیه نظام» تعریف شده است و میتواند حکم اعدام را برای متهم در پی داشته باشد. دومین جلسه دادگاه وریشه مرادی درحالی بهزودی برگزار میشود که او به دستور قاضی پرونده، از حق تماس و ملاقات محروم است و وکلایش اجازه دسترسی و مطالعه پرونده او را ندارند. یک منبع آگاه به ایرانوایر گفته است هفته گذشته وقتی وکلا برای چندمین بار به برای مطالعه پرونده به شعبه پانزده دادگاه انقلاب مراجعه کردهاند، صلواتی به آنها گفته دیگر مراجعه نکنند. وریشه مرادی در تاریخ ۱۰مرداد۱۴۰۲ توسط نیروهای وزارت اطلاعات در سنندج بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. او در نهایت بعد از چهار ماه ناپدیدسازی قهری، در ۵دی پس از اتمام مراحل بازجویی، از بازداشتگاه وزارت اطلاعات به بند زنان زندان اوین انتقال یافت
عدم رسیدگی پزشکی به وضعیت آذر کروندی در زندان اوین
آذر کروندی (کوروندی) موسی زاده، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، علیرغم حال نامساعد جسمی از اعزام به بیمارستان و رسیدگی پزشکی مناسب محروم مانده است. به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، آذر کروندی (کوروندی) موسی زاده، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین از رسیدگی مناسب پزشکی محروم مانده است. یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این زندانی سیاسی ضمن تایید این خبر به هرانا گفت: “خانم کروندی از بیماری قلبی رنج میبرد. این زندانی حدودا ۶۰ساله که به درمان تخصصی نیاز دارد، از اعزام به بیمارستان و رسیدگی پزشکی مناسب محروم مانده است.” این زندانی سیاسی در دی ماه ۱۴۰۰، توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران از بابت اتهام اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور از طریق همکاری با گروه های مخالف نظام به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم نهایتا توسط دادگاه تجدیدنظر استان تهران عینا تایید شد. آذر کروندی (کوروندی) موسی زاده پیشتر به همراه رقیه سلطان میرزانی و مخصوص بخارائی در تابستان سال ۹۸ به دنبال برگزاری جلسات مشاوره خانواده در باغ شخصی واقع در شهریار، تحت عناوین اجتماع و تبانی از طریق همکاری با سازمان مجاهدین خلق و تبلیغ علیه نظام مورد تفهیم اتهام قرار گرفته و با قرار تامین آزاد شده بودند.
تیر ۱۴، ۱۴۰۳
بازداشت و اعتصاب غذای تر عاطفه رنگریز، فعال حقوق زنان در زندان شاهرود
جولای.۲۰۲۴ کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی،
خانم رنگریز، فعال شناخته شده حقوق زنان و کارگران، در تاریخ ۹ تیرماه ۱۴۰۳، پس از حضور در شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب دامغان، بازداشت و به زندان شاهرود منتقل شد. به ایشان اتهامات جدیدی از جمله “تشکیل گروه به قصد برهم زدن امنیت ملی”، “تبلیغ علیه نظام” و “نشر اکاذیب در فضای مجازی به قصد تشویش اذهان عمومی” تفهیم شده است. خانم رنگریز پیش از این نیز سابقه بازداشت و زندان به دلیل فعالیتهای حقوق بشری خود را داشته است. لازم به ذکر است که ایشان از زمان ورود به زندان شاهرود در اعتصاب غذای تر به سر میبرد. وضعیت سلامتی ایشان نگران کننده گزارش شده است. عاطفه رنگریز در شهریور ۱۴۰۲ توسط نیروهای امنیتی در دامغان بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات سمنان منتقل شده بود. پس از طی مراحل بازجویی به زندان شاهرود انتقال و نهایتا با تودیع وثیقه در مهر ۱۴۰۲ آزاد شد. خانم رنگریز سابقه بازداشت و محکومیت را نیز به دلیل فعالیتهای حقوق بشری خود در کارنامه دارد.
مرضیه محمودی برای سومین بار به دلیل بازنشر گزارش نیکا شاکرمی محاکمه میشود
کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی
مرضیه محمودی، خبرنگار، برای سومین بار به دلیل بازنشر گزارش بیبیسی درباره قتل نیکا شاکرمی در دادگاه حاضر میشود. به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، رضا شفاخواه، وکیل خانم محمودی، این خبر را در توییتر خود اعلام کرد. به گفته او، این جلسه محاکمه روز چهارشنبه ۱۳ تیرماه برگزار خواهد شد. خانم محمودی پیش از این در اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۳ به دلیل بازنشر این گزارش توسط شعبه ۱۶ بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شده بود. در پی این احضار، برای او پرونده تشکیل شده بود. مرضیه محمودی پیشتر نیز به دلیل فعالیتهای روزنامهنگاری خود با احکام قضایی مواجه شده بود. او در تابستان سال گذشته به دلیل انتشار توییتی که در آن حمید رسایی را به دلیل توهین جنسی به معترضان “وقیح” خوانده بود، به پرداخت ۶ میلیون تومان جزای نقدی محکوم شده بود. نیکا شاکرمی، یکی از جانباختگان اعتراضات سراسری آبان ۱۴۰۱ بود. گزارش بیبیسی که خانم محمودی آن را بازنشر کرده بود، به روایت جزئیات قتل او از زبان یک منبع “بسیار موثق” میپرداخت.
گزارشی از آخرین وضعیت زندانی سیاسی، وریشه مرادی در زندان اوین
علیرغم گذشت بیش از یازده ماه از زمان دستگیری وریشه مرادی، زندانی سیاسی، وی کماکان به صورت بلاتکلیف در زندان اوین بسر میبرد. خانم مرادی از اواسط اردیبهشت ماه، به دستور «قاضی» صلواتی ممنوع التماس و ملاقات میباشد. به گزارش فعالان حقوق بشر، وریشه مرادی کماکان در بازداشت بسر میبرد. در این گزارش آمده است، با گذشت بیش از یازده ماه از زمان دستگیری، وریشه مرادی، وی کماکان به صورت بلاتکلیف در بند زنان زندان اوین بسر میبرد. همچنین، این زندانی سیاسی از اواسط اردیبهشت ماه به دستور «قاضی» ابوالقاسم صلواتی از حق ملاقات و امکان برقراری تماس تلفنی با خانواده و وکیل خود، محروم میباشد. یک منبع مطلع به وضعیت خانم مرادی گفت: «خانم مرادی از بیماری های متعددی از جمله درد مفاصل و کمر رنج میبرد و به سختی قادر به راه رفتن است. همچنین او از زمان بازداشت تاکنون با کاهش وزن شدیدی مواجه شده است. وی در سه ماه اخیر به دلیل بیماری دو بار به بیمارستان خارج از زندان اعزام شده است. رسیدگی تخصصی از وی صورت نگرفته و تنها پزشکان بیمارستان به معاینه وی اکتفا کرده اند. اکنون نیز در بهداری زندان که از امکانات لازمه بهرمند نیست، فیزیوتراپی را شروع کرده است.» نیروهای سرکوبگر امنیتی در تاریخ دهم مردادماه ۱۴۰۲، وریشه مرادی را در حومه سنندج بازداشت کردند. وی در تاریخ پنجم دی ماه ۱۴۰۲، با اتمام مراحل بازجویی از بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین به بند زنان این زندان منتقل شد. اتهامات انتصابی خانم مرادی «عضویت در یکی از گروه های اپوزیسیون مخالف نظام و بغی»، عنوان شده است.
تیر ۱۱، ۱۴۰۳
گزارشی از آخرین وضعیت ماندانا کریمی بختیاری در زندان اوین
ماندانا کریمی بختیاری، زندانی سیاسی دوران محکومیت خود را در زندان اوین سپری میکند. وی پیشتر توسط دادگاه انقلاب تهران به پنج سال حبس محکوم شده است. به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ماندانا کریمی بختیاری، زندانی سیاسی دوران محکومیت خود را در زندان اوین سپری میکند. یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این زندانی سیاسی ضمن تایید این خبر به هرانا گفت: “خانم کریمی، حدودا پنجاه و پنج ساله که پیشتر توسط شعبه بیست و هشت دادگاه انقلاب تهران به پنج سال حبس محکوم شده بود، در تاریخ بیست و یکم خردادماه، جهت اجرای حکم حبس توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت و به بند زنان زندان اوین منتقل شد.” بر اساس اطلاعات دریافتی هرانا، تبلیغ علیه نظام و عضویت در گروه های مخالف نظام با هدف اقدام علیه امنیت ملی از جمله اتهامات منتسب به این زندانی سیاسی است.
عاطفه رنگریز بازداشت شد
عاطفه رنگریز، فعال حقوق زنان، امروز شنبه نهم تیرماه، پس از برگزاری جلسه رسیدگی به اتهاماتش بازداشت و به زندان شاهرود منتقل شد.
یک منبع نزدیک به خانواده این فعال حقوق زنان ضمن تأیید این خبر به هرانا گفت: امروز شنبه نهم تیرماه، خانم رنگریز پس از برگزاری جلسه دادگاه رسیدگی به اتهاماتش در شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب دامغان بازداشت و به زندان شاهرود منتقل شد.
وی چندی پیش با دریافت ابلاغیهای جهت دفاع از اتهامات تشکیل گروه به قصد بر هم زدن امنیت کشور، تبلیغ علیه نظام و نشر اکاذیب در فضای مجازی به قصد تشویش اذهان عمومی، به شعبه مذکور احضار شده بود.
عاطفه رنگریز، در تاریخ نوزدهم شهریور ۱۴۰۲، توسط نیروهای امنیتی در دامغان بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات سمنان منتقل شد. او پس از اتمام مراحل بازجویی به زندان شاهرود انتقال داده شد.
وی نهایتاً در تاریخ بیست و نهم مهر ۱۴۰۲، با تودیع وثیقه از زندان شاهرود آزاد شد.خانم رنگریز پیش از این نیز به واسطه فعالیت های خود سابقه بازداشت و محکومیت را داشته است.( هرانا ۱۴۰۳/۰۴/۰۹ )
تداوم بلاتکلیفی رویا ثابت، شهروند بهائی، در «بازداشتگاه سپاه»
همسر رویا ثابت، شهروند بهائی ساکن امارات که در شیراز بازداشت شده است، به رادیو فردا گفت با گذشت بیش از ۱۳۰ روز از بازداشت همسرش، وضعیت او نامشخص است. محمدعلی روحانیان روز یکشنبه ۱۰ تیرماه با بیان اینکه هنوز اتهامات همسرش مشخص نشده، به رادیو فردا گفت: «با چند وکیل صحبت کردیم، آنها گفتهاند پس از تفهیم اتهام میتوانیم دخالت کنیم و به خصوص که او اکنون در بازداشتگاه سپاه است.» آقای روحانیان که در امارات زندگی میکند، در این زمینه گفت: «دو مرتبه به سازمان امنیت امارات مراجعه کردیم اما آنها گفتند همسر شما پاسپورت ایرانی دارد و شهروند ما نیست. همسر رویا ثابت با بیان اینکه همسرش برای مراقبت از پدر و مادرش که آلزایمر دارند به شیراز سفر کرده بود، گفت: «همسرم تنها در ماه آوریل که به زندان عادلآباد منتقل شد توانست تماس تلفنی و ملاقات داشته باشد، اما از یک ماه پیش دوباره به بازداشتگاه سپاه منتقل شده و از او هیچ خبری نداریم.» آقای روحانیان با بیان اینکه مطمئن است بازداشت همسرش ارتباطی با مسائل سیاسی ندارد گفت که او تنها «به دلیل اعتقادش به دیانت بهائی» بازداشت شده است. از خانواده خانم ثابت پدر، پسرخالهها و برخی دیگر از نزدیکانش در اوایل انقلاب سابقه بازداشت و زندان را به دلیل اعتقادات خود داشتهاند. رویا ثابت، شهروند بهائی، ۲۶ بهمن ماه سال گذشته، پس از احضار توسط اطلاعات سپاه شیراز، بازداشت شد. مأموران اطلاعات سپاه دو روز پیش از آن با ورود به منزل پدر و مادر این شهروند بهائی تمام وسائل و مدارک شخصی او را ضبط کرده بودند. رادیو فردا در گزارشهای قبلی خود به محرومیتهای جدید بهائیان از جمله محدودیت در خاکسپاری در آرامستان بهائیان در تهران، پلمب مغازههای این شهروندان و اخراج از مشاغل اشاره کرده و نوشته بود که با شروع اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» دور جدیدی از سرکوب شهروندان بهایی در ایران آغاز شده است. جمهوری اسلامی آیین بهایی را به رسمیت نمیشناسد و مقامات قضایی بارها بهائیان را «جاسوس و دشمن» خوانده و احکام اعدام، بازداشت، زندان و محرومیت از تحصیل و کسب و کار علیه آنها صادر کردهاند.
نگهداری نوزاد هفتماهه در اوین؛ بیش از ۴۵۰ روز بلاتکلیفی والدین
نسیمه اسلام زهی و ارسلان شیخی، متهمان امنیتی سنی مذهب، بیش از ۱۵ ماه است که بازداشت شدند و در بلاتکلیفی بسر میبرند. خانم اسلام زهی به همرا...
-
خبرگزاری هرانا امروز سه شنبه سوم مردادماه، فاطمه حسینی، شهروند اهل یاسوج به دلیل آنچه “انتشار تصاویر غیراخلاقی و بی حجابی در شبکه های اجتم...
-
هرانا طی روزهای اخیر و امروز یکشنبه ۱۵ آبان ماه، دوشهروند از جمله یک دانشجو در جریان اعتراضات سراسری توسط نیروهای امنیتی در شهرهای مریو...
-
هه نگاو بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری ههنگاو، اوایل بهمن ماه ١۴٠١، فرشته حسینی از بابت اتهام “تبلیغ علیه نظام” توسط شعبه ١٠١ دا...